eitaa logo
📢 کانال ندای حق ❤️
53 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
7هزار ویدیو
32 فایل
『بِســـــم‌ربـــ‌ـِّ‌ الشاه‌ڪربلاعلیہ‌السلامـ♥️』 ✯اَنتَ فی قَلبی حُسین وَ اَنتَ فی قَلبی حَسن رَسم شکل قلبِ من آثار دَست #زینب ♥️ است✯ اهداف کانال پستهای مذهبی و سیاسی لطفا کانال را به دوستانتان معرفی کنید 💠تشکر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به اعضای گروه : این گروه عترت پیغمبر هست. کل اعضایش غلام حیدر و زهرای اطهر هست روز محشر عضو های این گروه ان شاءالله جرعه نوش حوض پاک کوثر هست احسنت به حضورتک تکتون 🤲🥀🥀 سلااام وقتتون علوی و زهرایی شهادت امام حسین علیه السلام رو تسلیت عرض میکنم و اسیران کربلا 😔🖤 کربلا بزودی روزی همه شما بزرگواران ان شاءالله اللهم عجل لولیک الفرج التماس دعای فرج 🤲🥀🥀🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - نقش ارزنده امام سجاد - آیت الله مظاهری.mp3
7.07M
🏴 (ع) ♨️نقش ارزنده امام سجاد(ع) در زنده نگه داشتن نهضت عاشورا 👌 بسیار شنیدنی 🎙 😭🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ چگونه می‌شود به مقام «منّا اهل البیت» رسید؟ و در زمره‌ی این خانواده به حساب آمد... 🎙استاد 🏴🕯🖤🕯🏴
🏴السلام علیک یا اباعبدالله ▪️زینب آمد سنگ ها را زد کنار ▪️باغ گل را کرد پیدا زیر خار ▪️باغ گل نه،صفحه ای زآیات نور ▪️نقطه نقطه گشته از سُم ستور ▪️دید زینب ،آن صحیفه دیدنیست ▪️یک به یک آیات آن بوسیدنیست ▪️خواست بوسد جای بوسیدن نداشت ▪️لعل لب بر حنجرِ خونین گذاشت بدن رو زیر تلی ازسنگ،تیر ،شمشیر ،نیزه شکسته ها دفن کرده بودند امروز ازصبح تا غروب کار زینب همین بود کوس رهیل رو که امروز صبح زدند گفتن اسرا سوار بشند از کربلا بریم، اما همه ی ارباب مقاتل نوشتند ، غروب بود از کربلا رفتند یعنی ازصبح تا غروب زینب داره این بدن رو زیارت میکنه یه نگاه کرد دید اصلا این بدن قابل بغل کردن نیست دست میبره زیر بدن هرنقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه ی دیگه زمین میفته یعنی بدن کاملا متلاشی شده فَوَجَدَتهُم مَکبُوبََا عَلَی وَجهِه ... دید یه بدنی به رو روی سینه ، روی خاک گرم کربلا افتاده وَ هُوَ جُثَّتُه بِلا رَأس...سر نداره یــــاصاحب الزمان عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتند حتی اسب های لشگر دشمن هم برای زینب گریه کردند حسیـــــــن.... حَتَّی تَسیر دُموعَ الخُیُول عَلَی هَوافِرِها.... اشک هاشون میریخت روی سُمّشون اما ی عده ایستاده بودند و میخندیدند شروع کرد با این بدن حرف زدن، آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین امروزه اربعین هم برگشت تربت رو زیارت کرد لذا امروز آخرین زیارت حسینه چون یک سال ونیم بعد هم دیگه کربلا نیومد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقش رو ادا کنه گفت داداش ▪️ای زِ دور خردسالی یاورم ▪️یاد داری در کنار مادرم ▪️ماه رخسارت زِ من دل می ربود ▪️تا برد خوابم نگاهم بر تو بود ▪️یاد داری شامگاهی باحسن ▪️راه پیمودید دوشادوش من ▪️غافل از خواهر نگردیدی دمی ▪️تا نباشد گرد من نامحرمی حسیـــــــن..‌‌ داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن، وقتی میخواستید من رو ببرید حرم پیغمبر چجوری میبردید بابام علی جلو میرفت شما دوطرف من حلقه میزدید به قنبر میگفت قنبر برو چراغ های حرم پیغمبر رو هم کم کن شبانه من رو میبردید یه روز داداشم حسن پرسید بابا چرا ما زیارت میریم روز میریم ، خواهرم شب میره با این تشریفات میره فرمود حسن جان همه این کارها برا اینه مبادا نامحرمی قدو قامت زینب رو ببینه یــــــاصاحب الزمــــــــان... حالا امروز همین زینب میخواد از کربلا بره گفت داداش ▪️غافل از،خواهر نَگردیدی دَمی ، ▪️تا مباشد گرد من نامحرمی ▪️حال بین نامحرمان گرد مَنَند ▪️خنده بر زخم درونم میزنند حسیـــــن ..... ▪️نیست عباس وعلی اکبرت ▪️مانده تنها بین دشمن خواهرت... حالا میخواد سوار بشه ان شاءالله گریه هامون با گریه ی شامگاهی مهدی زهرا س عجین بشه سنان ابن اَنس میگه عمر سعد من رو مأمور کرد سربازات رو بردار دور این زن وبچه حلقه بزن حالا خانم میخواد اهل بیت رو سوار کنه یه نگاه به من کرد یه نگاه ب عمر سعد فرمود اَما تَستَحیُونَ مِن الله وَرَسُوله .. شما حیا نمیکنید نَحنُ بَناتُ الرَّسول... ما بچه های پبغمبریم ، نگاه کردن نداره با این تشر زینبی ، من سربازام رو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم اما خودم داشتم میدیدم واقعه رو‌‌... دونه دونه همه رو سوار کرد نوبت رسید به زین العابدین زیر بغل امام زمانش رو گرفت حضرت فرمود عمه جان من وظیفمه عمه تو رو سوار کنم امام سجاد زانو زد یاصاحب الزمان سنان‌میگه من داشتم میدیدم تا زینب پاشو گذاشت رو زانوی زین العابدین ،امام سجاد نتونست تحمل کنه پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد... حسیـــــــــــن..... ==================za
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد او ماند که در کنار زینب باشد سجّاد که سجّاده به او دل می‌بست تدبیر خدا بود که در تب باشد (ع)🥀 🏴
🏴 زمینه روضه ای شهادت امام زین العابدین علیه السلام 🏴بند اول چهل ساله به غما مبتلام،میسوزم که دارم با دعام،میسوزم دعا واسم شده بهونه یاد کرب و بلام،میسوزم داغ هجده عزیزو نصفه روز من تو صحرای کربلا دیدم من شهادت میدم غریب بودن سراشونو رو نیزه ها دیدم کربلارو یادم نرفته عاشورارو یادم نرفته زیر چکمه ی شمر حرومی من بابارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند دوم چهل ساله که منم بی قرار،میبارم مثه ابر بهار،میبارم تا میبینم یه کودکو من به یاد شیرخوار،میبارم میخونم روضه یاد قحط آب چی میشد میرسید یه قطره آب جای آب اون تیر سه شعبه شد چاره ی کار طفلک رباب هنوز اصغر یادم نرفته تیر و حنجر یادم نرفته گلوشو گوش تا گوش برید و تن بی سر یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🏴بند سوم چهل ساله که گرفته صدام،گریونم زخمیه دست و پام،گریونم تو اسارت به والله شام سخت گذشته برام،گریونم میکنم گریه یاد شهر شام مارو بردن بین یهودی ها ردمون کردن از تو بازار و اونجا میخندیدن به ما اونا اون روزارو یادم نرفته شامیارو یادم نرفته مارو بردن بزم شراب و نگاهارو یادم نرفته آه و واویلا یا ابالمظلوم 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
علیه‌السلام 🔹اعجاز🔹 همان وقتی که خنجر از تن خورشید سر می‌خواست امامت از دل آتش چنان ققنوس برمی‌خاست علی باشی و در میدان نجنگی، داغ از این بدتر؟ خدا او را به بزم عشق‌بازی شعله‌ور می‌خواست علی در خونِ خود پرپر، علی با تیرِ در حنجر علی از شعله سوزان‌تر، علی بودن هنر می‌خواست نباید شعلۀ این ماجرا یک لحظه بنشیند عبایش سوخت در آتش که آتش بال و پر می‌خواست به پاهای کبوتر نامه‌ای از جنس زنجیر است که فریاد بلند تشنگان، پیغامبر می‌خواست مصیبت تازه بعداز کربلا آغاز شد یعنی به غیر از خونِ تن، دشمن از او خون جگر می‌خواست امامت را زنی با جان و دل می‌برد آهسته که زینب بود، اگر او زیر دست و پا سپر می‌خواست پدر لب‌تشنه جان داد و گذشت اما تمام عمر صدای شرشر باران چه از جان پسر می‌خواست غریب است آنچنان کعبه میان آشنایانش که استعلام حقانیتش را از حجر می‌خواست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شراب خوار،قمارباز، زناکار، بی حجاب و.. میتونن بیان به مجلس عزاداری امامجلس عزا جای شرب خمر، زنا،قمار وکشف حجاب نیست! عزاداری زنان در لندن رو ببینید! «عزادار واقعی»حرمت نگه میداره چون میدونه درمحضر کی قرار داره! زنجیرزنی دختران بی حجاب اسمش عزاداری امام حسین نیست نمایش خیابانی و اشاعه علنی فحشاس. 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای گریه بلند ملائکه ، حتما ببین و اگه دلت لرزید بنویس یارقیه 🖤 با حمایت از پست‌ها در ثواب نشر معارف و یاد اهل‌بیت سهیم باشیم 🍃 🍂🏴🍂🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌
💫شبتون بخیر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🕯آسمون دلتون نور بارون 💫چراغ خونتون روشن 🕯فرداتون قشنگتراز هر روز 💫آسوده بخوابیدڪه 🕯خدا مواظب همه چیز هست 💫شبـــــــتون نورانـــــی🕯 حاجت روا باشین ان شاءالله التماس دعا 🤲🥀
👈میراث خواران این جماعت میراث آیت‌الله رئیسی را تبديل به گوشت قربانی کرده اند و برای رسیدن به صندلی وزارت به جان هم افتاده‌اند. خودشان دارند می‌گویند! دو روز دیگر هم که ناکارآمدی اینها در مدیریت کشور صدای مردم را درآورد، می‌گویند اختیارات نداشتیم و نگذاشتند و ازین حرف‌ها.‌‌‌..‌ ببینید چگونه به اعتراف خودشان برای گرفتن صندلی‌های قدرت (گوشت قربانی) به جان هم افتاده‌اند. حتما آنقدر اختیارات دارند که اینگونه برای رسیدن به آن باهم دعوا می‌کنند.
سلام علیکم فنعم عقبی الدار؛ 💐 پنج شنبه ۱۴۰۳/۰۴/۲۸ 💐" لا اله الا الله الملک الحق المبین" 🌹🏴شهادت جانگداز امام زین العابدین علیه السلام تسلیت باد....🏴 روزتون بخیر و شادی و وجودتون حسینی و منطق تون زینبی و مرامتون سجادی و خداپسند...؛ الهی عاقبت بخیر بوده و در فهرست سعداء ؛ نامتان منظور و دلتان مشعوف باد...؛ 🏴🌹الهی آمین🌹🏴 "ع"
📸حدیث روز 🔘 امام حسین علیه السلام: «راستى كه من مرگ را جز سعادت نمى‌دانم و زندگى در ميان ستمگران را جز رنج و دلتنگى». «إنّي لا أرى المَوتَ إلاّ سَعادَةً و لا الحَياةَ معَ الظالِمينَ إلاّ بَرَما». 📚 تحف العقول : ص۲۴۵
🔆عزادارى حضرت زهرا سلام الله علیها فاضل برغانى در كتاب محزن از مرحوم حضرت علامه مقدس ‍ اردبيلى رضوان اللّه تعالى عليه نقل كرده كه علامه فرمود: در خزينه يكى از پادشاهان كه علامه نخواسته اسم آن پادشاه را بگويد كتابى ديدم كه اين حديث را در آن كتاب با آب طلا نوشته بودند كه يحيى برمكى گفت با جابر بن عبداللّه انصارى براى زيارت آقا سيد الشهداء علیه السلام به كربلا رفتم ، شب نوزدهم ماه صفر بود كه به يك منزلى كربلا رسيديم و در آنجا فرود آمديم ، و منزل كرديم . هَمسرم خديجه در آن سفر همراهم بود، لهذا از براى او چادر و خيمه اى برپا نموديم و من با جابر در گوشه اى نشسته بودم و باهم گفتگوى فردا را كه وارد كربلا مى شويم و به زيارت آقا و مولاى خود حضرت سيدالشهداء علیه السلام فايز گرديم چه كنيم ... در اين صحبت ها بوديم كه ناگهان صداى ناله و گريه همسرم را باصداى بلند شنيدم تا صداى او را شنيدم مضطربانه بسوى خيمه او دويدم خديجه را سر برهنه و بر سينه كوبان و موپريشان مثل آدمهائى كه مصيبتى به آنها وارد شده باشد ديدم ، پريشان خاطرتر شدم سبب گريه را پرسيدم ؟ گفت يحيى بنشين تا برايت بگويم ، وقتى نشستم ، گفت: اى يحيى خواب بودم الا ن در عالم رؤ يا حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها را ديدم كه لباس سياه پوشيده و موهايش پريشان بود و گريه و ناله كنان با چهار هزار حوريه وارد زمين كربلا شدند و چون چشم حضرت زهرا سلام اللّه عليها بر قبر فرزندش مظلوم كربلا افتاد خود را بربالاى قبر آن سرور انداخت و نوحه و گريه سرداد و از سوزدل مى فرمود: اى نور ديده مادر، اى فرزند برگزيده مادر، اى شهيد بى مادر، اى غريب بى مادر، اى لب تشنه مادر، فداى حلقوم بناحق بريده ات شوم ، بعد از من اين مردم بى وفا بر تو رحم نكردند و از جد بزرگوارت شرم ننمودند، اى فرزندم ترا با فرزندان و برادران و برادرزادگان و ياورانت لب تشنه مانند گوسفندان سر بريدند، اى عزيز گرامى بعد از تو فرزندان خوردسالت را كى غمخوارى نمود و خواهرانت را چه بر سر آمد، اى فرزند بدن بى سرت را در ميان خاك و خون چگونه ببينم . اى يحيى آن مظلومه پس از گريه و زارى بسيارى پيش كسوت حوريان كه طيبه نام داشت احضار نمود، و فرمود اى طيبه برو سر قبر پدر بزرگوارم حضرت رسول اللّه صل الله علیه وآله و سلم و بگو كه فاطمه بر سر قبر فرزندش حسين آمده كه فردا روز اربعين تعذيه دارى و عزادارى كند و انتظار قدوم شما را مى كشند به حوريه ديگر فرمود: برو نجف اشرف و پدر حسين آقا اميرالمؤمنين علیه السلام را خبردار كن، چون آن حوريه ها رفتند باز بى بى عالم فاطمه زهرا سلام اللّه عليها خود را بر سر قبر فرزندش حسين علیه السلام انداخت و شروع به گريه و نوحه كرد، كه در اين هنگام، ناگهان مرد محاسن سفيدى بسرعت تمام آمد و بعد از آن يك بزرگوار ديگر رسيد. من از حوريه اى پرسيدم كه آنها چه كسانى هستند، حوريه گفت آنكه اول آمد آقا رسول اللّه صل الله علیه وآله و سلم است و آن ديگرى آقا اميرالمؤ منين على علیه السلام است و آن سبز پوش حضرت امام حسن علیه السلام مى باشد، سپس ديدم كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) تا پاره جگرش فاطمه زهرا سلام اللّه عليها را ديد كه خود را روى قبر فرزندش حسين علیه السلام انداخته وآنطور نوحه و زارى و بيقرارى ميكند، فرمود: اى فاطمه اينقدر گريه وزارى مكن زيرا كه ساكنان ملاء اعلى را به گريه و نوحه و خروش آوردى . حضرت زهرا سلام اللّه عليها از شدت پريشانى خاطر ملتفت كلام پدر بزرگوار خود نشد، پس حضرت رسول اللّه (ص) متوجه فرزندش امام حسن علیه شد و فرمود اى فرزندم به مادرت بگو كه از سر قبر برادرت برخيزد و كمتر گريه كند، پس آن مظلوم و مهموم خدمت مادر آمد و فرمود: اى مادر منم فرزندت حسن كه جگرم را پاره پاره كردند و از گلويم بيرون آمد، اى مادر ديگر بس است از روى قبر برادرم سر بردار آن بى بى عالم سر از قبر برداشت و در حاليكه شيشه پر از آب در دست داشت. فرمود: اى فرزندم فداى جگر پاره پاره ات و حلقوم بناحق بريده برادرت شوم سپس آن شيشه را بدست امام حسن ع داد و فرمود: اى فرزندم اين شيشه را نگهدار كه آب چشم عزادران برادرت را در آن جمع كرده ام، در اين وقت ارواح پيغمبران و رسولان و مؤ منان گروه گروه باهودجها حاضرشدند و من از حوريه اى پرسيدم كه اينها چه كسانى هستند، آن حوريه گفت آنهائى كه جلو هستند ارواح پيغمبران و آنان كه پشت سر آنها هستند ارواح مؤ منين است و آنها كه در هودجها هستند ارواح زنان مؤ منه هستند كه بخاطر كمك و يارى بى بى عالم فاطمه زهرا سلام اللّه عليها در عزادارى فرزندش حسين (ع) آمده اند. سپس زنان از هودجها بيرون آمدند و در برابر بى بى زهرا سلام اللّه عليها ايستادند بر آن مظلومه سلام كردند و عزادارى و تعزيت گفتند و بر دور قبر آن مظلوم حلقه ماتم زدند و مشغول عزادارى شدند و من از خواب بيدار شدم . 📚دار السلام ، ص ۴۹۵. 🏴🕯🖤🕯🏴
5_6278037555799654584.mp3
7.39M
▪نوحه امام سجاد(ع) ▪شد هر روز من ▪عاشورا یا حسین ▪حاج محمود کریمی ☘☝️☝️🌷☝️🌴☝️☝️🌹 نغمه های ایرانی