دوره کردند و به این سو زد و آن سو اکبر
هر کجا می نگرم، آه اثرش ریخته است .....
#زهرا_حاجی_پور
#جوان_بنی_هاشم
در جنگ شغال و شیر اسد پیروز است
در ماز جهان راه بلد پیروز است
در بستر ایمان به خدا آرامیم
دریا به هجوم جزرومد پیروز است
در سیل حوادث آن کسی که سازد
از عشق برای خویش سد پیروز است
دشت است پر از مترسک کاهی مغز
بر غائله ی جهل خرد پیروز است
بر سینه ی شیطان بزرگ دنیا
آن کس که زده است دست رد پیروز است
در کشمکش مکاتب ضآله آن
مکتب که به کربلا رسد پیروز است
در جنگ ملاک برتری ایمان است
گوینده ی یا علی مدد پیروز است
در روضه سپردیم به او میهن را
ایران حسین تا ابد پیروز است...
#زهرا_حاجی_پور
سرم کاش به جا بند کیف تو بود
رو شونه ات خودش رو ب دار میکشید
لبام قفل می شد روی اسم شبت
چشام خواستنت رو هوار میکشید
#زهرا_حاجی_پور
#ای_خوبتر_از_لیلی
اگر که پشت سرم حرف مفت بسیار است
هزینه داشته، اینقدر دوستت دارم...
#زهرا_حاجی_پور
گیرم که گوشواره ی من را پسَم دهند
در گوش پاره عمه کند گوشواره را؟
غمگین نشو پدر ،ولی اکنون بگو به ضجر
فرق میان رفتن من با سواره را...
#زهرا_حاجی_پور
#رقیه_جان
هرچه بوسیدمش تمام نشد
عطش من به گونه های تَرَش
دست هایم گرسنه ی لمس اند
پی جو گندمی موی سرش
#زهرا_حاجی_پور
با اسیران چه فرق دارم من؟
فرق دستبند با النگو چیست؟
راه رفتن اگر که جرم شود
رنج خلخال با طناب یکیست
#زهرا_حاجی_پور
چشمم از دیدن روی تو چنان آب افتاد
ناگهان عکس تو سنگین شد و از قاب افتاد
#زهرا_حاجی_پور
درونم آتشی !هرگز نخواهم کرد خاموشت
به رقص شعله دل بسپار خواهد کرد مدهوشت
پیمبر نیستم اما تو را چون معجزه دارم
که از هر آستینم نور می ریزم به آغوشت
درختی ریشه دارم گر تبر از شاخه می سازی
نگو سر سبزی آغوش من گشته فراموشت
کمی آرام باش و سر به سر نگذار با این موج
صدای نرم ساحل می خورد آرام بر گوشت
من از برف نشسته روی مویت خوب فهمیدم
که گاهی زنده زنده غصه ها کرده کفن پوشت
مترسک هستم و کاه و لباس کهنه تن پوشم
تو خورشید تموزی و حریر ابر تن پوشت
#زهرا_حاجی_پور
#غزل
من آن کبوتر زخمی اسیر خویشتنم
فریب گندم دنیا هلاک کرده تنم
شفای درد طبیب است و زخم نشتر تو
چقدر بهتر از مرهم است بر بدنم
پناه می برم از خود به تو که آخر کار
برای دیدن تو بوی گل دهد کفنم
لبم سپرده سخن را به پنجره فولاد
میان بغض اسیر است گریه و سخنم
گره زدم یکی از تارها ی مویم را
به فرش تو که از این آستانه دل نکنم
منی که برده ام از خویش آبرویم را
چگونه از تو و از این حریم دم بزنم
امید بسته ام اول به صحن گوهرشاد
امید بسته ام آخر به صحن نو وطنم
به زیر چادر مشکی سیاه رویی هست
دوباره سمت شما آمده گدا که منم !
مرا بگیر در آغوش خود دوباره رئوف
مرا بگیر که دارم دوباره می شکنم
#یا_امام_رضا (ع)
ایام شهادت سبط الرسول را بر همه ی دوستداران تسلیت عرض میکنم
#زهرا_حاجی_پور
هدایت شده از رســــم دلـــــ♡ـــــدادگی
چشمم از دیدن روی تو چنان آب افتاد
ناگهانعکستوسنگین شد و از قاب افتاد
#زهرا_حاجی_پور
رســــم دلـــــ♡ـــــدادگی
ثواب روزه وحج قبول آن کس برد
که بر ولایت حیدر مقر و آگاه است
اگر به راه خدا کوه کوه کرد انفاق
بدون اشهد ان علی کم از کاه است
کشیده اند به آتش غدیر را دونفر
که خون اگرچه بگریند اشک تمساح است
#زهرا_حاجی_پور