💠در مصطفی شدن مصطفی، مال حلال خیلی موثر بود. یک روز با بابای مصطفی داشتیم با هم می رفتیم. بعد از شهادتش بود. حاج آقا رحیم به شوخی به من گفت: مصطفی را تو شهیـد کردی. گفتم: چرا؟ گفت: دوره بلوغ مصطفی تحت تاثیر تو شکل گرفت. گفتم: حاج آقا آن نان حلالی که شما در کیسه داشتید مصطفی را شهید کرد.
💠 خیلی حاج رحیم ناراحت شد، ناراحت که نه امّا رفت توی فکر، سکوتی کرد و بعد به حرف آمد. خبر عجیبی از یک زاویه پنهان زندگی مصطفی به من داد. گفت: فلانی حالا که این موضوع را گفتی چیزی به تو بگویم که شاید هیچ کس نداند.
💠 بعد گفت: توی مینی بوس دوتا دخل داشتم. همدان یک شهر کوچک است، خیلی ها همدیگر را می شناسند. گفت: آن موقعی که من توی شهر کار می کردم یعنی مسافر جابجا می کردم، کرایه ها را توی دوتا دخل می ریختم.
💠 از آن آدمهایی که می شناختم آدم های چندان مقیدی نیستند، کرایه که می گرفتم جداگانه می گذاشتم توی یک دخل. کرایه آدم های متشرع را توی یک دخل دیگر می ریختم، دخل اولی را همیشه صدقه می دادم، دخل دوم را برای رزق خانه خرج می کردم.
🍃به نقل از دوست شهید
🌹دانشمند هستهای، شهید مصطفی احمدی روشن
🌹 #یاد_شهدا_باصلوات
#امام_زمان
#جمعه
@ya_aba_saleh_al_mahdi
🔰 وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید :
✳ به مردم بگویید امام زمان پشتوانهی این انقلاب است.
🔻 بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که بهطرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم. داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود.
در وصیتنامه نوشته بود:
من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم...
پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند.
اهل بیت، شهدا را دعوت میکنند...
پدر و مادر عزیزم! من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم.
جنازهام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه میماند.
بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود. و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، #امام_خمینی در بین شما نیست.
این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما میگویم.
به مردم دلداری بدهید.
به آنها روحیه بدهید و بگویید که #امام_زمان (عج) پشتوانهی این انقلاب است.
بگویید که ما فردا شما را شفاعت میکنیم.
بگویید که ما را فراموش نکنند.
🔸 بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم.
دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است.
👤 راوی: #سردار_حسین_کاجی
📚 برگرفته از کتاب #خاطرات_ماندگار
📖 ص١٩٢ تا۱۹۵
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم