هدایت شده از مجله مجازی همرزم
#رزمایش_تولیدات سبک زندگی شهدایی🕊
📝ایثار در حین شهادت🌷
🍃۱۲ الی ۱۳ ساعت پیاده روی بچهها را خسته کرده بود آن هم روی خاکهای رملی که تا ساق پا در آن فرو میرفتیم.
🌷معبری که شب قبل بچههای تخریب در میدان مین باز کرده بودند لو رفته بود و عراقیها باز معبر را مین گذاری کرده بودند.
🍃موقع حمله به فضل خداوند باران شروع به باریدن گرفت و بر اثر این باران، خاک از روی مینها کنار رفت و مینها کاملا پیدا شده بود.
🌷بنده تیربارچی بودم، در حین عملیات لوله سلاح من پر از رمل شده بود و به هیچ وجه تیراندازی نمیکرد. در فکر تهیه سلاح بودم که به یکی از برادران که از ناحیه پا مجروح و درحال 🕊شهید شدن بود رسیدم.
🍃خواستم سلاحش را بردارم که دست مرا گرفت و گفت: جلو بیا به دلیل اینکه خون زیادی از او رفته بود صدای ضعیفی داشت. گوشم را جلوی دهنش بردم با آن صدای ضعیف خود گفت: برادر چفیه مرا از گردنم باز کن و دور گردن خود ببند تا سرما نخوری و براثر باران خیس نشوی این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.💔
✍راوی: سیدهاشم حجازی
.
.
#همرزم
#سیر_شهدا
#مجله_مجازی_دفاع_مقدس
ستارگان درخشان برترین انتشارات دفاع مقدس👇
🆔@setaregaannderakhshan
کنگره ملی شهدای استان اصفهان👇
🆔@setareganederakhshan
🌟#همرزم اولین مجلهمجازیدفاعمقدس👇
🆔@hamrazm_mag
هدایت شده از مجله مجازی همرزم
31.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬معشوقخدا
عاشقا معبودا🤲؛ وصیتنامه معشوقانهٔ 🕊شهید ناصرالدین باغانی
✍پیام مقام معظم رهبری(حفظهالعالی) پس از مطالعه نوشتههای شهید باغانی
نوشتهجات شهید عزیز🕊 را مکرر، خوانده و هر بار بهره و فیض تازهای از آن گرفتهام و این را باید بزرگترین فرآورده انقلاب بدانیم.
🎙راوی: علیرضا پناهیان
.
.
#همرزم
#سیر_شهدا
#وصیتنامه
#مجله_مجازی_دفاع_مقدس
.
.
🌟اینجامنزلگاهعشقاست👇
🆔@hamrazm_mag
هدایت شده از مجله مجازی همرزم
#رزمایش_تولیدات سبک زندگی شهدایی🕊
📝ایثار در حین شهادت🌷
🍃۱۲ الی ۱۳ ساعت پیاده روی بچهها را خسته کرده بود آن هم روی خاکهای رملی که تا ساق پا در آن فرو میرفتیم.
🌷معبری که شب قبل بچههای تخریب در میدان مین باز کرده بودند لو رفته بود و عراقیها باز معبر را مین گذاری کرده بودند.
🍃موقع حمله به فضل خداوند باران شروع به باریدن گرفت و بر اثر این باران، خاک از روی مینها کنار رفت و مینها کاملا پیدا شده بود.
🌷بنده تیربارچی بودم، در حین عملیات لوله سلاح من پر از رمل شده بود و به هیچ وجه تیراندازی نمیکرد. در فکر تهیه سلاح بودم که به یکی از برادران که از ناحیه پا مجروح و درحال 🕊شهید شدن بود رسیدم.
🍃خواستم سلاحش را بردارم که دست مرا گرفت و گفت: جلو بیا به دلیل اینکه خون زیادی از او رفته بود صدای ضعیفی داشت. گوشم را جلوی دهنش بردم با آن صدای ضعیف خود گفت: برادر چفیه مرا از گردنم باز کن و دور گردن خود ببند تا سرما نخوری و براثر باران خیس نشوی این را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.💔
✍راوی: سیدهاشم حجازی
.
.
#همرزم
#سیر_شهدا
#مجله_مجازی_دفاع_مقدس
ستارگان درخشان برترین انتشارات دفاع مقدس👇
🆔@setaregaannderakhshan
کنگره ملی شهدای استان اصفهان👇
🆔@setareganederakhshan
🌟#همرزم اولین مجلهمجازیدفاعمقدس👇
🆔@hamrazm_mag