هدایت شده از کانال خبری بهشهرنو
dfc48cb92827c5496287b24d1f3ac4fe.mp3
2.63M
📢اذان_انتظار
با صدای #روح_الله_کاظم_زاده 🕊
#نماز_اول_وقت🌹
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#یک_مسئله
‼️اقسام تقلید
🔷تقلید از یک نظر بر دو قسم است:
1⃣ ابتدایی: (یعنی تقلید کردن از مجتهد مرده بدون آن که قبلاً در زمان حیات وی از او تقلیدکرده باشد) که بنا به احتیاط(واجب) جایز نیست.
2⃣بقایی: (یعنی باقی بودن بر تقلید از مجتهد مردهیی که در زمان حیات وی از او تقلید کرده است) که در همهی مسایل حتی در مسایلی که تا کنون مکلف به آنها عمل نکرده جایز و مجزی است.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🍃🌸🍃
🕗 #ساعت_عاشقی
#زیارت_از_راه_دور😍
در سینه می تپد دل شیدای شیعیان
هر دم که آرزوی امام رضا کنند
در حسرت طواف تو ای آشیان قدس
مرغان شکسته پر، چه پرها که وا کنند
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
2_5456305459038258521.mp3
3.9M
🎙کتاب صوتی
#برای_زین_أب
📌 روایت زندگی شهید مدافع حرم
#محمد_بلباسی
✅قسمت پانزدهم : جاری مثل آب
راوی : علیرضا نوروزی _ دوست شهید
🔖هر شب راس ساعت ۲۰ یک فایل از این کتاب را خواهید شنید.
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🔊 خبر خبر😱
✅اینبار یه #دابسمش داریم😍🙊
🇮🇷🇮🇷به مناسب ۱۲ فروردین میتونید دابسمش سرود ملی رو در حد یک دقیقه اجرا کنید🎙
فیلم بگیرید🎥
و برامون بفرستید و تو مسابقه شرکت کنید😀🎁
➖➖➖➖➖➖➖
💫💫دابسمش ها رو به این ایدی بفرستید👇
@Z_Mo_9
➖➖➖➖➖➖➖
🔹 عجله کنید ،جا نمونید🏃♂🏃♂
🌼ایتا
https://eitaa.com/joinchat/957087781Cdb69489fb7
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#من_عامل_اصلی_مشاجرات
✨به این جملات دقت کنید!👇
⁉️چرا به #من سلام نکردی؟
⁉️چرا به #من احترام نگذاشتی؟
⁉️چرا برای #من هدیه نخریدی؟
⁉️چرا #من برایت مهم نیستم؟
⁉️چرا حق #من را نمیدهی؟
⁉️چرا برای #من غذا درست نکردی؟
📌 در همه جملههای بالا کلمهی #من محوریت دارد.
🍃 این فرمول الهی را بدانیم اگر در زندگی به دنبال اثباتِ من نباشیم و توقعات منفعت طلبانهی من را حذف کنیم اکثر مشاجرات و بگومگوهای زن و شوهری حذف خواهد شد.
🍃 هرقدر در حذف من موفق شوید در کسب آرامش، محبوب شدن و لذت بردن از زندگی پیشروی خواهید کرد.
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
کانال خبری بهشهرنو
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف @kheymegahevel #قسمت_صد_و_چهل_و_سه درب ماشین و بستم فورا رفتم سمت پار
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف
@kheymegahevelayat
#قسمت_صد_و_چهل_و_چهار
وقتی چندبار پیام دادم و زنگ زدم به خانومم، اما دیدم جواب نمیده، مجددا براش نوشتم:
«خب جواب بده تا برات توضیح بدم. تو که قبلا بیشتر مراعات میکردی.»
این بار جواب پیامم و داد... نوشت:
«مراعات کردم که زندگیم اینه دیگه. تهران هم که هستی هفته ای 2بار به زور میای خونه که هیچ، حالا جواب تلفنمم نده! باشه عیبی نداره، منم خدایی دارم محسن خان!»
نوشتم:
«خیلی دوست دارم. حالا بزنگم.»
نوشت:
«نه دستم بند شده به کاری! برای همین نمیتونم جواب بدم.»
نوشتم:
«حالا قهر نکن چاخان جان! چطور دستت بند هست پیام میدی، اما صحبت نمیتونی کنی؟! جواب بده تا سلول های خاکستری مغزم به هم نریخت.»
