eitaa logo
کانال خبری بهشهرنو
5.4هزار دنبال‌کننده
49.7هزار عکس
15.1هزار ویدیو
180 فایل
📌کانالی براساس سلیقه بهشهری ها 🔸️اخبار و اطلاعیه های ادارات، سازمان ها و هیات ها 🔸️آخرین اخبار شهر و روستاهای بهشهر 🔸️جاذبه ها و مناطق گردشگری بهشهر 🔸️آداب و رسوم بهشهری ها 🔸️صدای مردم بهشهر 🔻ارتباط با ادمین کانال @Mehdi_hoseyni63
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال خبری بهشهرنو
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف_سری_سوم @kheymegahevelayat #قسمت_صد_و_نود_و_یک بطری رو گرفتم، داخل م
@kheymegahevelayat این محدوده به وسعت ۱۰ کیلومترمربع هست که در محلهٔ کرخ واقع در مرکز شهر بغداد پایتخت عراق واقع شده‌. منطقه سبز جاییه که مراکز دولتی و ادارات مهم حکومت ائتلاف موقت عراق، سفارتخانه‌های آمریکا و انگلیس، وَ نیروهای چندملیتی باقی‌مونده درخاک عراق در اونجا قرار دارن که الان دیگه همچون سابق خبری از این مسائل نیست. دورتادور منطقه سبز بغداد دیوارهای بتنی بلند کشیده شده‌ و خودروهای زرهی با دقت ازش مراقبت می‌کنن. قبل از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، چیزی به نام منطقه سبز بغداد وجود نداشت. در اون زمان ساختمان ریاست‌جمهوری صدام حسین و مجموعه‌ای از کاخ‌های متعلق به خانوادش در این منطقه قرار داشت. بعد از تصرف بغداد توسط نیروهای آمریکایی، جی گارنر، سپهبد بازنشسته نیروی زمینی ایالات متحده که اولین فرماندار دست نشانده این کشور در عراق محسوب می‌شد، دفاتری رو در کاخ ریاست جمهوری صدام حسین ایجاد کرد. پس از مدتی نظامیان آمریکایی از کاخ ریاست جمهوری صدام خارج شدند و به دفتر جدید سفارت آمریکا در بغداد که حدود یک مایل با کاخ فاصله داشت نقل مکان کردند. مسئولیت کنترل کامل و حفظ امنیت منطقه بین‌المللی اون منطقه در بغداد تا تاریخ اول ژانویه سال ۲۰۰۹ میلادی به عهده نیروهای چند ملیتی بود اما بعد از اون به نیروهای امنیتی عراق واگذار شد. خب، وارد فاز جدیدی ازعملیات و رهگیری اطلاعاتی باید میشدیم. حدود یک ساعت بعد از دریافت ایمیل حاوی اون تصویر از عامل ایران درسفارت عربستان در بغداد، ایمیل دوم به دستم رسید. نوشت: «الضيوف قادمون، أسود أبيض أبيض أسود... *مهمان ها دارن میان. مشکی_سفید_سفید_مشکی.» شاید حدود 100 متر از سفارت فاصله داشتیم. نمیتونستیم زیاد نزدیک بشیم و توقف کنیم. اما به زور نگاه کردم و دیدم درب سفارت باز شد. خدا خدا میکردم همون چیزایی باشه که برام کد کرد. فوری به یاسر گفتم: «خُذ فيلمك معك... با موبایلت فیلم بگیر.» درب سفارت که باز شد یه پرادوی مشکی وَ کاملا شیشه دودی اومد بیرون. پشت سرش یه ماشین جیپ رانگلر شاسی‌بلند با رنگ سفید ولی کاملا شیشه دودی اومد و پشت سر اون یک رنجروور ولار سفید وَ کاملا شیشه دودی وَ پشت سر اون هم یک شاسی بلند ولوو XC40 مشکی و شیشه دودی اومدن بیرون. خب تشخیص اینکه در کدام خودرو باشند برای من غیر ممکن بوده. از جایی که من هیچ وقت در امور اطلاعاتی به کسی اطمینان نمیکنم، حتی حاج کاظم، چه برسه به عواملی که پول میگیرن و خبر میدن، برای همین مجبور شدم یاسرو پیاده کنم تا در همون موقعیت سفارت عربستان بمونه وَ خودم ماشین و گرفتم رفتم دنبال اون خودروهایی که احتمالا دکتر افشین عزتی و نسترن توسلی داخلش بودن. به یاسر گفتم: «کن حذرا ومعرفة ما إذا كانت السيارات التي كنا نبحث عنها تخرج..**خوب دقت کن ببین اون ماشین هایی که تا الان دنبالشون بودیم بعد از رفتن من بیرون میان یا نه.» یعنی همون خودروهایی که تا یک ساعت و خرده ای قبل افشین عزتی و نسترن داخلش بودند و ما تا سفارت عربستان به دنبالشون اومدیم. چون خودروهای قبل از ورود به سفارت با خودروهایی که بهمون از عواملمون خبر رسیده بود از لحاظ رنگ و نوع ماشین متفاوت بودند. من رفتم، اما تا یک محدوده ای تونستم برم. این ما بین خواستم از دوربینی که روی دکمه پیرهنم نصب بود استفاده کنم و فیلم بگیرم اما وقتی نگاه کردم دیدم دکمه روی پیرهن شکسته. دلیلش حمله اون سگ بود که با دهنش یقم و جر داده بود. اعصابم ریخت به هم که تنها ابزاری که اون لحظه با خودم داشتم شکسته. اصلا حواسم به یقه پیرهنم نبود. چون روش کاپشن پوشیده بودم و زیپش و بعد از حمله سگ در همون تاریکی دادم بالا. از یک جایی به بعد نیروهای عراقی که نزدیک دیوار بتنی منطقه جزیرة الخضراء یا همون منطقه سبز بودند با خودروهای زرهی جلوی من و گرفتند گفتند «این منطقه امن (امنیتی) هست و نمیتونی تردد کنی.» منم خودم و زدم به نفهمی که مثلا نمیدونستم و... ما در سفارت آمریکا واقع در بغداد یک نفر رو داشتیم که برامون کار میکرد اما بعد از پیش بینی ها در اتاق فکر و کمیته سه نفره در ایران  که این احتمال رو دادیم طبق بعضی شواهدوتحلیل ها، سوژه ها میرن عراق، تصمیم گرفتیم با اون ارتباط بگیریم که دیدیم تموم راه ها مسدود هست وَ اون یک ماه قبل از اربعین برای سفری کاری از طرف سفارت آمریکا رفته بوده به ازبکستان. برای همین ما نتونستیم با اون عامل آمریکایی در سفارت آمریکا دربغداد ارتباط بگیریم. باید با یک ایمیل جدید وَ کاملا محرمانه کد میکردم برای ایران، اما منصرف شدم. تعجب نکنید چون مجبور بودم. دلیلش و بعدا میفهمید. یعنی با این کارها داشتم با دست های خودم قبرم و میکندم. از منطقه سبز دور شدم چون دیگه نمیتونستم کاری کنم.