eitaa logo
نهضتِ روایت
351 دنبال‌کننده
788 عکس
163 ویدیو
50 فایل
«شما روایت کنید حقایق جامعه‌ی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را.شما اگر روایت نکنید،دشمن روایت میکند...جای ظالم و مظلوم را عوض میکند.» ۱۴۰۰/۰۹/۲۱ https://khl.ink/f/49192 ارتباط با ما: @nehzaterevayat_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
نهضتِ روایت
🗒مطالبه یا سیاستگذاری؟ ➕چند نکته درباره ماجرای تغییر امام‌جمعه لواسان و اطلاعیه مهم شورای سیاست‌گ
توضیح: این جمله "نماز جمعه یک قرارگاه است؛ قرارگاه ایمان، قرارگاه تقوا، قرارگاه بصیرت، قرارگاه اخلاق." که خلاصه اش در نکته چهارم بالا آمده، مربوط است به دیدار با سراسر کشور که در تاریخ ۱۳۹۴/۱۰/۱۴ برگزار شد. متن کامل بیانات آیت الله خامنه ای را از اینجا بخوانید: 👇 https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=31847
🗒 غیربومی هراسی، عامل بی‌مسئولیتی اجتماعی 📣 در روزهای آینده منتشر می شود. 🆔 @enqelabeqalam_ir
🗒 هر کی سبیل داره که بابات نیست! ✍️ یکی از انتقاداتی که دوستان انقلابی ما این روزها به دولت آقای دارند، در حوزهٔ است. در این زمینه نمی‌خواهم از موضع جناب آقای رئیسی دفاع کنم که به تعبیر خود ایشان، برجام «چکی است که درست پاس نشده است»، اما خطاب به کسانی که با شنیدن زمزمهٔ مذاکرات دوباره امیدوارِ روی خوش‌نشان دادن به غرب و آمریکا شده‌اند و فکر می‌کنند که این دولت نیز معتقد است که تنها راه نجات اقتصاد ایران دست دراز کردن برای تعامل با غرب است، می‌خواهم بگویم عزیز من هر کی سبیل داره که بابات نیست! اینکه در وین می‌کنیم فعلاً فقط در حد حرف است و معلوم نیست چگونه مذاکره می‌کنیم. آنچه در میدان عمل می‌بینیم و واقعیت دارد این است که ایران پس از 25 سال رسماً به عضویت درآمده است؛ خبری بسیار مهم که حتی از خبر امضای هم مهم‌تر است. غرض اینکه با مقدماتی که دولت آقای رئیسی برای مذاکرات چیده، این مذاکره با مذاکرات قبلی تفاوت‌هایی جدی دارد. 🔰انقلاب قلم|نقد،تبیین و تحلیل 🆔 @enqelabeqalam_ir
🗒 سواری گیری از زودباوران ✍️ ،روزنامه نگار دستگیری بیست امام زمان دروغین در مناطق قم، بازداشت دهها نفر مدعی وساطت با امام عصر درقم، انهدام گروه انحرافی مدعی ارتباط با و چندین گروه ریز و درشت دیگر که با تلاش شبانه روزی نیروهای مخلص و پرتلاش امنیتی متلاشی شده و دستگیر شده اند. این آمار فقط نتیجه یک تحقیق علمی کوتاه، درباره مدعیان دروغین نوین، در ده سال گذشته تاکنون است. این حجم انبوه از شیادان مدعی ارتباط با امام غایب از نظر، آن هم در شهری سرشار از کتابخانه و مدرسه و طلبه، از نگاه جامعه شناختی، واقعا معلول چیست؟ هر چند منافع شخصی، عقده های شخصیتی، شهرت طلبی، طمع به اموال، تصاحب جایگاه دیگران، بی هویتی، نبود اصل و نسب، سوء استفاده های غیر اخلاقی و جنسی و دیگر عوامل روانشناختی، نقش اساسی و بنیادینی، در ظهور این شیادان مدعی و پیدایش این معضل و بیماری اجتماعی دینی دارد، اما بدون شک اصلی ترین عامل رونق بازار شیادی و سوداگری این مدعیان دروغین، ساده لوحی زودباوران و تعطیلی عقل و علم و مطالعه، در سطح جامعه متدینین و باورمندان یک جامعه است. نکته ای که طلاب و دانشجویان، باید به شدت و با عزمی دوچندان، در رفع این بیماری بکوشند. تنها آنتی بادی سرطانِ بلاهت و نسخه درمانِ بیماری زودباوری و راه فریب نخوردن، روحیه تتبع و تحقیق و مطالعات فراگیر، خصوصا در حوزه جامعه شناسی و تاریخ است. هرچند نباید فراموش کرد که نبض حیاتیِ تحقیق؛ شک و تشکیکی است که مقدمه یقین باشد. دوست باکیاست و فرهیخته ای همیشه این شعر را با تبسّمی تلخ، زمزمه می کند: تا نباشد سواری دِه کِی بیابی سوارکاری؟ 🔰انقلاب قلم|نقد،تبیین و تحلیل 🆔@enqelabeqalam_ir
نهضتِ روایت
🗒 عبور از خطوط قرمز تبیین ✍ #محمد_هادی_سمتی 🔰 به زودی در کانال انقلاب قلم منتشر می شود. 🆔https:/
🗒 عبور از خطوط قرمز تبیین | منتشر شده در خبرگزاری حوزه مسئله تبیین ازجمله عناصر اصلی شکل‌دهنده انقلاب اسلامی است. اگر نبود ‏گفت‌وشنودهای افراد تأثیرگذار انقلابی و از این شهر به آن شهر رفتن و حضور در ‏میان مردم و افشاگری درباره حقایق حکومت طاغوت، انقلاب جوانه نمی‌زد تا چه ‏رسد که بخواهد چهل‌وچندسالگی‌اش را نیز ببیند.‏ فرمان درباره تبیین از سالیان گذشته صادرشده است و ایشان بارها نسبت ‏به بیان مسائل گوناگون برای افکار عمومی مطالبه داشته‌اند. بنابراین هرچند جدید و تازه نیست اما باید درباره اصل تبیین به‌عنوان شاه‌کلید حل ‏بسیاری از رخدادهای جامعه و دنیای پیرامون، گفت‌وگوهای زیادی شکل بگیرد و ‏اهالی قلم را تشریح کنند. فارغ از اهمیت اساسی این مسئله، رعایت ‏چهارچوب و شیوه‌های صحیحِ روشن ساختن ذهن‌ها هم غیرقابل‌چشم‌پوشی است. ‏نکته عجیب و تأمل‌برانگیز در این زمینه آن است که باگذشت چند روز از سخنرانی ‏ چیزی که به چشم می‌آید برجسته‌سازی فرمان تبیین از سوی ‏کاربران و فعالان رسانه‌ای است اما پیوست‌هایش که رعایت سه‌گانه اخلاق، ‏عقلانیت و منطق است کمتر موردتوجه قرارگرفته و در حالت بدبینانه باید بگوییم ‏اصلاً در کانون توجه کاربران نبوده است.‏ این نکته زنگ خطری است برای حال و آینده. به عبارتی برداشت التقاطی از ‏سخنان امام جامعه و ایمان به بعض و کفر به بعض دیگرش به‌هیچ‌وجه قابل‌قبول ‏نیست و به نظر می‌رسد یک جریان مرموز در پشت‌صحنه مشغول هدایت‌گری ‏میدان است تا از پیوست‌های مهم فرمان رهبری به‌سادگی عبور ‏کند و تنها به سراغ آن بخش‌هایی برود که از هیجان و احساس برآمده است و ‏قسمت‌های سخت و لغزنده را کنار بزند بی‌آنکه متوجه باشد.‏ پرهیز از دشنام، تهمت و فریب و دروغ از اصول قطعی تبیین است که آیت‌الله ‏خامنه‌ای در قامت رهبر دینی و سیاسی درباره اجتناب شدید از آن‌ها تذکر می‌دهند ‏اما گویا شنیدن و به جان خریدن این پیوست‌ها چندان برای مخاطبان خوش نمی‌آید ‏و ترجیح می‌دهند خود را به نشنیدن بزنند. رهبر انقلاب از کلیدواژه در ‏کنار تبیین استفاده می‌کنند اما آیا افشاگری ضابطه و قانون ندارد؟ جالب اینجا است ‏که ایشان افشاگری را با الگو گیری از رفتار حضرت زینب سلام‌الله علیها هماهنگ ‏می‌دانند و این یعنی هیچ سخن غیرمنصفانه و به‌دوراز متانت در افشا کردن حقایق ‏راه ندارد و کسی حق ندارد به نام تبیین و افشاگری بلندگو بردارد و مانند پنبه‌زن‌ها ‏چوب‌بر آبرو و حیثیت مردم و جامعه و نظام بزند.‏ نادیده و ناشنیده گرفتن پیوست‌های قطعی تبیین و افشاگری هشداری است ‏بی‌پایان. نباید اجازه بدهیم افراد و جریان‌های سودجو، مردم و به‌ویژه جوانان را به ‏دریافت پیام‌های ناقص از سوی فرمانده عادت بدهند.‏ 🔰 انقلاب قلم | نقد،تبیین و تحلیل 🆔@enqelabeqalam_ir
🗒 کرونایی بمانیم ✍️ ... حالا به مدد این ویروس منحوس، خیلی از این اتفاقها تغییر کرده اند، مثلا شاید باورش سخت باشد اما خیلی از بزرگان از دنیا رفتند و هیچ مراسمی هم گرفته نشد که حتی زحمت رفت وآمد به تشییع جنازه هم بر دوش مردم نگذاشتند...عروسی هم که الی ماشاءلله زیادشد. مثلا تعدادزیادی از اقوام ما ازترس تمام شدن کرونا، در عرض شش ماه به خانه ی بخت رفتند مرغها قاتی خروسها وخروسها قاتی مرغها شدند.ازشما چه پنهان که تعدادی شان حتی درهمین ایام جوجه دار هم شدند که خدا بهشان ببخشد... متن کامل این را در مطلب بعدی بخوانید. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f
باران نجاتی: بسم الله «ماجراهای دهه شصتی» قبول دارم دهه شصتی ها کمی مظلوم واقع شدند چه آن زمان که برخلاف حالا روی نیمکت های پنج نفره می نشستند ویکی دونفر باید از میز خارج می شدند یا می نشستند تا بتوانند ازمون بدهند، چه زمانی که خواهان دانشگاه شدند وغول کنکور شد سدراه خیلی ها، چه وقتی سن ازدواجشان رسید و خیلی هاشان به خاطر آرزوی دانشگاه، قید ازدواج در سن پایین را زدند. اما همه اش این نیست. واقعیت این است که همین دهه شصتی ها بودند که ازآنها احمدی روشن ها و داریوش رضایی ها، برخاستند. دهه شصتی ها بودند که خاطرات درجه یک حضور امام وانقلاب را دارند و هم نشین شهدا بوده اند و در روزگاری در ایران نفس کشیده اند که حتی در میان نمایندگان مجلس هم خیل شهدا داشتیم و مردم با ارزشها زندگی می کردند نه اینکه زنده نگه داشتن ارزشها، دغدغه باشد. دهه شصتی ها باخته نیستند ولی مهمتر این است که انفجار جمعیتی،(که به خاطر ترس از ان سبک زندگی ها عوض شد) رخ نداد، این خطر گذشت اما اکنون به بحران جمعیت رسیده ایم اگر اکنون کشور ما پا روی نردبام پیشرفت گذاشته به مدد همین نسل جوانی است که دهه شصتی بودند و اکنون افتخار آفرینند، اما خبر بد اینکه بااین شیوه ی فرزندآوری، سی سال آینده نه خبری از پیشرفت خواهد بود نه از ثروت عمومی. زیرا نیروی مولد کار نخواهیم داشت واکثریت حامعه میانسالانی خواهند بود که اکثر ثروت جامعه، صرف نگهداری از آنها و بیمه عمرشان خواهد شد. مادرانی که حالا خوشحال دم از کلاس بالا می زنند و در شیپور تک فرزندی می دمند دیر نیست که به خاطر تک فرزندی و سختی نگهداری از پدر ومادر برای یک فرزند، جشن شصت و هفتادسالگی شان را در خانه های سالمندان بگذرانند. بااین اوصاف، به نظر شما حالا که پنجره ی جمعیتی باز است، زمان عمل است یانوحه خوانی بر دهه شصتی ها؟ @enqelabeqalam_ir
هدایت شده از محمد هادی سمتی
