eitaa logo
نظام اندیشه - استاد صالحی
268 دنبال‌کننده
131 عکس
20 ویدیو
33 فایل
﷽🔸انسان شناسی قرآنی (نظام اندیشه اسلامی) برای حوزه های علوم اسلامی دانشگاهیان 🔸 استاد صالحی @msalehi کانال استاد @Salehy 🔸حقیقت قرآن جمال امام 📌 eitaa.com/nezam_andishe/598 🔉نظام ۱ با تگ #نظام_اندیشه_1 🔉نظام ۲ با تگ #صوت_نظام_اندیشه_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
007- نظام اندیشه ١ - ورودی بهمن ٩٨ .mp3
25.28M
جلسه ۷ - سه شنبه ٢۳ اردیبهشت ۹۹👆 - نفخه روح همان تعلیم اسماء - احاطه علم حضوری آدم بر تمام صحنه‌های تجلیات اسماءالله و عوالم وجودی - حضور کامل و تمام آدم، بر حقیقت تمام اسماءالله - علت سجده ملائک در امتیاز علمی و احاطه‌ی وجودیِ روح آدم بر آنها - روح آدم تجلی اسم اعظم - نزول ملائکه با روح - صعود ملائکه با روح
بسم الله اثر در شب‌ها و روزهای قدر ١٠٠ مرتبه ، الان بخوانیم، بعد نماز دستور سلوکی روایت امام صادق و امام کاظم (علیهما السلام) توصیه ملاحسینقلی همدانی به شاگردشان میرزاجوادآقا ملکی تبریزی 🔸 🔸در شب‌های قدر، خدا به شما چنان قدر وجودی دهد که خود را از تمام عوالم مثالی متصل (انعکاس عالم ناسوت) و مثالی منفصل (انعکاس عالم ملکوت) به عالم عقل (انعکاس عالم جبروت) و از آن به «عالم روح» برسانید (تنزل الملائکة والروح / تعرج الملائکة و الروح). و در عالم روح ساحت رضای حق را بیابید، و درک روحانی شما، ابقای هر لحظه وجودتان بحق، و درک ذکر قلبتان در وجد حق باشد. 🔸سیر به عوالم مافوق روح، در عوالم سِرّ و خفی و اخفی، دیگر به قدم عبد نیست، و از عالم روح به بعد فقط جذبه امر الهی است و به قدم رب و تصرف حق. و عبدی که در ، وارد بر «قلب امام زمان» و درک «حیات و روح محمدی» بشود، در مدار جذبات الهی در روح حجت الهی قرار می‌گیرد و با روح او بالا می‌رود. 🔸الان وقت «اذان عصر» است. در جمعه ای که «روز قدر» است، بعد از نماز عصر، از پرواز با خواندن ، بهره‌مند شویم، برای انس با در وجود (ارواحنا فداه). 🔸 🔸مرحوم میرزا حسینقلی همدانی در جواب مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، که پرسیده بود «کدام عمل جوارحی را دارای شدیدترین اثر بر قلب، تجربه کرده اید؟» مرحوم ملاحسینقلی می‌فرمایند: "۱.صد مرتبه قرائت در شب جمعه، ۲.صد مرتبه سوره قدر در (بعد نماز عصر). ۳. یکبار در هر روز یا شب داشتن، سجده طویل حدود یک ساعته، یا ۴۵ دقیقه ای، که در آن را بخوانند: «لا اله إلا انت سبحانک إنی کنت من الظالمین»" بعد مرحوم میرزا جواد آقا از استادشان میرزا حسینقلی همدانی (رضوان الله تعالی علیهما) نقل می کند که ایشان فرمودند: "هیچ عملی از اعمال مستحبه را ندیدم که به اندازه این سه عمل تاثیر در قلب داشته باشد." (کتاب مشکاة العارفین (حول شخصیة العارف الکامل المیرزا جواد الملکی التبریزی)، عبدالرحمن حاتم، ص١١٧ و ۱۱۸، چاپ دارالهادی بیروت) 🔸 🔸وقتی که مرحوم میرزا حسینقلی همدانی می فرمایند در اعمال جوارحی چیزی بالاتر از این سه تا پیدا نکردم، چون روایتی از موسی بن جعفر صلوات الله و سلامه علیه است که میفرمایند: "إِنَّ لِلَّهِ یوْمَ الْجُمُعَةِ أَلْفَ نَفْحَةٍ مِنْ رَحْمَتِهِ یعْطِی کلَّ عَبْدٍ مِنْهَا مَا یشاء" نسیم هایی در عصر جمعه می‌وزد؛ نسیم هایی از رحمت الهی که هزار رحمت است. هزار نسیم رحمت است. کی؟ در عصر جمعه. "یعْطِی کلَّ عَبْدٍ مِنْهَا مَا یشاء" خدا از این هزار نسیم رحمت، هر مقدار که بخواهد به بندگان خودش می دهد. به یکی کم می دهد، به یکی زیادتر می دهد. اما "فَمَنْ قَرَأَ « إِنّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ اَلْقَدْرِ » بَعْدَ اَلْعَصْرِ یوْمَ اَلْجُمُعَةِ مِائَةَ مَرَّةٍ" پس هر کس سوره قدر را عصر جمعه صد مرتبه بخواند، "وَهَبَ اَللَّهُ لَهُ تِلْک اَلْأَلْفَ وَ مِثْلَهَا" خدا تمام این هزار رحمت را به آن بنده خود می دهد و همین طور مثل آن را چند برابر. یعنی با صد تا سوره "انا انزلناه" انسان می تواند هزار رحمت الهی در عصر جمعه و بلکه چند برابر آن را جذب کند. (بحارالأنوار ج٨٧ ص٩۴) 🔸 🔸حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: " لَوْ قَرَأَ رَجُلٌ لَیْلَهَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ أَلْفَ مَرَّهٍ" کسی که در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان هزار مرتبه سوره قدر بخواند "لَأَصْبَحَ وَ هُوَ شَدِیدُ الْیَقِینِ" اگر چنین کرد، مسلما با حالتی که حالت یقینی هست صبح خواهد کرد "بِالاعْتِرَافِ بِمَا یَخُصُّ بِهِ فِینَا" با حالت یقین اعتراف می کند به آن چیزی که مخصوص ما اهل بیت است. یعنی راجع به امر ولایت هست. این یقین بر "بِما یَخْتَصُ فینا"، چه طور دریافت می شود؟ حضرت میفرمایند "وَ مَا ذَلِک إِلَّا لِشَی ءٍ عَاینَهُ فِی نَوْمِهِ" حضرت فرمودند: کسی که شب بیست و سوم، هزار مرتبه سوره قدر را بخواند، (البته باید بسترش هم فراهم باشد؛ یعنی باید آمادگی های روحی فراهم شده باشد، برای هر کسی اتفاق نمی افتد) چنین کسی، در خواب چیزی به او نشان می دهند که اثرش می شود "یقین بر حقیقت مختص بر ولایت ما". (بحارالأنوار ج٩۵ ص١۶۵) 🔻 آثار دیگری از سوره قدر را اینجا👇میتوانید بخوانید. 🌐 hawzah.net/fa/Discussion/View/70930/تأثیر-عملِ-جوارحی-مستحبی 🔸 @Salehy @Salehi786
کلاس نظام اندیشه اسلامی الان برقرار است
30- نظام اندیشه اسلامی ٢ - انسان شناسی قرآنی .mp3
36.48M
جلسه٣٠ - یکشنبه ٢۸ اردیبهشت ۹۹👆 🔸 🔊 - مباحث مربوط به (۲) - انسان کامل (خليفة الله / ظهور مطلق)، شاخص تمایز میان جریان حق (من حقیقی/بسوی روح نامحدود/ روی به ظهور نور خدا)، با جریان باطل (من موهوم/بسوی بدن ارضی محدود/ پشت به ظهور نور خدا) - خداوند متعال باطن همه مظاهر (یا باطناً فی ظهوره)، و کمال ظاهر از همه مظاهر (ظاهراً فی بطونه و مکنونه) - مَثَلِ رابطه خداوند متعال با مخلوقاتش، در دو مَثَل قرآنی: ١. رابطه نورِ پیدا کننده‌ی خلایق، با ظهور روشنایی نور در آنها (آیه ۳۵ الی ٣٧ نور) ۲. رابطه‌ی گوینده (متکلم) با نطق و کلامش که باطنش در کلمات ظهور می‌یابد (آیه ٢٣ ذاریات)
008- نظام اندیشه ۱ - ورودی بهمن ۹۸ .mp3
24.48M
جلسه ۸ - یکشنبه ٢۸ اردیبهشت ۹۹👆 - نفخه روح، بیان اجمالی، از همان تفصیلِ در تعلیم اسماء، و احاطه‌ی روح (اسم اعظم) بر تمام اسماء - چون توجه روح آدم از بالاترین مرتبه مخلوقات در احسن تقویم (بهترین قوام و بنیه وجودی)، تا پایین ترین مرتبه مخلوقات در أسفل السافلین خاک، کشیده شده است و سريان و جریان یافته است، همین موجب ارتباط با تمام مراتب مظاهرِ اسماء و استعداد مطلق و نامحدود در هستی (شامل تمام استعدادات موجودات) شده است - روح آدم آمد تا خاک را نور کند، و زمین بدن ارضی را به نور روح الهی روشن کند (أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها - الزمر ۶۹)، و اشراق و تابش نور خدا بر تمام هستی شود، و شعاع عشق الهی را در تمام مراتب هستی تا خاک برساند. -زمین وجود ما هم به نور امام روشن و اشراق می‌شود وقتی تابع محض امام و تحت شعاع نورش باشیم. - خلیفه الهی، پایش در زمین است و سرش فوق عرش و برون از یقه‌ی لباس خلق. - هر خليفه الهی (در مراتب خلافت تا اولیاء محمدیین علیهم السلام) آمده تا عالم ارض را به نور پروردگارش (که در روح خویش حاوی نور خداست) روشن کند، و خاک را تبدیل به نور کند، و به امر الهی، روح را به خاک برساند، و تحقق دمیده شدن روح بر خاک شود، تا جلوه‌ی حیات الهی و علم الهی و عشق الهی و تمام اسماء الهی را تا ظهور در زمین نمایان سازد، و زندگی زمینی را آسمانی نماید. - نزول ملائکه همراه با روح، برای خدمت به نفوس مستعده و رساندن کمالات به ایشان - صعود ملائکه همراه با روح، بهنگام شکوفایی اسماء الهی در نفوس کمال یافته
31- نظام اندیشه اسلامی ٢ - انسان شناسی قرآنی.mp3
31.47M
جلسه٣۱ - سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۹۹👆 🔸 🔊 - مباحث مربوط به (۳) - تمایز جبهه باطل از جبهه حق، با تمایز مدافعان «من موهوم» (جنبه سایگی / جریان بدن گرا)، از مدافعان «من حقیقی» (جنبه نوری / جریان روح گرا) - خداوند به عالم از چشم انسان نظر می‌کند، که👇 - مدافعان و موافقانِ «من حقیقی» انسان، «حلال و مایه سعادت و از طینت بهشتی، و مظاهر نعمت، و بسوی رحمت بهشتی» هستند - مخالفانِ من حقیقی، و مدافعان «من موهوم» انسان، «حرام و مایه شقاوت و از طینت جهنمی، و مظاهر نقمت، و بسوی عذاب جهنمی» هستند - فلذا انسان نه فقط موجب تمایز میان ملائکه و شیاطین است، بلکه تمایز در تمام نظام خلقت با قرار گرفتن شاخص انسان ایجاد شده است - ظرف انسان است که به افعال و اتفاقات و موجودات مرتبط با وی، رنگ رحمت یا عذاب میدهد.👇 - اگر انسان رنگ انس با خدا داشته باشد، همه چیز رنگ انس و دوستی و خیر و رحمت و نور و روشنی برای او می یابد. - اگر انسان رنگ بغض با خدا داشته باشد، همه چیز رنگ بغض و دشمنی و شر و عذاب و سایگی و تاریکی برای او می یابد. - یک آب از باران آسمان نازل میشود و در هر ظرفی به تناسب موقعیت آن ظرف جریان می یابد ( أنزل من السماءِ ماءً فسالت أودية بقدرها - الرعد ١٧ ). - این آب باران در استخری که پاک و تمیز باشد (یعنی در ظرف انسان پاک و خوب) آب گوارا و زیبا و حیات‌بخش در استخر بالا می آید. - همان آب باران در استخری که کثیف و لجن مال باشد (یعنی در ظرف انسان خبیث و بد) آب کثیف و زشت و متعفن و بدبو و مرداب در استخر بالا می آید.
