eitaa logo
نهضت شازند
522 دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
160 فایل
نهضت ادامه دارد... اداره تبلیغات اسلامی شهرستان شازند منبر| هیات| کتاب| مسجد| سینما| تلویزیون| مستند| پژوهش و افکارسنجی| آموزش و شتابدهی| رویدادهای اجتماعی| رسانه| @nehzatshazand
مشاهده در ایتا
دانلود
✾❀🌸🍃🌻🌺🌻🍃🌸❀✾ ‌                 *❁﷽❁* *✍جهل دشمن انسان* 🔹مردی به‌خاطر اینکه شب‌ها خواب به چشمش نمی‌آمد، تصمیم گرفت نزد یک رمال برود و از او کمک بخواهد. وقتی مرد رمال او را دید، به وی گفت که برای رهایی از این مشکل باید به یک غسالخانه برود و از غسال بخواهد که وی را روی تخت غسالخانه، غسل دهد. او تأکید کرد که فقط در این صورت است که مشکل مرد جوان حل می‌شود و وی پس از آن می‌تواند به راحتی بخوابد و خواب ببیند. 🔹این نسخه مرد رمال در ادامه ماجرای عجیب تری را رقم زد؛ چرا که مرد جوان تصمیم گرفت هر طوری شده به یک غسالخانه برود و دستوری را که رمال میانسال داده بود، عملی کند. او برای این کار نزد یکی از غسال‌های شهر رفت و ماجرا را با وی در میان گذاشت و از او کمک خواست. غسال که نسخه رمال را باور کرده بود قبول کرد که به مرد جوان کمک کند و برای غسل‌دادن مرد جوان با او قرار گذاشت. 🔹در روز قرار، مرد جوان راهی غسالخانه شد. آن روز، جسد مردی را که به‌علت بیماری جانش را از دست داده بود برای غسل و شست‌وشو به غسالخانه آورده بودند و مرد غسال سرگرم شست و شوی جنازه بود. وقتی مرد جوان رسید، غسال از او خواست که روی تخت غسالخانه دراز بکشد تا او را هم غسل دهد. 🔹وقتی همه‌‌چیز برای اجرای نسخه رمال آماده بود، غسال به طرف مرد جوان رفت تا او را شست و شو دهد اما مرد جوان از وی خواست برای شستن او از لیفی تازه استفاده کند، نه لیفی که با آن مردگان را می‌شوید. 🔹مرد غسال قبول کرد و برای آوردن لیف تازه، تخت غسالخانه را ترک کرد و در همین هنگام خانواده مردی که آن روز فوت شده و جنازه‌اش روی تخت غسالخانه بود، وارد آنجا شدند. آنها با دیدن 2جنازه روی تخت غسالخانه و غیبت مرد غسال تعجب کردند و یکی از آنها با صدای بلند پرسید: «پس غسال کو؟». 🔹در همین هنگام مرد جوان از روی تخت غسالخانه برخاست و گفت: «غسال رفته است تا لیف بیاورد». دیدن مردی که از روی تخت غسالخانه بلند شده و شروع به حرف‌زدن کرده بود، برای خانواده متوفی آنقدر ترسناک بود که یکی از آنها سکته کرد و پس از انتقال به بیمارستان جان باخت. 🔹یکی دیگر نیز چنان وحشت کرد که هنگام فرار، پایش لیز خورد و سرش با زمین برخورد کرد و دچار خونریزی مغزی شد و در نهایت در بیمارستان جان باخت. چه زیبا فرموده‌اند: *👈«صديق كل امرء عقله و عدوه جهله»،* *دوست هركس عقل او* *و دشمنش جهل و ناداني اوست.* 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 🌹اداره تبلیغات اسلامی شهرستان شازند 🌹 🌸@tablighatshazand🌸
19.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه اختصاصی استاد مسعود عالی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ اینستاگرام اداره تبلیغات شهرستان شازند 🌺https://www.instagram.com/nehzat_eslami_shazand🌺 اداره تبلیغات اسلامی شهرستان شازند 🌸@tablighatshazand🌸 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