هدایت شده از گیــلار | آرایشی مراقبتی 🌿
🔵باورتون میشه⁉️این داستان واقعی
ازدواج سردارشـــهیـــدمون هست😍
بگو ببینم کس دیگه ای رو #دوستداری؟!
ـ وای..نه..نه بخدا😓من کسیودوست ندارم😢
خندش گرفت و آهسته گفتم
من هیچ کسو #دوست ندارم.فقط.... فقط ازشما #خجالت می کشم.»
جان حاج آقات جوابممو بده. دوستم داری؟!
آهسته جواب دادم: #بله😰
انگار #منتظر همین یک کلمه بود.😍
شروع کردبه #اظهارعلاقه_کردن و...🙈🤗
☘برگزیده های #رمان مذهبی
#قلمی_پاک از #عاشقانه_ی_شهدا❣
http://eitaa.com/joinchat/2125529114Cdc33bb954c
دست خودم نبود.. از خوشحالی داشتم بال در میاوردم.. بلاخره پسری که کلی تو رویا هام تصورش کرده بودم، داشتیم تو خونه خان به هم میرسیدیم 😅
خطبه عقد تموم نشه از هیجان بالا بله رو دادم و دل تو دلم نبود ک یه دل سیر نگاهش کنم..
چادرم رو زدم کنار.. انگار دنیا رو سرم خراب شد.. عه این که پسر خان نیست؟!خود خانه یعنی من با یه پیرمرد 60 ساله که همسن پدرمه باید ازدواج کنم!! 😳
ماااااماااااااااااان.. 👇
https://eitaa.com/joinchat/370737215Cede3955f4b
#خانزاده #قلمی_پاک #آنلاین
طوری که فقط خودم بشنوم گفت
ممنون که اعتماد کردی زن دوم بشی خوشبختت می کنم
خوشبخت کنه ماتم برد تمام غمای دنیا یهو به قلبم اومدن یعنی چی زن دوم؟؟؟؟
خدایا این مرد یه زن دیگه داره اومده سراغ من و منه احمق ندیده و نشناخته و اعتمادی که به پدر و مادرم کردم باعث این ازدواج شدم چه اشتباهی کردم زندگیم را خراب کردن و حالا جشن گرفتند رسم مسخره گذاشتم در دهان هم را اجرا کردیم خان ارام انگشتم را گاز گرفت شاید قبلا از این رسم خوشم می امد اما حالا یک رسم زننده و بی خود بود
نوبت حلقه در دست هم کردن شد عذاب زیادی بود حلقه در دست مردی کنی که علاقه ای بهش نداری این حلقه شبیه حلقه بردگیه برای من خان با ظرافت تمام دستانم را میگیرد دستم از ناراحتی میلرزد و او حتما در دلش میگذارد پای نجابتم .....
https://eitaa.com/joinchat/370737215Cede3955f4b
#خانزاده #قلمی_پاک #آنلاین