⭕️ تاوان فریب!
🔺مردی سوار بر الاغش، در حالی که تکه ای علف تازه را با ریسمانی به سر چوبی بسته و آن را روبروی حیوان آویزان کرده، نشسته بود. حیوان بیچاره همانطور که به طمع خوردن علف، پیش میرفت و مرد را نیز جابجا میکرد.
🔺مردم با دیدن این صحنه به هوش و درایت مرد احسنت میگفتند که ناگهان پیامبر (ص) را دیدند با خشم آنها را نظاره میکند.
🔺پیامبر فریاد زد: ای مرد! آیا از خداوند حیا نمیکنی که مرکبت را فریب میدهی؟
مرد متعجب و شرمگین گفت: یا رسول خدا! این حیوان است و نمیفهمد.
🔺پیامبر پاسخ داد: خداوند بر کسی که از مخلوقاتش با فریب بهرهکشی کند، غضب خواهد کرد. حتی اگر آن حیوان باشد.
مرد سراسیمه به زیر آمد و گفت: ای پیامبر! چه کنم تا خداوند مرا عفو کند؟
🔺رسول مهربان گفت: حیوان را آسوده بگذار، حقی را که بر ذمه تو دارد، با تیمار او ادا کن و آنگاه از او بهرمند شو.
🔺 نکته: اگر فریب یک حیوان نزد خداوند تا این حد و اندازه، کریه و بدمنظر است، پس تاوان فریب دادن ۲۳٬۶۳۶٬۶۵۲ ایرانی در سال ۹۶ و خندیدن به ریش آنها در این روزها چیست ،لذا مراقب باشیم ببینیم فرزندانمان را بکجا میفرستیم وپیگیر تعلیم وتربیت آنها باشیم ،سوال کنیم درمسجد چه یاد گرفتید والسلام علیکم ورحمت الله
✨﷽✨
⛔️🌟«خَر ما از کُرگی دُم نداشت»🌟⛔️
✍️مردی خری دید که در گل گیرکرده بود و صاحب خر از بیرون كشیدن آن خسته شده بود. برای كمك كردن دُم خر را گرفت و زور زد! دُم خر از جای كنده شد.فریاد از صاحب خر برخاست كه ، تاوان بده!مرد برای فرار به كوچهای دوید ولی بن بست بود. خود را در خانهای انداخت. زنی آنجا كنار حوض خانه نشسته بود و چیزی میشست و حامله بود. از آن فریاد و صدای بلند در ترسید و بچه اش سِقط شد. صاحب خانه نیز با صاحب خر همراه شد. مرد گریزان بر روی بام خانه دوید. راهی نیافت ، از بام به كوچهای فرود آمد كه در آن طبیبی خانه داشت. جوانی پدر بیمارش را در انتظار نوبت در سایۀ دیوار خوابانده بود. مرد بر آن پیرمرد بیمار افتاد ، چنان كه بیمار در جا مُرد. فرزند جوان به همراه صاحب خانه و صاحب خر به دنبال مرد افتاد!مرد، به هنگام فرار ، در سر كوچه ای با یهودی رهگذر سینه به سینه شد و او را به زمین انداخت. تکه چوبی در چشم یهودی رفت و كورش كرد. او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست!مرد گریزان ، به ستوه از این همه ،خود را به خانۀ قاضی رساند كه پناهم ده و قاضی در آن ساعت با زن شاكی خلوت كرده بود. چون رازش را دانست ، چارۀ رسوایی را در طرفداری از او یافت و وقتی از حال و حكایت او آگاه شد ، مدعیان را به داخل خواند. نخست از یهودی پرسید.
یهودی گفت : این مسلمان یك چشم مرا نابینا كرده است. قصاص طلب میم قاضی گفت: دیه مسلمان بر یهودی نصف بیشتر نیست. باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا كند تا بتوان از او یك چشم گرفت! وقتی یهودی سود خود را در انصراف از شكایت دید ، به پنجاه دینار جریمه محكوم شد! جوان پدر مرده را پیش خواند. گفت : این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد و هلاكش كرده است.به طلب قصاص او آمدهام. قاضی گفت : پدرت بیمار بوده است ، و ارزش زندگی بیمار نصف ارزش شخص سالم است.
حكم عادلانه این است كه پدر او را زیرهمان دیوار بخوابانیم و تو بر او فرودآیی ، طوری كه یك نیمه ی جانش را بگیری! جوان صلاح دید که گذشت کند ، اما به سی دینار جریمه ، بخاطرشكایت بیمورد محكوم شد!
نوبت به شوهر آن زن رسید كه از وحشت سقط کرده بود ، گفت : قصاص شرعی هنگامی جایز است كه راه جبران مافات بسته باشد. حال میتوان آن زن را به حلال در عقد ازدواج این مرد درآورد تا كودک از دست رفته را جبران كند. برای طلاق آماده باش! شوهرش فریاد میزد و با قاضی جدال میكرد.كه ناگاه صاحب خر برخاست و به طرف در دوید. قاضی فریاد داد : هی ، بایست كه اكنون نوبت توست! صاحب خر همچنان كه میدوید فریاد زد : من شكایتی ندارم. میروم مردانی بیاورم كه شهادت بدهند خر ما از کرگی دم نداشت
📚 مجموعه حکایتهای پندآموز
#حکایت #داستان_آموزنده
📲نداء الاسلام قرارگاه سایبری فرهنگی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2876178448Caa0cff3f71
AUD-20201023-WA0020.mp3
5.93M
#دعای_عهد
از آنجایی که دعا با سرعت سریعتر خوانده شده، مخاطبین می توانند در زمان کمتری این دعا را قرائت نمایند.
👌چه خوب است که هر روز صبح دعای عهد بخونیم، یا حداقل گوش بدهیم.
مشاهده ی متن دعا در لینک زیر:
https://khedmatgozaran.com/18150/doa-ahd/
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای بسیار زیبا با نوای عالی
📲قرارگاه فرهنگی سایبری نداء الاسلام
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2876178448Caa0cff3f71
#با_شاعران
♦️ خدا کیست؟
بگفتا طفلکی آقا خدا کیست؟
تن ودست وسرومویش چه شکلیست؟
چرا تنها شده رَد کرده ما را
کجا پیدا کنم من این خدا را
کدامین کوه ودشت است و بیابان
کدامین کوچهء شهر و خیابان
کجا چرخد، کجا هست وکجا نیست
کدامین سرزمین است و کجائیست
نمی ترسد ز تاریکی به صحرا
نمی لرزد ز سوز برف و سرما
...
خدا خود خالق هر رنگ و رُو هست
نَمک شُورَست وشُوری ذات اوهست
خدا که اهل دَرد و لَرز و تَب نیست
خدا که اهل ترسِ صبح و شب نیست
خدا که اهل پول و خواب و غم نیست
خدا که قید خوردن یا شکم نیست
خدا در برگ و بار هر درخت است
خدا درنقش این کوه های سخت است
خدا رشد و نُموِّ هر گیاهیست...........
خدا پرواز مرغان هواییست..............
خدا خودگردش این روز وشبهاست
خدا در مِهر و فروردین هویداست
خدا در مِهرِ مادرهای دنیاست
خدا در پینهء دستان باباست
خدا در اشک پاک جمله زنهاست
خدا در قلب انسانهای شیداست
خدادر شعر بهمن یا کُمَیت است
زبان شاعران درپشت بیت است
خدا خود عالم هر رمز و رازیست
نه اَخمو بلکه خیلی تند راضیست
خدا زیبا وکیل وخوب قاضیست
بگو جانا خدا اکنون کجا نیست
نداء الاسلام مسجد امام رضا ع
📔#داستان_کوتاه_آموزنده
مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد.
و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است.
🔻اول از *نگهبان* شروع کرد پس گفت:
انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد:
آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد.
🔻بعداً از *کشاورزی* که پیش او کار میکرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟
کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا مال را انتخاب میکنم.
🔻بعد از آن سوال از *آشپز* بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم.
▫️و در سری آخر از *پسری* که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری.
▫️ پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است*
قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت .
❣ و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی را وارث میشود
👌پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.
نداءالاسلام مسجدامام رضاعلیه السلام
#مکتب_امام
🔹استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
🔻نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله
قرارگاه سایبری نداء الاسلام🕌
📲https://eitaa.com/masjed_emam_reza
مراسم هفتگی هیئت عاشقان صاحب الزمان (عج)
با سخنرانی : حجت الاسلام ولمسلمین نیشابوری
با نوای ذاکرین اهل بیت
زمان : دوشنبه 13 بهمن بعد از نماز مغرب وعشاء
مکان قم المقدسه _ پردیسان _ بلوار بهشت _ خیابان ملت _ جنب فروشگاه افق _ مسجد امام رضا علیه السلام
قرارگاه سایبری نداء الاسلام🕌
📲https://eitaa.com/masjed_emam_reza
🎁اسامی برندگان شرکت کننده در مسابقه اذان مسجد امام رضا علیه السلام
نفر اول آقای سجاد بهجتی
برنده 1میلیون ریال
نفر دوم آقای مهدی رجبی برنده
700 میلیون ریال
نفر سوم آقای حسین کیوان نژاد برنده 500هزار ریال
قرارگاه سایبری نداء الاسلام🕌
📲https://eitaa.com/masjed_emam_reza