📋بسیج مستضعفان، اندیشه نابِ پیر جماران | ✍️ قضیه بسیج همان مسئله‌ای است که در صدر اسلام بوده است. وقتی جنگ می‌شد، طوایف مختلف می‌آمدند و به جنگ می‌رفتند و این مسئله جدیدی نیست و در اسلام سابقه داشته است؛ و چون مقصد ما اسلام است، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام؛ و همه مردم و هر کس در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و الحاد و هجوم بیگانگان. امام خمینی (رضوان‌الله علیه)؛ 25 فروردین 1364 اندیشه تشکیل بسیج مستضعفین ایده‌ای ناب و برگرفته از مبانی مستحکم اسلام است که امام خمینی رضوان‌الله علیه آن را عملیاتی ساخت. حضرت روح‌الله بسیج را تنها یک اسم و ساختمان نمی‌داند بلکه موازین و شرایطی برای بارور شدن آن در نظر دارد. ما در این نوشتار بر اساس اسناد تاریخی، نگاه ممتاز امام به جایگاه بسیج را بررسی می‌کنیم: 1- چهارم آذر 58 ایشان در دیدار با جمعی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تأکید بر این‌که در حال نبرد با بزرگ‌ترین زورگوی جهان _یعنی آمریکا_ هستیم، یادگیری فنون جنگی را یک ضرورت اعلام می‌کند و بر این باور است که ما باید بیست میلیون جوان تفنگدار داشته باشیم. 2- در منظومه فکری امام خمینی، بسیج مستضعفین باید الگویی برای همه جهان باشد و لازمه‌اش توجه به این نکته است که نباید اسلامیت بسیج متزلزل شود. به‌عنوان نمونه بیست و ششم آذر 58 ایشان در فرماندهان و مسئولان سپاه با انتقاد از رفتارهای خلاف قانون، آدم‌هایی که به اسم بسیج و سپاه و بدون ضابطه با مردم رفتار می‌کنند به کرم‌هایی تشبیه می‌کند که آفت اسلام و موجب فساد نهضت هستند و با مارکسیست‌ها تفاوتی ندارند. رفتارهای خارج از مدار آن‌قدر برای حضرت روح‌الله آزاردهنده بوده است که می‌گوید من در رژیم سابق از هیچ فشاری خسته نمی‌شدم ولی حالا از دست خودمان دارم خسته می‌شوم. 3- امام راحل اسلام را عزیزتر از همه‌چیز می‌داند و معتقد است برای حفظ حیثیت اسلام باید وحدت و انسجام بین نیروهای نظامی و مردمی حفظ بشود. 4- در اندیشه حضرت روح‌الله آنچه زمینه حفظ بنیان‌های بسیج را تضمین می‌کند ارتباط عمیق با مسجد است و باید پایگاه بسیج در قلب مسجدها باشد. 5- پایه خدمت در نهاد بسیج عبادت است و دوری از غرور و خودخواهی شرط پیروزی در این راه است. 6- نظم و انضباط در قوای نظامی نیز ازجمله ویژگی‌های بسیج است که امام راحل به‌طور ویژه درباره آن تأکید دارد. فعالیت‌های مرتبط با بسیج باید به‌گونه‌ای باشد که سایر نهادها از آن الگو بگیرند نباید طوری رفتار شود که تفکر بسیجی را خدشه‌دار کند. چهارم شهریور 59، رهبر کبیر انقلاب در جمع اعضای بسیج مستضعفین می‌گوید "من برای بار چندم است که به این قوای مسلح سفارش می‌کنم، به اینکه نظم در بین هر ارگانی که هست باید برقرار باشد و وظیفه‌دارند که بانظم باشند. اگر نظام بانظم نباشد، این نظام نیست"و پیداست که به‌احتمال تا زمان ایراد این سخنرانی نظم و نسق در برنامه‌های بسیج به‌طورجدی پیگیری نمی‌شده است. 7- امام خمینی بسیج را تنها عامل جلوگیری از نفوذ استکبار می‌داند. روشن است که لازمه مقابله در برابر نفوذ افزایش بصیرت سیاسی در بدنه نیروهای بسیجی است. 8- حضرت روح‌الله بسیجیان را امید اسلام می‌داند و گسترش هسته‌های مقاومت برای تشکیل حکومت بزرگ اسلامی را از وظایف مهم بسیج برمی‌شمارد. 9- آیت‌الله‌العظمی خمینی بسیج توده‌های مظلوم و مستضعف جهان بر ضد استکبار جهان خوار تا قطع طمع آنان نه‌تنها از کشورهای اسلامی که از همه ممالک تحت ستم جهان را امید داشت و البته در این راه قوی شدن و اتصال به ایمان الهی را شرط اساسی می‌دانست. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85
🗒 چشم فتنه قلم را کور کنید، طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام در آستانه سالروز ارتحال فقیه مجاهد مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ اَلْفِتْنَةِ / من چشم فتنه را از حدقه در آوردم (کور کردم) / نهج البلاغه خطبه 93 این جمله حماسی و غرور انگیز درباره ماجرای و حوادث دوران خلافت حضرت امیر علیه السلام است. ما از کلمه فتنه ، حوادث میدانی و شورش و آشوب به ذهنمان می رسد ولی فتنه به معنای _ غبار آلود شدن و بهم ریختگی فضا_ می تواند با چرخش قلم رخ بدهد،حتی اگر نتیجه ای در کف میدان نداشته باشد. یعنی آن که آدم قداست مداد _ جوهر_ را فراموش می کند و حقد و کینه و جهالت و حماقت را یکسره در چند سطر خرج می کند و سفید را سیاه یا برعکس جلوه می دهد. فتنه قلم یعنی کسی که کمترین آشنایی با و و و ندارد،با سخیف ترین تعابیر،،،،صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام و مصداقی برجسته از بندگان صالح خدا را منفورترین افراد بنامد و حقد و کینه هایی در طراز اهل بدر و خیبر را با سرانگشت جهالتش انتشار بدهد. او و هرکسی که این چنین مسلکی دارد باید سزای آلوده ساختن قلم و از آن بالاتر مسموم کردن ذهن آدم ها را بدهد و برخورد شدید قضایی انتظاری نابجا نیست بلکه لازمه است و نمی تواند و نباید انتساب به شهید و شهادت یا همنشینی با مانع از اجرای قانون بشود. اما مهمتر از این ، وظیفه قلم به دستان متعهد است که فتنه قلم را با قلمی کردن جلوه های ناپیدا و ناشنیده از شخصیت های ارزشمند دینی جبران کنند. اشکال کار ما این است که در زمان زندگی دانشمندان و ، به دلیل حجاب حیات یا هر عذر دیگری ، ارزش افزوده زندگی این افراد را در مقابل چشم جامعه قرار نمی دهیم یا به سستی از کنارش عبور می کنیم. دوست و دشمن باید بدانند که زندگی یک عالم فرزانه مانند ، در موضع گیری های سیاسی _ به معنای حداقلی و جناحی اش_ خلاصه نمی شود. چقدر زشت و زننده است که یک جوان دور از آبادی و بی بهره از نَفَس و کلام مرحوم آقای مصباح، تمامی عمر هشتاد و چند ساله او را با حمایت از یک جبهه سیاسی مساوی کند و کینه های جناحی خود را بر تشخیص تکلیفی که از جانب یک صورت گرفته است غلبه بدهد و حتی این قدر متوجه نباشد که فهم تکلیف برای کسی که زندگی و جوانی اش را نه در پهنای باند مجازی بلکه در خط به خط کلمات آیه و روایت هزینه کرده است به مراتب آسان تر و البته ارزشمند تر است از فردی که تنها با غلیان احساس و هیجان تکلیفی را برای خودش تشخیص داده است. اگر یک عالم فرهیخته در حد و اندازه آیت الله مصباح هیچ کار دیگری جز تشخیص تکلیف و حمایت از یک فرد یا جریان انجام نداده باشد،باز نمی توان این را با کنش یک آدم عادی مقایسه کرد. بگذریم... جفای بزرگ در حق محمد تقی مصباح یزدی رضوان الله علیه آن است که کمتر کسی بداند لذت نشستن پای درس اخلاق او که در عین شیوایی بیان، حاوی پرمغزترین آموزه های بود هرگز از یاد نمی رود و با یادآمدن محروم شدن از هر جلسه ای که از دست رفته است آهی از نهاد برمی خیزد. پیرمردی که با تحمل رنج پیری و عوارضش اما در نهایت فروتنی هرشب خود را به محل می رساند و بی توجه به آن که عدد مخاطبانش کم است یا زیاد،بهترین دریافت هایش از را ارائه می کرد. ما جفا کرده ایم و جفا می کنیم که از آنچه دیده ایم و شنیده ایم نمی نویسیم و اجازه می دهیم تا فتنه قلم نشر پیدا کند و چهره ای ناموزون از زندگی و زمانه اسلام شناسان حقیقی به جامعه تحویل داده شود. باید آنقدر صفحه کاغذ _ حقیقی و مجازی _ را از شرح حال حقیقی امثال آیت الله مصباح پر کنیم تا کسی به خودش اجازه ندهد که از روی جهالت یا با اشاره و هدایتِ ، نورانیت ظاهر و باطن عالمان دینی را به لایک های عاری از ارزش بفروشد و بعد از آن که وانمود می کند پشیمان است همچنان نیش بزند و چنین القا کند که من عذرخواهی کردم اما شما باور نکنید! در فتنه قلم باید چشم فتنه را کور کرد و از حدقه در آورد. جنگ و جهاد قلم به این است که اجازه ندهیم محصول زندگانی سراسر برکت عالمی مجاهد همچون علامه مصباح با قلم های مسموم و کینه محور و فحش مدار به تاراج برود. حالا وقت جنگیدن است برای خشکاندن جوهر قلم هایی که زهر ترشح می کنند و چهره های ماندگار را به ثمن بخس کم فروغ می سازند. متن کامل این یادداشت در : https://eitaa.com/MHSemati/2078
هدایت شده از نهضتِ روایت
🗒 چشم فتنه قلم را کور کنید، طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام در آستانه سالروز ارتحال فقیه مجاهد مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ اَلْفِتْنَةِ / من چشم فتنه را از حدقه در آوردم (کور کردم) / نهج البلاغه خطبه 93 این جمله حماسی و غرور انگیز درباره ماجرای و حوادث دوران خلافت حضرت امیر علیه السلام است. ما از کلمه فتنه ، حوادث میدانی و شورش و آشوب به ذهنمان می رسد ولی فتنه به معنای _ غبار آلود شدن و بهم ریختگی فضا_ می تواند با چرخش قلم رخ بدهد،حتی اگر نتیجه ای در کف میدان نداشته باشد. یعنی آن که آدم قداست مداد _ جوهر_ را فراموش می کند و حقد و کینه و جهالت و حماقت را یکسره در چند سطر خرج می کند و سفید را سیاه یا برعکس جلوه می دهد. فتنه قلم یعنی کسی که کمترین آشنایی با و و و ندارد،با سخیف ترین تعابیر،،،،صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام و مصداقی برجسته از بندگان صالح خدا را منفورترین افراد بنامد و حقد و کینه هایی در طراز اهل بدر و خیبر را با سرانگشت جهالتش انتشار بدهد. او و هرکسی که این چنین مسلکی دارد باید سزای آلوده ساختن قلم و از آن بالاتر مسموم کردن ذهن آدم ها را بدهد و برخورد شدید قضایی انتظاری نابجا نیست بلکه لازمه است و نمی تواند و نباید انتساب به شهید و شهادت یا همنشینی با مانع از اجرای قانون بشود. اما مهمتر از این ، وظیفه قلم به دستان متعهد است که فتنه قلم را با قلمی کردن جلوه های ناپیدا و ناشنیده از شخصیت های ارزشمند دینی جبران کنند. اشکال کار ما این است که در زمان زندگی دانشمندان و ، به دلیل حجاب حیات یا هر عذر دیگری ، ارزش افزوده زندگی این افراد را در مقابل چشم جامعه قرار نمی دهیم یا به سستی از کنارش عبور می کنیم. دوست و دشمن باید بدانند که زندگی یک عالم فرزانه مانند ، در موضع گیری های سیاسی _ به معنای حداقلی و جناحی اش_ خلاصه نمی شود. چقدر زشت و زننده است که یک جوان دور از آبادی و بی بهره از نَفَس و کلام مرحوم آقای مصباح، تمامی عمر هشتاد و چند ساله او را با حمایت از یک جبهه سیاسی مساوی کند و کینه های جناحی خود را بر تشخیص تکلیفی که از جانب یک صورت گرفته است غلبه بدهد و حتی این قدر متوجه نباشد که فهم تکلیف برای کسی که زندگی و جوانی اش را نه در پهنای باند مجازی بلکه در خط به خط کلمات آیه و روایت هزینه کرده است به مراتب آسان تر و البته ارزشمند تر است از فردی که تنها با غلیان احساس و هیجان تکلیفی را برای خودش تشخیص داده است. اگر یک عالم فرهیخته در حد و اندازه آیت الله مصباح هیچ کار دیگری جز تشخیص تکلیف و حمایت از یک فرد یا جریان انجام نداده باشد،باز نمی توان این را با کنش یک آدم عادی مقایسه کرد. بگذریم... جفای بزرگ در حق محمد تقی مصباح یزدی رضوان الله علیه آن است که کمتر کسی بداند لذت نشستن پای درس اخلاق او که در عین شیوایی بیان، حاوی پرمغزترین آموزه های بود هرگز از یاد نمی رود و با یادآمدن محروم شدن از هر جلسه ای که از دست رفته است آهی از نهاد برمی خیزد. پیرمردی که با تحمل رنج پیری و عوارضش اما در نهایت فروتنی هرشب خود را به محل می رساند و بی توجه به آن که عدد مخاطبانش کم است یا زیاد،بهترین دریافت هایش از را ارائه می کرد. ما جفا کرده ایم و جفا می کنیم که از آنچه دیده ایم و شنیده ایم نمی نویسیم و اجازه می دهیم تا فتنه قلم نشر پیدا کند و چهره ای ناموزون از زندگی و زمانه اسلام شناسان حقیقی به جامعه تحویل داده شود. باید آنقدر صفحه کاغذ _ حقیقی و مجازی _ را از شرح حال حقیقی امثال آیت الله مصباح پر کنیم تا کسی به خودش اجازه ندهد که از روی جهالت یا با اشاره و هدایتِ ، نورانیت ظاهر و باطن عالمان دینی را به لایک های عاری از ارزش بفروشد و بعد از آن که وانمود می کند پشیمان است همچنان نیش بزند و چنین القا کند که من عذرخواهی کردم اما شما باور نکنید! در فتنه قلم باید چشم فتنه را کور کرد و از حدقه در آورد. جنگ و جهاد قلم به این است که اجازه ندهیم محصول زندگانی سراسر برکت عالمی مجاهد همچون علامه مصباح با قلم های مسموم و کینه محور و فحش مدار به تاراج برود. حالا وقت جنگیدن است برای خشکاندن جوهر قلم هایی که زهر ترشح می کنند و چهره های ماندگار را به ثمن بخس کم فروغ می سازند. متن کامل این یادداشت در : https://eitaa.com/MHSemati/2078