eitaa logo
نویسنده شو✍
102 دنبال‌کننده
242 عکس
45 ویدیو
41 فایل
👣 گام های کوچک برای هدف های بزرگ 🎯 📞 ارتباط با ادمین @Sepehr96
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دست که به کوبه‌ی در بُردم، همه‌ی وجودم از حُجب و حیا به عرق نشست. پیش از آن که اُم‌سَلَمه، جویای کوبنده‌ی در شود، صدای گرمِ پیامبر بر گوشِ جانم نشست که فرمود: _ در را برایش باز کن ام سَلَمه‌. و بگو که داخل شود. او مردی است که خدا و رسولش تواَماً به او عشق می‌وَرزند. او، عاشق و معشوقِ خدا و پیامبر است. باز کن در را برای او. ام‌سلمه سوال کرد: _ پدر و مادرم به فدایت، تو که هنوز ندیده‌ای که کیست پشتِ در، و اینگونه از او تمجید می‌کنی؟ پیامبر فرمود: _ دست کم مگیر آن کس را که اکنون پشتِ این در ایستاده است. او برادرِ من است و پسرعموی من و محبوب‌ترین خلایق در نزد من.. این سخنان عطوفت‌آمیز و آن کلمات مهرانگیز، قاعدتاً می بایست از شرم و حیای من بکاهد و مرا درسخن گفتن با پیامبر، آسوده‌تر کند. اما چنین نکرد. هرچه من، بیشتر محبتِ رسول‌ خدا را نسبت به خویش دریافتم، بیشتر حیا کردم در بیان‌ِ آنچه از او می خواستم... سلام کردم و سرم را از سرِ حیا، به زیر انداختم. آن دانای ماضی و مستقبل به یقین می‌دانست که من به چه نیت و حاجتی امروز به خانه‌ی او درآمده‌ام‌، اما پرسید: _ انگار با کوله بارِ حاجتی آمده‌ای. کوله بارِ تقاضای خویش را، بر زمینِ اجابتِ من بگذار که هرحاجت تو در نزد من، بی‌چون و چرا برآورده است. گفتم: _ پدر و مادرم به فدایت، نیاز به گفتن نیست که تو نه پسر عمو، که پدر و مربی و مقتدای من بوده‌ای. خدا مرا به تو و با دست‌های تو هدایت کرد و از گمراهی و شرکی که خویشانِ من، بر آن بودند، رهایی بخشید. به خدا سوگند که تو پشت و پناهِ من در دنیا و آخرت، بوده و هستی. دوست دارم که خدا بیش از این، مرا به حضورِ تو پشتگرمی ببخشد. و از شدت حُجب، سر به زیر بردم و آرام ادامه دادم: _ من امروز به خواستگاریِ دختر گرانقدرت، فاطمه آمده‌ام‌. میانِ این خواهش و اجابت، چقدر فاصله است؟؟ چهره‌ی پیامبر، باز و بازتر شد و خنده‌ای شیرین بر لبانِ او، نشست: _ بشارت باد بر تو ای ابوالحسن که پیشِ پای تو، جبرئیل بر من فرود آمد و پیام آورد که خدا، پیوند شما را در آسمان‌ها منعقد کرده است. آنگاه از آمدنِ صرصائیل گفت و خطبه خواندنِ راهیل بر منبر عرش و رازهای دیگر... بعد از صحبتی، پیامبر فرمود: _ به مسجد برو و مردم را در این شادیِ آسمانی، سهیم کن. [ از زبانِ علی(ع) ] خداوند بر مقامِ تو نزد من، بیفزاید فاطمه جان که برترینِ زنانِ عالم بودی و به کمترین مایحتاج از زندگی، قناعت کردی. زیستن با کسی که به دنیا، جز با دیده‌ی غضب نمی‌نگرد، ساده نیست! حتما کسی چون فاطمه، باید باشد که زیستنی اینچنین سخت را بتواند. کشتی پهلوگرفته 🖊سید مهدی شجاعی @nevisandesho
سلام وقت شما اعضا محترم بخیر و پربرکت ان شاءالله🌹 یکی از اعضا محترم کانال درخواست دادند که پی دی اف کتاب‌های مفید رو در کانال قرار بدیم. هرکدوم از شما دوستان عزیز اگر پی دی اف کتاب دارید لطفا به آیدی بنده ارسال کنید تا با دیگر اعضا به اشتراک بزاریم. این هم به نوعی زکات علم هست‌.👌😊 موفق و موید باشید. 🆔 @Sepehr96
کتاب هنر رمان | ناصر ایرانی | طاقچه https://taaghche.com/book/22130/%D9%87%D9%86%D8%B1-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نویسنده شو✍
❓چگونه نویسنده شوم❓ بخش سی‌ ام زاویه دید 📐👁 در کتاب "زیر و بم داستان در تعریف زاویه دید" می‌خوان
❓چگونه نویسنده شوم❓ بخش سی و یکم نوشتن از نوشتن🖊📝 قلم روی کاغذ گذاشته‌اید و می‌خواهید چیزی بنویسید، اما حس می‌کنید مغزتان خشکیده، افکار پریشان در ذهنتان موج می‌زند اما هیچ چیز دندان‌گیری پیدا نمی‌کنید که ارزش نوشتن داشته باشد. خب، در چنین لحظاتی، نوشتن دربارۀ جریان نوشتن می‌تواند کار مناسبی باشد، حتی شاید اشتهای نوشتاری شما را تیزتر کند. نوشتن دربارۀ فرآیند نوشتن یا واکاوی انگیزه‌هایی که برای نوشتن داریم یکی از راه‌هایی‌ است که می‌تواند دست شما را گرم نگه دارد. به جای اینکه زل بزنید به دیوار یا در موبایلتان پرسه بزنید تا سوژه پیدا کنید، بنویسید که دوست دارید چه ایده‌ای به ذهنتان برسد، یا چرا ایده‌هایی که دارید نمی‌پسندید، مشکل آن‌ها چیست؟ مشکلات نوشتن را با نوشتن حل کنید. هر وقت حس کردید ایده‌ای برای نوشتن ندارید، خودِ نوشتن را به ایدۀ نوشتن تبدیل کنید. مثلاً می‌توانید داستان نویسنده‌ای را بنویسید که دچار انسداد ذهنی شده و در به در دنبال ایده است. @nevisandesho
اگر دوست داریم بنویسیم، چرا با نوشتن درباره نوشتن آغاز نکنیم. به گمانم با نوشتن درباره علاقه‌مان به نوشتن، نویسندگی برایمان جدی‌تر می‌شود. 👈یکی از بهترین راه‌های ریختن ترس از صفحه سفید کاغذ، نوشتن درباره فرآیند نوشتن است. به نظرم لازم نیست در ابتدای فراگیری مهارت نویسندگی با هدف‌گذاری‌های خیلی بزرگ مثل نوشتن رمان یا فیلمنامه بلند، نوشتن را به کاری سخت تبدیل کنیم. برای شروع و دست‌گرمی بهتر است درباره حس و حال خودمان نسبت به نوشتن بنویسیم. این نوع از نوشتن تمرینی مناسب و آموزنده به نظر می‌رسد. برای نوشتن درباره نوشتن بهتر است کتاب‌هایی را که درباره نوشتن و نویسندگی خلاق منتشر شده‌اند مطالعه کنیم. من مجموعه کتاب‌های جولیا کامرون را که مشهور ترین آن‌ها «راه هنرمند» است، پیشنهاد می‌کنم. این کتاب با ترجمه هنرمندانه گیتی خوشدل توسط نشر پیکان منتشر شده است.📚 شما درباره نوشتن چه چیزی می‌نویسید؟ به نظر شما یک نویسنده خوب باید چه مهارت‌هایی را بیاموزد❓ @nevisandesho
final_sample.pdf
12.8M
ده روز تا آغاز هفته‌ی نسخه‌ی پی‌دی‌اف سه کتاب کاربردی؛ ▫️کتاب ترگل (دلایل عقلی حجاب) پرشماره‌ترین کتاب حجاب در سال‌های اخیر. ▫️کتاب شاخه نبات راهکارهای کنترل شهوت و نگاه ▫️کتاب اینترنت پاک چگونه اینترنت را برای کودکان امن کنیم؟ 🔺با ارسال این فایل برای دیگران، در ثواب نشر آن شریک باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏«زی» را در بازار اندروید ببین: http://cafebazaar.ir/app/?id=com.mojmedia.zee&ref=share