eitaa logo
نهضت مادری
1.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
541 ویدیو
38 فایل
خیر بدهیم و خیر بگیریم و نور توی شهرمان پخش کنیم که تا مومنین به هم مواسات نکنند، نوبت به ظهور نمیرسد ارتباط با ما: @Bandeye_khoda ✅️کانالهای دیگر ما 🇵🇸کانال امهات القدس @ommahatalqods 🌟 این شناسه شما رو به محله‌تون وصل می‌کنه 👇🏻 @mehr61bano
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🏴📱صدای زنگ تلفن، پیامک، ایتا، بله و... حلالم کنید عازم سرزمین عشقم داغ دلم را تازه می‌کرد💫😢 من مانده بودم با کوهی غم... اربعین نزدیک بود و باز هم جاماندم 🏴😢 میان این همه غم، غم جدیدی فکرم را مشغول کرد... نکند آقا بیاید و من باز هم جابمانم 😭😭😭😭 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
بسم الله الرحمن الرحیم شب اربعین همراه با دل میزبانی که خیلی کربلایی بود، حال اربعینی گرفت.🥹 اول تدبر در قرآن، درباره آیات نخستین سوره حمد را داشتیم. ☘📖 آیه (صراط الذین انعمت علیهم) که روزانه حداقل ده بار می‌خوانیم. انبیا، شهدا، صالحین وصدیقین کسانی هستند که مشمول این آیه می‌شوند.✅✅ سپس در مقام مادر حضرت مریم صحبت شد که خداوند به‌عنوان شاخص مهم یک مادر، از ایشان به‌عنوان صدیقه، یادکرده است.🧕 و آیه‌ای از سوره حج را خواندیم که درباره تعظیم شعائر الهی است و فهمیدیم راهپیمایی اربعین از شعائر الهی است و باید بزرگ داشته شود. روضه دلنشین زینب خانم، مثل همیشه، ما را برد کربلا و دل‌مان را آرام کرد. 🌅🤲🏻 با غروب آفتاب، زیارت اربعین را هم‌خوانی کردیم و برای شفای مریضان دعا کردیم. ☕️🍪🏴 چای روضه وخوراکی‌های مختلف که به‌خاطرحضور بارداران عزیزم نمی‌تونم نام ببرم، کام‌مان را شیرین کرد. قبول باشه میزبان موکب دختران زینبی🥰 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
سومین جلسه جهاد تبیین محله تهرانپارس شرقی، درست یک روز قبل از اربعین که اکثر مادرای محله به زیارت اربعین🕌 مشرف بودند با حضور سه نفر از اعضای کارگروه جهاد تبیین شروع شد. در ادامه با مسئولین پایگاه بسیج مسجد محل🕌 ، آشنایی حاصل شد و قرار شد با همکاری🤝 بسیج محله نوجوون‌های محله رو با تاریخچه کشورمون آشنا کنیم. 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«دومین جلسه سرگروه‌های شرق تهران» نزدیک اربعین شده بود و ما خانه‌نشین شده بودیم، یاران یکی یکی خداحافظی می‌کردند و می‌رفتند، بار غم دوری بر قلب‌مان سنگین‌تر می‌شد. ما هم می‌خواستیم در این جریان تمدن ساز به اندازه خودمان سهیم باشیم ولی .... هر کس به علتی دچار فراق بود... اما... هدف از رفتن چیست؟ مگر نه این است که مسیری است برای رسیدن به جامعه توحیدی گذرگاهی است برای عبور از تاریکی‌ها به سوی نور، تمرینی است برای تحقق تمدن بزرگ اسلامی. پس اگر چنین است ما هم در همان مسیریم! چرا که کل ارض کربلا و کربلای ما مادران، خانه و محله و شهرمان شده است. و ما زینب وار علم برداشته‌ایم، تا اهداف حسین علیه السلام را در زندگی‌مان تحقق بخشیم،ه فرهنگ اربعین زیباست و زمانی زیباتر می‌شود که بوی خوش آن در تمام شهر و دیارمان بپیچد. ما مادران اگر چه دور مانده‌ایم اما خود را به قافله حسین علیه السلام رسانده‌ایم و برای تبلور فرهنگ اربعین در شهر و دیارمان قیام کرده‌ایم. قیام‌مان، از جنس بانوانی است که به حکم جهاد مادرند. برای انسان سازی و با هدف تربیت خود، خانواده و جامعه حرکت کرده‌اند. 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
بسم الله الرحمن الرحیم در مسیر به‌سمت کربلا، ظهر بود و تصمیم گرفتیم بریم جایی استراحت. خانم مسنی، ما را به خانه‌اش دعوت کرد. در دلم گفتم، این که چیزی ندارد به ما بدهد، حتما خانه‌اش هم خیلی محقر است، اما به‌خاطر امام حسین علیه السلام می‌رویم خانه‌اش، دلش شادشود.❤️ کمی که از کوچه پس کوچه‌ها خلاص شدیم، به خانه رسیدیم، دو اتاق که یکی رابه آقایان داد و یکی به خانم‌ها و یک آشپزخانه نسبتا بزرگ که خانواده میزبان، در آن خدمت می‌کردند و موقع استراحت، همان‌جا می‌خوابیدند.🦋 تنها خانه‌ای بود که من دیدم لباسشویی اتوماتیک دارند، (همه لباسشویی دوقلو داشتند، می‌خواهم بگویم سطح مالی مردم عراق، یا حداقل موکب دارانی که ما دیدیم، ضعیف بود.) لباس‌ها را ریختیم تو لباسشویی و منتظر غذا شدیم. ...ادامه دارد ❤️💫حب الحسین یجمعنا 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
«بسم الله الرحمن الرحیم» ... و در ادامه من که چند روزی بی‌اشتها بودم، حسابی به ذوق آمدم و غذا خیلی باب میلم بود، پلو و مرغ، دلمه سبزیجات، خورش بامیه، ماست و سبزی و ترشی.🥟🥗🍗 جان تازه ای گرفتیم وپیش خدا، به‌خاطر قضاوتم، شرمنده شدم.😅 دختر پیرزن خوشرو، که از ما پذیرایی می‌کرد ساکن بغداد و مهندس بود و نوه ایشان که برامون چای آورد، دانشجوی پزشکی بود.😉 پیرزن عراقی مهربون، به پسرهای کوچک اسکناس هزار دیناری داد و به پسر من دو اسکناس داد که یکی را در ضریح امام حسین (علیه السلام)بیندازد.💶💶 مادرم هم به آن‌ها زرشک و نبات امام رضا(علبه السلام)را داد. در آخر از ما خواست که با هم عکس یادگاری بگیریم و ما را تا سر کوچه همراهی کرد و همان جا نشست، تا زائر بعدی را دعوت کند.😍 ❤️💫حب الحسین یجمعنا 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
روایت مادری روز سوم سفرمان بود که سرماخوردگیم خیلی شدید شده بود و دیگر توان پیاده روی نداشتم... از طرفی دخترکم تب کرده بود. همین اتفاقات سبب شد که دیگر پیاده روی نکنیم و با وسیله نقلیه خود را به کربلا برسانیم. به محض رسیدن به کربلا آقای محترمی با دیدن همسرم و صحبت با همسرم ما را دعوت کردند به منزلشان و ما هم پذیرفتیم. صاحب خانه مارا راهنمایی کرد تا آقایان در اتاق آقایان و خانم‌ها در اتاقی که مخصوص خانم‌هاست استراحت کنند.. بعداز سلام و احوالپرسی و پذیرایی، متوجه شدند من و دخترم بیمار هستیم و برای ما دارو تهیه کردند. الحمدلله تب دخترم رفع شد، خانم خانه که بسیار مهربان و با عطوفت بود به من می‌گفت: بگذار بدنتان را ماساژ بدهم اما قبول نکردیم به زحمت