ضعیفم
تا بدان غایت
که گر آتش زنی بر من
به سانِ سایه
دودم
تکیه بر دیوار برخیزد...
☁️
#طالب_آملی
هدایت شده از خطی برای سرنوشت...🍂
من کیستم؟ از هر بُنِ مو، چشمهی دَردی
بِنْشسته کَفِ خاکی و برخاسته گَردی
طالب، من و مجنون زِ یکیْ سلسله بودیم
منْ بیهُدهگویی شدم، او بیهُدهگَردی
#طالب_آملی
هدایت شده از یک فنجان آرامش
ما زخمِ نمکسودهٔ تیغِ ستمیم
آغوشِ گُشادهٔ امیدِ ألمیم
دردیم ولیکن به دوا مشهوریم
یأسیم ولی به آرزو متّهمیم
🌱
#طالب_آملی
هدایت شده از یک فنجان آرامش
هدایت شده از یک فنجان آرامش
هدایت شده از یک فنجان آرامش
ما ذوقِ باده در دلِ ساغر شکستهایم
بر رخ، درِ نَشاط، به صد قفل بستهایم
آغشتهٔ هزار کدورت به زیرِ چرخ
مانندِ دُرد*، در تَـهِ مینا* نشستهایم
ننمودهایم دلشکنی؛ چون حُبابِ مِی
وَر دل شکستهایم دلِ خود شکستهایم
🌱
#طالب_آملی
دُرد: تَهماندهٔ مایعات
مینا: شیشه
هدایت شده از یک فنجان آرامش
همزانویم به شاهدِ وصلِ تو
گرچه من
در خونِ دل نشسته
تو در دل نشستهای...
🌱
#طالب_آملی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همزانو: همنشین
شاهدِ وصل: آرزوی وصال