آخرین عکس از شهید حاج #قاسم_سلیمانی ساعتی پیش از شهادت @negahebeheshti

دستت اما حکایتی دارد... شفیعمون باش نزد ارباب سرداردلها @negahebeheshti ‌

#سرود بسیار زیبا👌 به مناسبت ✅ شهادت #سردار_دلها ☑️حاج قاسم سلیمانی(رحمة الله علیه) 🔰کاری از 🎤 گروه سرود #شهدای_گمنام مسجد حضرت #ابالفضل (علیه السلام) استان خراسان رضوی شهرستان گناباد نکته: تمام زحمات این سرود اعم از اجرا و ضبط و تدوین و .... توسط بچه‌های مسجد انجام شده. خداقوت @negahebeheshti

پناهگاهی جز حضرت زهرا سلام الله علیها نداشتیم... @negahebeheshti

آرزوی سردار😭 غروب جمعه دعا مستجابه،دعا کنیم مدیون شهدا نشیم و عاقبتمون مثل شهدا عاقبت بخیری باشه #شهید #سردار_دلها #عاقبت_بخیری @negahebeheshti

إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. 🔘مراسم گرامیداشت حجت الاسلام والمسلمین حاح شیخ محمد مدنی #ناشرالاسلام_گنابادی (رحمه الله علیه) ⏰زمان: #دوشنبه ۲۰دیماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۴ الی ۱۶ 🕌مکان: مشهد_حاشیه احمدآباد_بین ابوذر و رضا_ #مسجد_الزهرا (سلام‌الله‌علیها) از عموم علماء، روحانیون، طلاب، گنابادی‌های مقیم مشهد و ارادتمندان تقاضامندیم برای گرامیداشت این عالم فقید و مجاهد و ادای احترام نسبت به خاندان داغ‌دیده در این مراسم شرکت فرمایند. @negahebeheshti

صدای گوسفند😂😂 @negahebeheshti

#تـلنگـــر خدایا یادم بده آنقدر مشغول عیب‌های خودم باشم که عیب های دیگران رانبینم... یادم بده اگر کسی را بد دیدم قضاوتش نکنم، درکش کنم... یادم بده بدی دیدم "ببخشم" ولی بدی نکنم! چرا که نمیدانم بخشیده میشوم یا نه... یادم بده اگر دلم شکست نفرین نکنم، دعا کنم، نتوانستم سکوت کنم... یادم بده اگر سخت بگیرم "سخت میبینم"... یادم بده به قضاوت کسی ننشینم چرا که در تاریکی همه شبیه هم هستیم... یادم بده چشمانم را روی بدی‌ها و تلخی‌ها ببندم .. چرا که چشمان زیبا، بی‌شک زیبا مى بيند همه‌ی دنيا را... @negahebeheshti

اظهارات امام جمعه خواف در خصوص تکذیب شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها و تماس تلفنی یکی از دانشجویان با ایشان و جوابهای داده شده..... بسیار #شنیدنی @negahebeheshti

#معرفی_کتاب 📙 مروری بر کتاب «حاج‌قاسمی که من می‌شناختم» 👈🏻 از قول من بگو سلیمانی فقط یک سرباز است؛ همین! 🔻 رهبر انقلاب اسلامی در دیدار خانواده و ستاد سالگرد شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی، خاطره‌ای از شهید سلیمانی را که در کتاب «حاج‌قاسمی که من می‌شناختم» خوانده بودند با حالت تأثر این‌گونه تعریف کردند: «نوه‌ یکی از دوستان شهیدش را می‌خواستند عمل جراحی کنند، رفت داخل بیمارستان و ایستاد تا عمل تمام بشود. مادر آن بچه گفت که خب حاج‌آقا عمل تمام شد، دیگر بروید به کارتان برسید؛ گفت نه، پدر تو -یعنی پدربزرگ این بچه- به‌جای من رفت شهید شد، من هم حالا به‌جای او اینجا می‌ایستم؛ ایستاد تا بچه به هوش آمد، خاطرش که جمع شد، بعد رفت.» 🔸 به همین مناسبت، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در این یادداشت به معرفی این کتاب پرداخته است. 🔍 بخوانید👇 https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=49385 @negahebeheshti