هدایت شده از حقیقت
خاطره ای تاثيرگذار :
یکبار با دو سه تا از دوستان در خانه شان بودیم صحبت می کردیم
شهید گفت : تو 48 ساعت میشه امام زمان رو ببینی؟
ما با خنده گفتیم داش حسین چه میگی
#گفت : تاحالا عاشق شدین
خنده مان گرفت
#گفت : جدی میگم ، دیدین یکی عاشق یه دختر میشه لحظه به لحظه و تو هر حالی تو فکر عشقشه اگه نسبت به امام زمان(عج) اینطور باشین خیلی زود می بینیش و ما درک نکردیم شهید حاج حسین علیخانی چه گفت.
اينجاست كه تعدادي بنر را اگر در شهر ميبينيد كه نوشته شده :
عارف گمنام 🌹شهيد حسين عليخاني 🌹
بي حكمت نيست.
@hagigei
هدایت شده از حفظ آثار شهدای دستجرد
✍ #خاطرات_دانش_آموز_شهيد
تو مسير كه ميرفتيم راهآهن، #خوابشو تعریف كرد.
#گفتم:« ببين پسرم! كسي تو رو مجبور نكرده بري #جبهه. من دارم تو رو ميبينم كه تو #خونت_غلط ميزني. بگو آخه واسه چي ميخواي بري؟»
#گفت:« #به_خاطر_خدا؛ اگر چه منَم جلو چشمَمِه كه دارم تو خونم غلط ميزنم.»
رسیدیم. راهآهن به رنگ #لباس_بسيجي دراومده بود. #ماشاءا… از كثرت رزمندهها جاي سوزن انداختن نبود. سر و صورتشو با اين احساس كه آخرين باره كه ميبينمش، بوسيدم. او هم خم شد، دستمو بوسید.
قاسم رفت. ۵ سال بود که اثری اَزَش نبود. وقتی هم پیداش کردن، یه #پلاك و #چَن_استخون بود. استخونشو خاك گرفت. پلاك رو هم ديوار با عكسش بغل گِرِفت. هرچَند زمان زیادی گذشته ولی هنوز هم كه هنوزه، آخرين حرفاش تو گوشمه.
*
#اصرار زيادي ميكرد. دوست داشت همراه بچههاي تخريب براي #خنثي كردن #مينها برود. با اين وجود هنوز #فرمانده گفت نبايد بروي! گفت:« #چشم! و ديگر هيچ نگفت.»
🌷 #شهید_ابوالقاسم_پوررضا🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398