eitaa logo
تفکر صحیح رمز هدایت
62 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
5.4هزار ویدیو
83 فایل
برای پی بردن به حقیقت باید تفکر درست نمود .
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نجم الدین
🔸 فرقی که میان زمان و موقع تشریف فرمائی حضرت است این هست که تا الان یک حرف از 73 حرف برای ما یک چیزکی روشن شده است و وقتی حضرت می فرمایند که برای اوحدی، الان در تجلی هستند. 🔸 و آقا نیز در می فرمایند هر لحظه به لحظه در حضور ایشان هستیم. آنهایی که در نزد آن آقا هستند همین الان همۀ آن حروف اسم اعظم برای این آقایان روشن است، 🔸 چه اینکه آنها که دائم الحضور عند الحقّند، همین الان مُرده اند؛ همین الان اند؛ همین الان اند؛ همین الان اند؛ همین الان در و همین الان قیامتشان برپا شده و منتظر آینده نیستند، آنها که انتظاری ندارند! 🔸 چه کسی آینده است؟ من و شمای بیچاره!! چه کسی منتظر امام زمان است؟ من و شمای بیچاره!! 🔸 وقتی آن آقا تشریف آوردند آن 72 حرف اسم اعظم متجلّی می شود که یکی از آن 73 حرف از حق است و علمِ به ظهورِ حضرت بقیة الله سلام الله علیه، از اسماء مستأثرۀ حق است، 🔸 یک وقتی از حضور حضرت آقا سؤال کردیم آقاجان شما در این رسالۀ و فتق فرمودید زمین را آب فرامی گیرد، و 186 هزار سال بعد برنامه داده اند و طبق برنامة، کرۀ زمین را آب می گیرد، اگر آب زمین را گرفت و آقا امام زمان تشریف نیاوردند، آنگاه ظهور معنایش چیست؟ ایشان امامِ چه کسی باشند؟ ظاهرا که مردم زمین برداشته می شوند؟!! 🔸 فرمودند: این همه عوالمِ وجودی می خواهند، تمامِ موجودات امام می خواهند، تمام حیوانات امام می خواهند، تمام آسمان ها و تمام مُلک و ملکوت همه امام می خواهند، و ایشان امام آنهاست! و چه بسا این دوره، زمین را آب بگیرد و باز میلیون ها و شاید میلیاردها سال و هزاران و صدها هزار سال طول بکشد که هیچ نمی دانیم چقدر و چه مدتی است، شاید طول بکشد تا زمین دوباره شود و همینطور امام زمان باشند و باشند، و آن ظهوری که من و شما به فکرش هستیم محقّق نشود! 🔸 بیا به دنبال حضور دیگر برو که هر شب، حضور باشد. چرا به فکر هستی؟ 🔸 لذا باید با این دید به عالم نگاه کنیم تا حرف از عوامی در بیاید که هر روز کسی معرکه بگیرد که امام را می بینیم و ... !! آخر عزیز من، حالا به فرض امام زمان را دیدی، چه شد؟ که چی؟ که معرکه بگیری؟ و چرا این معرکه ها باید باشد؟ که الان در شهر خودمان هم از این معرکه ها شروع شده و هست و می کنند! چرا؟! این حضور، حضور عقلانی باشد، انتظار عقلانی باشد! 📔شرح دروس معرفت نفس 🌹پست9⃣5⃣ 🌿استاد صمدی آملی ◀️نجم الدین🔰🔰 @samad10001 http://eitaa.com/joinchat/616366083Cbe84eb6ec0
هدایت شده از سفیر
🚨 من صفر و هیچ هستم ، راحت باشید... 🔘 شیخ محمود عید ، مدیر مرکز اسلامی آرژانتین : 💠 ۵ سال پیش با گروه ۲۲ نفری از فارغ التحصیلان به محضر مقام معظم رهبری رفتیم و دو نفر از طلاب یکی از و دیگری از قرار بود سخنرانی کنند. بعد از طلبه ترکیه‌ای آن طلبه دیگر هنگام سخنرانی دچار شد و دستانش به شدت می لرزید. فرمودند : اگر به خاطر مناست. که من هستم شما راحت باشید. وقتی این سخن را شنیدیم ، همگی به افتادیم. بعد از مراسم به نوبت دست ایشان را بوسیدیم. در این میان یک طلبه به ایشان گفت: روز مرا دعا کنید. آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: اگر من باشم دعایتان می کنم و اگر شما اهل بهشت باشید، مرا دعا کنید. 📚 ماه در آینه ، ص ۱۵۳ 🆔 @sireh_agha
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟣راه دفع شیاطین و باطل کردن سحر و جادو 👤حجت الاسلام حسینی قمی ✍ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🍀داستان زیبای وفای به عهد☘ 🌹وآنان که امانتها و عهدخودرا رعایت می کنند(مومنون۸) 🖤حجاج بن‌یوسف در زمان خلافت عبدالملک مروان، والی عراق و ایران بود. او در قساوت قلب و سنگدلی در تاریخ، بی‌نظیر و یا کم‌نظیر است که با به حکومت رسیدن حجاج، شورش‌های مردمی بر علیه او آغاز گردید. 🌺ابوعبیده گوید: جمعی از مردم را که بر علیه حجاج شورش کرده بودنددستگیر کرده به نزد او آوردند. حجاج دستور داد همه را گردن زدند و تنها یک نفر باقی ماند که به علت فرارسیدن وقت نماز به «قتیبة بن مسلم» گفت: او را نگاهداری کن و فردا نزد من بیاور. 🌺قتیبه گوید: من بیرون رفتم و آن مرد را با خود بردم. در بین راه گفت: حاضری کار خیری انجام دهی؟ گفتم: چه کاری؟ گفت: امانت‌هایی از مردم نزد من وجود دارد و می‌دانم ارباب تو مرا خواهد کشت، 🌱آیا می‌توانی مرا آزاد کنی تا با نزدیکانم وداع کنم و امانت‌های مردم را به آن‌ها بازگردانم و درباره بدهکاری‌های خود وصیت نمایم و برگردم؟ من خدا را گواه می‌گیرم که فردا صبح بازگردم. 🌺قتیبه گوید: من از سخنان او تعجب کردم و به او خندیدم، امّا دوباره گفت: ای قتیبه! به خدا سوگند می‌روم و دوباره باز خواهم گشت و مدام اصرار کرد تا به او گفتم برو. 🌱 وقتی از چشمم دور شد، ناگهان به خود آمدم و با خود گفتم: چه بر سر خویش آوردم؟ پس از آن به نزد خانواده‌ام آمدم و آن‌ها را از ماجرا آگاه کردم و آنها هم به هراس افتادند و شبی سخت را با یکدیگر گذراندیم. ☀️صبح فرارسید. در همین اثنا شخصی در زد، درب را باز کردم، دیدم همان کسی است که او را آزاد کرده بودم. گفتم: بازگشتی؟ 🌹گفت: خدا را گواه خود قرار داده بودم. چگونه می‌توانستم باز نگردم؟ با یکدیگر به راه افتادیم تا به نزد حجاج رسیدم. همین که چشمش بر من افتاد گفت: اسیر دیروز کجاست؟ گفتم: بیرون است. او را حاضر کردم و ماجرای شب گذشته را برای حجاج بیان کردم. حجاج چند مرتبه به او نگاه کرد و سرانجام گفت: او را به تو بخشیدم. به همراه یکدیگر از نزد او بیرون آمدیم. آن‌گاه به او گفتم: هر جا که می‌خواهی برو! 🌹مرد سر به آسمان بلند کرد و خداوند را بخاطر لطف بیکرانش سپاس گفت و دانست که خداونداجر هیچ بنده ایی را زایل نمی کند 🌹امام صادق‌علیه السلام فرمود: ثَلاثَةٌ لا عُذْرَ لاَحَدٍ فیها: اَداءُ الاَمانَةِ اِلَی الْبِرِّ وَ الْفاجِرِ، وَالْوَفاءُ لِلْبِرِّ وَ الْفاجِرِ وَ بِرُّالْوالِدَینِ بِرَّینِ کانا اَوْ فاجِرَین. 💥سه چیز است که عذری برای کسی در ترک آن‌ها نیست: 🌱 رد امانت به نیکوکار یا بدکار 🌱وفای به عهد نسبت به نیکوکار یا بدکار 🌱 نیکی به پدر و مادر، نیکوکار باشند یا بدکار. 1) کشکول شیخ بهایی، دفتر پنجم. 2) بحارالانوار، ج 75 ، ص 92 ✍ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
صراف شده‌ام! . . . آیت الله محمد علی جاودان حفظه الله تعالی نقل میکردند: مرحوم آیت الله حق شناس تهرانی مکرر نقل می کردند: اگر کسی در محضر آیت‌الله العظمی - رضوان‌الله علیه- یک روایت می‌خواند که از امام نرسیده بود، می‌فرمودند: این روایت را دیگر نخوان! . اما وقتی بنده این روایت را خدمت ایشان خواندم:(المَرءُ لِنَفسِهِ مَا لَم یـُعرَف، فَإِذَا عُرِفَ صَارَ لِغَیرِهِ) یعنی: آدمی تا شناخته نشده برای خودش هست، اما وقتی شناخته و مشهور شد، در اختیار دیگران است! ایشان با شنیدن این روایت آهی کشیدند و فرمودند: من در بروجرد که بودم یک مقامات و یک حالات خاصی داشتم، به خودم می‌رسیدم، حالا که آمدم این‌ جا، صراف شده‌ام! یعنی پول را از این‌ جا بگیرم به آن جا بدهم، از فلانی بگیرم و به بهمانی بدهم. عزیزان ... علیه الرحمة مرد بزرگی بوده، هم از جنبه های علمی و هم از جنبه های و . شاگردان زیادی داشته. یكی از شاگردان ایشان مجلسی اول پدر مرحوم مجلسی معروف است . او این داستان را نقل كرده است كه ما با عده ای از شاگردانْ همراه استاد (شیخ بهایی) رفته بودیم به زیارت در تخت فولاد اصفهان؛ رفتیم سر قبر بابا ركن الدین(یا از كنار قبر او گذشتیم) . یكوقت شیخ به ما گفت: شما چیزی شنیدید؟ ما هیچ كدام چیزی نشنیده بودیم، گفتیم: نه. از همه پرسید، همه گفتیم: ما چیزی نشنیدیم. سكوت كرد و حرفی نزد. ما رفتیم. از آن به بعد دیدیم وضع شیخ بكلی تغییر كرد؛ یعنی بیشتر از آنچه كه سابق به خود می پرداخت و توبه و استغفار و عبادت می كرد، به خود می پرداخت. درس و مباحثه و كار تربیت افراد دیگر را كم كرد و به حال خود پرداخت. برای ما شاگردها یك مسئله ای شد كه داستان آن روز چه بود كه از ما پرسید شما هم شنیدید یا نه و ما همه گفتیم نه، و بعد از آن دیگر این مرد تغییر حالت پیدا كرد. ولی حشمت و عظمت این استاد مانع بود كه از او بپرسیم. او می گوید من از سایر شاگردها جسورتر بودم، بالاخره رفتم از استاد سؤال كردم كه آیا ممكن است به ما بفرمایید آن روز كه در تخت فولاد كنار قبر بابا ركن الدین در خدمت شما بودیم، شما از ما سؤال كردید آیا شنیدید و ما همه گفتیم نشنیدیم، قضیه چه بود؟ شیخ به من گفت: من در آنجا كه رد می شدم صدایی شنیدم، مثل اینكه صاحب همان قبر بود، به من گفت: «شیخنا در فكر خود باش! » من احساس كردم كه مرگ من نزدیك است و باید بروم، این می گوید آماده باش برای رفتن. . . به فکر خود باشیم. ✍ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️اثر گناه امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرمایند: بدخویی کردار را تباه می سازد هم چنان که سرکه عسل را از بین می برد. ✍ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
🔴خوشحالی شدید شیطان از دعوای زن و شوهر! از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل شده است: زمانی که زن با همسرش در منزل مرافعه و مشاجره می‌کند، در همان لحظه در هر یک از زوایای منزل یک شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و می‌گوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و خوشحال کرده است!! از نظر ابلیس بلند مرتبه ترین، نزدیک ترین و رفیق ترین با شیطان کسی است که میان زن و شوهر تفرقه و اختلاف بیافکند. 🌹پیامبر اکرم (ص) می فرماید: ابلیس تخت خویش را بر آب قرار می دهد، سپس سربازانش را گسیل می دارد. نزدیک ترین آنان از لحاظ رتبه و منزلت به ابلیس کسی است که فتنه بیشتری را پدید آورد، یکی یکی می آیند و می گویند: چنین و چنان کرده ام. (ابلیس) می گوید: کاری نکرده ای. سپس دیگری می آید و می گوید: او را رها نساختم تا وقتی میان وی و زنش جدایی انداختم. (ابلیس) او را نزد خود می خواند و می گوید: آری، تو! و او را (باخوشحالی) در آغوش می گیرد. » بنابراین هر زن و شوهری باید بدانند که شیاطین اجنه و انسان درکمین آنان بوده و هرکدام از زوجین را تحت نظر دارند و در اندیشه ی ایجاد دشمنی و کینه در میان آنان هستند و اختلافات ساده ی آن ها را پیچیده و بزرگ می کنند تا آن ها را بیشتر و دشوارتر از آنچه در اصل بوده اند بنمایانند. تا جاییکه این اختلافات ممکن است به جدایی زن و شوهر نیز بیانجامد... 📚لئالی‌الأخبار، ج ۲، ص ۲۱۷ ✍ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
❒✨ نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت. ❒✨ عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بی‌دلیل مغرور نشو! این‌ها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمی‌آمدند و «علی» را انتخاب می‌کردند. معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نماز‌گزاران را ثابت می‌کند. پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخن‌رانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود‌ را به نوک بینی‌اش برساند، خدا بهشت را بر او واجب می‌نماید و بلافاصله مشاهده‌کرد که همه تلاش می‌کنند نوک‌ زبان‌ِشان را به نوک بینی‌ِشان برسانند تا ببینند بهشتی‌اند یا جهنمی؟ عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش می‌کند و سعی می‌کند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود. ✨ از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو می‌خواهند. ""علی""برای این جماعت حیف است... ‌‌‌ ✍ اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌✍ @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi