eitaa logo
نکات‌آموزشی‌و‌پژوهشی(نگارِهشتم)
571 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
73 ویدیو
160 فایل
به‌نام‌خدا ♻️نکات آموزشی‌وپژوهشی 🌐ترجمه ❌انتشار مطالب‌بدونِ‌ذکرنشانی‌کانال‌مجازنمی‌باشد ✅دانشجوی‌دکتری‌ علوم‌ قرآن‌ و حدیث ✅️کارشناس‌‌ارشدمترجمی‌زبان‌انگلیسی ✅️پژوهشگرقرآن‌واستشراق ✅️صدوق‌پژوه سیّده فرناز اتّحاد راه‌ارتباطی: @s_f_ettehad
مشاهده در ایتا
دانلود
💢چگونه ننویسیم رضا بابایی توانایی و دانایی قلم در سبک‌باری آن است. قلم راه خود را می‌داند، کافی است که ما بارهای اضافی را از دوش او برداریم و دست و پای او را از قیدها و بندها آزاد بگذاریم. ما نباید به او بیاموزیم که چگونه بنویسد؛ بلکه ما باید نوشتن را از مهارت‌های بالقوۀ قلم بیاموزیم. همین قدر که بدانیم چگونه نباید بنویسیم و قلم را گرانبار از چه قیدهای بیهوده و کلیشه‌ها و عادت‌ها نکنیم، کافی است. قلم، کلمات را بر روی کاغذ می‌آورد کلمات همدیگر را احضار می‌کنند و اندیشه می‌آفرینند و پیش می‌روند. خطا است اگر گمان کنیم که نویسنده در ذهن می‌اندیشد و با قلم می‌نویسد؛ بلکه او در ذهن می‌نویسد و با قلم می‌اندیشد. یعنی آنگاه که شروع می‌کند به نوشتن، کلمات و جمله‌ها و روابط پنهان و پیدای الفاظ، نویسنده را به جهان هزارتوی معانی می‌برند؛ جهانی که پیشتر در ذهن او نبود و اندک اندک بر روی کاغذ شکل می‌گیرد. هر کلمه تا آنگاه که نوشته نشده است، چند حرف به‌هم‌پیوسته است؛ ولی وقتی به روی کاغذ می‌آید، از طریق پیوندها و خویشاوند‌ها و تداعی‌ها، کلمات دیگر را فرامی‌خواند و همراه آنها معانی نو خلق می‌شود. از این رو است که متن‌ها و داستان‌ها و شعرها تا پا به دنیای کاغذ نگذاشته‌اند، به بلوغ نمی‌رسند. به‌واقع اندیشه محصول پیوند و دیدار قلم با کاغذ است. نویسندگان نباید قلم را مجبور به راه و روشی کنند که پیشتر اندیشیده‌اند. رهایی و آزادی قلم بر روی کاغذ، پیش‌اندیشیده‌های پراکنده را به اندیشه‌های بارور و پروار و همگرا تبدیل می‌کند. ما باید یاد بگیریم که قلم را چگونه آزاد بگذاریم نه اینکه او را چگونه در بند عادت‌های فردی و کلیشه‌های جمعی بکشیم. ما باید بیاموزیم که چگونه ننویسیم و قلم را چگونه به بند نکشیم؛ چگونه نوشتن را او خود می‌داند. قلم به مثابۀ موجودی زنده و اندیشنده نه ابزاری برای تبدیل تصدیقات ذهنی به گزاره‌های لفظی، جهانی نامکشوف است که تنها نویسندگان حرفه‌ای به آن راهی دارند. در این جهان، قلم ذهن بیرونی نویسنده است؛ چنانکه ذهن، قلم درونی او است. بخشی از«نشست شبی با اهل قلم» ۱۴۰۲/۰۶/۱۹ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ❇️نگارِهشتم؛آموزش و پژوهش زیرِسایه‌‌ی امام رئوف 🆔https://eitaa.com/negarehashtom
💢بهتر بنویسیم رضا بابایی پیش از ویرایش: مقصود ادبیات داستانی، این است که بدون پیش‌داوری و توصیه، از جهان درونی و بیرونی ما تصویرسازی کند. پس از ویرایش: ادبیات داستانی، جهان درون و بیرون ما را به تصویر می‌کشد؛ بدون پیش‌داوری و بدون رهنمود. پیش از ویرایش: مصحف امیر المؤمنین، ترتیب سوره‌هایش بر اساس زمان نزول از آغاز تا انجام بوده است که طبعا آیات مکی در آن مقدم بر آیات مدنی بوده است و همچنین آیات ناسخ، مؤخر از آیات منسوخ در آن قرار گرفته بوده است. پس از ویرایش: در مصحف امیرالمؤمنین، ترتیب سوره‌ها بر اساس زمان نزول بوده است. بنابراین، آیات مکی پیش از آیات مدنی، و آیات ناسخ پس از آیات منسوخ جای داشته است. یا ترتیب سوره‌ها در مصحف امیرالمؤمنین به ترتیب نزول بوده است. بنابراین آیات مکی، پیش از آیات مدنی و آیات ناسخ، پس از آیات منسوخ آمده است. پیش از ویرایش کتاب درسی، ترتیب فصل‌هایش باید بر اساس پیش‌نیاز باشد. پس از ویرایش: در کتاب‌های درسی، ترتیب فصل‌ها باید بر اساس پیش‌نیاز باشد. یا ترتیب فصل‌ها در کتاب‌های درسی، باید بر اساس پیش‌نیاز باشد. پیش از ویرایش: وی روش فلاسفه در اثبات علم خدا به اشیا را اشتباه می‌داند. پس از ویرایش: وی روش فلاسفه را در اثبات علم خدا به اشیا، نادرست می‌داند. پیش از ویرایش: مقایسه این آیه و برهان ارائه شده در آن با برهان تمانع، قیاس مع الفارغ است. پس از ویرایش: مقایسۀ برهان موجود در این آیه با برهان تمانع، قیاس مع الفارق است. پیش از ویرایش: نماز، برای آن واجب شده است که انسان‌ها بتوانند به خداوند تقرب یابند. پس از ویرایش: نماز، برای آن است که نمازگزار به خدا نزدیک شود. ۱۴۰۲/۰۵/۲۹ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ❇️نگارِهشتم؛آموزش و پژوهش زیرِسایه‌‌ی امام رئوف 🆔@negarehashtom
هدایت شده از کانون نویسندگان قم
💢کم بنويس ولی هميشه بنويس رضابابایی نوشتن، ورزش ذهن و روح است. يک روز که ننويسی (ولو چند سطر)، همان‌مقدار ذهن و روحت را تنبل کرده‌ای. قاعدۀ «کار نيکو کردن از پر کردن است» را هم که شنيده‌ايد. البته برای نشر نوشته‌ها و ارائۀ عمومی آنها، بايد دست به انتخاب و حذف و اصلاح زد. يکی از درخشان‌ترين تعريف‌ها برای ادبيات، اين جملۀ سارتر است که «ادبيات، يعنی حذف». در ويرايش هم هيچ‌چيز به اندازۀ حذف، نوشته را زنده نمی‌کند؛ از حذف کلمه تا حذف جمله و پاراگراف و گاهی حتی بخشی از مقاله. ۱۴۰۳/۰۴/۱۱ تلگرام | ایتا | سایت|
💢واژه‌پردازی رضا بابایی زبان‌ها برای ماندن و بالیدن، باید پیوسته بر گسترۀ واژگانی خود بیفزایند. گسترش واژگانی، مهم‌ترین عامل پایایی و پویایی زبان نیست؛ اما جزء نیازهای ضرور هر زبانی است که می‌خواهد عمری درازتر داشته باشد. افزایش واژگان در زبان‌ها، معمولا از سه طریق است: وام‌گیری از زبان‌های بیگانه؛ احیای واژه‌های کهن و فراموش‌شده؛ ساختن واژه‌های جدید. راه چهارمی هم وجود دارد که بیش‌وکم به آن عمل می‌شود، اما هنوز رسما جزء راه‌های واژه‌سازی به شمار نیامده است. من نام این راه را «واژه‌پردازی» می‌گذارم؛ در مقابل «واژه‌سازی». در واژه‌سازی، ما کلمه یا ترکیبی را که پیشتر نبوده است، می‌سازیم؛ مثل «پوشه» یا «پرونده» یا «فناوری» یا «آسیب‌شناسی». در واژه‌پردازی، کلمۀ جدیدی ساخته نمی‌شود، بلکه کلمه‌های موجود و رایج، در شکل یا معنایی جدید با روابطی متفاوت، پردازش یا پرورش می‌یابد. روشن است که این شکل یا معنای جدید، باید همسانی‌هایی با شکل و معنای قدیم