بچه كه بودم، پدرم عادت داشت ظهرهای جمعه برنامه "#قصه_ظهر_جمعه" را گوش كند. من هم میدانستم قصه كه تمام شود، مادر صدايمان خواهد زد برای نشستن دور سفره نهار، با هم بودن، خنديدن و حرف زدن و غرق شدن در آبيی عميق زندگی.
حالا ديگر پدر نيست، راديوها فقط خبرهای بد دارند، و در سفره تنهاییام اندوه پيشكش میكنند.
خوبم دكتر، فقط كمی دل نازک شدهام. هميشه دلم گرفته، چشمهايم تار میبينند، و براي هر شادمانی كوچكی دير شده است. بايد به خاطر آلودگی هوا باشد، هوای دلم طور بدی ناسالم است.
دلتنگم، و حوصلهام در اين دنيا سر رفته است. غير از اين ها، خوبم ...
✍: حمید سلیمی
#شب_تون_باآرامش
#ندای_اردکان
@neday_ardakan🔷