سال ۱۴۰۱ بعد اون اوضاعی که پیش اومد ،پای نوجونها به معرکه و کار زار باز شد، منم یه دختر نوجوان دارم، چند سالیه از دین گریزها میشنوم که امیر المومنین رو مقصر خیلی از اتفاقات میدونن چه در زمان حیاتش وچه در اشتباهات واشکالات حکومتی وسیاسی ، تحلیلهای ضد ونقیض.
از امام علی علیهالسلام مظلومتر ندیدم ،
یه هفته مونده به میلاد پر برکت مولا، باید کاری میکردم، دلم طاقت نداشت ، کلی بهش فکردکردم، یاد دوران نوجوانی خودم افتادم، چقدر مولودی میرفتیم چقدر خوش میگذشت، هر سال تولد علی ع خونه خودمون مراسم داشتیم ، چه تکاپویی بود چه حس ناب وخوبی بود.
سالهاست دراین روز مراسم نداشتیم ، تصمیم میگیرم، با مشاور مدرسه مطرح کنم وبچه های کلاس هشتم روبا مادراشون برای مولودی دعوت کنم، فقط ۳ روز مونده ، همه چیز آماده شد
شور هیجان مولودی توخونمون برای اولین بار بعدسالها ، خودم برای مهمونامون کیک درست میکنم ، بچه های کلاس دوست داشتن که براشون کیک درست کنم ، با کمک دو سه تا از مادرهای کلاس ، اون سال مراسم خوبی برگزار شد .
سال گذشته نخواستم متوقف بشه وتوفیق شد که دوباره مولودی باشه فقط حضور خانومها بود و تعداد کمی اومدن.
امسال خواستم متفاوت باشه ، یه برنامه خانوادگی ، که خود اقایون حضور داشته باشن
خدا رو شکر برنامه خوبی بود ، خونه یه حال وهوای خوبی داره ، این تکاپو وبرای روند زندگی وروزمرگی ها لازم بود
یا مولا ممنونم که افتخار نوکری دادی ، توفیق دادی نامت و یادت در فضای خونه جاری باشه
خدا رو هزاران مرتبه شکر.
#روایت
#مراسم_خانگی
#محله_سعادت_آباد
🌟 این شناسه شما رو به محلهتون وصل میکنه 👇🏻
@h_sadat_hz