کلمه داشته باشد؛ اما به هر حال، «کلمۀ جدید» به حساب می‌آید. پیش از مثال، بگویم که در واژه‌پروری، کلمه‌ای که بازپروری می‌شود، باید همراه قرینه‌‌ای باشد که معنای جدید و پرداخته را پیش چشم خواننده بیاورد. مثال روش این شیوۀ واژه‌افزایی، کلمۀ «راهنما» در ترکیب «راهنما زدن» است. کلمۀ راهنما در پیشینۀ زبان فارسی، هیچ گاه با «زدن» به کار نرفته بود؛ اما وقتی در ماشین‌ها چراغ راهنما نصب کردند، نیاز بود که برای استفاده از آن، کلمه‌ای بیابیم یا بسازیم. مردم ترکیب «راهنما زدن» را ساختند و گرفت. در واقع کلمۀ «راهنما» در ترکیب «راهنما زدن»، تغییر کاربری داده و با پذیرفتن فعل «زدن»، چهره‌ای جدید از خود را به نمایش گذاشته است. پیش از این ابتکار، با «راهنما» هر کاری می‌کردند جز «‌زدن»! در اینجا، کلمۀ «راهنما» ساخته یا احیا نشده است؛ بلکه از رهگذر بازپروری و پردازش، معنایی جدید یافته است که البته پیوستگی آشکاری با معنای قدیم خود دارد. «حروف‌چینی» هم مثال خوبی است. حرف و چیدن، جدید نیست؛ اما نسبت دادن آنها به یكدیگر كه در چاپخانه‌‌ها اتفاق افتاد، جدید است. از همین دست است کلمۀ «ارتباط‌گیری» که در روابط‌عمومی مؤسسات و اداره‌ها ساخته شد و جا افتاد. «پرینت گرفتن» و «نظر گذاشتن = کامنت» هم همین حکایت را دارد. واژه‌پردازی غیر از ترکیب‌سازی است. در ترکیب‌سازی، کلماتی کنار هم می‌نشینند که پیشتر نیز میان آنها هم‌نشینی یا همراهی بوده است. بنابراین «آسیب‌شناسی» و مانند آن، ترکیب‌سازی است، نه واژه‌پردازی؛ زیرا «آسیب را شناختن»، جدید نیست؛ بر خلاف – مثلا – ارتباط گرفتن یا راهنما زدن، که جدید است. واژه‌پردازی، گرته‌برداری هم نیست. در گرته‌برداری، بر اثر تقلید از زبان‌های بیگانه، گاهی دو کلمه کنار هم می‌آیند که پیشتر با هم نمی‌آمدند و اکنون نیز نیازی به هم‌‌نشینی آن دو با یک‌دیگر نیست. مثلا وقتی کسی می‌گوید: «اجازه بدهید نخست خدمت شما سلامی داشته باشم» سلام را با داشتن، همراه کرده است که نه ریشۀ تاریخی دارد و نه نیازی به آن است؛ چون می‌توانست بگوید: «اجازه بدهید نخست سلامی کنم». از همین‌‌ گونه است: دوش گرفتن و خواب افتادن. این را هم بگویم که ما می‌توانیم برای غنی‌سازی زبان، رابطه‌های متفاوت میان کلمات را از متون گذشته کشف کنیم و به کار ببریم. مثلا من با نگاهی سطحی و سریع به باب نخست گلستان(سیرت پادشاهان)، ده‌ها رابطۀ واژگانی به چشمم خورد که امروز برای ما «متفاوت» محسوب می‌شود. چند نمونه‌اش را در زیر می‌آورم: «برادران حسد بردند و زهر در طعامش کردند» حسد بردن = حسادت ورزیدن، حسودی کردن. زهر در عذا کردن= زهر در غذا ریختن. «فرصت نگاه می‌داشتند.» فرصت را نگه داشتن = قدر فرصت را دانستن. «فریدون ... پادشاهی یافت.» پادشاهی یافتن = به پادشاهی رسیدن. «ملک را عجب آمد.» عجب آمدن = تعجب کردن. «خیال باطل بست.» خیال بستن = پنداشتن. «چندان نعمت را به چندین مدت برانداخت.» نعمت برانداختن = هدر دادن نعمت. استفاده از این‌گونه رابطه‌های متفاوت، نیاز به مهارت و تجربه دارد و کار نویسندگان تازه‌کار نیست؛ چون اندکی نابلدی در استفاده از این رابطه‌ها، زبان را از ریخت می‌اندازد. در عین حال، دیده‌ام که نویسندگان ورزیده و هنرمند، بدون اینکه به دام کهن‌گرایی و زبان باستانی بیفتند، این رابطه‌ها را به نثر خود راه داده‌اند و از این رهگذر به نثری رنگارنگ و سرشار از واژگان غیر تکراری دست یافته‌اند. بر هم زدن روابط کلیشه‌ای میان واژگان، اگر هنرمندانه صورت بگیرد، بسامد واژگانی نویسنده را بالا می‌برد و می‌دانیم که یکی از عوامل مهم در آفرینش نثرهای اثرگذار، بسامد واژه‌های غیر تکراری است. ۱۴۰۳/۰۷/۱۲ 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ❇️نگارِهشتم؛آموزش و پژوهش زیرِسایه‌‌ی امام رئوف 🆔@negarehashtom
💢بايسته‌های مخاطب‌مداری رضا بابایی اكثر پژوهش‌های علمی، افزون بر جنبۀ تحلیلی و گزارشی، ارزش‌داوری هم می‌كنند. بنابراین با گرایش‌های درونی خوانندگانشان درگیر می‌شوند. بدین رو علاوه بر مغزها، با قلب‌ها نیز سروكار دارند. قلب‌ها، قواعد خود را دارند و برخلاف مغزها چندان پیش‌بینی‌پذیر و قابل یكسان‌سازی نیستند. آنها كمتر تن به بخشنامه‌های دستوری یا حتی منطقی می‌دهند. هر مغزی را با چند استدلال می‌توان تسلیم كرد؛ اما لشكر براهین را به قلعۀ قلب‌ها راهی نیست. فرق است میان معتقد شدن و متقاعد گشتن. اولی، نصیب قلب است و دومی، بهرۀ عقل. به سخن دیگر، مغز را باید متقاعد كرد و قلب را معتقد. اقتضای مغز، غیر از تقاضای قلب است. قلب، كانون عواطف و مركز گرایش‌های ناخودآگاه است؛ اما مغز، قرارگاه اندیشه‌ها و كنش‌های خودآگاه. بنابراین بر آفرینندگان آثار فرهنگی است كه مخاطب خود را معجونی از گرایش‌های قلبی و كنش‌های مغزی بدانند، و یكی را فدای دیگری نكنند. پاره‌ای از نوشته‌ها و خطابه‌ها و برنامه‌های سمعی- بصری، یكی از این دو را می‌بینند و دیگری را نه. گاه چنان احساس‌گرایی می‌كنند كه گویی مخاطب آنان سراپا قلب است و تهی از مغز و اندیشه؛ گاه نیز چندان بر طبل استدلال‌های ریز و درشت می‌كوبند كه گویا عقل محض را خطاب می‌كنند! در كتاب‌ها و مقالات علمی، نباید عاطفۀ خواننده را تحریك كرد؛ همچنان‌كه در بیانات احساسی و شاعرانه، نباید میدان را به براهین عقلی و استدلال‌های خشك داد. در عین حال نباید از یاد برد كه خردورزی و نگارش علمی، ابایی از چاشنی‌های قلب‌پسند ندارد؛ چنانكه در حین گفت‌وگو با قلب‌ها نیز نباید از یاد برد كه مغز و عقل مخاطب نیز حاضر است و نظارت می‌كند. «باید در وجود یك نویسنده در آنِ واحد، یك متفكر، یك هنرمند و یك ناقد با هم مشغول كار باشند. وجود یكی از این مفروضات كافی نیست. متفكر، فعال و دلیر است؛ پاسخ چراها را می‌داند، هدف‌های نهایی را می‌بیند و نشانه‌های راهنما را مشخص می‌كند. هنرمند، احساساتی است و عواطف لطیف دارد. از هر طرف محاط در این سؤال است كه "چگونه" كار را باید انجام داد؛ به دنبال چراغ راهنما می‌رود، به فارغ شدن نیاز دارد؛ وگرنه پخش‌وپلا می‌شود، و تجزیه می‌گردد.» برگرفته از کتاب «آیین قلم» ۱۴۰۳/۰۷/۳۰ ایتا 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ❇️نگارِهشتم؛آموزش و پژوهش زیرِسایه‌‌ی امام رئوف 🆔@negarehashtom