🔰 یادداشت دکتر ظهوریان
منتخب دوم مردم مشهد در مجلس دوازدهم
♦️چرا در بین نامزدهای موجود دکتر جلیلی را شایستهتر میدانم؟
1️⃣ فهم درونی شده از مسائل کشور: جلیلی برنامه دارد. برنامه داشتن او به معنای داشتن یک فهم منسجم درونی شده از مسائل کشور و راه حلهای آنهاست، نه جزوه ای که سایرین برایش تهیه کردهاند. چنین فهمی پیشنیاز مؤثر بودن سایر ویژگیهای مثبت مورد نیاز سکاندار قوه مجریه است.
2️⃣ سلامت اقتصادی: جایگاه ریاستجمهوری به معنای دسترسی به میزان قابل توجهی از منابع اقتصادی (شرکتها، پروژهها و ...) است. سلامت اقتصادی شخص رئیسجمهور و شبکه همراه یا مورد وثوق او پیشنیاز استفاده مؤثر از این منابع در راستای منافع ملت است. نگاه طعمهوار به منابع در دسترس رئیسجمهور چه برای کسب منفعت شخصی و چه ایجاد پشتوانه سیاسی مهمترین مانع استفاده از این ظرفیتها در جهت بهبود زندگی مردم است. جلیلی نه تنها یک نقطه سیاه بلکه نقطهای خاکستری هم در کارنامهاش ندارد. این گزارهای است که حتی مخالفینش نیز به آن اذعان دارند.
3️⃣ سلامت سیاسی: جلیلی اهل زد و بندها و بده بستانهای متعارف دنیای سیاست نیست. در عین اینکه با بدنه نسبتاً گستردهای از کارشناسان و متخصصان حوزههای مختلف ارتباط دارد اما باند و حلقه شخصی ندارد. اگرچه ممکن است همین ویژگی موجب شده باشد، به او وصله «اهل تشکیلات نبودن» بچسبد.
4️⃣ آشنایی با سیستم اداری کشور: جلیلی بر خلاف بسیاری از سیاستمداران، نظام اداری کشور را از کف شروع و پلهپله طی کرده است. او از ابتدا مدیر نبوده و بههمین دلیل با آنچه در بدنه و کف دستگاه اداری کشور میگذرد بیگانه نیست.
5️⃣ فهم سیاستگذاری و تصمیمگیری: سِمَت ریاست جمهوری، جایگاهی راهبردی و سیاستگذار است و بیش از مهارت مدیریت پروژه، به قدرت تصمیمگیری و فهم دیدگاههای مختلف نیاز دارد. رئیسجمهور به طور طبیعی در موضوعات مختلف در معرض دیدگاههای مختلف و بعضاً متضاد قرار میگیرد و باید بتواند این دیدگاهها و «هزینه-فرصت» هر کدام را فهم کند و بین آنها انتخاب کند. تجربه جلیلی چه بهعنوان مدیر کل بررسیهای سیاسی دفتر رهبری و معاون اروپا-آمریکای وزارت خارجه و چه در شورای عالی امنیت ملی، سازگار با این اصلیترین ویژگی لازم برای هدایت قوه اجرایی کشور است. مسیری که بعد از سال ۹۲ در دولت سایه هم ادامه داشتهاست.
6️⃣ مبانی فکری منسجم و مستحکم: جلیلی با اینکه سالهاست حضور فعالی در عرصه سیاست داشته و به تبع آن نسبت به موضوعات و حوادث مختلف کشور موضع گرفته، اما در دیدگاههای او نمیتوان اعوجاج و رنگبهرنگ شدن مشاهده کرد. آنچه جلیلی بیان میکند، برخاسته از مجموعهای از مبانی فکری و اعتقادی است. او فاقد چرخشهای اساسی گفتاری و رفتاری است. براساس سنجش جَوّ سیاسی یا برداشت از ذائقه عمومی موضع نمیگیرد. جلیلی از این جهت سیاستمداری قابل اعتماد است. رای دهنده میتواند بفهمد به چه کسی میخواهد رای بدهد یا ندهد.
#تحلیل
#انتخابات
#سعید_جلیلی
♦️چرا در بین نامزدهای موجود دکتر جلیلی را شایستهتر میدانم؟👇
1️⃣ فهم درونی شده از مسائل کشور: جلیلی برنامه دارد. برنامه داشتن او به معنای داشتن یک فهم منسجم درونی شده از مسائل کشور و راه حلهای آنهاست، نه جزوه ای که سایرین برایش تهیه کردهاند. چنین فهمی پیشنیاز مؤثر بودن سایر ویژگیهای مثبت مورد نیاز سکاندار قوه مجریه است.
2️⃣ سلامت اقتصادی: جایگاه ریاستجمهوری به معنای دسترسی به میزان قابل توجهی از منابع اقتصادی (شرکتها، پروژهها و ...) است. سلامت اقتصادی شخص رئیسجمهور و شبکه همراه یا مورد وثوق او پیشنیاز استفاده مؤثر از این منابع در راستای منافع ملت است. نگاه طعمهوار به منابع در دسترس رئیسجمهور چه برای کسب منفعت شخصی و چه ایجاد پشتوانه سیاسی مهمترین مانع استفاده از این ظرفیتها در جهت بهبود زندگی مردم است. جلیلی نه تنها یک نقطه سیاه بلکه نقطهای خاکستری هم در کارنامهاش ندارد. این گزارهای است که حتی مخالفینش نیز به آن اذعان دارند.
3️⃣ سلامت سیاسی: جلیلی اهل زد و بندها و بده بستانهای متعارف دنیای سیاست نیست. در عین اینکه با بدنه نسبتاً گستردهای از کارشناسان و متخصصان حوزههای مختلف ارتباط دارد اما باند و حلقه شخصی ندارد. اگرچه ممکن است همین ویژگی موجب شده باشد، به او وصله «اهل تشکیلات نبودن» بچسبد.
4️⃣ آشنایی با سیستم اداری کشور: جلیلی بر خلاف بسیاری از سیاستمداران، نظام اداری کشور را از کف شروع و پلهپله طی کرده است. او از ابتدا مدیر نبوده و بههمین دلیل با آنچه در بدنه و کف دستگاه اداری کشور میگذرد بیگانه نیست.
5️⃣ فهم سیاستگذاری و تصمیمگیری: سِمَت ریاست جمهوری، جایگاهی راهبردی و سیاستگذار است و بیش از مهارت مدیریت پروژه، به قدرت تصمیمگیری و فهم دیدگاههای مختلف نیاز دارد. رئیسجمهور به طور طبیعی در موضوعات مختلف در معرض دیدگاههای مختلف و بعضاً متضاد قرار میگیرد و باید بتواند این دیدگاهها و «هزینه-فرصت» هر کدام را فهم کند و بین آنها انتخاب کند. تجربه جلیلی چه بهعنوان مدیر کل بررسیهای سیاسی دفتر رهبری و معاون اروپا-آمریکای وزارت خارجه و چه در شورای عالی امنیت ملی، سازگار با این اصلیترین ویژگی لازم برای هدایت قوه اجرایی کشور است. مسیری که بعد از سال ۹۲ در دولت سایه هم ادامه داشتهاست.
6️⃣ مبانی فکری منسجم و مستحکم: جلیلی با اینکه سالهاست حضور فعالی در عرصه سیاست داشته و به تبع آن نسبت به موضوعات و حوادث مختلف کشور موضع گرفته، اما در دیدگاههای او نمیتوان اعوجاج و رنگبهرنگ شدن مشاهده کرد. آنچه جلیلی بیان میکند، برخاسته از مجموعهای از مبانی فکری و اعتقادی است. او فاقد چرخشهای اساسی گفتاری و رفتاری است. براساس سنجش جَوّ سیاسی یا برداشت از ذائقه عمومی موضع نمیگیرد. جلیلی از این جهت سیاستمداری قابل اعتماد است. رای دهنده میتواند بفهمد به چه کسی میخواهد رای بدهد یا ندهد.
#تحلیل
#انتخابات
#سعید_جلیلی
یادداشت دکتر ظهوریان منتخب دوم مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی
#تحلیل
🔰تز فرمایشی کردن ریاست جمهوری؛
پس از تصویب متمم قانون اساسی در سال 1368 بدستور حضرت امام(ره) و حذف نخست وزیری از ساختار سیاسی و اجرایی کشور، رئیس جمهور مامور تشکیل کابینه است و از گذار مجلس به این امر دست پیدا می کند
یکی از دغدغه های جناح اصلاح طلب جمهوری اسلامی جهت کم رنگ کردن انتخابات و از این راستا کم اثر نمودن نقش شورای نگهبان، احیای نخست وزیری و تشکیل کابینه از طریق پارلمان و در پرتو آن فرمایشی و تشریفاتی کردن رئیس جمهور منتخب با رای مستقیم مردم است
پس از شکست این جریان در سال 1400، آنها به شدت بدنبال این موضوع بودند که دوران ریاست جمهوری آیت الله رئیسی آخرین دوره ی ریاست جمهوری با رای مستقیم جمهور مردم باشد و ساختار اجرایی کشور را هرچه زودتر به سمت نخست وزیری ببرند.
پس از وقوع سانحه ی بالگرد رئیسجمهور
و برگزاری انتخابات با انتخاب دکتر پزشکیان فرصت طلایی جهت اجرایی شدن
احیای نخست وزیری و تشریفاتی کردن مقام ریاست جمهوری کلید خورده و در یک حرکت بی سابقه در 35 سال گذشته،بدستور رئیس جمهور منتخب، فرد دیگری مامور تشکیل کابینه شده و خود را از دخالت در امر انتخاب وزیران و معرفی به مجلس شورای اسلامی معاف نموده است.
از اینرو جریان اصلاحات به صورت خزنده و با رویکردی حساب شده درصدد نهادینه کردن تفویض اختیارات از سمت رئیس جمهور به دیگران و چیزی شبیه نخست وزیری هستند.
از جائیکه هرگونه اصلاح ساختاری باید پس از تصویب به آرای عمومی جامعه برسد، بنظر می رسد این حرکت بر خلاف قانون اساسی و مقررات حاکم بر نهاد اجرایی کشور باشد که وظیفه ی نظارتی و تقنینی مجلس شورای اسلامی را در این برهه ی زمانی، مهم تر،سخت تر و مورد توجه بیشتری قرار می دهد.