eitaa logo
نهضت‌ تربیتی‌ حضرت‌ سیدالشهدا علیه‌السلام
2.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
818 ویدیو
36 فایل
برنامه‌ای جامع برای سلوک إلی الله، برای همه‌ی‌ آحاد جامعه‌ی بشری، منطبق بر عقل و مبانی‌الهی 🟡 نهضت تربیتی هیچ شعبه‌ای در شهرستانها ندارد. 👈 اطلاع از برنامه ها،تهیه آثار،ارتباط خیرین،ثبت نام ها،اخذ شعبه نمایندگی و... https://eitaa.com/M_asadnezhad
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸زیارت آسمان🔸 زندگی اجازه نداده انسانها سالی یک بار هم به نگاه کنند. یکی از محرومیت‌هایی که ایجاد کرده، محروم شدن از نعمت بزرگ دیدار ستارگان است. اگر انسان ماهی یک شب برود در روستا تا بتواند آسمان را ببیند و زیارت کند، مثل زیارت یک امامزاده برایش سازنده است. ندیدن آسمان، خیلی مضر است. کسانی که یک جایی دارند که از شهر بیرون بروند و یک شب آسمان را ببینند، این کار را بکنند. دیدن آسمان خیلی مهم است. می‌ارزد که انسان و از شهر بیرون برود، تا یک شب آسمان را نگاه کند. بگوید امشب می‌خواهم زیر آسمان بخوابم. یک نگاه به آسمان برای انسان کافی است که بداند این چیزهایی که برای خودش برداشته، باعث خجالت است. آسمان را گذاشته اند برای صفر کردن . انسان یک نگاهی به آسمان بکند، را می گیرد! برای نجات انسان از تعلقات، یک نگاه معنادار به آسمان بس است. حافظ خیلی به آسمان خیره می شود. در ابیاتش می بینید که ستاره ها را به اسم می شناسد، به صفت می شناسد و خیلی خوب به صور فلکی آشنا است. پیداست که خیلی در این معنا مطالعه می کند. انسان وقتی آسمان را ندید، دنیایش می‌شود همین زندگی کوچک و مختصر. نگاه به آسمان یعنی نگاه دقیقتر به هستی و وسعت هستی. نگاه به آسمان یعنی نگاه به و زمان طولانی. یعنی نگاه به مکان وسیع. این خیلی به انسان کمک می کند برای بلندنظری. وقتی اینطور آن عالم را دید، یک شوقی پیدا می کند که از این جای کوچک و تنگ، خودش را بیرون بکشد. اگر می‌خواهی خدا برایت بزرگ شود، به آسمان نگاه کن. @haerishir
🔸 روزی به محضر مرحوم رسیدم و در پایان دیدار از ایشان تقاضا نمودم برای این کتابخانه بزرگی که دارید یک بیت شعری بفرمایید تا با خط خودم به نستعلیق بنویسم و یا آیه و حدیثی به خط ثلث و دیدار بعدی تقدیم کنم در آن نصب شود. فرمودند؛ این شعر را بنویس: تا رسد دستت به خود، شو کارگر چون فتی از کار، خواهی زد به سر 🔹 پرسیدم استاد این شعر از کیست؟ فرمودند: «در حوزه نجف از محضر استادی بنام عارف بزرگ استفاده کردم. دو روز به فوتش مثل هر روز به محضرش شتافتم. فرمود: برای چه آمدی آقا؟ عرض کردم: آمده ام که بفرمایید. فرمود: آقاجان! درس تمام شد، برخیز و برو، درس تمام شد، من مسافرم. «خر طالقان رفته پالانش مانده، روح رفته جسدش مانده.» و بعد کلمه «لا اله الاّ اللّه» را تکرار کرد و اشک از چشمانش سرازیر شد. متوجّه شدم شیخ از رحلتش خبر می دهد. 🔸 عرض کردم: آقا! حالا یک چیزی بفرمایید تا مرخص شوم. فرمود: آقا! فهمیدی؟ متوجه شدی؟ بشنو: تا رسد دستت به خود، شو کارگر چون فتی از کار، خواهی زد به سر فردای آن روز خبر آمد که شیخ مرتضی طالقانی به ابدیت پیوست.» و این شعر منسوب به ایشان است. ✍ جواهر کلام نهضت تربیتی حضرت سیدالشهداعلیه‌السلام