🏴دهم رمضان وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
بهشت را مبر از خانه ناگهان بانو
براي بي کسي فاطمه بمان بانو
به جان دختر مظلومه ات مرو از دست
مساز اشک يتيمانه را روا بانو
بمان و فاطمه را خود عروس کن آري
که دختران همه محتاج مادران بانو
براي غربت من جان به لب شدي اما
بدان که غربت زهراست بعد از آن بانو
به باغ ياس تو سيلي زنند باور کن
بمان که ياس نميرد جوان جوان بانو
ميان اين در و ديوار فضه ميطلبد
مرو که مشکل او را کني نهان بانو
بمان براي هميشه ،هميشه يارم باش
مرا هنوز غريب وطن بدان بانو
نمانده هيچ برايت که يک کفن بخري
عباي ختم رسل بر تو ارمغان بانو
http://eitaa.com/joinchat/2775515138Ca02a85b026
11 - قالب ماه مبارک رمضان _mixdown_220518191330.mp3
8.63M
#ماه_عسل_۹۷ ۱۱
#استاد_شجاعی
✍خلوت های مداوم در رمضان؛
تو رو کم کم به باطن رمضان، نزدیک میکنه!
💠خلوت ها رو جدی بگیر!
وگرنه؛
چیزی جز گرسنگی و تشنگی گیرت نمیاد!
@ayare_marefat✍
#عیارمعرفت 💌
#دامنت_گهواره_یاس_کبود
بوی عطر عصمت مريم دهد پيراهنت
نقش لبخند نبي در «يا محمّد» گفتنت
کيست تا مثل تو بانو کُفو طاهايش کنند؟
کفـو طاهـا، مـادر ام ابيهـاش کنند؟
#وفات_حضرت_خدیجه_س_تسلیت_باد
@ayare_marefat✍
#عیارمعرفت 💌
✍ #داستانهای_ڪوتاه
💌 #درویش_تهیدست
درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد، چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد.
کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردندـ
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم.
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟
کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی ؟
درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !
چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت، خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد !
پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !
روزگاری سپری شد، درویش جهت تشکر نزد خان رفت، ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت :
نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . . .
http://eitaa.com/joinchat/2775515138Ca02a85b026
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 #عذاب_معنوی
گویند در بنی اسرائیل، مردی بود که می گفت: من در همه عمر، خدا را نافرمانی کرده ام و بس گناه و معصیت که از من سر زده است؛ اما تاکنون زیانی و کیفری ندیده ام. اگر گناه، جزا دارد و گناهکار باید کیفر بیند، پس چرا ما را کیفری و عذابی نمی رسد!؟
در همان روزها، پیامبر قوم بنی اسرائیل، نزد آن مرد آمد و گفت: خداوند، می فرماید که ما تو را عذاب های بسیار کرده ایم و تو خود نمی دانی!
آیا تو را از شیرینی عبادت خود، محروم نکرده ایم؟ آیا در مناجات را بر روی تو نبسته ایم؟ آیا امید به زندگی خوش در آخرت را از تو نگرفته ایم؟ عذابی بزرگ تر و سهمگین تر از این می خواهی؟
📗 #نفحات_الانس
✍ عبدالرحمن
http://eitaa.com/joinchat/2775515138Ca02a85b026