eitaa logo
ندای تهذیب
8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
946 فایل
کانال رسمی معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اداره قرآن و حدیث @msn200 دبیرخانه امور معرفتی @iman135110 اداره مشاوره @ENamazizade پیشنهادات و انتقادات @kovsar140 سایت‌‌ها: tahzib.ismc.ir hojre-nama.ir nedaye-tahzib.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ✅سوره مبارکه ، صفحه246، آیات 87 تا 95 🗓1399/07/12 🌹 @nedaye_tahzib
246.mp3
553.5K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه246 🗓1399/07/12 🌹@nedaye_tahzib
172.pdf
125.2K
📂هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅ رابطه متقابل ایمان و عمل صالح 🗓1399/07/12 🌹 @nedaye_tahzib
شنبه 28.pdf
92.5K
📂انس با قرآن و عترت 📚هفته بیست و هشتم (شنبه) ✅ تقویت اراده 2 ❌ آفت‌های اراده 🗓1399/07/12 🌹 @nedaye_tahzib
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی 🔸قرآن در سیره علما، شماره 10 🌻 @nedaye_tahzib
امیر نفس، اسیر نفس درون هر یک از ما، میدانی برای «جهاد نفس» است. مهمترین سلاح برای حضور مؤثر و موفقیت در این میدان، «اراده» است. قدرت اراده و انتخاب، میتواند معجزه کند، به شرط آنکه بتوانیم از این نعمت الهی و ودیعه ربانی بهره شایسته ببریم و بذر وجود را به برگ و بار بنشانیم. کنترل قوای درونی و غرایز و تمایلات، و جلوگیری آنها از طغیان و عصیان، در فرهنگ قرآنی «جهاد نفس» نام دارد و به تعبیر دیگر «جهاد اکبر». ثمره این مبارزه هم رسیدن به بهشت الهی است. این وعده الهی است؛ آنجا که فرموده: وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِی الْمَأْوَی نازعـات/40ـ41؛ هرکس از جایگاه پروردگارش بیمناک باشد و نفس را از هوا و هوس باز دارد، به یقین جایگاه او بهشت برین خواهد بود. چگونه میتوان به این مرحله رسید؟ با تقویت ایمان به خدا؛ خدایی که حاضر و ناظر است و هر کجا و در هر حال باشیم، ما را میبیند و از کار ما خبر دارد. این حس معنوی و باور ایمانی، بر قدرت انسان در مهار سرکشیهای نفس میافزاید و او را به «حاکمیت بر نفس» میرساند. خشم و غضب قابل کنترل است و جایگزین آن «حلم» است. شهوت و غریزه جنسی را هم میتوان با تقوا مهار کرد و به «عفاف» رسید. حرص و طمع را هم میتوان با «مناعت طبع» به بند کشید و بر اریکه «قناعت» تکیه زد. بخل و حسد را هم میشود درمان کرد و از دام دنیازدگی رست. خمیرمایه همه اینها مهار زدن بر تمنیات و خواستههای سیری ناپذیر و بی انتهای «نفس حیوانی» است و «نه» گفتن به آنچه دل میخواهد و حرکت در مسیری که خدا میطلبد. هرکس به این مرحله از خودساختگی و کمال برسد که به جای «اسیر نفس» بودن، «امیر نفس» شود و نفس سرکش را رام سازد، ستودنی است. در سفارشهای قرآنی، چندین بار تعبیر «وَ لاتَتَّبِع الهَوی» و مشابه آن آمده است1. اینها دعوت به رهایی از سلطه نفس اماره است. دل اگر در تربیت قرآنی قرار گیرد، میتواند خانه یک دلبر باشد و اسیر یک محبت شود. میتواند به جای همه ترسها، فقط «ترس از خدا» را بنشاند و به جای همه امیدها، «امید به خدا» را داشته باشد. به این شعر زیبا دقت کنید: موحد چو در پای ریزی زرش و یـا تیـغ هنـدی نهی بر سرش امید و هراسـش نبـاشد ز کس همین