نگارخانہےمن !
___
#حبیب ، به مسلم ابن عوسجه ، گفت :
اگر میدانستم بعد از تو مدت زمانی زندگی
خواهم کرد ، بسیار دوست داشتم تا به من
وصیت کنی و انجام دهم ، حیف که در
مدت کوتاهی به تو خواهم پیوست ...
مسلم ابن عوسجه گفت :
تو را به حسین علیهالسلام وصیت میکنم !
پس در راهش بجنگ تا کشته شوی .
- الملهوف ، فی قتلي الطفوف ( لهوف )
نگارخانہےمن !
__
همیشه ، فقط آن دخترکانِ چشم آبیِ
اروپایی ، ناز نیستند .
در مسیر اربعین ، این دخترکان سه
چهار ساله ی عراقی هستند که با لبیک
یا حسین گفتنشان ، قند در دل زوارِ
سید الشهدا آب میکنند ...
پ.ن
با دیدن این سه چهار ساله ها ، یادِ
سه ساله ای می افتم که ، به #اربعین
نرسید ...
نگارخانہےمن !
___
اگر یه دونه از همین مکعب های آبی
به طفل شش ماهه ی سید الشهدا ،
میرسید، امروز روضه ی تیر خوردن به
حنجر این شیرخواره را نمیخواندیم ...
حسین هم به دشمن رو نمیزد تا قطره
ای آب طلب کند ...🚶♂
@negar_khane_man
نگارخانہےمن !
___
مولانا امام صادق (ع) دستمال زردی داشت ؛
که در آن تربت حضرت سید الشهداء (ع)
بود وقت نماز که می شد همان تربت را
موضع سجودش می ریخت و بر روی آن
تربت سجده مینمود.
و میفرمود :
سجده بر تربت سید الشهدا، حجاب های
هفتگانه را از بین میبرد .
- بحار الانوار ج 82 ص 158
♥️
نگارخانہےمن !
___
از #کتاب هایی ،
که مانند مادر ، مرا پرورش دادند .
ممنونم ؛
🌿