#مسابقه
#روایت_نو
#نجات
به روایت های برتر و کوتاه از دوازده جلسه دوره نجات هدایای نفیسی اهدا خواهد شد.
@nejatiiran
#مسابقه
#روایت_نو
#نجات
به روایت های برتر و کوتاه از دوازده جلسه دوره نجات هدایای نفیسی اهدا خواهد شد.
1_روایت اول:سرکارخانم دیانی
۲_روایت دوم: آقای خدری
۳_روایت سوم: سرکار خانم نیسیانی
۴_روایت چهارم: سرکار خانم مسیح
۵_روایت پنجم:سرکار خانم امیری
۶_روایت ششم:آقای وهابی
۷_روایت هفتم:سرکار خانم ربیعی
۸_روایت هشتم: سرکار خانم دکتر مجیدی
۹_روایت نهم: آقای عسگریانی
#روایت_یازدهم
سلام و عرض خدا قوت بابت زحمات شما در طول دوره ،صمیمانه بابت همه چیز سپاسگزارم
#روایت_نو
روزی که از طریق یه واسطه بهم اطلاع دادن که همچین دوره ای هست و از من خواستن که در دوره شرکت کنم فکر کردم دوره یکی دو جلسه ای باشه ولی تو مسیر متوجه شدم دوره سه ماهه هست ،با خودم گفتم بچه هام یه پنجشنبه تعطیل هستن و بخوام تنهاشون بگذارم گناه دارن ،بمونم خونه ومادرانه کنار بچه هام وقت بگذارم و به زندگیم برسم ،از اینجا که رفتم اعلام میکنم که نمیتونم دوره را شرکت کنم ،دو ساعت اول کلاس که شروع شد استاد اینقدر خشک ویک طرفه کلاس را اداره کردن که با خودم گفتم من که نمی فهمم اینا چی میگن خب اگه راست میگن یه فکر اساسی بکنن این کلاس چه فایده ای میتونه داشته باشه در ثانی منم به اندازه ای که سهم خودم میشه تو هرجمعی که وارد میشم سعی میکنم حداقل چهره به چهره برا فرزند آوری تبیین کنم همین قدر سهم منه و به نظرم کافیه وتصمیمم قطعی تر شد برا ادامه ندادن،تنهایی وغربت هم دلیل دیگری برای عدم حضورم تلقی میکردم ،ولی ساعت استراحت احساس تنهایی از بین رفت و سر صحبت باز شد دیگه احساس غربت نمیکردم ولی هفته آینده تصمیم داشتم دیگه نیام ،اماااا دو ساعت بعد نظرم کامل عوض شد والان چیزی که ارائه میشد کامل میفهمیدم یعنی دوست داشتم یاد بگیرم این برا همون تبیین چهره به چهره به کارم میاد ، تدریس استاد علوی یکی از انگیزه های من برای ادامه راه بود ولی قبل از اون صدایی در وجودم میگفت حضرت آقا گفتن هر کس برا بحث جمعیت قدمی برداره تو نماز شب دعاش میکنم ،منم دلم میخواست یه کاری تاثیر گذار کنم، به چشم رهبرم بیام، در کنار کارهای فرهنگی که انجام میدادم این مورد هم باید اولویت قرار میدادم تا آخرین جلسه ماندم هر چند به علت مشکلات شخصی بعضی جلسات را حضور نداشتم ولی اینقدر به کلاس دلبسته شده بودم که وقتی غایب بودم واقعا غبطه میخوردم ،
الان که دارم این متن را مینویسم به برکت خلوص نیتی که در دوره حس میکردم غیر از قلبی که تو سینه ام داره میتپه یه قلب کوچولو هم در وجودم داره میتپه و بابت وجودش خدا را شاکرم که برای بار سوم حس ارزشمند مادری را تجربه می کنم
ای کاااااش ۱۰ سال قبل همچین دوره ای شرکت میکردم تا امروز خانواده ی پر جمعیتی داشتم...
#روایت_یازدهم
سلام و عرض خدا قوت بابت زحمات شما در طول دوره ،صمیمانه بابت همه چیز سپاسگزارم
#روایت_نو
روزی که از طریق یه واسطه بهم اطلاع دادن که همچین دوره ای هست و از من خواستن که در دوره شرکت کنم فکر کردم دوره یکی دو جلسه ای باشه ولی تو مسیر متوجه شدم دوره سه ماهه هست ،با خودم گفتم بچه هام یه پنجشنبه تعطیل هستن و بخوام تنهاشون بگذارم گناه دارن ،بمونم خونه ومادرانه کنار بچه هام وقت بگذارم و به زندگیم برسم ،از اینجا که رفتم اعلام میکنم که نمیتونم دوره را شرکت کنم ،دو ساعت اول کلاس که شروع شد استاد اینقدر خشک ویک طرفه کلاس را اداره کردن که با خودم گفتم من که نمی فهمم اینا چی میگن خب اگه راست میگن یه فکر اساسی بکنن این کلاس چه فایده ای میتونه داشته باشه در ثانی منم به اندازه ای که سهم خودم میشه تو هرجمعی که وارد میشم سعی میکنم حداقل چهره به چهره برا فرزند آوری تبیین کنم همین قدر سهم منه و به نظرم کافیه وتصمیمم قطعی تر شد برا ادامه ندادن،تنهایی وغربت هم دلیل دیگری برای عدم حضورم تلقی میکردم ،ولی ساعت استراحت احساس تنهایی از بین رفت و سر صحبت باز شد دیگه احساس غربت نمیکردم ولی هفته آینده تصمیم داشتم دیگه نیام ،اماااا دو ساعت بعد نظرم کامل عوض شد والان چیزی که ارائه میشد کامل میفهمیدم یعنی دوست داشتم یاد بگیرم این برا همون تبیین چهره به چهره به کارم میاد ، تدریس استاد علوی یکی از انگیزه های من برای ادامه راه بود ولی قبل از اون صدایی در وجودم میگفت حضرت آقا گفتن هر کس برا بحث جمعیت قدمی برداره تو نماز شب دعاش میکنم ،منم دلم میخواست یه کاری تاثیر گذار کنم، به چشم رهبرم بیام، در کنار کارهای فرهنگی که انجام میدادم این مورد هم باید اولویت قرار میدادم تا آخرین جلسه ماندم هر چند به علت مشکلات شخصی بعضی جلسات را حضور نداشتم ولی اینقدر به کلاس دلبسته شده بودم که وقتی غایب بودم واقعا غبطه میخوردم ،
الان که دارم این متن را مینویسم به برکت خلوص نیتی که در دوره حس میکردم غیر از قلبی که تو سینه ام داره میتپه یه قلب کوچولو هم در وجودم داره میتپه و بابت وجودش خدا را شاکرم که برای بار سوم حس ارزشمند مادری را تجربه می کنم
ای کاااااش ۱۰ سال قبل همچین دوره ای شرکت میکردم تا امروز خانواده ی پر جمعیتی داشتم...
@nejatiiran
#مسابقه
#روایت_نو
#نجات
به روایت های برتر و کوتاه از دوره تربیت مدرس جمعیت و فرزند آوری هدایای نفیسی اهدا خواهد شد.
@nejatiiran
#مسابقه
#روایت_نو
#نجات
به روایت های برتر و کوتاه از دوره تربیت مدرس مقابله با اسقاط و سقط جنین هدایای نفیسی اهدا خواهد شد.
@rahaei1365
@nejatiiran