💫سحر را اینگونه آغاز کنید💫
🍀 بسم الله الرحمن الرحیم 🍀
بِسْمِ اللّهِ النُّور✨ بسْمِ اللّهِ نُورِ النُّورِ✨ بسْمِ اللّهِ نُورٌ عَلى نُورٍ ✨بسْمِ اللّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الاُْمُور✨ بسْمِ اللّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِن َْالنُّورِ✨ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّور✨ واَنْزَلَ النُّورَ عَلىَ الطُّورِ✨ فى كِتابٍ مَسْطُور✨ فى رَقٍّ مَنْشُورٍ✨ بقَدَرٍ مَقْدُورٍ✨ على نَبِي مَحْبُورٍ✨ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ ✨وبِالْفَخْرِ مَشْهُور✨ وعَلَى السَّرّاَّءِ وَالضَّرّاَّءِ مَشْكُورٌ ✨وصَلَّى اللّهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرين✨🍀
🔰قرارگاه سایبری نداء الاسلام
🌹يَا دَافِعَ الْبَلِيِّاتِ🍃
🌷 ای دورکننده بلاها🍃
🌷يَا سَيِّدَ السَّاداتِ ، يَا مُجِيبَ الدَّعَواتِ ، يَا رَافِعَ الدَّرَجَاتِ ، يَا وَلِىَّ الْحَسَناتِ ، يَا غَافِرَ الْخَطِيئاتِ ، يَا مُعْطِىَ الْمَسْأَلاتِ ، يَا قابِلَ التَّوْباتِ ، يَا سَامِعَ الْأَصْواتِ ، يَا عَالِمَ الْخَفِيِّاتِ ، يَا دَافِعَ الْبَلِيِّاتِ،ارحمناواجعل عواقب امورنا خیرا،🍃
🌹ای سرور سروران، ای برآورنده دعاها، ای بلندیبخش جایگاهها، ای سرچشمه نیکیها، ای درگذرنده از خطاها، ای عطابخش خواستهها، ای پذیرنده توبهها، ای شنونده نداها، ای دانای رازها، ای دورکننده بلاها.بما رحم کن،وعاقبتمان راختم بخیر بگردان🍃
📚فراز دوم دعای شریف جوشن کبیر
↙️ قرارگاه فرهنگی #نداءالاسلام
خیلی زیبا حتما بخوانید 👌
آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) نقل می کنند :
شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است.
بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم .
چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟!
پرسيدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن...
وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل ميديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشهاي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي ميآيد. صداهايي رعبآور و وحشتافزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست ميکرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بيانتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک ميشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه ميکشيد و مانع از آن ميشد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف ميزدند و مرا به يکديگر نشان ميدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نميآمد. تنها دهانم باز و بسته ميشد و داشت نفسم بند ميآمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم
گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم....
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم.
صدايی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من ميآمد.
هر چقدر آن نور به من نزديکتر ميشد آن دو نفر آتشين عقبتر و عقبتر ميرفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند.
نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور !
نوری چشم نواز و آرامش بخش.
ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نميتوانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی ؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ترک ميشدم و خدا ميداند چه بلايي بر سر من ميآوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبهاش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد.
منبع :کرامات امام رضا (ع) از زبان بزرگان نویسنده حسین صبوری
کانال نداءالاسلام
.
♻️ پاسخ آیتالله سبحانی از مراجع معظم تقلید به استفتائی درباره حجاب اجباری و وظیفهی حکومت
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹اینجانب در مسجد اعظم پس از فراغت از درس خارج اصول دو مطلب را یادآور شدم.
1️⃣ مطلب نخست، این که حجاب اجباری دو تفسیر دارد. تفسیر اول آن غلط و تفسیر دوم آن مورد اتفاق همه علمای اسلام است. اما تفسیر غلط این که اگر زن بیحجابی، در کوچه و خیابان مشاهده شد، مأمور دولتی فوراً چادری به دست بگیرد و بر سر او بیفکند و او را مجبور به رعایت حجاب کند. این تفسیر مسلماً غلط و احدی از عالمان اسلامی چنین فتوایی نداده است.
🔹اما تفسیر دوم و صحیح آن، این است که منکرات بر دو نوع است:
۱- فردی منکری را در دور از چشم مردم در خانه خود انجام میدهد، تکلیف او با خدا است و ما درباره او تکلیفی نداریم.
حکومت اسلامی باید از منکری که برای جامعه مضر است جلوگیری کند.
۲- منکری که وجود آن مضر به حال جامعه است مسلماً باید حکومت اسلامی از آن جلوگیری کند. کسی بخواهد آشکارا مشروب خواری کند و یا قمار بازی، کند.
🔹مسلماً چنین منکری مایه گسترش گناه در جامعه میشود. بیحجابی نیز از این منکرات است که سبب میشود گناه در میان جوانان گسترش پیدا کرده و عفت عمومی خدشهدار شود. باید به گونهای برنامهریزی شود که چنین منکری در خارج تحقق پیدا نکند. (این برنامهریزی اعم از فرهنگی، اجتماعی و روانشناسی، اقتصادی و قضایی و انتظامی است)
🔹دلیل این سخن حدیثی از رسول خدا(ص) است که میفرماید:
إِنَّ الْمَعْصِيَةَ إِذَا عَمِلَ بِهَا الْعَبْدُ سِرّاً لَمْ تُضِرَّ إِلَّا عَامِلَهَا وَ إِذَا عَمِلَ بِهَا عَلَانِيَةً وَ لَمْ يُغَيَّرْ عَلَيْهِ أَضَرَّتِ الْعَامَّةَ
هرگاه بنده خدا گناهی را در پنهان انجام دهد ضرر آن متوجه خود اوست ولی اگر آشکار انجام بدهد و از آن جلوگیری نشود به جامعه ضرر میزند.
🔹نویسندهای مسأله حجاب اجباری را مطرح میکند و میگوید: بله اگر بیحجابی به مرحلهای برسد که مایه ابتذال و گسترش گناه شود باید از آن جلوگیری کرد.
🔹در پاسخ سخن ایشان یادآور شدم که اصولاً بیحجابی یک صورت بیشتر ندارد و آن همان صورتی که خود او متذکر شده است. آیا می توان جاذبه جنسی میان برهنگان و بیحجابان و جوانان امروز که سن ازدواج آنان بالا رفته را انکار کرد؟ مسلماً این نوع گناه آشکار، اخلاق جوانان را فاسد میسازد.
2️⃣ مطلب دومی که یادآور شدم این است. امر به معروف دو مرحله دارد. مرحله نخست: مرحله نصیحت و تذکر است و این از آن عموم مردم است، البته شرایطی هم دارد.
🔹مرحله دوم جلوگیری از منکرات است که از آن حکومت اسلامی است. امام صادق(ع) چنین میفرمایند:
انما هو علی القوی المطاع العالم بالمعروف من المنکر، لا علی الضعیف الذی لا یهتدی سبیلا الی ایّ من ایّ یقول من الحق الی الباطل، و الدلیل علی ذلک کتاب الله عزوجل قوله.... وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ.
امر به معروف وظیفه قدرت نیرومندی است که اطاعت مردم برگردن آنها است. معروف را از منکر تمیز میدهد. این وظیفه ربطی به انسان ناتوان که راهی به جایی نمیبرد، ندارد و شاید حق را از باطل باز نمیشناسد.
🔹اتفاقاً آیه ۴۱ سوره حج ناظر به همین قسم دوم همین گروه نیرومند است که اجرای امر به معروف بر عهده آنها است، آنجا که میفرماید:
«الَّذينَ إِن مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنكَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ الأُمورِ.
آنان که به آنها قدرت دادیم کسانی هستند که نماز را پرپا میسازند و زکات میدهند و به کارهای نیک فرمان میدهند و از منکرات مردم را باز میدارند. سرانجام کارها با خدا است.
🔹جمله «ان مکناهم» گواه بر این است که این نوع امر به معروف برای انسان های متمکن و قدرتمند و به تعبیر امروزی از آن حکومت اسلامی است و تفسیر این آیه به امر به معروف سفارشی، دور از مضمون آیه است.
👈 کانال نداءالاسلام
✍ پسر حاج شیخ عبّاس قمی رحمت الله علیه میگوید:
یک روز صبح پدرم برخاست و شروع به گریه کردن نمود، از او پرسیدم: چرا اشک میریزید؟
❗️فرمود: برای این که دیشب #نمازشب نخواندم!
گفتم: پدر جان! نماز شب که مستحب است و واجب نیست، شما که ترک واجب نکردهاید و حرامی مرتکب نشدهاید، چرا این طور نگرانید؟
👈 فرمود: فرزندم! نگرانی من از این است که من چه کردهام که باید توفیق نماز شب خواندن از من سلب شود......
نداءالاسلام