است معنای توحید و بس بعضی در برابر نفس و تمایلات نفسانی، چنان واداده و خلع سلاح و ضعیف میشوند که نه تنها با تمنیات و شهوات نفس مجاهده نمیکنند، بلکه به «نفس پرستی» دچار میشوند و نفس و خواستههایش برای آنان بتی میشود که خود را در آستان آن قربانی میکنند و هرچه «دل» خواست، «اجرا» میکنند و هرچه «هوس» میل داشت، برایش تأمین میکنند. قرآن کریم در نکوهش اینگونه خودباختگان در برابر نفس میفرماید: أَفَرَایتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ جاثیه/23؛ ایا دیدی آن را که هوای خودش را معبود خویش قرار داد؟ مگر نه اینکه، پرستشگر در برابر معبود، مطیع محض است و از خود ارادهای ندارد و تابع و تسلیم است؟ حال اگر کسی در مقابل هوای نفس، اینگونه اسیر و مطیع باشد، آن را پرستیده است2. کسی که طوق اطاعت نفس را بر گردن اندازد، باید تا هر جا که «خواهش دل» بود و برای هر کاری که تقاضای «نفس اماره» ایجاب میکرد، فرمانبردار باشد و هر کس هر گناهی میکند، به خاطر همین نفس پرستی است. و ... دریغا که انسان به جای «امارت نفس»، به «اسارت نفس» دراید و عقل و وجدان و دین و رضای حق را فدای خواسته نفس کند. چه شد که حضرت علی علیهالسلام، امیرالمؤمنین شد؟ چون از اسارت نفس رها شده بود. اسیر نفس نشد یک نفس علی ولی نشد اسیر که بر مؤمنان امیر آمد اسیر نفس کجا و امیر خلق کجا؟ که سربلند نشد آنکه سر به زیر آمد درود باد بر آن ملتی که رهبر وی چنین بلند مقام و چنین خطیر آمد نفس آدمی، ملعبه و دستاویز ابلیس قرار میگیرد. وقتی شیطان بر مرکبی مثل «هوای نفس» سوار شد، تا انسان را جهنمی نکند، دستبردار نیست؛ چراکه خصلت نفس، دعوت به بدیها و گناهان است. کسی همچون یوسف صدیق علیهالسلام از نفس به عنوان «اماره به سوء» ـ بسیار فرماندهنده به بدی ـ یاد میکند3. وقتی طبیعتِ نفس، گزندگی و ریختن زهر گناه در جام عبودیت انسان است، باید بسیار به هوش بود تا از نیش زهرآگین آن به کام مرگ نیفتاد. دعوت همه پیامبران و جهتگیری تمام بعثتها نیز برای همین تربیت معنوی است که از آن به عنوان «تزکیه» یاد میشود. «امیر نفس» بودن، نشانه توفیق انسان در تزکیه نفس است و «اسیر نفس» شدن، دلیل شکست در این جدال و این میدان است و علامتش آلودگی به معصیت است. گوارا باد آزادگی، بر آنان که از اسارت نفس آزادند! پینوشتها 1. مثل آیه 135 نساء، آیه 26 ص، آیه 50 قصص، آیه 29 روم و آیت دیگر. 2. المیزان، ج 18، ص187. 3. یوسف/53. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
D1737367T10840406(Web).mp3
1.84M
موضوع: پاسخگویی به شبهات کرونایی از قرآن / قسمت سوم: اسلام دین جامع و کامل گاهی انسان وقتی به سختی افتاد و یک گوشمالی شد چشمانش باز شده و حواس خود را جمع می کند. اسلام در مورد همه چیزها دستور دارد حتی در مورد مسجد نرفتن. ما نباید کار خلاف بهداشت انجام دهیم و آن را به پای دین بگذاریم و توجیه کنیم. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
دوست گزینی/ انسان، هم اثرپذیر است، هم اثرگذار همنشینی با نیکان و بدان، تأثیر نیک و بد بر انسان میگذارد. از این رو، علاقهمندان به سلامت روح خویش، باید در گزینش دوستان و معاشران و مصاحبان دقت کنند تا دچار ندامت نشوند. به عبارت دیگر، آینه روح انسان، از دیگران «صورت» و «سیرت» میپذیرد. زندگی هم مجموعهای از رابطهها، آشناییها، رفاقتها و رفت و آمدهاست. برای پیمودن راه تا رسیدن به سرمنزل کمال، نیاز به «همراه» دارد. نقش همراه هم در انسان و رفتار و کردار و خصلتهای او روشن است. توصیه قرآن این است که: «کُونُوا مَعَ الصَّادِقِین» توبه/119؛ با صادقان و راستان باشید. تفسیر «صادقین» هر که باشد، این نکته روشن است که «صدق» یک ارزش مورد توجه قرآن است و برای رشد و تقویت صداقت در مؤمن، دستور میدهد که انس و همنشینی و رفاقت و همراهی خود را با «صادقان» قرار میدهد. از آنجا که الگوها در ساختن روحیه و شخصیت افراد مؤثرند، قرآن هم به الگوگیری از صالحان و نیکان دعوت میکند، هم الگوهای مناسب را یاد میکند و هم از ویژگیهای مثبت آنان به نیکی نام میبرد. شایستهترین الگو، وجود مبارک حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله است و در کلام الهی از او به عنوان «اسوه حسنه» نام برده شده است (احزاب/21). در جای دیگر از حضرت ابراهیم خلیل به عنوان اسوه یاد شده است و از جمله جنبههای الگویی او، پرستش خالصانه خدا، برائت و بیزاری از شرک و مشرکان و مرزبندی دقیق و جدی با کسانی که خدای یکتا را قبول ندارند، به شمار آمده است (ممتحنه/4). این نکته در زندگی مکتبی یک مؤمن بسیار مهم است که با چه کسانی طرح دوستی و همبستگی میریزد و با چه کسانی قطع رابطه و رفاقت میکند. مگر میشود یک مسلمان با کافر دوست باشد؟ مگر ممکن است یک خداپرست، با یک مشرک یا شیطانپرست یا هواپرست، طرح دوستی بریزد؟ اگر مسلمان با الهام از توصیه قرآنی، در مورد رفقا و همنشینانش حساسیت نداشته باشد، گاهی ناخواسته در همین دام میافتد. از این رو، قرآن کریم میفرماید: مؤمنان راستین، هرگز با دشمنان خدا و رسول، طرح دوستی نمیریزند و با آنان همدم و همراه نمیشوند: «لا تَجِدُ قَوْماً یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ یوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ...» مجادله/22، و این، گامی برای حفاظت از عقیده و پاسداری از «هویت مکتبی» است. پس باید اطرافیان را خوب نگریست و دوستان و معاشران را از بهترینها برگزید؛ چون نشست و برخاست با صالحان و فاسدان، یا مطیعان و عاصیان، یا ابرار و اشرار، هر کدام به نوعی بر ما تأثیر مثبت یا منفی میگذارند؛ تأثیری که دامنه آن تا قیامت هم کشیده میشود و ندامت آن روز، جبران ناپذیر است. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
12.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تفسیر آیه 95 سوره انعام با موضوع شکافتن دانه خدا دانه‌ها و هسته ها را می‌شکافد. دانه هرچه در درون داشته باشد بیرون می‌ریزد. ما انسان‌ها حکم همین دانه‌ها را داریم. وقتی انسان فوت می‌کند جسدش حکم دانه‌ای است که به خاک سپرده می‌شود. انسان مثل دانه شکافته می‌شود و اعمالش نمایان می‌شود. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: راه و رسم طلبگی شماره 25 موضوع: طلبه کارآمد / قسمت چهارم/ فرایند تحصیل کارآمدی نظام آموزشی حوزه‏های علمیه، مقدمات لازم برای دین‏شناسی را در اختیار طلبه قرار می‏دهد. این مقدمات، شامل آشنایی با زبان عربی، آشنایی با پیکره علوم اسلامی و جغرافیای مباحث و نیز آشنایی با متد استنباط از منابع دین است. برخی مهارت‏های تبلیغی نیز به صورت کاملاً نظری در علم بلاغت و صناعات خمس منطق معرفی شده است، اما تمرین این مهارت‏ها و نیز مهارت‏های نوع سوم و چهارم بر عهده خود طلبه است؛ گرچه برخی مراکز و مؤسسات وابسته به حوزه، امکان تحصیل بخشی از این توانمندی‏ها را فراهم آورده‏اند. به هر حال لازم است هر طلبه از آغاز ورود به حوزه، در اندیشه کسب مهارت‏های مورد نیاز آینده خود باشد و در روزگار تحصیل، دست کم یک بار به تجربة عینی مسئولیت‏های صنفی خود اقدام کند و مهارت خود را نسبت به اموری که در آینده بدان نیاز دارد یا در معرض آن قرار می‏گیرد، بیازماید. این آزمایش طبعاً در مقیاس کوچک و فضای کنترل شده‏ای صورت می‏گیرد، ولی در مهارت افزایی و کارآمدی طلبه، نقشی بسیار مؤثر ایفا خواهد کرد. کسی که در پی کسب مهارت وزنه‌برداری است، باید به عنوان تمرین، وزنه‏هایی مشابه آن‏چه در مسابقة نهایی بلند می‏کنند، بلند کرده باشد؛ بلند کردن گونی برنج و کنده درخت، تمرین مناسبی برای ورزش وزنه‏برداری نیست؛ این عمل گرچه موجب تقویت بازوی وزنه‏بردار می‏شود، اما دقت‏های ویژه و تکنیک خاص وزنه‌برداری را به او منتقل نمی‏کند. به همین ترتیب، لازم است طلبه در خلال تحصیل علوم حوزوی، حداقل یک مورد تدریس، یک دهه سخنرانی، یک سفر تبلیغی، تألیف مقاله یا کتاب، پژوهش، تحقیق کتاب و مقابله با نُسخ، مدیریت فعالیت‏های فرهنگی، حضور در اردوی فرهنگی و.. . را تجربه کرده باشد و با فضای متنوع هر یک از این امور، از نزدیک انس داشته باشد. این تجربه شخصی موجب می‏شود که فراز و نشیب هر یک و مزایا و کاستی‏های آنها را به خوبی دریابد و داوری روشنی نسبت به ظرفیت‏های هر مقوله و نیز توانمندی‏های خود داشته باشد. این تجربه هرگز نباید به آسیب تعویق، تأخیر و تسویف گرفتار‌اید. پایان تحصیلات حوزوی که طلبه در سنین 35 تا 40 سالگی قرار دارد، آغاز خوبی برای پرداختن به این امور نیست. دغدغة مهارت افزایی و کارآمدی، باید از آغاز طلبگی در طلبه وجود داشته باشد و او را به حرکت و جوشش بیشتر وادار کند. در سنین بالا علاوه بر آنکه استعداد فراگیری انسان کم می‏شود، توقع اجتماع از او بالا می‏رود و نارسایی و اشتباه که لازمه طبیعی هر فراگیری است، برای او موجه شمرده نمی‏شود. غالباً کسانی که توان افزایی خود را به سنین بالا به تعویق می‏اندازند، در آن موقعیت، به سبب بروز همین مشکلات، از اقدام برای کسب مهارت دوری می‏کنند. در پایان ذکر این نکته لازم است که این تجربه‏های نخستین که در ابعاد کوچکی صورت می‏گیرد ـ هر چند زرین و موفق ـ هرگز نباید موجب غرور و خودبسندگی شود، زیرا به فرموده امیر مؤمنان: الاِعجابُ یمنَعُ الازدِیادَ[نهج البلاغه، حکمت 167] خود پسندی مانع پیشرفت انسان می‏شود. نقطه مقابل این آفت، کوچک شمردن این تجارب و دریغ از اهتمام شایسته برای آن است. این مسئله نیز موجب از دست رفتن یک فرصت ارزشمند می‏شود که همیشه تکرارپذیر نیست. طلبه باید سقف خلاقیت و توانایی‏های فردی خود را با حوصلة کامل در انجام این تجارب به کارگیرد و فراورده‏ای درخشان، ممتاز و مثال زدنی عرضه کند تا هم از فرصت حاصل آمده به خوبی بهره گرفته باشد، هم در پیشگاه امام حاضر‌علیه السلام سرفراز و سربلند باشد. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com