بیفتند. بعد از شام مثل یک مادر مهربان به من رسیدگی می‌کرد و برایم چای آورد و گفت: بخور تا حالت بهتر شود، اصلا اجازه نداد در شستن ظروف کمک‌شان کنم و مدام می‌گفت: برو استراحت کن. موقع خواب هم دوتا پتو برایم آورد تا جایم حسابی گرم باشد و زودتر وضعیتم بهتر شود. صبح که از خواب بیدار شدیم باز حالم را پرسید گفتم الحمدلله بهترم. موقع سرو صبحانه جدا گانه برای من یک لیوان شیر داغ آورد و می‌گفت بخور تا گلویت نرم شود . ازاین همه توجه و لطف و محبت این خانم خجالت می‌کشیدم و بهشان گفتم ان‌شاءالله تشریف بیاورید ایران تا در خدمت شما باشیم. هر چقدر تشکر می‌کردیم می‌گفتند ما هرچه داریم از امام حسین داریم، شما زائر امام حسین هستید. خلاصه، بعد از استراحت و رسیدگی‌های خانواده ابو علی حالمان بهتر شد و گفتیم می‌خواهیم رفع زحمت کنیم، اما مدام اصرار می‌کردند که بیشتر بمانیم اما دیگر مجال ماندن نبود و به زیارت رفتیم. البته ازدحام جمعیت اجازه نزدیک شدن به ضریح را نمی‌داد، ما هم می‌دانستیم قطعا امام حسین علیه السلام راضی نیستند جمعیت فشرده محرم و نامحرم باهم حرکت کنند. در اولین خیابانی که گنبد حرم مطهر دیده می‌شد توقف کردیم و سلام و عرض ارادت کردیم به امام مظلوم‌مان باشد که مورد عنایت و قبول حضرت قرار بگیرد. واقعا هیچ وقت فراموش نمی‌کنم این همه لطفی را که این خانواده عراقی به ما داشتند و امیدوارم روزی برسد که ما هم بتوانیم به بهترین شکل از زائران عراقی که به زیارت امام رضا علیه السلام می‌آیند پذیرایی کنیم و گوشه‌ای از زحمات آن‌ها را جبران کنیم. 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
⚠️ رهبرمعظم انقلاب: در این سخنرانی‌های ما هم گاهی حرف‌های خوبی در گوشه‌ و کنار هست، منتها غالباً دقت نمی‌شود و همین‌طور ناپدید می‌گردد. ۷ اردیبهشت ۱۳۷۷ ✴ 🔊این صدای ولیّ زمان است که می‌شنوید... 📣 سلسله جلسات بیانات‌خوانی رهبر معظم انقلاب ✅ جلسه پانزدهم: دوشنبه ۲۰ شهریور ساعت ۱۵ (۳بعد از ظهر) به نشانی زیر https://gharar.ir/r/690fcda6 💠 در این جلسه به تحلیل صحبت های مهم رهبری در دیدار اربعینی دانشجویان می پردازیم و با هم حول محور آن گفت و گو می کنیم ⚜ منتظر حضور گرم، به موقع و دغدغه‌مند شما خواهران عزیز هستیم. 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعدادمان زیاد بود(۱۴نفر) سه خانواده به همراه فرزندان کوچک مان.... روز اول پیاده روی، با وجود سختی و گرما تا عمود ۱۶۰ را طی کردیم. بعد از نماز مغرب به دعوت یک برادر عراقی راهی خانه‌شان در یک روستا اطراف جاده مشایه شدیم. سوار بر کامیون، چند دقیقه ای در راه بودیم تا به مبیت رسیدیم. یک‌خانه روستایی کوچک با سقف‌های چوبی .... آقایان در قسمتی از حیاط نزدیک درختان و در خنکای شبانگاهی نشستند، زن‌ها و بچه‌ها هم در یک اتاق کوچک و مرتب که ظاهراً اتاق میهمان بود. از همان لحظه ورود با خودم می‌گفتم مهم نیست که خانه ات کوچک باشد و در روستا !زندگی ات ساده باشد و یا شاید هم سخت !!!مهم عشقی است که به حسین علیه السلام داری ،حرمت زائرانش را می‌دانی و اعتقادت این است که «حیاتنا الحسین» 🥹 بعد از خوردن شام، بچه‌ها را داخل حیاط بردیم تا به بچه.های میزبان هدیه بدهند و با آنها بازی کنند. خودم هم چند کلمه ای با خانم‌های خانه صحبت کردم (چند کلمه عربی و بقیه با اشاره) و می‌دانستم که آن‌ها هم مثل ما از ارتباط گرفتن و صحبت کردن لذت می برند. نام روستایشان (خان رباع)، تعداد فرزندان و نام‌هایشان را پرسیدم و دعوتشان کردم به ایران. در آخر هم از بچه ها عکس یادگاری گرفتیم😍 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein
روایت مادری روز سوم سفرمان بود که سرماخوردگیم خیلی شدید شده بود و دیگر توان پیاده روی نداشتم... از طرفی دخترکم تب کرده بود. همین اتفاقات سبب شد که دیگر پیاده روی نکنیم و با وسیله نقلیه خود را به کربلا برسانیم. به محض رسیدن به کربلا آقای محترمی با دیدن همسرم و صحبت با همسرم ما را دعوت کردند به منزلشان و ما هم پذیرفتیم. صاحب خانه مارا راهنمایی کرد تا آقایان در اتاق آقایان و خانم‌ها در اتاقی که مخصوص خانم‌هاست استراحت کنند.. بعداز سلام و احوالپرسی و پذیرایی، متوجه شدند من و دخترم بیمار هستیم و برای ما دارو تهیه کردند. الحمدلله تب دخترم رفع شد، خانم خانه که بسیار مهربان و با عطوفت بود به من می‌گفت: بگذار بدنتان را ماساژ بدهم اما قبول نکردیم به زحمت بیفتند. بعد از شام مثل یک مادر مهربان به من رسیدگی می‌کرد و برایم چای آورد و گفت: بخور تا حالت بهتر شود، اصلا اجازه نداد در شستن ظروف کمک‌شان کنم و مدام می‌گفت: برو استراحت کن. موقع خواب هم دوتا پتو برایم آورد تا جایم حسابی گرم باشد و زودتر وضعیتم بهتر شود. صبح که از خواب بیدار شدیم باز حالم را پرسید گفتم الحمدلله بهترم. موقع سرو صبحانه جدا گانه برای من یک لیوان شیر داغ آورد و می‌گفت بخور تا گلویت نرم شود . ازاین همه توجه و لطف و محبت این خانم خجالت می‌کشیدم و بهشان گفتم ان‌شاءالله تشریف بیاورید ایران تا در خدمت شما باشیم. هر چقدر تشکر می‌کردیم می‌گفتند ما هرچه داریم از امام حسین داریم، شما زائر امام حسین هستید. خلاصه، بعد از استراحت و رسیدگی‌های خانواده ابو علی حالمان بهتر شد و گفتیم می‌خواهیم رفع زحمت کنیم، اما مدام اصرار می‌کردند که بیشتر بمانیم اما دیگر مجال ماندن نبود و به زیارت رفتیم. البته ازدحام جمعیت اجازه نزدیک شدن به ضریح را نمی‌داد، ما هم می‌دانستیم قطعا امام حسین علیه السلام راضی نیستند جمعیت فشرده محرم و نامحرم باهم حرکت کنند. در اولین خیابانی که گنبد حرم مطهر دیده می‌شد توقف کردیم و سلام و عرض ارادت کردیم به امام مظلوم‌مان باشد که مورد عنایت و قبول حضرت قرار بگیرد. واقعا هیچ وقت فراموش نمی‌کنم این همه لطفی را که این خانواده عراقی به ما داشتند و امیدوارم روزی برسد که ما هم بتوانیم به بهترین شکل از زائران عراقی که به زیارت امام رضا علیه السلام می‌آیند پذیرایی کنیم و گوشه‌ای از زحمات آن‌ها را جبران کنیم. 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein