بسم الله
«چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارتزا که آنان را به این گمراهی کشاندهاند، از هماکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت. باذنالله»
این جملات صریح است!
جملات این روزهای برخی آقایان تصمیم گیرنده در شورای عالی و مسئولین نظامی هم صریح است!
انتقام شهدای کرمان را قبل از شهادت گرفتیم، یعنی از هم اکنون، باید آماج سرکوب و مجازات عادلانه شود را در عمل قبول نداریم!
خیالی نیست که روزی امام جامعه فرمود: من اگر جای شما بودم اولین ناو آمریکایی که سر و کله اش پیدا شد را میزدم! ولی شنیده نشد، و مسئولین در حساب و کتاب و سنجش زوایا به این نتیجه رسیدند که نباید بزنند! بماند که بسیجی های تندرو!! مثل شهید مهدویها هم همیشه هستند. همانهایی که فکر میکنند امام درست میگوید!
فارغ از نوامیس عالم در اثر فرمان و محاسبه ولی خدا حتی در جایی که از منظر فقهی هم ارشادی باشد.
جالب است سالها بعد تحلیلگران آمریکایی اعتراف کردند که اگر ایران ما را زده بود تصمیم ابلاغ شده این بود که برای همیشه خلیج فارس را ترک کنیم. عدهای از مسئولین مصلحتاندیشی کردند، حرفها را بالا و پایین کردند و گفتند: نزنیم. نزدند و تا امروز آمریکا در خلیج فارس ماند!
نه! نباید گفت خیانت در کار است. اما شگفتانگیزترین موضعگیری برای آنهایی است که گِلوی بسیجی را میگیرند:
آرمان سنجیده و حرف تند اما پخته امامت را زمین بگذار و به دودو تا چهارتای مسئولین اعتماد کن! تو نمیدانی، تو تسلط نداری! تو در باغ همه جوانب نیستی؛ و اتفاقا اگر آن روز بسیجیهای خمینی اسیر این حرفها نمیشدند، شاید مسئولین را به تصمیم درست میرساندند که خمینی گفته است؛ و نمیگذاشتند مسئولین پشت ما میدانیمها و تصمیم غلط - نه خیانت- خود را پنهان کنند!
اتفاقا تعریضهای سیدحسن عزیزِ مقاومت هم نشان میدهد راه چیست و چرا باید صریح بود. چرا باید صریح قدرت جمهوری اسلامی را نشان داد و صریح از مجرمین انتقام گرفت و صریح ضربه شست نشان داد.
که این صراحت معادلهساز، این عذاب بایدی المومنین، این رفتار از سر قدرت و شجاعت در بیان، اتفاقا هیچ تناقضی با انتقام میانمدت اصلی در اخراج آمریکا از منطقه ندارد، همچنین مقابل نابودی اسرائیل و غلبه نرم افزاری بر هیمنه پوچ استکبار نیز قرار نمیگیرد.
و از اتفاق آنها که میکوشند آسمان و ریسمان ببفاند که تنافی بسازند حرفشان دقیق نیست.
«اگر شما جوانان نگاه به قلّههای آرمانی را کنار بگذارید، برآیندِ غلطی بهوجود خواهد آمد. برآیندِ آرمانگرایی شما و چالش مسؤولان با مصلحتها، برآیند معتدل و مطلوبی خواهد شد؛ اما اگر شما هم دنبال مصلحتگرایی رفتید و گرایش مصلحتاندیشانه - یعنی صددرصد با واقعیتها کنار آمدن - وارد محیط فکری و روحی دانشجو و جوان شد، آنوقت همه چیز بههم میریزد و بعضی آرمانها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمانگرایی را رها کنند.»
بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکلها و نخبگان دانشجویی/ سال 1382
بله ممکن است امام جامعه بگوید: رسمیت ندادن به اسناد غیر رسمی در معاملات دستِ کم خطیره یا مهم مصلحت قطعی است و عدهای از مسئولین که مکلف به سنجش مصلحت هستند بگویند: نه! نیست.
و امام جامعه دقیقا اینجا چه میگوید؟ شما به تکلیفتان عمل کنید. و آنها هم حق دارند که به تشخیص خودشان و خلاف نظر قطعی رهبری عمل کنند؛ که این خیانتی هم نیست اما حتما که اشتباه است.
