eitaa logo
نیم پلاک
427 دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
5هزار ویدیو
325 فایل
کانال #اختصاصی شهدا #سبک_زندگی و #خاطرات https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مدار 01:20
🔴 بدرقه باشکوه سربازان وطن تصویری غرورآفرین از مردمی قدرشناس... این قطار جمعیت امروز آمده بود تا یک را بدرقه کنند این عکس یعنی "ما ملت شهادتیم" روستای پردنجان، از توابع فارسان چهارمحال و بختیاری @madare0120
هدایت شده از یاس سفید ( راه حق )
📢 بوی عطر می آید در 🔰مراسم تشییع و تدفین 🔴 زمان: ۱۶دی ماه ساعت ۹:۳۰صبح مکان: ،خیابان گلستان۴،حسینیه المهدی عجل الله تعالی فرجه ،📢حرکت تشییع : از مقابل حسینیه تا محل تدفین روبروی مسجد جامع شهرک @yassefidd
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌‍ آوردن عکس شهید از طرف مادران شهدا حکایت های جالبی دارد: 🔹 یکی عکس را آورده تا به که مدت ها چون فاطمه بی نشان بوده خبر و سراغ از پسر شهیدش بگیرد، درد دل کند، حرف های بزرگی میان مادر و شهید رد و بدل می شود... ◇ مادر نشانی فرزندش را می پرسد، باید چشم مادرانه داشت تا لبخند و سکوت را ترجمه کرد... ◇ یکی عکس آورده تا چروک های روی صورت مادر مانع از شناسایی اش توسط شهید نشود، آخر روزی که شهید رفته بود مادر موهایش سفید نبود، این عصایی که حالا عصای دست پیری اش شده با مادر مناسبتی نداشت، صورت مادر چروک نداشت؛ عکس می آورد تا شهید از لابه لای این همه مادر زجر کشیده مادرش را بشناسد... ◇ یکی عکس آورده تا تنها نیامده باشد، مادران همیشه علاقه دارند اگر در مراسمی شرکت می کنند همراه پسرشان به آن مراسم دعوت شوند، پسر امید مادر است، این عکس ها نشان از ایمان به آیه " ولا تحسبن الذین قتلوا فی سیل الله امواتا " است... ″ مــــــــــــــــــــــــــــــــادر شَــهـید پیش از آنکه مادر شهید می‌شود «شهیـــــــــــــــــــــد» می‌شود...″ 📎 صبوری دل مادران شهدا صلوات 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada
📢 بوی عطر می آید در 🔰مراسم سومین روز تشییع 🔴 زمان: ۱۶دی ماه ساعت ۱۵الی۱۷ مکان: ،روبروی مسجد جامع،مزار مطهر شهید گمنام 🚩هیأت حسین جان علیه السلام 🚩ستاد استقبال از شهید گمنام 🆔➡️ @hoseinjan182 ➡️🆔http://t.me/hoseinjan182 📲 Instagram.com/hoseinjan.182
... تصویری جانسوز از پیکر بی جان کودک بی نام و نشان فلسطینی 🇮🇷 @sefr_asheghi 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خنده هـايت . . . آنچنان جادو ڪند جانِ مرا هر چه غـم آيد سـرم هرگز نبينم آفتى ! 🌺🌺🙏🙏
25.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️ باز آمدند تا مارا از خواب 👆 غفلت بیدارکنند 😞💦 بارونه ، بارونه ، دلم جزیره مجنونه بارونه، بارونه، دلم مثل شلمچه خونه چه سرد دنیا.... خدا شدیم چه تنها... خدا بعد از شهیدان ....خدا .. سلام براین استخوان های نورانی 🌹 لحظاتی از حضور میهمانان ویژه آستان مقدس مسجد جمکران 💐 مراسم تشییع و تدفین پیکرهای پاک شهدای گمنام دفاع مقدس همزمان با شهادت حضرت امام جعفرصادق علیه السلام در آستان مقدس مسجد جمکران به دست عاشقان و منتظران حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه 🌸 هدیه به روح بلندشان صلوات🌸
هدایت شده از شهید غلامرضا کاملی
دو نفر بیشتر .نبودیم من بودم و او . فقط می دانستم اسمش حسن است. او آرپیجی می زد من هم به او کمک می کردم . دل شیر داشت . از هیچ چیزی نمی ترسید . در محاصره ماندیم . هیچکس کمک ما نبود . نه راه پیش داشتیم نه راه پس . حسن گفت : ما اینجا یا شهید می شویم یا اسیر . اگر اسیر شدیم تو هیچ کاره ای من همه چیز را به عهده می گیرم . از موضع استتار عراقی ها استفاده می کرد . یکی یکی تانک هایشان را می زد . وحشت عجیبی در دل عراقی ها ایجاد شده بود . ساعتی بعد گلوله هایمان تمام شد . یکدفعه کار عجیبی کرد . دوید به سمت یک تانک نیم سوخته عراقی . رفت روی تانک و با تیربار تانک ، ستون نفرات آنها را به رگبار بست . تعداد زیادی را روی زمین ریخت و برگشت . غروب بود که هر دوی ما را جداجدا اسیر گرفتند . من خودم را آشپز معرفی کردم افسر عراقی به حسن گفت : فامیلی ات چیه گفت :خمینی . پرسید نام پدر ؟ گفت : خمینی نام جد؟ دوباره گفت : خمینی حسن را می شناختند . می دانستند چه بلایی به سرشان آورده . در مقابل دیدگان ما او را به ستون پل بستند. با صدای بلند شهادتین را گفت . بعد هم از نزدیک او را با آرپیجی هدف قرار دادند . حسن درعشق خدا می سوخت . بعثی ها هم سوختند؛ از آتشی که حسن به جگرشان زده بود . 📚( /گروه شهید ابراهیم هادی /انتشارات نشر شهید ابراهیم هادی/چاپ سی و دوم ۱۳۹۸ /ص ۷۹)