17.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه ای با شهدا
{{ }}
☫﷽☫
🌴
برشی از برنامه های #راهیان_نور #مناطق_عملیاتی_جنوب (#خوزستان)
بیاد #کاروان_راهیان_نور هرسال
#یادمان #منطقه_عملیاتی_شلمچه
و حال و هوای #یادمان_شلمچه
🌹
راوی: #عبدالمحمود_محمودی
🌷
زمان برگزاری: #نوروز ۱۳۹۳
🌹
🤲الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ والعن اعداءهم اجمعین
🌴
#نیم_پلاک
#روایتگری
#راوی
#دفاع_مقدس
#مدافعان_حرم
#فرمانده_گردان
#سردار_شهید
#سلاحهای_شیمیایی
#شورای_امنیت
#ارتش
#سپاه
#حمله_موشکی
#ارتش_عراق
#موشک
#شهید
#مجروح
#ارتش_بعث
#عملیات
#بعثی
#داعش
🌴
#یمن_را_دریابیم #جنایت_در_یمن
#یمن_درقحطی #جنگ_نرم #
📌
┄•❁ امضاء ❁•┄
#عبدالمحمودمحمودی_راوی_دفاع_مدافعان
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#ماجراى_سكته_دوشكاچى_عراقى!
🌷قبل از اجرای عملیات کربلای ۴، در یکی از شناساییها بایستی از عرض اروند عبور میکردیم و بعد از نفوذ به ساحل آن طرف اروند، به شناسایی منطقه مورد هدف میپرداختیم. به همراه رضا نیکپور، به آب زدیم. شب متغیری بود. هوا گاهی ابری و گاهی مهتابی بود. آهسته به صورت سر پایین به سمت ساحل مقابل فين (کفش مخصوص غواصی) میزدیم.
🌷....سرمان را که از آب بیرون آوردیم چشممان به سنگر دوشکایی افتاد که یک دوشکاچی عراقی پشتش نشسته و لوله آن را مستقیم به سمت ما نشانه رفته است. عینک غواصی روی چشمانمان بود. شهید نیک پور گفت: از هم جدا میشویم تو از آن طرف برو و من هم این طرف که اگر تیراندازی کرد، یک نفر تیر بخورد!!
🌷با دقت بیشتری به عراقی پشت دوشکا نگاه کردیم، تکان نمیخورد. شهید نیکپور به آهستگی به ساحل خزید و من هم به دنبالش. با احتیاط خود را به سنگر کمین رساندیم. اول گمان کردیم دوشکاچی به خواب رفته اما نزدیک که شدیم، متوجه شدیم عراقی دچار سکته شده است. آن بیچاره عراقی وقتی هیبت ما را در ميان آب دیده بود از ترس سکته کرده بود. او حتی انگشتش روی ماشه قرار داشت ولی از ترس جرأت و فرصت اینکه تیراندازی کند را نیافته بود.
#راوى: رزمنده دلاور سماوات یکی از اعضای گردان غواصی نوح (ع) از نیروهای گردان اخلاص (اطلاعات و عملیات) لشکر ٢١ امام رضا (ع) كه در سال ۱۳۶۵ تشکیل شد.
منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
✾📚 @Dastan 📚✾
☫﷽☫
┄┄❅🇮🇷❅┄┄
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#دستهی_پیچ_و_مهرهایها !!
دسته ما معروف شده بود به دسته
🌹
پیچ و مهرهایها !! تنها آدم سالم و اوراقی نشده، من بودم که تازه کار بودم و بار دوم بود که به جبهه آمده بودم. دیگران یک جای سالم در بدن نداشتند.
یکی دست نداشت، آن یکی پایش مصنوعی بود و سومی نصف رودههایش رفته بود و چهارمی با یک کلیه و نصف کبد به زندگانی ادامه میداد و.... یکبار به شوخی نشستیم و داشتههایمان (جز من) را روی هم گذاشتیم و دو تا آدم سالم و حسابی و کامل از میانمان بیرون آمد! دست، پا، کبد، چشم، دهان و دندان مجروح و درب و داغون کم نداشتیم.
خلاصه کلام، جنسمان جور بود. یکی از بچهها که هر وقت دست و پایش را تکان میداد، انگار لولههایش زنگ زده و ریزش داشته باشد، اعضا و جوارحش صدا میکرد، با نصفه زبانی که برایش مانده بود گفت:...
🌻
🌷گفت" «غصه نخورید، ایندفعه که رفتیم عملیات از تو کشتههای دشمن یک دو جین لوازم یدکی مانند چشم و گوش و کبد و کلیه میآوریم، یا دو _ سه تا عراقی چاق و چله پیدا میکنیم و میآوریم عقب و برادرانه بین خودمان تقسیم میکنیم تا هر کس کم و کسری داشت، بردارد...
علی، تو به دو سه متر رودهات میرسی. اصغر، تو سه بند انگشت دست راستت جور میشود. ابراهیم، تو کلیهدار میشوی و احمد جان؛ واسه تو هم یک مغز صفر کیلومتر کنار میگذاریم.شاید به کارت آمد!»
همه خندیدند جز من. آخر «احمد» من بودم!!
🥀
#راوی: رزمنده دلاور، آزاده سرافراز احمد یوسفزاده
📚 کتاب "رفاقت به سبک تانک" صفحه ۳۲
🌴
هدایت شده از شهادت زیباسـت
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#مردان_بزرگ_ایستاده_میمیرند !!!
🌷ما بعد از اولین گروهان از گردان موسی بن جعفر(ع) وارد جزیره ام الرصاص شدیم. رضاعلی پشت سر من حرکت میکرد. او پیک گردان بود. سنگر تیربار کمین عراقیها در نوک ام الرصاص بود. این سنگر غیرقابل نفوذ و محکم بود. هرچه با آر.پی.جی آن را هدف قرار دادیم، نتیجه نداد. مجبور شدیم که درخواست خمپاره شصت کنیم تا از بالا آن را تخریب کنیم. تیربارچی تا آخرین تیرش را شلیک کرد. در همان تاریکی و بحرانی که داشتیم، رضاعلی چند بار گفت: مردان بزرگ ایستاده میمیرند.
🌷داشتیم جلو میرفتیم که بیسیم مرا صدا کرد. وقتی برگشتم، دیدم گلوله ضدهوایی که علیه نفرات استفاده میکردند از جلو به سرش اصابت کرد. او همچنان سرپا ایستاده بود. لحظاتی بعد یکباره به زمین افتاد. چشمش را بستم و راهش را ادامه دادم. متأسفانه جنازهاش کشف نشد و تنها نمادی از یک قبر برای او در روستای دلازیان سمنان ساخته شده است. روحش شاد و یادش گرامی.
🌹خاطره ای به یاد شهید جاویدالاثر رضاعلی اعرابیان
#راوی: رزمنده دلاور مهدی صفاییان
منبع: سایت نوید شاهد
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا⤵️
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
محمودی صفحه 7.pdf
676K
☫﷽☫
🌴🇮🇷🌴
#روایتگری در دهه های اخیر #راهیان_نور و #یادواره_ها
🥀
#مصاحبه #روزنامه_جوان
💐
﴿ #خاطره_گویی ﴾
📌
┄•❁ #راوی ❁•┄
@abbasma
#عبدالمحمود_محمودی_راوی
🕊
کانال اختصاصی #شهدا
#نیم_پلاک
(ایتا)
https://eitaa.com/joinchat/1817247767Cecd540b4f5
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
هدایت شده از اینجا با هم باشیم⚘️
shahid moghadam pour.mp3
12.79M
💥 خاکریز خاطره
#رادیو_فارس
قصه ی سیداحمد🌹
🎙#راوی :
سیدرضا متولی
۷ آذر۱۴۰۲
ساعت ۲۰/۵۵
#انجمن_راویان_فجر_فارس
#ستاد_کنگره_امیران_سرداران_و_۱۵۰۰۰_شهید_ولایتمدار_استان_فارس
@raviyanfarss
@kshohadayefars
🌴🇮🇷🌴
☫﷽☫
سلام علیکم ورحمت الله
برادر گرامی
#راوی بزرگوار
لطفا
گزارش تعداد جلسات روایتگری در #هفته_دفاع_مقدس
حالا با چند روز قبل و بعد هفته دفاع
توو خصوصی بفرستید برای ثبت در #مرکز_حفظ_آثار #سپاه_صاحب_الزمان عج
یا مستقیماً به برادر قاسمی ارسال نمایید
ممنونم
💥
﴿ #گزارش ﴾
📌
┄•❁ #روایتگری ❁•┄
@abbasma
#عبدالمحمود_محمودی_راوی
🕊
https://eitaa.com/nimpelak_m
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
✍ #خاطره_ای_از_شهید
#یادش_بخیر
داشتیم میرفتیم ماموریت هواپیما تاخیر داشت هرکدوم یه گوشه ای روی صندلیای فرودگاه ولو شدیم
بعد از مدتی که بلندگو اعلام کرد و شماره پرواز گفت یه دفعه دیدم حاج مهدی نیست
همه جا رو گشتم آخر سر ، یه سری به #نمازخونه_فرودگاه زدم دیدم تمام اون مدتی که ما ولو بودیم اون عاشقانه مشغول #رازو_نیاز با پروردگارش بوده و داره نماز میخونه…
✍ #راوی: از یکی از همرزم ها ، شهید حامد رضایی
🌷 #شهید_محمدمهدی_لطفی_نیاسر🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍ #خاطره_ای_از_شهید
#یادش_بخیر
داشتیم میرفتیم ماموریت هواپیما تاخیر داشت هرکدوم یه گوشه ای روی صندلیای فرودگاه ولو شدیم
بعد از مدتی که بلندگو اعلام کرد و شماره پرواز گفت یه دفعه دیدم حاج مهدی نیست
همه جا رو گشتم آخر سر ، یه سری به #نمازخونه_فرودگاه زدم دیدم تمام اون مدتی که ما ولو بودیم اون عاشقانه مشغول #رازو_نیاز با پروردگارش بوده و داره نماز میخونه…
✍ #راوی: از یکی از همرزم ها ، شهید حامد رضایی
🌷 #شهید_محمدمهدی_لطفی_نیاسر🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398