اما درست اینجا چه چیزیست؟
بگوییم خدا را شکر مسئولین بیدارند و از رهبری هم بهتر تشخیص میدهند؟!
یا اینکه صدای تنظیم عقلانیت دقیق آرمانخواهانه پشت تصمیم درست باشیم و مسئولین را تنظیم کنیم؟! به این معنا که نه ناامید شویم و فریاد خیانت سر دهیم و نه ساکت باشیم و گفتار درمانی را آغاز کنیم!
«هر چه آن خسرو کند شیرین کند» خسرو هم اینجا یعنی شعام و بیانات آقای سلامی و خطبه نماز جمعه دیگری!
اتفاقا از بهترین راه های تنظیم کشور در نقطه آرمان و سیاست، آغاز حرکت اجتماعی است، نهی از منکر گاهی باید عملی باشد!
پس آن پیشنهاد قرارگاه انتقام و تشکیل هستههای انتقام راه مهمی است که در نقطه تنظیم مسئولین، ما نیز دچار تجمعزدگی یا گفتار درمانی آنسویی نشویم!
پ.ن: ما از پنجشنبه گفتگوهای جدی راجع به مقدمات این عمل را آغاز کردیم.
خدا رو شکر استقبال زیادی هم از دوستان دانشجو و هم غیر آن دیدم.
پس، بسم الله...
هدایت شده از هیأت اصحاب الحسین (ع)
34.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گرفتاری امروز ما در نسل جدید جنبش دانشجویی
🎙 حجت الاسلام و المسلمین #عرب
🚩 مراسم هفتگی هیئت
دانشجویی اصحاب الحسین(ع)
🚩مراسم ولادت حضرت زهرا(س) و شهدای مقاومت
📆 سهشنبه ۱۲ دی ماه ۱۴۰۲
🕌 مسجد دانشگاه تهران
هیأت دانشجویی اصحاب الحسین(ع)
[ [ ashabolhossein.ir ]]
[ [ @ashabolhossein_ir ]]
هدایت شده از هیأت اصحاب الحسین (ع)
[ASHABOLHOSSEIN.IR]1402101201.mp3
42.1M
🎧 بخش اول | #سخنرانی
💠 بمناسبت ولادت حضرت زهرا
🎙 حجت الاسلام و المسلمین #عرب
📆 هیأت هفتگی سهشنبه ۱۲ دی ماه ۱۴۰۲
🕌 مسجد دانشگاه تهران
هیأت دانشجویی اصحاب الحسین(ع)
[[ ashabolhossein.ir ]]
[[ @ashabolhossein_ir ]]
بسم الله
سهم ما چیست؟
ما دو موضع حق داریم که باید هر دو را تبیین و نمایندگی کنیم:
۱. جمهوری اسلامی به شدت در ایجاد جهان مقاومت و زندگی مقاومت مطابق آرمانهای ابتدایی خود موفق و فعال بوده است.
امروز اگر امکان ۷ اکتبری هست، یمنی مبارزه میکند، حزب اللهی وجود دارد در سایه موفقیت و حرکت فعالانه قلب جهان مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران است.
بیانیه تبیینی اخیر و برخی گفتگوهای ضبط شده پیشین این وجه درست را به شکل کلانی روشن میکند که جمهوری اسلامی کجای نظم جدید و در حال شکل گیری قرار دارد.
انتقام کلانی که در این راستا باید از آمریکا بگیریم هم چنین میشود: اخراج آمریکا از منطقه و غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار.
۲. جمهوری اسلامی منفعل است!
در عرصه فرهنگی، رسانهای، استفاده و سوار شدن فعال بر موج ضد صهیونیسم ایجاد شده در جهان.
در تعریف نقش برای مردم خودش در مرحله تفصیلی مبارزه ناتوان است. در میدان سازی مردمی برای آن ضربه اساسی تر مردمی و اخراج آمریکا از منطقه و انتقام جهانی با غلبه نرم افزاری چندان قوی ظاهر نشده
در خطای محاسباتی و کنشگری برخی مسئولین که کارشان خوب هم باشد به حد لازم و در جای لازم و کافی فعال نیست. بر سیلیها و انتقامها و سرکوبهای ضروری کوتاه مدت عملگری مناسب را ندارد، که اتفاقا در این نقطه حضور آرمانخواهانه نیروی مردمی و دانشجویی به شدت نیاز است.
اینجا ما کنشگر مستقل فهیمی میخواهیم که بند اول را میفهمد و متناسب با بند دوم، کنش حقیقی دارد و ضعفها و انفعالها و عدم قوتها را جبران میکند.
پس سخن گفتار درمانها و توصیهشان به انفعال و توصیههای انفعالیشان که از این سوی بوم میافتند را نباید جدی گرفت.
آنها میگویند حرف نزنید، کاری نکنید، کنش مستقلی نداشته باشید، با اعتماد کور، عقلتان را تعطیل کنید، بینات مکتب امام در نقش جنبش دانشجویی، واضحات سیره امام در دهه ۶۰ را رها کنید!
شروع کنید به کلیگویی که: ما خیلی خوبیم هیچ مشکلی هم نیست.
متن خوب ائتلاف انسجام و پست اخیر حقیر پیرامون مصلحت آرمانخواهی دانشجویان، این وجه دوم را به درستی دنبال میکند.
هرچند هر دو متن جای رشد و ارتقا و دقیقتر شدن از وجوه خود و حتی وجه جمع را دارد.
اشاره به جملات زیر تکلیف ما را روشن خواهد کرد:
«البتّه آنچه در شهادت او اتّفاق افتاد، اوّلین سیلی سختی بود که به آمریکا زده شد و تا آن زمان، مهمترین سیلی به آمریکا همین حرکت مردمی عظیمی بود که انجام گرفت؛ بعد هم که خب برادرها یک سیلیای زدند؛ لکن سیلی سختتر عبارت است از غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنهی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند، این یک؛ یکی هم اخراج آمریکا از منطقه است که این همّت ملّتها و سیاستهای مقاومت را میطلبد که بایستی این کار را انجام بدهند؛ این، سیلی سخت است.
البتّه اینها غیر از انتقام از قاتل است؛ اینهایی که گفتیم، مربوط به مجموع استکبار و آمریکا است؛ قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند؛ آن به جای خودش محفوظ است. اگر چه به گفتهی یک عزیزی، کفش پای سلیمانی هم بر سرِ قاتل او شرف دارد و سرِ قاتل او هم برود، فدیهی کفش سلیمانی هم نمیشود؛ این هست امّا بالاخره غلطی کردند، بایستی انتقام پس بدهند؛ هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن، هر وقت ممکن شد -ما دنبال وقت ممکن هستیم- باید انتقامشان را پس بدهند.»
۲۶ آذر ۹۹
یک حرف مهمتر هم این است که تو چه کاره باشی؟
آن هم جوابش این است:
«ببینید دشمن به کجاها کار دارد؛ فقط مسئلهی اقتصاد نیست، فقط مسئلهی فرهنگ نیست، فقط مسئلهی باورهای انقلابی و دینی نیست، حتّی به انتخاباتش [کار دارد]؛ نمیخواهند این ظاهره و پدیدهی شرکت مردم به نام دین، در پای صندوق رأی و در خدمت انتخاب تثبیت بشود؛ همیشه ضدّ این را تبلیغ کردهاند، همیشه گفتهاند که دین با انتخابات و با آزادی و با دموکراسی و با این چیزها مخالف است؛ حالا [چطور] ببینند که دین مظهر کامل یک مردمسالاری همهجانبه است که بعضی از خارجیها هم اعتراف کردند. ما در طول این ۴۱ سال، ۳۷ یا ۳۸ انتخابات داشتهایم؛ کجای دنیا این همه به مردمسالاری اهتمام میورزند؟ به این هم کار دارند؛ دشمن به همه چیز کار دارد. دشمن را بشناسیم، حواسمان جمع باشد، «مَن نامَ لَم یُنَم عَنه»؛(۱) اگر شما در سنگر، در مقابل دشمن خوابت ببرد، معنایش این نیست که دشمن هم خوابش برده؛ او ممکن است بیدار باشد؛ کما اینکه همین جور هم هست. هزاران نفر را میگذارند برای پیگیری مسائل گوناگون ایران؛ ما بایستی میلیونها نفر آماده باشیم برای اینکه، هم دفاع کنیم، هم ضربه بزنیم؛ ما هم باید متقابلاً به آنها حمله کنیم؛ چه تبلیغاتی و چه انواع و اقسام کارهایی که از دست یک ملّت انقلابی برمیآید.»
