دیروز دو تا دختر بچه دیدم، یکیشون اسمش مبینا بود اون یکی هم نفهمیدم اسمش چیه ولی مبینا رفت پیشش بهش گفت که دختر خانوم با من دوست میشی؟! :")
حقیقتا دلم تنگ شد واسه اون زمانی که باهم اینجوری دوست میشدیم.
چشماش خیلی قشنگ بود، یه رنگ خاصی داشت سبز و عسلی قاطی بود زیاد نمیشد دقت کنم به چشاش متوسطانه😞