تفکر صحیح رمز هدایت
⚠️ ضد ضربه مراقب خودمان باشیم ⁉️ با همکاران مرد، در محیط کار چگونه رفتار کنیم؟ 🌸 یکی از دغدغههای ج
اگر متوجه نشد و بار دیگر شما را با اسم کوچک صدا زد، مستقیما و با احترام بگوئید که این کار را درست نمیدانید. خجالت را کنار بگذارید و از حریم شخصیتان دفاع کنید.
✋️ ما انسانها گاهی احتیاج به درد و دل کردن و صحبت با دیگران داریم. ولی همکاران مرد شما، مورد مناسبی برای درددل کردن و شنیدن مشکلات شخصی شما نیستند. بازگو کردن مشکلات شخصیتان فقط موجب ورود همکارمرد به حریم خصوصی شما میشود. حتی ممکن است در برخی موارد موجب ایجاد مزاحمت و سوءاستفاده از شما شود.
🗣 آقایان نیز مثل خانمها احتیاج به بازگو کردن مشکلات و درد و دل دارند و گاهی سردرد و دلشان درباره مشکلات زناشوییشان با همکاران خانم باز میشود. ما خانمها نیز به خاطر عاطفی بودن و حس مادرانه و خواهرانهای که داریم، ممکن است پای دردل همکاران آقا بنشینیم و فکر کنیم با این کار کمی به آنها کمک میکنیم؛ ولی این کار ما کمک خاصی به همکارمان نمیکند. بهتر است اگر در این موقعیت قرار گرفتید، به همکارتان بگوئید بهتر است به یک مشاور مراجعه کند یا با همکاران آقا که بهتر با روحیات مردانه آشنا هستند، صحبت کند. این صحبتها باعث صمیمت و گاها دخالت در امور خانگی افراد خواهد شد که گاهی تبعات خوبی ندارد.
✅ سعی کنید موقع صحبت کردن با آقایان، رسمی صحبت کنید. در توصیههای اسلامی تاکیدات زیادی به نوع صحبت کردن بین زن و مرد نامحرم شده است. این توصیهها برای مصون ماندن زنان و مردان از آسیبهای روحی و جسمی و روانی و داشتن زندگی سالم و راحت است.
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای وای از این سکانس 😔😔
شهدا زنده اند...این ماییم که جاموندیم از مسیر😭
@Bisimchimedia
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای مؤمن حقیقی بودن نماز و روزههای زیاد به تنهایی کافی نیست!
صحبتهای "مقام معظم رهبری" را از دست ندهید 👌
@BisimchiMedia
💠امام صادق (علیه السلام)
ثواب #صدقه در شب و روز جمعه هزار برابر است ...
آیت الله بهجت ؛
بلا با صدقه رفع میشود ، اگرچه محکم محکم شده باشد ...
هدایت شده از 💞همسرانه💞
❤️ نکاتی درمورد اخلاق همسرداری
👈 آقایون سعی کنند در منزل، کارهای شخصیتان را خودشان انجام داده و حتیالامکان به دیگران دستور ندهند.
🔹 با این کار اقتدار و ابهت خود را بیشتر کرده و باعث محبوبیت بیشتر شما میگردد.
👈 اقتدار و ابهت خود را در جای خود و بزنگاههای زندگی خرج کنید.
👌 و البته اگر شوهر و پدر خانه دستوری بدهد باید اقتدار و ابهت او را با اطاعت، حفظ نمود.
#همسرانه
↪️ @letaskonoelayha
🎥بایک #خروار درجه #بحرین راشوهر داد
این بدون درجه #چهل ساله نزاشته یک وجب ازخاک این کشورعزیزرا #اشغال کنن
تاج از الماس،طلا و سنگ های گران قیمت // ولی عمامه ای از پارچه ساده
تفاوت حکومت داری #شاه_ملعون را با #رهبرمعظم_انقلاب به زبان #ساده بشنوید
⛔افشاگری علیه"دشمنان داخلی"👇
@doshmandakheli
#حدیث_روز
🔰 امام سجاد علیه السلام:
🔸 تعجب می کنم از کسی که از غذای فاسد بخاطر ضررش دوری می کند، اما از گناه بخاطر زیان و ننگ آن پرهیز نمی کند.
(کشف الغمه، ص2107)
*ماموریت ویژه یکی ازمدافعان حرم برای شناسایی پیکرمطهر شهید_محسنحججی*
*بعد از شهادت این شهید بزرگوار تا مدتها ، پیکر مطهرش توی دست داعشی ها بود* . تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.
■ *بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند* و داعش هم *پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد* و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
*به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟"*
● می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.
اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.
قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف مقرداعش.
※※※※
توی دل دشمن بودیم.
یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.
■ *پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت:* "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"
میخکوب شدم از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! *این بدن اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
● بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.
داد زدم:
*پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش*؟!
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده."
دوباره فریاد زدم: *"کجای شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"*
داعشی به زبان آمد. گفت: " *تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام، و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!*"
هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."
اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: " *فقط همینجا."*
■ *نمی دانستم چه بکنم* . شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست فریب مان بدهد.
توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"*
گفتم:
*بی بی جان خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.*
■ *یهو چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن* . ناگهان فکری توی ذهنم آمد.
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!
بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.
از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم
فرداش حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب *DNA* مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم *بی بی حضرت_زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها اومد پیشم و *گفت: "پدر و همسر شهید حججی اومدهان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم* ."
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود.
پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی"
■ **نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم*
بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
*گفتم: "حاجآقا، پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش."*
*گفت: "قسمت میدم به بیبی که بگو."*
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام."
● *وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم* و گفتم: "حاجآقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام اربا اربا کرده ان."
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و *گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"*
*#نثار روح پاک شهدا صلوات
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از بیداری ملت
🔴تاجران مرگ
باراک اوباما از حزب دموکرات در سال ۲۰۰۹ با شعار تغییر به ریاست جمهوری آمریکا رسید و در همان سال اول برنده جایزه صلح نوبل شد.
وی هنگام دریافت این جایزه در نفی جنگ و جنگ افزار سخنرانی کرد!
اما آمارهای جهانی ثابت می کند که این ژست ها و لفاظی ها فقط در حد حرف و برای فریب مردم دنیا بوده است.
میزان صادرات سلاح و مهمات در دوره ۸ساله اوباما به ۲۷۸ میلیارد دلار رسید و رکورد فروش سلاح در تاریخ آمریکا شکسته شد.حتی بسیار بیشتر از ریگان و جرج بوش جمهوری خواه.
جالب است بدانید که ۱۱۵ میلیارد دلار از این مبلغ مربوط به فروش سلاح و مهمات به جلادان وحشی عربستان سعودی است.
این چهره واقعی دموکرات های منافق و دروغگو و صاحبان پنجه های چدنی زیر دستکش مخملی است که اصلاح طلبان و تدبیری ها برای مذاکره بازی با آن ها غش می کنند.
✍️"قاسم اکبری"
🔴 بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat