eitaa logo
ندای تهذیب
8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
940 فایل
کانال رسمی معاونت تهذیب و تربیت حوزه‌های علمیه اداره قرآن و حدیث @msn200 دبیرخانه امور معرفتی @iman135110 اداره مشاوره @ENamazizade پیشنهادات و انتقادات @kovsar140 سایت‌‌ها: tahzib.ismc.ir hojre-nama.ir nedaye-tahzib.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂سلسله مباحث: شماره 13 🌺1️⃣ شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 2.. رعایت وقار و پرهیز از رفتار سبك (قسمت سوم) نقطه مقابل صفت وقار در فرهنگ روایی شیعه، مفهوم خفّت و خُرق یا سبك‏سری است. در این روایات «خرق» به عنوان یك صفت زشت و نشان نادانی عنوان شده است . امام علی علیه‏السلام در بیان علت آن فرموده‏اند: لِیكنْ شِیمَتُك الْوَقَارَ فَمَنْ كثُرَ خُرْقُهُ اسْتُرْذِلَ؛ سنگینی و آرامش، باید سیره تو باشد؛ زیرا هر كس سبك‏سری‏اش زیاد باشد، پست شمرده می‏شود. و نیز فرمود: عَظِّمُوا أَقدَارَكم بِالتَّغَافُلِ عَنِ الدَّنِی مِنَ الْأُمُورِ؛ با در گذشتن از امور پست، ارزش خود را بزرگ دارید. از این دو روایت، به دست می‏آید كه انجام كارهای سبك، انسان را در نظر دیگران خوار می‏گرداند و مؤمن نباید كاری كند كه در نظر دیگران جایگاه و بزرگی خود را از دست بدهد. بنابراین، انجام كارهای سبك ـ مانند گیر دادن به امور كوچك، شوخی زیاد یا بازی كردن با ریش ـ برای مؤمن زیبنده نیست: ایاكَ وَ ما یستهجَن مِنَ الكَلامِ فَانَّه یحبِسُ عَلَیكَ اللِئامَ وَ ینَفِّرُ عَنكَ الكِرامَ؛ از كلمات مستهجن بپرهیز كه انسان‏های پست را دور تو جمع می‏كند و انسان‏های كریم را از تو می‏رماند. مطابق این بیان نورانی، مؤمن باید به گونه‏ای زندگی كند كه انسان‏های پست به او رغبتی نداشته باشند؛ اما در مقابل، انسان‏های كریم از انس و مصاحبت و پیوند با او خرسند باشند. بنابراین، هر كاری كه باعث شود پست‏فطرتان و فرومایگان به ما روی آورند و كریمان و بلندهمتان از ما ببرند، ناروا است. امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: النّفسُ الدّنیةُ لاتَنفكُّ عَنِ الدِّنائاتِ؛ كسی كه فرومایه و دنی النفس است، همواره به كارهای پست می‏پردازد. هم‏چنین می‏فرماید: اَعجَزُ النّاسِ مَن قَدَرَ عَلی أن یزیلَ النَّقصَ عَن نَفسِهِ و لَم‏یفعَل؛ عاجزترین مردم، كسی است كه می‏تواند نقایص خود را برطرف سازد و این كار را نكند. در پایان، لازم است تذكر داده شود كه در تشخیص مصداق رفتار سبك نباید جمود ورزید؛ گاهی یك رفتار به ظاهر كودكانه، به واقع رفتاری حكیمانه است و مصداق لغو و لهو و لعب قرار نمی‏گیرد. برای مثال بازی كردن با كودكان اگر به هدف رفع نیاز عاطفی آنان و یا تعلیم و تربیت باشد، لغو نیست. بازی پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و امام علی علیه‏السلام با كودكان، هرگز دلالت بر بچگی و كم‏خِرَدی آنان ندارد و از سر هوس كودكانه نیست. پیامبران الهی همواره مراعات سطح فكری مخاطبان خود را می‏كردند و خود را تا آستانه رشد آنان تنزل می‏دادند. این ویژگی به جهت مدارا و از باب تعلیم و تربیت امت بوده است. همراهی حضرت ابراهیم با اهل شرك در پرستش ماه، ستاره و خورشید از همین قبیل است. این قبیل كارها، معمولاً در شرایط عادی بدون هدف و كودكانه‏اند؛ اما در شرایط خاصی ممكن است غرض حكیمانه‏ای بر آن مترتب باشد و به جهت همان غرض، توصیه یا ضرورت یابد. بنابراین، نمی‏توان به صورت كلیشه‏ای ادعا كرد: «بالا رفتن از درخت همواره بد است» بلكه باید گفت: «رفتار بدون هدفِ كودكانه زیبنده بزرگ‏سالان نیست و بالا رفتن از درخت اگر چنین باشد ـ كه غالبا چنین است ـ بد است» اما اگر غرض عقلایی بر آن مترتب باشد ـ مثلاً هنگام كمك به دیگران، رفع خطر، دیدبانی دشمن یا چیدن میوه ـ اشكالی ندارد؛ بلكه توصیه یا ضرورت می‏یابد . ادامه دارد... 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.com
اهمّیّت قرائت دعای شریف کمیل : روایت گردیده که جناب کمیل رحمه الله دید امیرالمؤمنین علیه السّلام در شب نیمه ی شعبان دعای کمیل را در سجده می خوانده است. روایت : کمیل بن زیاد رحمه الله گفت : با مولایم امیرالمؤمنین علیه السّلام در مسجد بصره نشسته بودم و در خدمت او جماعتی از اصحابش بودند و یکی از آنها عرض کرد : معنای فرمایش خدای تعالی که فرماید : (( فِیهَا یفرَقُ کُلُّ اَمرٍ حَکیمٍ )) (سوره دخان . آیه ۴) چیست ؟ آن حضرت فرمود : شب نیمه ی شعبان است. به آن کسی که جانم به دست او است بنده ای از بندگان خدا نیست مگر این که آنچه از نیک و بد بر او جاری می شود در شب نیمه ی شعبان تا آخر سال در مثل چنین شبی برای او، تقسیم می گردد. وهیچ بنده ای آن شب را احیا نمی دارد و دعای خضر علیه السّلام را نمی خواند مگر این که دعای او مستجاب است ( المراقبات . ص ۱۹۲ ) . اهمّیت دعای کمیل : ( ادامه ی روایت ) ؛ چون آن حضرت به منزل بازگشت و من شبانه به خدمتش رفتم درب را کوبیدم . فرمود : ای کمیل تو را چه مطلبی است ؟ عرض کردم : یا امیرالمؤمنین مطلبم دعای خضر است. فرمود : کمیل بنشین و چون این دعا را از بر نمودی در هر شب جمعه ، یا در هر ماهی یک مرتبه ، یا در سالی یک مرتبه ، (یا) در عمر خود یک مرتبه آن را بخوان خداوند از تو چاره سازی فرماید و یاریت کند و روزیت دهد و هرگز مغفرت خود را از تو باز نگیرد. ای کمیل ؛ طول مدّت رفاقت تو با ما واجب شد که خواهش تو را انجام دهیم . سپس فرمود : بنویس : (( اللَّهُمَّ إِنِّی أسئَلُکَ بِرَحمَتِکَ الَّتِی وَسِعَت کُلَّ شَی ء ... ( المراقبات . ص ۱۹۲ و ۱۹۳ ) . 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲 خدایا عذرم را بپذیر و به بدحالی ام رحم کن و رهایم ساز از بند محکم گناه 🌺 @nedaye_tahzib
✅سوره مبارکه ، صفحه315، آیات 52 تا 64 🗓1399/09/21 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
315.mp3
492.1K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه 315 🗓1399/09/21 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
236.pdf
137.4K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅استجابت حتمی دعا 🗓1399/09/21 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
ما غایبیم او منتظر ماست..... 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
شماره 8 🌸ضرورت طرح مباحث مهدویت / بعد اعتقادی (قسمت هفتم) /شناخت امام، شناخت عِدل قرآن🌸 شناخت امام، شناخت عِدل قرآن (قسمت اول) در روایتی از شیعه و سنی آمده است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی ابدا و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض.» (1) برابر این فرمایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مسلمین مأمور شده اند همانگونه که به قرآن متمسّک می شوند، به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه هدی علیهم السلام نیز تمسک جویند تا در مسیر هدایت قرار گیرند. و این ضامن سعادت ابدی آنان است. روشن است که تمسک به قرآن، بدون فهمیدن محتوای آن معنا ندارد و نیز تمسک به امامان معصوم علیهم السلام بدون معرفت و آگاهی به جایگاه رفیع و ویژگی های منحصر به فرد آنان _ که الگوی بشریت اند _ ممکن نیست. از این جهت نیز معرفت و آگاهی به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف لازم است. بر طبق این روایت باید در کنار قرآن کریم شخصی از اهل بیت باید حضور داشته باشد و آن به عقیده ما غیر از وجود مقدس حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف کسی دیگر نمی تواند باشد، زیرا شباهت هایی بین آنها وجود دارد که این ادعا، را اثبات می کند: 1. مقایسه شب قدر و نیمه شعبان در روایات نشان از هماهنگی قرآن و عترت دارد؛ 2. سخن از ولایت و امامت در شب قدر که شب نزول قرآن کریم است، بیان دیگری است از پیوند بین قرآن و عترت الهی؛ 3. قرآن معادل ندارد: «قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَی أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَ_ذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً؛ (2) بگو اگر انس و جن گرد هم آیند بر اینکه مانند این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد، هرچند یکدیگر را یاری دهند.» عترت طاهره هم معادل ندارد: «لایقاس بآل محمد صلی الله علیه و آله و سلم من هذه الامه احد و لایسوّی بهم من جرت نعمتهم علیه ابداً؛ (3) هیچ کس از این امت _ که بهترین امت است _ با آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم قابل مقایسه نیست [چه رسد به امت های دیگر که به پای این امت نمی رسند].» و یا در برخی نقل ها آمده: «نحن اهل البیت لایقاس بنا احد (4)؛ ما اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هستیم و کسی قابل مقایسه با ما نیست.» 4. اگر قرآن کریم آیت قدرت و نشان دارایی خدای سبحان است و مجموعه صفات جمال و جلال حق تعالی در آن تجلّی کرده «فتجلّی لهم فی کتابه» (5) ائمه اطهار علیهم السلام عظیم ترین خبر و بزرگ ترین نشانه الهی هستند: «ما لله نبأ اعظم منی و ما لله آیه اکبر منّی.» (6) از این جهت، ائمه طاهرین علیهم السلام (و خاصه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف) فقط به قرآن قابل تشبیه هستند و قرآن نیز فقط به آنان تنظیر می شود. ظاهر آنان با ظاهر قرآن در تماس است و باطن آنها با باطن قرآن در مساس. بدین ترتیب بهترین مبیّن قرآن، عترت طاهره علیهم السلام و بهترین معرف عترت طاهره، قرآن کریم است؛ چون آنان عالم و عامل به حقایق قرآن و قرآن سند صدق گفتار و صداقت کردار آنها است. آنان قرآن مجسّم و قرآن شناسنامه شخصیت آنها است پی نوشت: 1.. ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 279؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 62، امالی طوسی، ص 161 2.. اسرا/88 3.. نهج البلاغه، خطبه2 4.. بحار، ج26، ص269 5.. نهج البلاغه، خطبه149 6.. بحار، ج36، ص1 7.. عصاره خلقت، جوادی آملی، عبدالله، ص76-78 ادامه دارد... 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
مثلِ الماس شما از «یک تکه الماس چند قیراطی خیلی ارزشمند» می توانید به دو روش استفاده کنید: یا از آن به عنوان «سنگ قیمتی» استفاده کنید یا به عنوان «سنگ ترازو» که به جای سنگ چند گرمی، در ترازو گذاشته و در برابرش فلفل و زردچوبه وزن کنید! مطمئنا استفاده ی درست از الماس این نیست که سنگ ترازو بشود! امام زمان(علیه السلام) این گوهرِ ارزشمند، باید در موقعیتِ ""فرماندهی"" و ""حاکمیت کل بشر"" قرار داشته باشد، با ایشان هم نباید اینگونه رفتار کنیم، چرا که او بسیار ارزشمند و قیمتی تر از آن چیزی است که ما گمان کنیم... 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
30.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسرت دیدار در فراق عج الله تعالی فرجه الشریف 🌼 @nedaye_tahzib 🍀 tahzib-howzeh.com
🍂سلسله مباحث: شماره 14 🌺1️⃣ شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 3.. احترام حریم عمومی در شریعت اسلام محضر دیگران و فضای اجتماعی، نوعی ارزش و احترام دارد و انسان حتی اگر گناه‏كار باشد، حق ندارد حریم جامعه را با گناه علنی آلوده سازد. آلوده‏سازی حریم اجتماع، خود جرم دیگری است كه مجازات مستقل برای آن در نظر گرفته شده است. تجاهر به فسق، یعنی آشكارا، علنی و در منظر دیگران گناه كردن، مذموم شمرده شده و جرم گناه را افزایش می‏دهد. امام باقر علیه‏السلام می‏فرماید: ثَلاثَةٌ لَیستَ لَهُم حُرمَةٌ؛ صاحِبُ هَوی مُبتَدِعٌ، والإمامُ الجائِر، وَالفاسِقُ المُعلِنُ الفسقِ؛ سه كس آبروی‏شان محترم نیست: هواپرست بدعت‏گذار، پیشوای ستمگر و فاسقی كه آشكارا مرتكب فسق شود. امام صادق علیه‏السلام فرمود: إذا جاهَرَ الفاسقُ بِفِسقِه فَلا حُرمَةَ له وَلا غیبةَ؛ هرگاه گنه‏كاری علنی گناه كند، حرمت ندارد و غیبتش جایز است. امام رضا علیه‏السلام می‏فرماید: مَن أَلقی جَلبابَ الحَیاءِ فَلا غیبةَ له؛ كسی كه لباس حیا را بیفكند، غیبتش جایز است. پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: أَترعوونَ عَن ذِكرِ الفاجِرِ حَتّی یعرِفُه النّاسُ؟ فَاذكُروا الفاجرَ بِما فیه یحذَره النّاسُ؛ آیا مراعات حال فاجران را می‏كنید كه مردم آنان را نشناسند؟ آنان را به آن‏چه مرتكب می‏شوند یاد كنید، تا مردم از آنان پرهیز كنند (و در امان مانند). حضرت علی علیه‏السلام فرمود: أَیهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لاَ یعَذِّبُ الْعَامَّةَ بِذَنْبِ الْخَاصَّةِ إِذَا عَمِلَتِ الْخَاصَّةُ بِالْمُنْكرِ سِرّاً مِنْ غَیرِ أَنْ تَعْلَمَ الْعَامَّةُ فَإِذَا عَمِلَتِ الْخَاصَّةُ بِالْمُنْكرِ جِهَاراً فَلَمْ یعَیرْ ذَلِك الْعَامَّةُ اسْتَوْجَبَ الْفَرِیقَانِ الْعُقُوبَةَ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی؛ ای مردم! خدای متعال توده مردم را به گناه خواص عذاب نكند، اگر در پنهانی و بدون این‏كه مردم آگاه شوند مرتكب گناه شوند؛ اما اگر آن جماعت عمل زشت را آشكارا انجام دهند، و توده مردم بر ایشان عیب نگیرند و آنان را سرزنش نكنند، هر دو دسته از جانب خدای متعال مستحقّ عقوبت شوند. امر به معروف و نهی از منكر، دو هدف را به صورت طولی دنبال می‏كند. در مرحله اول، هدفِ امر به معروف و نهی از منكر تربیت انسان‏ها و تحول درونی آنان است. اگر انسان بتواند با انجام این فریضه بر دیگران تأثیر مثبت بگذارد و آنان را به كار خوب انگیزه‏مند سازد، به هدف اعلا و غایت اصلی امر به معروف رسیده است؛ اما حتی اگر این هدف محقق نگردد، هم‏چنان لازم است با هدف جلوگیری از بروز علنی فسق در جامعه، امر به معروف و نهی از منكر شود. گویا مكتب اسلام خواسته كه كار پلید در میان جامعه، عادی تلقی نشود و عرف نگردد؛ یعنی داوری عرفی دست‏ناخورده و سالم باقی بماند و از سلامت اظهار نظر فطری مردم پاسداری شود. ادامه دارد... 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.com
✅سوره مبارکه ، صفحه316، آیات 65 تا 76 🗓1399/09/22 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
316.mp3
578.9K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه 316 🗓1399/09/22 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
237.pdf
125.8K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅آداب دعا ✏️1. اضطرار 🗓1399/09/22 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
مجموعه پوسترهای نمایشگاهی آیات اخلاقی، شماره 24 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
🌺قرآن بالاترین معجزه الهی است🌺 قرآن بالاترین معجزه الهی است وَ قالُوا لَوْلا اُنْزِلَ عَلَیْهِ ایاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ اِنَّمَا الاْیاتُ عِنْدَاللّهِ وَ اِنَّما اَنَانَذیرٌ مُبینٌ گفتند : چرا معجزاتی از سوی پروردگارش بر او نازل نشده؟ بگو: معجزات همه نزد خدا است (و به فرمان او نازل می شود، نه به میل من و شما) من تنها انذارکننده آشکاری هستم .(عنکبوت / 50) مشرکین از روی سخریه و استهزاء گفتند : چرا پیامبر صلی الله علیه و آله عصای موسی و ید بیضاء و دَم مسیحا ندارد ؟ چرا او هم دشمنان خود را با معجزات بزرگ نابود نمی کند ؟ آن گونه که موسی و شعیب و هود و نوح و ثمود کردند ؟ یا همان طور که در آیات 90 تا 93 سوره اسراء از زبان این گروه آمده ؛ « چرا پیامبراسلام، نهرها و چشمه های آب جاری از بیابان خشک مکه ظاهر نمی کند » ؟ « چرا قصری از طلا ندارد » ؟ « چرا به آسمان صعود نمی کند » ؟ و « چرا نامه ای ازسوی خدا از آسمان برای آن ها نمی آورد » ؟ بدون شک پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله معجزات دیگری غیر از قرآن مجید داشته و تواریخ نیز باصراحت از آن سخن می گوید ، ولی آن ها با این سخنانشان دنبال تحصیل معجزه نبودند ، بلکه از یک سو می خواستند اعجاز قرآن را نادیده بگیرند و از سوی دیگر تقاضای معجزات اقتراحی داشتند ( منظور از معجزات اقتراحی این است که پیامبر صلی الله علیه و آله طبق تمایلات این و آن ، هر امر خارق العاده ای را که پیشنهاد کنند ، انجام دهد ، مثلاً این یکی پیشنهاد خارج ساختن چشمه های آب کند، دیگری بگوید : من قبول ندارم باید کوه های مکه را طلا کنی ، سومی هم بهانه بگیرد که این کافی نیست باید به آسمان صعود کنی و به این ترتیب معجزه را بازیچه بی ارزشی کنند و تازه آخرکار بعداز دیدن همه این ها او را ساحر بخوانند ). به هرحال قرآن برای پاسخگویی به این بهانه جویان لجوج،از دوراه واردمی شود؛ نخست می گوید : « قُلْ اِنَّمَا الاْیاتُ عِنْدَ اللّهِ وَ اِنَّما اَنَا نَذیرٌ مُبینٌ » . او می داند چه معجزه ای باچه زمانی و برای چه اقوامی متناسب است ، او می داند چه افرادی درصدد تحقیق و پی جویی حقند و باید خارق عادات به آن ها نشان دهد و چه افرادی بهانه گیرند و دنبال هوای نفس ؟ تنهاوظیفه من انذار و تبلیغ است و بیان کلام خدا،اماارائه معجزات وخارق عادات، تنها به اختیار ذات پاک اواست . اَوَ لَمْ یَکْفِهِمْ اَنّا اَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ یُتْلی عَلَیْهِمْ اِنَّ فی ذلِکَ لَرَحْمَهً وَ ذِکْری لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ آیا برای آن ها کافی نیست که این کتاب آسمانی را بر تو نازل کردیم که پیوسته بر آن ها تلاوت می شود ؟ در این ، رحمت و تذکری است برای کسانی که ایمان می آورند .(عنکبوت /51) آن هاتقاضای معجزات جسمانی می کنند ، درحالی که قرآن برترین معجزه معنوی است . آن ها تقاضای معجزه زودگذری دارند ، در حالی که قرآن معجزه ای است جاویدان و شب و روز آیاتش بر آن ها خوانده می شود . آیا امکان دارد انسانی درس نخوانده و حتی اگر فرضا درس خوانده بود ، کتابی با این محتوا و این جاذبه عجیب که فوق توانایی انسان ها است ، بیاورد و عموم جهانیان را دعوت به مقابله کند و همه در برابر آن عاجز و ناتوان بمانند ؟ اگر به راستی منظور آن ها معجزه است ، ما به وسیله نزول قرآن ، بیش از آن چه آن ها تقاضا دارند ، در اختیارشان گذارده ایم ، ولی نه ، آن ها حق طلب نیستند ، بهانه جو هستند . پیامبری که دعوتش جهان گیر است و باید قرون و اعصار آینده را نیز دربرگیرد ، باید معجزه روحانی و عقلانی روشنی داشته باشد که فکر همه اندیشمندان و صاحب خردان را به سوی خود جذب کند ، مسلما برای چنین هدفی ، قرآن مناسب است نه عصای موسی و ید بیضاء . و در پایان آیه برای تأکید و توضیح بیشتر می گوید : «اِنَّ فی ذلِکَ لَرَحْمَهً وَ ذِکْری لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ». آری قرآن هم رحمت است و هم وسیله یادآوری ، اما برای گروه باایمان ، برای آن ها که درهای قلب خود را به روی حقیقت گشوده اند ، برای آن ها که طالب نورند و خواهان پیدا کردن راه ، آن ها این رحمت الهی را با تمام وجود خود احساس می کنند و در پرتو آن آرامش می یابند ، آن ها هربار که آیات قرآن را می خوانند ، تذکر تازه ای می یابند . 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی 🔸قرآن در سیره علما، شماره‌ 16 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
/ اندیشه قرآنی امام خامنه ای (مدظله العالی) ❇️📚«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» قسمت دوم / تاریخچه کتاب❇️ ——————————-👇👇👇👇 تاریخچه کتاب ماجرای کتاب «طرح کلی اندیشهٔ اسلامی در قرآن» به رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی بازمی‌گردد. جلسات سید علی خامنه‌ای در مسجد کرامت مشهد در اسفند سال ۱۳۵۲ به‌وسیلهٔ ساواک تعطیل شد. پس از این تعطیلی وی در جلسات مختلفی به سخنرانی و تبلیغ می‌پرداخت. یکی از این محافل مسجد امام حسن مجتبی بود که او در آنجا به اقامهٔ نماز جماعت و طرح تازه‌ای برای سخنرانی‌هایش می‌پرداخت و عنوان آن «طرح تبیین رئوس و اصول کلی اندیشهٔ اسلامی با تکیه بر قرآن کریم» بود. در این طرح قرار بود اصول اصلی اعتقادات اسلامی مستند به آیات قرآن بررسی و تبیین شود؛ این مباحث در ماه رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی مطرح شد. مجموعهٔ این مباحث در چند مرحله برای چاپ آماده شد و به انتشار رسید. در ابتدا کتابچه‌ای از خلاصهٔ مباحث در سال ۱۳۵۴ منتشر شد؛ اما صورت کامل و پیاده‌شدهٔ همهٔ سخنرانی‌ها بعد از انقلاب انجام شد. پس از وقوع انقلاب اسلامی نیز تا مدت‌ها انتشار متن کامل سخنرانی‌ها ممکن نشد. البته بخش‌هایی از آن در قالب جزوه‌ها و کتابچه‌هایی در دسترس قرار می‌گرفت. مجموعهٔ سخنرانی‌ها در سال ۱۳۹۲ در قالب کتابی با نام «طرح کلی اندیشهٔ اسلامی در قرآن» از سوی «مرکز صهبا» منتشر شد. (حیدرزاده، محمدرضا (۱۷ آذر ۱۳۹۴). «ماجرای کتاب رهبری». وبگاه روزنامه اطلاعات. دریافت‌شده در ۷ مارس ۲۰۱۸) 🔅سیدعلی خامنه ای، خود دربارهٔ اهداف و چگونگی آن برنامه و سخنرانی‌ها این‌طور توضیح می‌دهد: «بنده یک ماهِ رمضان در مسجد امام حسنِ مشهد سخنرانیِ مستمر سی جلسه‌ای داشتم. آن زمان به ضبط سخنرانی‌ها خیلی اهمیت داده نمی‌شد؛ اما استثنائاً همهٔ این سی سخنرانی ضبط شده‌است. در آن سخنرانی‌ها راجع به توحید، امامت، ولایت، نبوّت و سایر مباحث اساسی بحث شده‌است که الان هم آنها را تأیید می‌کنم. اینها پایه‌های فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی بود؛ اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامی شش، هفت سال دیگر محقّق شود. می‌گفتیم اگر پنجاه سال دیگر هم ایجاد نشود، بالاخره پایه‌های فکری‌اش اینهاست. آن کار، جهت دادن به فکر نسل جوانِ آن روز بود.» (بیانات در دیدار اعضای هیئت مؤسس و هیئت امنای مؤسسهٔ پژوهشی - فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱/۴/۴) ⭕️واکنش‌های منفی به این کتاب مباحث طرح کلی اندیشهٔ اسلامی در قرآن، واکنش‌های گوناگونی را برانگیخت. دو گروه واکنش منفی داشتند: گروه نخست، بخشی از بدنهٔ مذهبی آن روزهای شهر مشهد بود که با دیدهٔ تردید به نوآوری‌های مباحث سید علی خامنه‌ای می‌نگریست و در گوشه و کنار انتقادهای بعضاً تندی به مباحث داشتند. سیدعلی خامنه‌ای خود این فضا را شرح داده‌است: «من یادم می‌آید توی همین تهران بعضی از علماء و بسیاری از مردم با مرحوم مطهری سر همین قضیهٔ [کتاب] حجاب درافتادند. من در مشهد یک بحثی کردم در باب ولایت، یک برداشت جدیدی از کلمهٔ ولایت و مسألهٔ ولایت که ماه رمضان بود و بحث‌هایی برای جوان‌ها می‌کردیم آن وقت‌ها راجع به توحید و نبوت و چه و از جمله ولایت، یک بحث قرآنی خیلی خوب و کاملی بود بعد هم چاپ شد یعنی؛ خلاصه‌اش هم یک جایی چاپ شد، اصل سخنرانی‌ها هم بعد از انقلاب درآوردند چاپ کردند. یک عده‌ای در مشهد جنجال علیه من به راه انداختند که چرا در زیر کلمهٔ ولایت فلانی این حرف‌ها را زده در حالی که این منکر به معنای انکار آن ولایتی که آنها می‌گفتند که نبود، آنها می‌گفتند ولایت یعنی محبت. خب ما محبت ائمه را که قبول داریم؛ ولایت یعنی اعتقاد به امامت علی. این را که ما قبول داشتیم یک چیزهایی علاوهٔ بر اینها ما از کلمهٔ ولایت پیدا کرده بودیم. من آیات ولایت را در قرآن جمع کردم؛ آیاتی که در آن کلمهٔ ولایت بکار رفته‌است «هنالک الولایة لله» مثلاً فرض کنید و آیات متعددی را، از این کلمات یک برداشت جدیدی از کلمهٔ ولایت را من عرضه کردم مطرح کردم. خب این باید مغتنم شمرده بشود. در عالم پزشکی اگر یک نفری بیاید فرض بفرمائید دربارهٔ حصبه یک ایدهٔ جدیدی را مطرح کند که اضافهٔ بر معلومات قبلی باشد با او چه جوری رفتار می‌کنند؟ خب احترامش می‌کنند، تکریمش می‌کنند.» گروه دوم که به‌شدت برنامهٔ مسجد امام حسن مجتبی علیه‌السلام را زیر نظر داشتند، نهادهای امنیتی رژیم پهلوی و به‌ویژه سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) بودند. محتوای سیاسی‌ای که از برخی فقره‌های سخنان سیدعلی خامنه‌ای برداشت می‌شد و پیشتر هم در گفتارهای شرح نهج‌البلاغه تجربه شده بود، حساسیت ساواک را به‌شدت برمی‌انگیخت. 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
36_Qoran.mp3
14.02M
«طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» را با صدای استاد بشنویم موضوع: اهمیت قرآن 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
✅سوره مبارکه ، صفحه317، آیات 77 تا 87 🗓1399/09/23 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
317.mp3
520.9K
🔊 🎤توسط استاد ✅صفحه 317 🗓1399/09/23 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
238.pdf
126.2K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅آداب دعا ✏️2. تضرع و پنهانی بودن 🗓1399/09/23 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
🔹مجموعه پوسترهای نمایشگاهی 🔸موضوع: آثار مادی و معنوی صله رحم روایات اخلاقی، شماره 25 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ یکشنبه‌های هفته: ❇️ شماره 15 🌺آیت ا... بروجردی / قسمت ششم / هوشیاری نسبت به القای شبهه های فرهنگی و...🌺 🔅 هوشیاری نسبت به القای شبهه های فرهنگی آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی در این باره می گوید: «در موقعی که خطری پیشامد می کرد، آقای بروجردی تا پای جان برای پیشرفت اسلام آماده بود. تمام سیر امور و حوادثی را که در جهان تشیع واقع می شد، مورد دقت قرار می داد. مثلاً مجلاتی که منتشر می شد و در آن، مطالب ضد دینی بود، با کثرت کار مطالعه می فرمود و اوامری به بنده برای جواب دادن به آنها صادر می کردند که اطاعت می نمودم. از جمله وقتی در مجله ای که در دهلی نو منتشر می شد، مقاله ای راجع به تأثیر دین بودا در اسلام و ادیان دیگر و ظهور عرفان و فلسفه در اسلام نوشته شده بود و ایشان خوانده بودند، به بنده گفتند جواب آنها را بدهم و من هم رساله مستدلی نوشتم و اثبات کردم که مکتب اسلام اصولاً با مذهب بودا میانه ای ندارد و با افکار خرافی نیز مبارزه می کند. سپس رساله را به نظرشان رساندم و ایشان قدردانی کردند. آن گاه رساله را برای مجله مزبور فرستادم که عینا در آن مجله درج گردید» (1) 🔅آگاهی از نقاط ضعف مسلمانان و نقاط قوت غربی ها علی دوانی در این باره بیان می کند: «کمتر اتفاق می افتاد آقای بروجردی با شاه و نخست وزیران وقت و سایر وزرا و اولیای امور سخن بگویند و اسمی از نقایص فرهنگ و برنامه آن نبرند. از اوضاعی که در ممالک مغرب زمین می گذشت، کاملاً مطلع بودند. بسیاری از مواقع، از پاره ای اوضاع و گرفتاری های مسلمانان و نفاقی که میان سران آنها پدید آمده و موجب دوری دول و ملل اسلامی از یکدیگر شده و نیروی مادی و معنوی آنها را تجزیه و خرد کرده است، بی نهایت متأثر می گردیدند و نیز از پیشرفت های بیگانگان در علوم و صنایع حیرت انگیز و عقب ماندگی کشورهای اسلامی و سلطه دشمنی بر جان و مال آنها سخت منقلب می شدند و ناله می نمودند و می گفتند اگر رهبران ملل مسلمان به رمز پیشرفت و ترقی ملل مترقی جهان در امر صنایع و علوم مادی پی ببرند و علاقه به استقلال مسلمانان و عظمت دین مبین اسلام داشته باشند، می توانند در سایه عمل به تعالیم عالیه اسلام، تمام عقب ماندگی های خود را جبران کنند» (2) پی نوشت: 1.. زندگانی آیت الله بروجردی، ص 169 2.. همان، ص 170 💐 @nedaye_tahzib 🌱 tahzib-howzeh.com
❇️ ❇️ شماره 2 ————————— 🌸اهمیت انتخاب الگو در نظام تربیتی اسلام (قسمت دوم)🌸 واژه «الگو» معادل و مترادف واژه «اسوه» در زبان عربی است. هر دو واژه «الگو و اسوه» را می توان هم به نمونه های انسانی اطلاق نمود و هم به شیوه و طرز عمل؛ یعنی می توان گفت: فلان فرد، اسوه یا الگوی سخاوت است و نیز می توان گفت: سخاوت، الگو و اسوه نیکویی است. منظور از الگو، نمونه عینی و مشهود یک اندیشه و عمل در جنبه های گوناگون است که دیگران برای رسیدن به کمال، از آن پیروی می کنند. ناگفته نماند واژه های امام، اسوه، قدوه، هادی، دلیل، حجت، مدل، نمونه، مثال و سرمشق که در متون اسلامی یا رشته تعلیم و تربیت و روان شناسی به کار می روند، تقریبا به معنای الگو، شبیهند. منظور ما از الگو؛ نمونه ای است که در برابر چشمان قرار دارد و آدمی بدون استفاده از لغات و کلمات از او چیز می آموزد و یا می توان گفت الگو عبارتست از قاعده و دستوری مجسم ولی غیر مستقیم که آدمی آگاهانه و یا ناخود آگاه از آن تقلید می کند . ادامه دارد... 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib-howzeh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*سلسله مباحث: دروس اخلاق با محوریت نامه 31 نهج البلاغه / قسمت دوازدهم استاد: حجت الاسلام و المسلمین همتیان موضوع: راههای دست‌یابی به تقوا 🌻 @nedaye_tahzib 🌿 tahzib_howzeh.com
🍂سلسله مباحث: شماره 15 🌺1️⃣ شاخص‏ها و ملاك‏های كلی 🌺 4.. پرهیز از مواضع تهمت یكی از قواعد رفتار و اصول عمل این است كه رفتار انسان باعث ایجاد توهم و ارایه تصویر نامناسب برای او نشود و وی را در نظر بینندگان متهم به سوء نگرداند. هر كاری كه انسان را در نظر دیگران متهم گرداند و آبروی او را مخدوش سازد، از نظر دین مذموم است. كسی كه به واقع از امور ناپسند پرهیز می‏كند، حق ندارد تظاهر به بدی كند و خود را بدكار بشناساند. انسان هم باید به واقع خوب باشد و هم در نظر مردم به نیكی شناخته شود و هرگز حق ندارد خود را خلاف‏كار معرفی سازد. انسان مالك آبروی خود نیست و اختیار تصرف بی‏جا در آن را ندارد. امام صادق علیه‏السلام فرمود: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَی الْمُؤمِنِ أُمُورَهُ كلَّهَا وَ لَمْ یفَوِّضْ إِلَیهِ أَنْ یذِلَّ نَفْسَهُ أَلَمْ تَسْمَعْ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤمِنِینَ؟ فَالْمُؤمِنُ ینْبَغِی أَنْ یكونَ عَزِیزاً وَ لاَ یكونَ ذَلِیلاً یعِزُّهُ اللَّهُ بِالاْءِیمَانِ وَ الاْءِسْلاَمِ؛ خداوند تمام كارهای مؤمن را به خود او واگذار كرده، ولی به او اختیار نداده كه خود را خوار و ذلیل كند. آیا كلام خدا را نشنیده‏ای كه فرمود: عزت از آن خدا و پیامبر او و مؤمنین است؟ پس مؤمن شایسته است كه عزیز باشد و ذلیل نگردد. (كافی، ج 5، ص 63. ) انسان، اجازه ندارد چوب حراج به آبروی خود بزند، با رفتارهای خاص چهره خود را در دیده دیگران مشوّه گرداند و خود را به بدی عرضه كند. ملامتیه صوفیان، كه برخلاف این آموزه اسلامی اصرار بر بدنام نمایاندن خود داشتند، همواره از سوی بزرگان دین محكوم شناخته شده‏اند. پیامبر گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: قَالَ مَنْ كانَ یؤمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الاْخِرِ فَلاَ یقِفَنَّ مَوَاقِفَ التُّهَمَةِ؛ هر كس كه به خدا و قیامت ایمان دارد، نباید در مواضع تهمت بایستد. (مستدرك الوسائل، ج 8، ص 340) امیر مؤمنان، علی علیه‏السلام فرمود: إِیاك وَ مَوَاطِنَ التُّهَمَةِ وَ الَْمجْلِسَ الْمَظْنُونَ بِهِ السُّوءُ فَإِنَّ قَرِینَ السَّوْءِ یغَیرُ (او یغُرُّ) جَلِیسَهُ؛ از جایگاه‏های تهمت و مجالسی كه به آن گمان بد می‏رود، بپرهیز؛ زیرا كه هم‏نشین بد هم‏نشین خود را تغییر (یا فریب) می‏دهد. (الأمالی، شیخ مفید، ص 220. ) لقمان در ضمن نصیحتی به فرزندش گفت: مَنْ یدْخُلْ مَدَاخِلَ السُّوءِ یتَّهَمْ وَ مَنْ یقَارِنْ قَرِینَ السَّوْءِ لاَ یسْلَمْ وَ مَنْ لاَ یمْلِك لِسَانَهُ ینْدَم؛ هر كس كه در مكان‏های بد وارد شود، متهم می‏گردد و هر كس كه با بدان هم‏نشینی كند، سالم نمی‏ماند و كسی كه مالك زبانش نباشد، پشیمان شود. (كافی، ج 2، ص 642. ) امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: أَوْلَی النَّاسِ بِالتُّهَمَةِ مَنْ جَالَسَ أَهْلَ التُّهَمَةِ؛ شایسته‏ترین مردم به تهمت، كسی است كه با اهل اتهام هم‏نشینی كند. (الأمالی، شیخ صدوق، ص 21. ) هم‏چنین فرمود: مَنْ جَالَسَ أَهْلَ الرَّیبِ فَهُوَ مُرِیبٌ؛ كسی كه با اهل شك هم‏نشینی كند، او اهل شك است. (صفات الشیعة، ص 9) امام صادق علیه‏السلام در جایی دیگر می‏فرماید: مَنْ دَخَلَ مَوْضِعاً مِنْ مَوَاضِعِ التُّهَمَةِ فَاتُّهِمَ فَلاَ یلُومَنَّ إِلاَّ نَفْسَهُ. (الأمالی، شیخ صدوق، ص 497. ) حضرت علی علیه‏السلام فرمود: مَنْ أَوْقَفَ (عَرَّضَ او وَضَعَ) نَفْسَهُ مَوْضِعَ التُّهَمَةِ فَلاَ یلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ؛ هر كس خود را در موضع تهمت قرار دهد (و متهم شود) كسی جز خود را سرزنش نكند. (بحار الانوار، ج 75، ص 33. ) امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: اتَّقُوا مَوَاقِفَ الرِّیبِ وَ لاَیقِفَنَّ أَحَدُكمْ مَعَ أُمِّهِ فِی الطَّرِیقِ فَإِنَّهُ لَیسَ كلُّ أَحَدٍ یعْرِفُهَا؛ از جایگاه‏های مشكوك بپرهیزید و كسی از شما با مادر خود در راه نایستد؛ زیرا همه كس نسبت مادر را با او نمی‏شناسد. (وسائل الشیعة، ج 12، ص 37. ) از پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نقل شده كه فرموده‏اند: رَحِم اللهُ امرءاً جَبَّ الغیبةَ عن نَفسِه؛ خدا رحمت كند كسی را كه مانع غیبت خود شود (و كاری نكند كه دیگران از او بدگویی كنند). (كشف الخفاء، ص 426، ح 1367) ادامه دارد... 🌷 @nedaye_tahzibtahzib-howzeh.com