#فرهنگ
👇داستان فمینیسم
🔹از سال ۱۷۵۰ میلادی زن در کارخانه کار میکرد ولی حقوقش را باید شوهرش میگرفت
💢و اینجا بود که زنان غربی در مقابل چنین جامعهای با آن تفکر، باید کاری میکردند تا ساختار حقوقی زن در جامعه تغییر کند
و لذا فرهنگ فمینیسم با شعار احیاء حقوق زنان شروع شد
ولی برای تحقق این هدف به نتایج خطرناکی گرفتار شدند.
💗گفتند: آن چیزی که در طول تاریخ موجب ظلم به زنان شده، وجود نقشهای جنسیتی است
و اگر زنان بخواهند به حقوق برابر با مردان برسند باید با نقشهای جنسیتی مقابله کنند.
آنها آنچنان در این مسیر جانب افراط را گرفتند که گفتند:
👛نقشهای جنسیتی هیچ حقیقتی ندارد و معلول جامعهی مردسالار است
و واقعا به این توهّم رسیدند که زن از نظر احساس و عاطفه و توان جسمی با مرد تفاوت ندارد و تاریخ، مردسالاری اینها را بر زنان تحمیل کرده
و متاسفانه بسیاری از زنان غربی شعار فمینیست را باور کردند.
💢گفتند: نقش جنسیتی، یکی نقش مادری و دیگری نقش همسری است
💢و چون زنان این دو نقش را پذیرفتهاند مورد ظلم قرار گرفتند
💢ولذا شعار فمینیسم افراطی تا مرز نفی مادری و همسری برای زنان جلو رفت.
🌸در حالی که زیستشناسان و روانشناسان غربی در جواب فمینیسم میگویند:
💞درست است که در رابطه با زن و مرد با انسان روبهروییم ولی با دو نوع انسان
و طوری آنها با هم متفاوتند که گویا از دو کرهی جداگانه آمدهاند
و اینطور نیست که اگر آن دو را در شرایطی واحد تربیت کنیم یکطور عمل کنند.
🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃
@neday_e_dehestan
📍اولویت؛ اقتصاد یا حجاب؟
🔻آمبولانس با سرعت برای رساندن مجروح به درمانگاه در حرکت است که پنچر می شود؛ اینجا #اولویت موقتا رفع پنچری است اما نجات جان مجروح، همواره بالاترین #اهمیت را دارد است و وجود آمبولانس برای این هدف است!
🔻#اقتصاد «اولویت» امروز است اما #فرهنگ و #حجاب «اهمیت» اول را دارد.
@neday_e_dehestan
#فرهنگ
#پیشنهاد
✅ به این پیشنهاد فکر کنید
☘️ همه با هم در پویش عوض کردن یک اسم شرکت کنیم: بعد از این به جای گفتن یا نوشتن «خانهداری» به عنوان شغل بانوان بگوییم یا بنویسیم: «خانوادهداری»؛ چون خانه فقط یکسری اسباب و اثاثیه است، ولی خانواده مهمترین رکن جامعه است و زن در خانواده، مشغول تربیت جانها و ساختن جهان است.
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
@neday_e_dehestan
#فرهنگ
#خاطره
▫️خاطره یک ایرانی فرهیخته از سفر به پاکستان
در پاكستان نامهای خيابانها و محلات اغلب فارسی و صورت اصيل كلمات قديم است.
خيابانهای بزرگ دو طرفه را شاهراه مینامند، همان كه ما امروز «اتوبان» ميگوييم!
برای نمونه و محض تفريح دوستان، چند جمله و عبارت فارسی را كه در آنجاها به كار ميبرند و واقعا برای ما تازگی دارد در اينجا ذكر ميكنم كه ببينيد زبان فارسی در زبان اردو چه موقعیتی دارد.
نخستين چيزی كه در سر بعضي كوچهها ميبينيد تابلوهای رانندگی است.
در ايران اداره ی راهنمايی و رانندگی بر سر كوچهای كه نبايد از آن اتومبيل بگذرد می نويسد:« عبور ممنوع» و اين هر دو كلمه عربی است، اما در پاكستان گمان می كنيد تابلو چه باشد؟
«راه بند»!
تاكسی كه مرا به قونسلگری ايران دركراچی می برد كمی از قونسلگری گذشت، خواست به عقب برگردد ،يكی از پشت سر به او فرمان می داد، در چنين مواقعی ما می گوييم:
عقب، عقب،عقب، خوب!
اما آن پاكستانی می گفت: واپس، واپس،بس!
و اين حرفها در خيابانی زده شد كه به « شاهراه ايران» موسوم است.
اين مغازههايی را كه ما قنادی می گوييم (و معلوم نيست چگونه كلمه ی قند صيغهی مبالغه و صفت شغلی قناد برايش پيدا شده و بعد محل آن را قنادی گفته اند؟)
آری اين دكانها را در آنجا «شيرينكده» نامند.
آنچه ما هنگام مسافرت «اسباب و اثاثيه» ميخوانيم، در آنجا «سامان» گويند.
سلام البته در هر دو كشور سلام است. اما وقتی كسی به ما لطف می كند و چيزی میدهد يا محبتی ابراز می دارد، ما اگر خودمانی باشيم ميگوييم: ممنونم، متشكرم، اگر فرنگی مآب باشيم می گوييم «مرسی» اما در آنجا كوچك و بزرگ، همه در چنين موردی می گويند:« مهربانی»!
آنچه ما شلوار گوييم در آنجا «پاجامه» خوانده میشود.
قطار سريعالسير را در آنجا«تيز خرام» می خوانند!
جالبترين اصطلاح را در آنجا من براي مادر زن ديدم، آنها اين موجودی را كه ما مرادف با ديو و غول آوردهايم «خوش دامن» گفتهاند. واقعا چقدر دلپذير و زيباست!
📚از پاريز تا پاريس_محمدابراهيم باستانی پاريزی / چاپ ششم، ١٣٧٠/صص ١٣٣و ١٣٤
شکر شکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله میرود
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸
🔻با زردین به روز باشید 👇
@neday_e_zardin