009- نظام اندیشه ۱ - ورودی بهمن ٩٨ .mp3
28.9M
جلسه ۹ - سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۹۹👆 - جایگاه مقام روح در حقیقت اسم اعظم الهی - روح از سنخ امر ربّ نبی الله است (قل الروح من امر ربی). از همان امر ربّ انسان کامل، که منتهای همه مخلوقات دیگرست (الی ربک المنتهی / الی ربک الرجعی) - حقیقت روح، از سنخ امر الهی، و صاحب امر مطلق (امر همه‌ی مراتب همه اسماء الهی) - ملائکه هرکدام واجد یک امر مقید هستند، در یک اسم الهی که ظهور آنند - روح از امر خداست. و نفخه روح، همان صدور امر سجده بر ملائکه است. و القای مراتب روح به انبیاء الهی، همان صدور فرامین هدایت الهی به ایشان است. - مراتب تجلی روح، همان مراتب ٧٣ حرف اسم اعظم الهی است. دارای ۷۲ مرتبه ظهور خلقی، و ۱ مرتبه ای اعظم و اشرف، در ظهور امری و اسم متأثر و مختص ذات احدی خدای سبحان. - وحی روح و تجلی کامل حقیقت الروح بر پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله) و اوصیاء ایشان ائمه اطهار (علیهم السلام). ۷۲ مرتبه اش در ظهور خلقی ایشان، و ١ مرتبه مختص خدا در حقیقت نوری ایشان عند الله تعالی. - حضرت بقية الله (علیه السلام) ظهور فراگیر و حاکمیت کامل و تجلی تام مقام الروح را در تمام هستی، و نیز در شکوفایی کامل نظام انسانی، با ظهورشان محقق میفرمایند، و عیسی روح الله (علیه السلام) به ایشان اقتدا می‌کنند. حُسنِ یوسف، دم عیسی، ید بیضا داری/ آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری -الروح:وجه الله مطلق، خلیفه مطلق،ولی مطلق،اسم اعظم الهی،و امر مطلق الهی - الروح: وجه خاص خدای سبحان، در مواجهه با تمام اسماء وملائکه و انسان‌ها و مخلوقات الهی بررسی آیات قرآن، و مضامین ادعیه پیرامون واژه «روح»
معاد بازگشت به جدی ترین زندگی-3_150317153640.mp3
50.58M
🔸بحث جنبه سایگی را در این👆صوت گوش دهید (از دقیقه ۱۲:۴٠) 🔻صوت جلسه٣ از مرحله سوم از دوره معاد، که در تاریخ ٢٠ اسفند ٩۵ در تهران ارائه شده است. 🔸 🔸مرحله سوم دوره معاد شامل ۶ جلسه بوده که بحث «خود مجازی» (من موهوم) در آن مورد بحث بوده است👇 🌐 https://t.me/salehi786/933 🔸 کل دوره معاد شامل ۵ مرحله (در ٢٩ جلسه) ارائه شده است.