۴ اسفند ۹۸
پ.ن: از هفته گذشته کارهای زیادی برای هستههای انتقام جلو رفته که ناگزیر در رسانه قابل پوشش نیست.
25.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله
ایشان را ببینید تا معجزه جمهوری اسلامی در ساخت انسان و تحقق الگوی سوم زن را ببینید
#بزرگ_زن
#عامل_حیاة_حقیقی_جامعه
#انسان_انقلاب_اسلامی
روزت مبارک آقای دکتر!
این نوشته را به دو دلیل مینویسم:
یکی چون باید یادآوری کنیم به خودمان و مردمان کشورمان که چه آدم حسابیهایی دارد. پس باید قدر خودش را خوب بداند، مردمش باید قدر خودشان را بدانند، باید بدانند چه جواهرهایی آرام و بی صدا در همین شهر شلوغ هستند، که عمیقا انسانند، عمیقا مسلمانند، عجیب مومنند، عجیب شبیه افسانهها و بزرگتر از قهرمانهای قصهها هستند. همین جمهوری اسلامی از اینها پرورش داده از این قهرمانهای گمنام!
و دوم چون روز مرد روز امثال آنهاست
پس این نوشته یک مسأله شخصی و یک تقدیر نیست
و چون تو مردی آقای دکتر! آری، مرد تویی آقای دکتر!
آقای دکتر که حلال خوری را او با تمام وجود جلوی من و دیگر فرزندانش به تصویر کشید، وقتی ساعات متمادی برای هر تدریس مطالعه میکرد، آخرین منابع روز را با وسواس میدید، ساعتهای متمادی سر پا میایستاد طوریکه آرتروز گردن و زانو گرفت اما با عشق معلمی باز هم میایستاد و با شوق میگفت.
شاگرد اول سالهای دور مدرسه که تابستانها در حجره پدر کار میکرده. همه کاری کرده، همه چیز بلد است؛ از تعمیر وسایل الکترونیکی و لوازم منزل، تا تعمیر خانه و نقاشی و نجاری. تا زنانهترین و ظریفترین هنرها در خیاطی و آشپزی و اتو کشی پرده و شور انداختن فراتر از استانداردهای کشوری!
شاگرد اول دانشگاه
استاد واقعی
یکی از واقعیترین استاد دانشگاههایی که من دیدم، این من که تمام دانشگاههای ایران را گشتهام و میگردم به امید چراغی روشن کردن برای انقلاب. این من میگویم که کشور را متر کردم:
استادی مثل تو که اینقدر باسواد، انقلابی، به روز، معلم، دلسوز و حتی سختگیر برای یاد دادن است ندیدهام، کسی که یک لحظه را هم برای تعلیم از دست نداده ، ندیدهام.
آقای دکتر تو به قول رفقای جوانمان واگعی واگعی هستی، تو کیک نیستی
مثل خیلی ها که نزدیکشان میشوی میبینی کیک هستند، نیستی!
دورترها که هیچ، شاگردان و اطرافیانت هم نمیدانند که این دکتر به معنای حقیقت کلمه استادتمامِ قصه ما، چطور ۶-۷ سال تا آخذین لحظات حیات همچون یک پرستار اطراف پدرش بوده و حالا هم یک پایش منزل مادر است. برای مادر آلزایمر گرفته که گاهی اسم نوهها هم دیگر یادش نیست، غذا درست میکند، جای مادر را تمیز میکند و مثل پروانه دور او میچرخد. یک روز؟ دو ماه؟ نه تا همین الان نزدیک ۳-۴ سال شده و قهرمان قصه ما حاضر نیست پرستار دست به مادر عزیزش بزند.
اما تو انسانی قهرمانی.
تو برای من انسانیت را معنا کردی.
تو ترجمان آیات قرآن برای چگونگی برخورد با پدر و مادر بودی.
که آدم مومن، انسان است.
تو که وسط همه این گرفتاریها از پدر بزرگ پرشور بودن برای نوهها و مهربانی کردن و شوخ بودن و به وقتش جدیت، لحظهای غافل نشدی!
قهرمانها فرشتهاند ولی معصوم نیستند. بیخطا نیستند. آنها آدمهای واقعی روی زمینند. زمینی که عده زیادی انتخاب کردند چنان باشند اینها چنینند و همینقدر مسلمان و انسانند و همینقدر اهل زندگیاند.
انقلاب را تو به ما درس دادی، آقای مدیر سیاسی رادیو در روزهای دور!
آقای دانشجوی فعال پیرو خط امام حتی در خارج از کشور!
تو به ما یاد دادی دین فقط سیاسی است و سیاست فقط دینی بودنش میارزد.
امام و عظمت او را کنار هر کوتاه قدی از حوزههای علمیه نگه ندار. آقا را عاشق باش. انقلابی باش حتی اگر انقلابیها جاهایی باشد که از پشت به تو خنجر زهرآلود فرو کنند. ولی تو تا آخر بمان و بمیر برای این انقلاب! زندگی ای که در آن برای انقلاب و حرکتش غصه نخوری ارزشی ندارد
نگاه میکنم به همه اینها. من همه اینها را از تو یاد گرفتم. تو و آن بانوی با عظمتی که درکنارت آرام آرام اینها را به ما یاد داد.
تو بودی که یادم دادی چطور باید عمیقا حزب اللهی بود اما فرزند زمان خود ماند! به روز ماند! تو که حتی هنوز هم نسبت به جوانها بعضا آپتودیت تری!
یادم نمیرود ما در کودکی با لپتاپ سیاه و سفید که کسی اسمش را هم بلد نبود بازی میکردیم. پیجر و اولین گوشیهای شبیه گوشت کوب موبایل که صاایران میزد را دیده بودیم. آخرین فیلمها را دیده بودیم. تو که به خیلی کشورهای دنیا سفر کرده بودی و دنیا دیده بودی. در محیط خانه با حرفها آشنا بودیم و فضایی ساخته بودی که چگونه باید فرزند زمان بود اما گول نخورد! فریب زرق و برق زیست آمریکایی را نخورد! باید عاشق این دین و انقلاب ماند!
من که دکتر استاد دانشگاهی را ندیدم که اینقدر برای انتخابهای فرزندانش در هر زمانی احترام قائل باشد و آنها را آزاده بخواهد که هیچ گاه دخالت نابجا در تصمیم های آنها نکند. حتی وقتی بچهاش بگوید از این خانواده دانشگاهی و فرهیخته میخواهم آخوند باشم، استقبال هم بکنند!
تو خودت حر بودی و حاضر نشدی جلوی کسی وابسته شوی و حریت را به ما هم یاد دادی.
تو مدیر بودی به معنای واقعی آن. مدیر دلسوز و متعهد و به روز. هر جایی که بودی دیدم چگونه بدون کوچکترین کم گذاشتنی با کمال گرایی برای کشور کار کردی.
تو اخلاق بینیازی به مال دنیا را یادم دادی با روشهایی که میدانم خانوادههای چند دهک بالاتر که میلیاردها میلیارد پول دارند هم چنین نمیکنند.
تو یک لحظه هم نایستادی یک دقیقه هم تلف نکردی برای بودن! برای خوب بودن! برای زنده بودن برای زندگی بخشیدن به اطرافیان، شاگردان، کارها و مسئولیت هایت! یادم نمی آید تنبلی از تو دیده باشم هیچ وقت!
روایتها اینطور میگویند که مولای ما امام سجاد علیهالسلام فرمود:
وَ أَمَّا حَقُّ أَبِیکَ فَتَعْلَمُ أَنَّهُ أَصْلُکَ وَ أَنَّکَ فَرْعُهُ وَ أَنَّکَ لَوْلَاهُ لَمْ تَکُنْ فَمَهْمَا رَأَیتَ فِی نَفْسِکَ مِمَّا یعجِبُکَ. فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاکَ أَصْلُ النِّعْمَهِ عَلَیکَ فِیهِ وَ احْمَدِ اللَّهَ وَ اشْکُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِکَ وَ لا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّه.