شبههی عسگر و به معنای عقیم و همین میرساند امام یازدهم فرزندی نداشته!!
پاسخ
✍️ حجةالاسلام دکتر #قربانی_مقدم
🔹لقب امام یازدهم عسکری (با کاف) است نه عسگری.
عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت.
🔹خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیهالسلام، آن حضرت را در سال ۲۳۶ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند.
چون امام حسن عسکری علیهالسلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیهالسلام در محلهی عسکر، قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی میکردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیهالسلام است و آنها را عسکریین گفتهاند.
اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی علیهالسلام نیز عقیم میبود و از نعمت فرزند محروم تلقی میشد.
🔹از سوی دیگر، عسکر لفظی عربی است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد.
پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف).
در به وجود آمدن شایعهی عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری بهسزا داشتند وگرنه نه تنها روایات شیعه، بلکه گزارشهای تاریخی وجود فرزندی برای امام عسکری علیهالسلام را تایید میکند.
شیخ مفید که کتابش از اعتبار خاصی برخوردار است، مینویسد:
«امام بعد از امام حسن عسکری علیهالسّلام فرزندش بود که همنام و همکنیهی رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله بود و امام حسن علیهالسّلام، به جز او فرزندی نداشت؛ نه ظاهراً و نه باطناً.
مادر این فرزند کنیزی به نام نرجس بوده است.»
[ارشاد ص ۳۳۹]
کلینی در کافی مینویسد:
«فرزندی برای امام حسن عسکری علیهالسّلام به دنیا آمد و او را محمد نام نهادند.»
[ کافی ج ۱، ص ۲۶۴. ]
طبرسی در اعلامالوری همین قول را ذکر کرده است و مینویسد:
«فردی از امام حسن عسکری علیهالسّلام سؤال کرد:
آقای من!
آیا برای شما فرزندی هست؟
حضرت فرمود:
بله.
سؤال کرد:
اگر امری اتفاق بیفتد، در کجا از او میتوانم سؤال کنم؟
حضرت فرمود:
در مدینه.»
[احتجاج ص ۲۵۱.]
علامه مجلسی در بحارالانوار مینویسد:
«اینکه حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه برادری به نام موسی داشته باشد، این خبر غریب است.»
[بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۱۱۶.]
همچنین یک دلیل تاریخی هم وجود دارد که قول مشهور را تأیید میکند.
کلینی مینویسد:
«معتمد عباسی چون شنیده بود که از حضرت عسکری علیهالسّلام فرزندی باقی مانده، درصدد یافتن او برآمد و دستور داد عدّهای از قابلهها، زنان و کنیزان آن حضرت را معاینه نمایند و اگر آثار حمل در آنها مشاهده شد گزارش کنند.
نقل شده است که یکی از قابلهها به کنیزی شک کرد؛ از طرف خلیفه دستور داده شد که آن کنیز را در محلی تحت نظر قرار بدهند...
سرانجام چون اثری از حمل ظاهر نشد، آن کنیز آزاد گردید.»
[ کافی ج ۱، ص ۵۰۵.]
معتمد برای آنکه وانمود کند که از امام حسن عسکری علیهالسّلام، فرزندی باقی نمانده و شیعیان از وجود امام بعدی نومید گردند، دستور داد میراث آن حضرت میان مادر و برادر امام حسن عسکری علیهالسّلام تقسیم شود.
این تقسیم ارث دلالت بر این دارد که امام حسن عسکری علیه السّلام فرزند دیگری نداشتهاند و با توجه به اینکه خلیفه نتوانسته بود امام مهدی علیهالسّلام را پیدا کند، بنابراین دستور میدهد که ارث امام تقسیم شود.
علی بن عیسی اربلی می نویسد:
«شیعیان عقیده داشتند که از امام، فرزندی باقی مانده است که امامت را بر عهده دارد.[کشف الغمه، ج ۳، ص ۱۹۹]
زیرا تعدادی از آنان، فرزند خردسال امام را قبلاً دیده بودند.
شبکهی نظارت مردم بر دولت مردمی
http://eitaa.com/nezarate_mardom
هدایت شده از شبنم ــ شبکهی نظارت مردم بر دولت
شبههی عسگر و به معنای عقیم و همین میرساند امام یازدهم فرزندی نداشته!!
پاسخ
✍️ حجتالاسلام دکتر #قربانی_مقدم
🔹لقب امام یازدهم عسکری (با کاف) است نه عسگری.
عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت.
🔹خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیتهای فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیهالسلام، آن حضرت را در سال ۲۳۶ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند.
چون امام حسن عسکری علیهالسلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیهالسلام در محله عسکر، قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی میکردند و به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیه السلام است و آنها را عسکریین گفتهاند.
اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی علیه السلام نیز عقیم میبود و از نعمت فرزند محروم تلقی میشد.
🔹از سوی دیگر، عسکر لفظی عربی است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد.
پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف).
در به وجود آمدن شایعهی عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری بهسزا داشتند وگرنه نه تنها روایات شیعه، بلکه گزارشهای تاریخی وجود فرزندی برای امام عسکری علیهالسلام را تایید میکند.
شیخ مفید که کتابش از اعتبار خاصی برخوردار است، مینویسد:
"امام بعد از امام حسن عسکری علیهالسّلام فرزندش بود که همنام و همکنیه رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله بود و امام حسن علیهالسّلام، به جز او فرزندی نداشت نه ظاهراً و نه باطناً مادر این فرزند کنیزی به نام نرجس بوده است.[ارشاد ص ۳۳۹]
کلینی در کافی می نویسد:
فرزندی برای امام حسن عسکری علیهالسّلام به دنیا آمد و او را محمد نام نهادند[ کافی ج ۱، ص ۲۶۴. ]
طبرسی در اعلام الوری همین قول را ذکر کرده است و مینویسد:
فردی از امام حسن عسگری علیهالسّلام سؤال کرد:
آقای من!
آیا برای شما فرزندی هست؟
حضرت فرمود:
بله
سؤال کرد:
اگر امری اتفاق بیفتد، در کجا از او میتوانم سؤال کنم؟
حضرت فرمود:
در مدینه.[احتجاج ص ۲۵۱.]
علامه مجلسی در بحارالانوار می نویسد:
اینکه حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه برادری به نام موسی داشته باشد، این خبر غریب است.[بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۱۱۶.]
همچنین یک دلیل تاریخی هم وجود دارد که قول مشهور را تأیید میکند.
کلینی مینویسد:
معتمد عباسی چون شنیده بود که از حضرت عسکری علیهالسّلام فرزندی باقی مانده، درصدد یافتن او برآمد و دستور داد عدّه ای از قابله ها، زنان و کنیزان آن حضرت را معاینه نمایند و اگر آثار حمل در آنها مشاهده شد گزارش کنند.
نقل شده است که یکی از قابلهها به کنیزی شک کرد؛ از طرف خلیفه دستور داده شد که آن کنیز را در محلی تحت نظر قرار بدهند...
سرانجام چون اثری از حمل ظاهر نشد، آن کنیز آزاد گردید.[ کافی ج ۱، ص ۵۰۵.]
معتمد برای آنکه وانمود کند که از امام حسن عسکری علیه السّلام، فرزندی باقی نمانده و شیعیان از وجود امام بعدی نومید گردند، دستور داد میراث آن حضرت میان مادر و برادر امام حسن عسکری علیهالسّلام تقسیم شود:
این تقسیم ارث دلالت بر این دارد که امام حسن عسکری علیه السّلام فرزند دیگری نداشتهاند و با توجه به اینکه خلیفه نتوانسته بود امام مهدی علیهالسّلام را پیدا کند، بنابراین دستور میدهد که ارث امام تقسیم شود.
علی بن عیسی اربلی می نویسد:
شیعیان عقیده داشتند که از امام، فرزندی باقی مانده است که امامت را بر عهده دارد.[کشف الغمه، ج ۳، ص ۱۹۹]
زیرا تعدادی از آنان، فرزند خردسال امام را قبلاً دیده بودند.
شبکهی نظارت مردم بر دولت مردمی
http://eitaa.com/nezarate_mardom
جانباز صفین؛ دروغ یا اشتباه تاریخی؟
✍ حجةالاسلام دکتر #قربانی_مقدم
🟢 شاید بسیار شنیده باشید که از شمربن ذیالجوشن به عنوان جانباز صفین، فقیه، عابد و مفسر قرآن یاد میشود و به عنوان آینهی عبرت یا نماد عاقبت به خیر نشدن مطرح میشود، در حالیکه که واقعیت خلاف آن است!
شمر در جنگ صفین مجروح شد اما در سپاه معاویه بود (وقعة صفین ص ۲۶۸ و پیکار صفین ترجمههای پرویز اتابکی ص ۳۶۵) و از قضا جزو فرماندهان لشکر معاویه هم بود.
(الإختصاص، ص ۱۳۹ ـ ۱۳۸؛ بحارالأنوار، ج ۳۳، ص ۲۸۶).
عابد و مفسر قرآن بودنش نیز ادعای غلطی است که نه تنها هیچ گزارهی تاریخی، آن را تأیید نمیکند بلکه زهیر بن قین که در گذشته، هم مسلک شمر بود، وی را کسی میدانست که حتی ۲ آیهی قرآن هم بلد نیست!
(دمع السجوم ص ۱۲۴)
حتی او را فرزند کسی که ایستاده بول میکند خواند.
(کنایه از بیفرهنگی و پستی او ــ همان)
بله!
افراد زیادی هستند که سابقهی خوبی داشته و چه بسا مجاهد در راه خدا بوده یا اهل علم و عبادت بودهاند و به دلیل وساوس شیطانی یا پیروی از نفس اماره، عاقبت به خیر نشدهاند.
در قرآن کریم هم، سربسته به چنین افرادی اشاره شده.
(مانند بلعم باعورا در سوره اعراف آیهی ۱۷۶)
و امیرالمومنین هم زبیر را از این قبیل افراد شمردهاند.
(نهجالبلاغه حکمت ۴۵۳)
اما اولاً شمر از آنها نیست،
ثانیاً تاکید بیش از اندازه بر سابقهی معنوی افراد شروری مانند شمر، اگر هم عامدانه و مصداقی از دروغگویی نباشد، موجب بدبینی به مفاهیمی مانند جانبازی، علم، عبادت و مانند آن میشود.
به همین دلیل است که گاه دیده میشود که در فضای مجازی، به صورتهای مختلف ( کلیپ، متن و...) ادعا میشود که «امام حسین را نه عرق خورا کشتند، نه دختربازان، نه کافران.
امام حسین را مسلمونا و آخوندا و اهل نماز کشتند!!»
ادعایی کاملاً دروغ...
#محرم
شبنم ــ شبکهی نظارت مردم بر دولت
http://eitaa.com/nezarate_mardom