🔸نــور «سایه» ندارد ✅ انسانی که وجودش نور محض است (انسان کامل)، جنبه سایگی در نفسش ندارد (انانیت ندارد)، و جسم ارضی هم تابع حکم روح است، و ارض بدن به نور روحش اشراق و روشنی یافته و سایه ندارد. ✅ پیرامون پیامبر خاتم و عترتش (علیهم السلام) در روایات میفرماید: «لایَکُونُ لَهُ ظِلٌّ» / «لَا یَکُونُ لَهُ فَیْ ءٌ» / «لَمْ یَکُنْ لَهُ فَیْءٌ» / «لَمْ یَقَعْ ظِلُّهُ عَلَی الْأَرْضِ». و نه تنها سایه ای از آنها بر زمین نیست، بلکه اساساً زمین و عالم هستی به نور آنها روشن است: «أَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِکُم» (زیارت جامعه کبیره). ⭕️ قَالَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا (علیهما السلام) : الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِی ابْنُ سَیِّدَهِ الإِماءِ، ... فَإِذا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِهِ [بِنُورِ رَبِّها]، وَ وَضَعَ میزانَ العَدلِ بَیْنَ النّاسِ فَلایَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَدا، وَ هُوَ الَّذِی تُطوی لَهُ الأَرْضُ «وَ لایَکُونُ لَهُ ظِلٌّ» ...  [بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۱] 🔻قائم (علیه السلام)، چهارمین از فرزندان من، فرزند سرور کنیزان، ... آن گاه که خروج کند، زمین به نورش (نور پروردگارش) روشن گردد و در میان مردم میزان عدالت را برقرار کند و هیچ کس به دیگری ستم نکند. او کسی است که زمین برای او درهم پیچیده می شود و «سایه ای برای او نباشد»... 👌 روایات بیشتر👇 🌐 eitaa.com/salehi786/359 🔸 @Salehi786
بسم الله 🔸 نــور، «سایه» ندارد. 🌐 eitaa.com/salehi786/358 ✅ انسانی که وجودش نور محض است (انسان کامل)، جنبه سایگی در نفسش ندارد (انانیت ندارد)، و جسم ارضی هم تابع حکم روح است، و ارض بدن به نور روحش اشراق و روشنی یافته و سایه ندارد. ✅ پیرامون پیامبر خاتم و عترتش (علیهم السلام) در روایات میفرماید: «لایَکُونُ لَهُ ظِلٌّ» / «لَا یَکُونُ لَهُ فَیْ ءٌ» / «لَمْ یَکُنْ لَهُ فَیْءٌ» / «لَمْ یَقَعْ ظِلُّهُ عَلَی الْأَرْضِ». و نه تنها سایه ای از آنها بر زمین نیست، بلکه اساساً زمین و عالم هستی به نور آنها روشن است: «أَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِکُم» (زیارت جامعه کبیره). 🔸 ⭕ الخرائج و الجرائح، کَانَ لِکُلِّ عُضْوٍ مِنْ أَعْضَاءِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) مُعْجِزَةٌ، ... 💫 وَ مُعْجِزَةُ بَدَنِهِ أَنَّهُ «لَمْ یَقَعْ ظِلُّهُ عَلَی الْأَرْضِ» لِأَنَّهُ کَانَ نُوراً وَ لَا یَکُونُ مِنَ النُّورِ الظِّلُّ کَالسِّرَاجِ، وَ مُعْجِزَةُ ظَهْرِهِ خَتْمُ النُّبُوَّةِ کَانَ عَلَی کَتِفِهِ مَکْتُوباً : لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ [ بحارالانوار، ج١٧ ص٢٩٩] 🔻هر عضو از اعضای پیامبر (صلّی الله علیه و آله) معجزه ای داشت، ...💫 و معجزه بدنش این بود که «سایه اش بر زمین نمی افتاد» چرا که سراسر نور بود و نور مانند چراغ سایه ندارد. معجزه کمرش این بود که بر مهر نبوت بر [پشت] کتف ایشان نگاشته شده بود: «لا اله الا الله، محمد رسول الله». 🔸 ⭕  عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام، قَالَ: «کَانَ فِی رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ثَلاَثَةٌ لَمْ تَکُنْ فِی أَحَدٍ غَیْرِهِ: 💫 «لَمْ یَکُنْ لَهُ فَیْءٌ» ، وَ کَانَ لاَ یَمُرُّ فِی طَرِیقٍ فَیُمَرُّ فِیهِ بَعْدَ یَوْمَیْنِ أَوْ ثَلاَثَةٍ إِلاَّ عُرِفَ أَنَّهُ قَدْ مَرَّ فِیهِ ؛ لِطِیبِ عَرْفِهِ، وَ کَانَ لاَ یَمُرُّ بِحَجَرٍ وَ لاَ بِشَجَرٍ إِلاَّ سَجَدَ لَهُ». [ الکافی، مجلد۲،صفحه۴۴۴ ] 🔻از حضرت باقر (علیه السّلام) روایت شده که فرمودند: سه چیز در رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود که در کسی جز او نبود: 💫 «۱. ایشان سایه نداشت»، ۲. از راهی نمی گذشت جز این که هرکس پس از دو یا سه روز از آن جا می‌گذشت، می‌فهمید که ایشان از آن جا گذشته است. به خاطر عطر خوشش. ۳. و به سنگ و درختی نمی گذشت جز این که (او را قبله قرار داده) بسویش سجده می‌کردند. 🔸 ⭕ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: عَشْرُ خِصَالٍ مِنْ صِفَاتِ الْإِمَامِ الْعِصْمَةُ وَ النُّصُوصُ وَ أَنْ یَکُونَ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَاهُمْ لِلَّهِ وَ أَعْلَمَهُمْ بِکِتَابِ اللَّهِ وَ أَنْ یَکُونَ صَاحِبَ الْوَصِیَّةِ الظَّاهِرَةِ وَ یَکُونَ لَهُ الْمُعْجِزُ وَ الدَّلِیلُ وَ تَنَامُ عَیْنُهُ وَ لَا یَنَامُ قَلْبُهُ 💫 وَ «لَا یَکُونُ لَهُ فَیْ ءٌ» وَ یَرَی مِنْ خَلْفِهِ کَمَا یَرَی مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ.  [بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۴۰] 🔻 حضرت صادق علیه السّلام که فرمودند: ده خصلت از صفات امام است: ١. عصمت، ٢. نصوص، ٣. عالم ترین مردم باشد، ۴. پرهیزکارترین آن‌ها در برابر خداوند باشد، ۵. داناترین ایشان به کتاب خدا باشد، ۶. صاحب وصیت ظاهر (از پیامبر) باشد، ۷. دارای معجزه و دلیل باشد، ۸. چشمش می‌خوابد ولی قلبش بیدار است، ۹. امام سایه ندارد، ۱۰. از پشت سر می‌بیند چنان که از روبرو می‌بیند. 🔸 ⭕️قَالَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی الرِّضَا (علیهما السلام) : الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِی ابْنُ سَیِّدَهِ الإِماءِ، یُطَهِّرُ اللّه ُ بِهِ الأَرضَ مِنْ کُلِّ جَوْرٍ وَ یُقَدِّسُها مِنْ کُلِّ ظُلْمٍ، [وَ هُوَ ]الَّذی یَشُکُّ النَّاسُ فِی وِلادَتِه وَ هُوَ صاحِبُ الغَیْبَهِ قَبْلَ خُرُوجِهِ. فَإِذا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِهِ [بِنُورِ رَبِّها] وَ وَضَعَ میزانَ العَدلِ بَیْنَ النّاسِ فَلایَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَدا، وَ هُوَ الَّذِی تُطوی لَهُ الأَرْضُ 💫«وَ لایَکُونُ لَهُ ظِلٌّ»، وَ هُوَ الَّذِی یُنادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ یَسْمَعُهُ جَمیعُ أَهلِ الأَرْضِ بِالدُّعاءِ إِلَیهِ یَقُولُ: «أَلا إِنَّ حُجَّهَ اللّه ِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَیتِ اللّه ِ فَاتَّبِعُوا فَإِنَّ الحَقَّ مَعَهُ وَ فیهِ» وَ هُوَ قَوْلُ اللّه ِ عَزَّ و جَلَّ: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِنَ السَّماءِ آیهً فَظَلَّتْ أَعناقُهُم لَها خاضِعینَ».  [بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۱] 👇👇👇