eitaa logo
نهضت مازندران
1.5هزار دنبال‌کننده
66.3هزار عکس
5.4هزار ویدیو
133 فایل
نهضت ادامه دارد... اداره‌کل تبلیغات اسلامی مازندران؛ صفحه رسمی منبر| هیات| کتاب| مسجد| سینما| تلویزیون| مستند| پژوهش و افکارسنجی| آموزش و شتابدهی| رویدادهای اجتماعی| رسان دریافت اخبار و نظرات @nehzatemazand
مشاهده در ایتا
دانلود
بی تو دلمان خیر ندیده است بیا در لاک گناه خود خزیده است بیا هم بارش غصه هایمان بی حداست هم کارد به استخوان رسیده است بیا
🌺 زندگی رو به زوال است «کجایی آقا؟» «عاشقت» غرق ملال است کجایی آقا؟ چشم ها گشته «بهاری» ز فراق رویت «آخرین جمعه سال است کجایی آقا؟»
چشمان در سفید شد اما نیامدی امسال هم که عید شد اما نیامدی لبخندهای روی لب غنچه های یاس در غصه ناپدید شد اما نیامدی "پروانه سوخت ، شمع فرو ریخت " در دلم امّید ناامید شد اما نیامدی کِز کرده روی شاخه ی خشکی، بهار و گفت: "موی سرم سفید شد اما نیامدی" از این و آن شنیده زمستان نمی رود هر چه که او شنید شد اما نیامدی تا چند سال دوری و تا چند انتظار غم از غمت شهید شد اما نیامدی آغاز یک هزار و صد و اند سال هجر امسال هم که عید شد اما نیامدی
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت  مانند مرده ای متحرک شدم بیا بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت  می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت  بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم از خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت  تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم یک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت...  مولا شمار درد دلم بی نهایت است تعداد درد من به خدا از رقم گذشت حالا برای لحظه ای آرام می شوم ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت @tebyanmazand
جان به دیدار تو یک روز فدا خواهم کرد، تا دگر بر نکنم دیده به هر دیداری! 🌸 ✅ با ما همراه شوید... 🔴 کانال ایتا | تبیان مازندران https://eitaa.com/tebyanmazand
💢ترور پدر جوان ۲۸ ساله ▪️پدر، فقط ۲۸ سال سن داشت و در بستر بیماری سختی افتاده بود. اما این بیماری عادی نبود، بلکه تروری بود که از طریق مسمومیت توسط عوامل «معتمد» رخ داده بود. 🔻پدر، کاسه‌ی دارو که آب و مصطکی در آن ریخته شده بود را نزدیک دهان کرد، اما سم چنان اثر کرده بود که دست آنقدر لرزه داشت که پدر نتوانست آن را بنوشد. در این لحظه، پدر، سراغ پسر پنج ساله‌اش را گرفت. وقتی سراغ پسر رفتند دیدند در سجده نماز است...خبر دادند که بیاید 🔻افراد حاضران دیدند که کودکی پنج ساله با صورتی بسیار زیبا و همچون ماه نورانی که موی سرش به هم پیچیده و مجعد است و نزد پدر آمد، سلام کرد... 🔻همین که چشم پدر به فرزند خود افتاد، گریست و به او فرمود: ای خود، مرا آب بده، که من به سوی پروردگار خویش می‏روم. 🔻کودک، ظرف آب جوشانیده را با دستان خود به پدر خورانید و بعد به پدر کمک کرد برای نماز وضو‌ بگیرد 🔻پدر پس از نماز رو به فرزندش کرد و فرمود: «پسرم بشارت باد بر تو که تویی مهدی و حجّت خدا بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو 🔻تویی (م ح م د) بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب و پدر توست رسول‏خداص 🔻تویی خاتم ائمه طاهرین و نام تو همنام رسول خدا است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو ...» و علیه السلام، مظلومانه در همان هنگام در سحر جمعه به شهادت رسید. ✅ با ما همراه شوید... 🔴 کانال ایتا | تبیان مازندران @tebyanmazand