چندثانیه گذشت خودش زنگ زد، جواب دادم:
+سلام زندگی، خوبی؟
آروم جواب داد گفت:
_علیک سلام. حالا پشت تلفن به من میگی عمه. به وقتش یک عمه ای بهت نشون بدم محسن، سه تا عمه و شوهرعمه از کنار گوشش بزنه بیرون !
+اوه شِت !
خندید گفت:
_مسخره.
گفتم:
+بابت دیشب دلخوری؟
گفت:
_هرچی بود تموم شد. فراموشش کنیم بهتره. منم ازت عذر میخوام اگر این روزا بد خُلقی میکنم. واقعا حالم خوب نیست.
+نه بابا. این چه حرفیه. منم دلم گاهی برای غر زدنات تنگ میشه! اصلا تو که غر نزنی زندگی بی معناست!
_واقعا دیکتاتوری محسن. روز اول که اومدی خواستگاریم، مادرت من و کنار خودش نشوند بهم گفت که مادر جان این پسر من همه جوره خوبه، چشم و دل پاکه. نمازش و میخونه. اهل خدا پیغمبره، مال حروم نمیخوره! زندگی کسی رو هم بلد نیست خراب کنه! بعد بهم گفته بود الکی هم تعریف نمیکنم که فردا پس فردا مدیونت بشم. اما فقط یه بدی داره، اونم اینه که بیش از حد دیکتاتور هست وَ زورگو. بخدا فکر میکردم بعد از ازدواج درست میشی یا حداقل بهتر میشی ! اما درست نشدی که هیچ، بدتر هم شدی.
خندیدم گفتم:
+الهی من قربون مادرم برم که انقدر صادقانه زد برجک پسرش و منفجر کرد.
_حالا بهم میگی کجا بودی؟
+نه.
_عه محسن! بگو دیگه.
+میام خونه یه کوچولو برات تعریف میکنم.
_تا کی میرسی؟
+یک ساعت دیگه خونه ام.
_باشه. پس من میرم به خودم برسم.
+برو... راستی یه چیزی رو تا یادم نرفت همین حالا بهت بگم. ممکنه امشب مجددا برگردم بیام سرکار. الانم قطع کن حاج کاظم داره به گوشی کاریم زنگ میزنه.
_باشه.. پس بیا خونه صحبت میکنیم. خداحافظ.
گوشی شخصیم و فوری قطع کردم بعدش خاموش کردم گذاشتم داخل کشو، گوشی کاریم و گرفتم جواب دادم:
+سلام و درود خدا بر ارواح طیبه شهدای زنده.
_سلام عاکف جان. خوبی بابا.
+خاک پاتم حاج کاظم. دستور بده. سراپا گوشم.
_دورو برت خالیه؟
+آره. چیزی شده؟
_زنگ زدم گوشی شخصیت دیدم مشغولی، گفتم زنگ بزنم خط کاریت تا اون و قطع کنی و زودتر به داد دلم برسی.
+چیزی شده حاجی؟ نگرانم کردی!
_از خط شخصیت بهم زنگ بزن!
+چشم.
قطع کردم و فورا گوشی شخصی رو گرفتم و روشن کردم زنگ زدم به حاجی..جواب که داد گفت:
_عاکف میخوام درمورد دخترم مریم باتو صحبت کنم. اون پسره بهزاد کجاست؟
+من خونه امن هستم. بهزاد هم اداره.
_دیشب نشستم با دخترم مریم صحبت کردم.
+به به. پس بسلامتی آبجی مریم پسندیده؟
_عاکف بابا، من خیلی استرس دارم.
+حاجی تورو خدا انقدر سخت نگیر. از تو بعیده این حرفا.
_تو نمیدونی دختر خونه بخت فرستادن چقدر سخته! اونم توی این دوره و زمونه که پسرا هر یک ساعت یه تصمیم تازه میگیرن.
+من میدونم. درکت میکنم حاجی جان. مثل اینکه یه خواهرم و خودم فرستادم خونه بخت.. بعدشم بهزاد پسر مومنی هست. اهل زندگیه. همکارمونه. میشناسیمش. من این و زیر نظر دارم. مشکل خاصی نداره.. بعد از چندماه زنگ زدی ایناروبگی واقعا؟
_نمیدونم چی بگم. خلاصه آمادش کن برای این هفته با خانوادش بیاد جلو. چندمرحله قبلا صحبت کردیم. اینبار بیان برای صحبت های نهایی و برای رفتن به گروه خون و عقد این مسائل !! مجبورم از دخترم دل بکنم !
+مخلصتم حاجی. فدای دلت بشم... الان به این پسره بگم فکرکنم از خوشحالی خودکشی میکنه.
_ان شاءالله که خیره. مواظب خودت باش. شب تونستی با خانومت بیا خونه ما. مریم یه کم استرس داره، فاطمه باهاش صحبت کنه بد نیست. برای مادرت هم سلام برسون. بگو حاج کاظم همچنان عین یه برادر بهش ارادت داره.
+خاک پاتم حاج کاظم.
_یاعلی مدد
فورا از گوشی شخصیم به بهزاد پیام دادم. براش نوشتم:
چطوری کله پاچه خور آینده !
پنج دقیقه بعد جواب داد:
آقا من نوکرتم میشه حال من و بد نکنی با اسم این غذا؟
نوشتم:
پدر زن آیندت بهم زنگ زد گفت برای این هفته پنجشنبه با خانوادت بری برای آخرین مرحله و تعیین زمان گروه خون و عقد و از این جیمبلک بازیا
بلافاصله زنگ زد اذیتش کردم جواب ندادم چپ و راست پیام میداد میگفت حاجی توروخدا جواب بده آخر جواب دادم. خندم گرفت گفتم:
+مومن چخبرته میخوای داماد بشی دیگه چرا حمله میکنی.
#در_کشتی_نجات
🔻 تصویرسازی نمادین از حضور #سپهبد_قاسم_سلیمانی در محضر امام حسین (علیهالسلام)
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#تحلیل_سیاسی
⁉️چرا آمریکا را حتما باید یک «پشه» از پا درآورد؟
🔹 تا جهانیان بدانند که ایالات متحده به عنوان قله و سمبل تمدن غرب نه تنها ابَرقدرت نبوده است، بلکه در حقیقت از هیچگونه «قدرتی» هم برخوردار نیست؛ آنچنان که حتی نمیتواند یک پشه را نیز از خود دور کند.
🔹حقیقت آن است که هر کس ولیّ و پشتیبان او خداوند نباشد، هیچ قدرتی را دارا نیست.
💥 اساسا حیات تمدن غرب و تجاوزات و تعدیهایی که در طول تاریخ به حقوق انسانها روا داشته، هیچیک ناشی از قدرت وی نبوده، بلکه علت اصلی آن عبارت است از 👈ضعف ملتها👉.
🔹پروردگار اجازه داد تا آمریکا در تمام این سالها به حیات شیطانی خود ادامه دهد تا به واسطهی آن، ما را با یکی از بزرگترین امتحانات تاریخ بشریت بیازماید.
🔹خدایمان میخواست ببیند که آیا بشر ندای «انا ربکم الاعلی» آمریکا را لبیک میگوید، یا آنکه حاضر نیست پروردگاری به جای الله برای خود برگزیند؟
🔹میخواست ببیند که آیا ما مسحور و مرعوب حیات و قدرت حبابی آمریکا میشویم، یا آنکه میتوانیم ضعف ذاتی نظام سرمایهداری را در ورای چهرهی آرایششدهاش ببینیم؟
🔹میخواست ببیند که آیا ما انسانها حاضریم در مقابل آمریکا با همدیگر متحد و متشکل شویم، یا آنکه با هر عربدهی او تسلیم شده و به یک تکه نانِ خشک و کپکزدهای که به سویمان پرت میکند قانع میشویم؟
🔹میخواست ببیند که آیا ما ولایت و اطاعت از بهترینِ بندگانش در عصر حاضر؛ یعنی خمینی و خامنهای را میپذیریم، یا به ولایت و اطاعت از بندگان کثیف شیطان؛ یعنی کارتر، ریگان، ...، اوباما و ترامپ گردن مینهیم؟
@heyat_razmanegan_behshar
950528-Panahian-Gomnam-TarikhTahlili-62-18k.mp3
8.41M
#تاریخ_تحلیلی_اسلام
جلسه شصت و دو
🔹 استاد پناهیان
🔺 تهران _ هیات شهدای گمنام
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar