💚🍎تمرین جلسه ششم🍎💚
یک متن یا داستان را ابتدا به زبان محاوره و سپس به زبان نوشتاری معیار بنویسید.
‼️✏️ شکسته ننویسید...✏️‼️
بعضی ها فکر می کنند نوشتن✍ همان حرف زدن 🗣 مکتوب است❗️
👈 این بزرگ ترین اشتباهی ❌ است که می شود درمورد کارهای مکتوب 📝 انجام داد.
باید دقت کنید 👌 مطلب به صورت محاوره ای و شکسته نوشته نشود.🚫
به رغم آنچه فکر می شود، شکسته نویسی باعث ایجاد صمیمیت و نزدیکی نمی شود.
خيلي ها هم ساده نويسي را با محاوره نويسي اشتباه مي گيرند، براي اينکه، هم متن ساده و روان و تاثيرگذار باشد، هم به صورت شکسته نوشته نشود دو راه وجود دارد👇
✅ اول به هم ريختن ارکان جمله،
با پس و پيش کردن بجا و مناسب ارکان جمله مي توان لحن، زبان و تاکيد و آهنگ خاص ايجاد کرد که به ارتباط گيري با خواننده کمک بسياري مي کند.
✅ دوم به کار بردن بهترين کلمه و تعبير؛
مثلا اگر براي فوت کردن از عبارت «دار فاني را وداع گفت» استفاده کنيم، به يک فضاي رسمي نزديک مي شويم ولي با استفاده از فعل«تمام کرد» بدون شکسته نويسي به زبان محاوره نزديک مي شويم.
سخن آخر 🔰
✍ شکسته نويسي جز براي "نقل قول" نوعي مبتذل نويسي است؛
نوعي لمپنيسم ادبي که اتفاقا عده اي در حال تئوريزه کردن آن هستند.
شايد قوي ترين "نثر غير شکسته" را که پهلو به پهلوي محاوره مي زند بتوان در "جلال آل احمد" سراغ گرفت.📚
🍂🌸🍃تمرین جلسه هفتم🍂🌸🍃
یک یا چند پاراگراف از یکی از آثار جلال آل احمد را با رعایت علائم نگارشی
(دقیقا مانند آنچه در کتاب است)
روی یک برگه بنویسید و عکس آن را ارسال کنید. 📲
@Sepehr96
تمرین داستان کوتاه نویسی
https://www.google.com/amp/s/article.tebyan.net/Article/AmpShow/186022
اگر موبایل بودم، دوست نداشتم دم به دقیقه چشمت به من باشد.
اگر موبایل بودم شبها-زودتر از تو-خاموش میشدم.
اگر موبایل بودم، دوست داشتم گاهی اوقات توی خانه بمانم، و تو تنها بیرون بروی.
اگر موبایل بودم، وسط گفتوگوی تو با دیگران نمیپریدم.
اگر موبایل بودم، بیشتر اوقات بیصدا میماندم، حتی بدون لرزش.
اگر موبایل بودم، نمیگذاشتم هر وقت حوصلهات سر رفت یا از چیزی عصبانی شدی، سراغ من بیایی.
اگر موبایل بودم، بین کتابهایت قایم میشدم، تا به بهانۀ پیدا کردن من، حال کتابها را هم بپرسی.
اگر موبایل بودم، تمام برنامههای اضافه را از روی خودم پاک میکردم.
اگر موبایل بودم، وقتی به تمرکز نیاز داشتی، بیرون اتاق میماندم و مزاحمت نمیشدم.
اگر موبایل بودم، به حریم خصوصی دیگران احترام میگذاشتم به هر جایی سرک نمیکشیدم.
اگر موبایل بودم، از تو خواهش میکردم مرا با خودت توی دستشویی نبری.
اگر موبایل بودم، نمیگذاشتم وقتی با کسی چت میکنی، پیامهای دیگر را هم بخوانی.
اگر موبایل بودم، تمام کانالها و صفحات جک و جفنگ و اخبار را پاک میکردم.
اگر موبایل بودم، مجبورت میکردم بهجای مصرفکننده بودن، خودت هم عکسها و نوشتههای مفید و خوب خلق کنی.
اگر موبایل بودم، هنگ میکردم تا دست از سرم برداری.
📲برگرفته از سایت شاهین کلانتری
@Sepehr96
ما عاشق موبایل نیستیم...
ما وابسته و دلبستۀ احساساتی هستیم که با موبایل تجربه میکنیم.
اگر زمانی کافه و پارک و سینما، لوکشین گفتگوهای ما بودند، حالا صفحات چت به اندازۀ همان مکانها میتوانند مهیج و خاطرهساز باشند. اینکه به خیابان چشم بدوزی و انتظار آمدن کسی را داشته باشی، با انتظار آغاز یک گفتگوی آنلاین چندان تفاوتی ندارد.
پیامرسانهای اینترنتی بنا نیست بستر تمام افتوخیز روابط ما باشند، اما مانعی هم ندارد که نقش پررنگ آنها را به رسمیت بشناسیم و برای افزایش کیفیت تجربیات آنلاینمان تلاش کنیم.
اینکه رابطۀ ما با اینترنت از اندازه خارج میشود یا مدام دچار تشویش و سوءتفاهم میشویم، به خاطر نقص ما در معماری یک رابطه است.
از کلیشهها جدا شویم، اینترنت واقعیت زندگی ماست. زندگی مجازی و حقیقی در هم تنیده شده است.
طبعاً با ذهن و زبان نسبتاً غنی، چت فرصتی طلایی برای افزودن ظرافت بیشتر به یک رابطه و بروز احساسات عمیق است.
فضای چت حتی از نامهنگاریهای عاشقانه هم پویاتر است. میتوانیم با متن و صوت و عکس و صدها استیکر و ایموجی، رابطهای پویا بسازیم.
اما خوب چت کردن، مکمل عشق است.
تصور کن توی کافه نشستهای و گفتگو گل انداخته، اما وسط گفتگو مدام بلند شوی و به درودیوار و خیابان و میزهای دیگر نگاه کنی و باز برگردی سر میز، چند کلمه بگویی و بشنوی و بعد دوباره مثل مرغ سرکنده…
چت هم همین است، اگر وسط یک گفتگوی آنلاین، تا طرف مقابل دست به تایپ شود، پیامهای دیگر را جواب بدهی و به دهتا کانال و پیج دیگر هم سر بزنی؛ اصولاً نمیتوانی ظرافتهای احساسی موجود را درک کنی.
سطر به سطر و جمله به جملهای که توی چت ردوبدل میکنیم، میتوانند مثل خلال بادام و پودر نارگیل رابطۀ ما را تزئین کنند.
اما زیبایی چتهای ما به اکسیر تأمل نیاز دارد. چت کردن هم به شنونده بودن نیاز دارد، به قانون سادۀ: اول فکر کن، بعد جواب بده.
چه چیزی شگفتانگیزتر از اینکه در هر لحظه از روز که وجودت سرشار از عشق و تمناست بتوانی بنویسی:
دوستت دارم.
و همان لحظه برسد...
📲برگرفته از سایت شاهین کلانتری