یادواره شهید صالحی یزدخواست .mp3
9.14M
🌴🇮🇷🌴
☫﷽☫
#روایتگری و تحلیل در #یادواره #شهید_ابراهیم_صالحی #یزدخواست #استان_فارس
۱۴٠۳_۰۱_۳۰
💥
#عملیات_وعده_صادق
#طوفان_الأقصی #حاج_قاسم
#جبهه_مقاومت #غزه
📌
┄•❁ #وعده_صادق ❁•┄
@abbasma
#عبدالمحمود_محمودی
🕊
#نیم_پلاک
(ایتا)
https://eitaa.com/joinchat/1817247767Cecd540b4f5
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
هدایت شده از انجمن مدرسان بیانیه گام دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟦 گر دست تعدّی است و گر پای تجاوز
🟧 آن دست کنم کوته و آن پای کنم لنگ
🔹ننگا به من این خانه شود لانهٔ روباه
🔸پیر است و نکرده است به جز حیله و نیرنگ
🔹گیریم صبوری بکنم چند صباحی
🔸غیرت شمشیری است که حاشا بزند زنگ
➕به #انجمن_مدرسان_بیانیه_گام_دوم بپیوندید👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2843017216C4b1711eae7
🍃
🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺اولین ویدئو از لحظه شلیک (رها سازی) و بازیابی با چتر موشک کروز حیدر با برد 200 کیلومتر از بالگرد هوانیروز ارتش
تنبیه اسرائیل توسط ایران .mp3
28.67M
⭕️مهم
بخش اول و دوم
💥عنوان :
وعده صادق
موضوع :
👈تنبیه رژیم صهیونیستی ( اسرائیل ) توسط ایران
❌️ خسارات و تلفات عمده
❌️بررسی نقاط ضعف گنبد آهنی و ....
👈آیا اسرائیل توان پاسخگویی را دارد ؟
👈 تجلیل از ارتش قهرمان
👈تبیین و مقایسه تاریخی ایران با اقتدار کنونی
چگینی
تحلیل گر مسائل امنیتی و ژئوپلتیک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرمانده سپاه حفاظت و امنیت مراکز هستهای: تهدید مراکز هستهای تجدید نظر در سیاستهای هستهای ایران را محتمل میکند
🔹سردار حقطلب: تهدیدات احتمالی رژیم صهیونیستی مربوط به امروز و دیروز نیست، از سالهای قبل رژیم جعلی صهیونیستی علاوه بر تهدید، نسبت به اقدامات خرابکارانه و تروریستی در حوزۀ صنعت هستهای مبادرت ورزیده.
🔹با تلاش فرزندان ملت ایران در نیروهای مسلح با استفاده از طرحهای پدافند غیرعامل و همچنین امکانات و تجهیزات بسیار پیشرفته و نیز به واسطه پراکندگی مجموعهها و تاسیسات هستهای کشورمان در سرزمین پهناور ایران، آمادگی مقابله با هرگونه تهدید رژیم صهیونیستی را داریم.
🔹مراکز هستهای دشمن صهیونیستی شناسایی و اطلاعات لازم از همه اهداف در اختیار ما است و به اصطلاح برای پاسخ به اقدام احتمالی آنها، دستها روی ماشه شلیک موشکهای قدرتمند برای نابودی اهداف مشخص شده است.
🔹اگر رژیم جعلی صهیونیستی بخواهد از تهدید حمله کردن به مراکز هستهای کشورمان برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده ابزاری کند، تجدید نظر در دکترین و سیاستهای هستهای ایران و عدول از ملاحظات اعلامی گذشته محتمل و قابل تصور میباشد.
🔹به مردم ایران اطمینان میدهیم، با استفاده از طرحهای پدافند غیرعامل و همچنین ابزارها و تجهیزات پیشرفتۀ حفاظتی و امنیتی از تاسیسات مراکز و مجتمعهای هستهای کشور حفاظت و صیانت میکنیم؛ لذا مراکز هستهای کشورمان در امنیت کامل است.
@Farsna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌹مگر می شود کسی #شهید را دوست نداشته باشد؟
#زندگی_با_زندگی_شهدا
#شهدا
#عشق
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─🌹🌹🌹🌻🌻🌻🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
ازدست ندهید😆😆
📌بازدید #سرزده_نتانیاهو بعد #رهگیری ۹۹درصد از #موشکهای_ایران،و تبریک به نیروهای نظامی😂😂😂😂😂
هدایت شده از یمن الاسلام 🇾🇪
شادی فلسطینی ها و وحشت اسرائیلی ها!
#عکس_نوشت
🔰 کانال تخصصی یمن و کشورهای خلیج همیشه فارس
https://eitaa.com/Akhbare_Yaman
هدایت شده از یمن الاسلام 🇾🇪
پادشاهی که یک رگ آن انگلیسی است!
👈حالا که مسلمانان دنیا چهره جدیدی از عبدالله بن حسین پادشاه اردن دیده اند، شاید برای شما هم شناخت عبدالله ثانی جذاب باشد!
🌍پس با #یمن_الاسلام همراه باشید...
بزودی...
🔰 کانال تخصصی یمن و کشورهای خلیج همیشه فارس
https://eitaa.com/Akhbare_Yaman
هدایت شده از یمن الاسلام 🇾🇪
🔷 عبدالله دومین فرزند و نخستین پسر حسین بن طلال است؛ ایرانیها پدر او را با نام «ملک حسین» به خوبی در یاد دارند. ملک حسین دوست محمدرضا پهلوی بود و کمکهای بلاعوض مالی و نظامی فراوانی از ایران دریافت میکرد؛ او بعدتر در هنگامه جنگ ایران و عراق به خوبی پاسخ کمکهایی که از حکومت پهلوی دریافت کرده بود، را به ملت ایران داد!
🔷 مادر عبدالله «آنتوانت آوریل گاردینر» نام دارد که در اردن با نام «مُنىٰ الحسين» شناخته میشود. پدر ملکه مُنیٰ یک افسر انگلیسی بود که «والتر پرسی گاردینر» نام داشت و چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۹ (۱ دسامبر ۲۰۱۰) در اردن درگذشت. گمانههایی درباره یهودی بودن این خانواده مطرح است.
🔷 عبدالله تا پیش از رسیدن به جایگاه پادشاهی، بیشتر عمر خود را در انگلیس و آمریکا گذراند؛ همین امر باعث شد او سخنور خوبی به زبان عربی نباشد. نخستین سخنرانی او پس از درگذشت ملک حسین در فوریه ۱۹۹۹ (بهمن ۱۳۷۷) این ضعف عبدالله را آشکار کرد؛ البته در گذر ۲۵ سال سلطنت این کاستی کمرنگ شده است.
🔷 زندگی در غرب باعث شده پادشاه اردن علاقه خاصی به رالی و موتورسواری داشته باشد؛ او در جوانی در مسابقات خودروسواری شرکت میکرد و اکنون نیز یک موتورسیکلت «بی ام و» دارد که در سفرهای گاه و بیگاهش به آمریکا، خیابانها را با آن میپیماید.
🔷 خاندان حاکم اردن نیز مانند بسیاری از حاکمان کشورهای عربی منطقه علاقه خاصی به نمایش نظامی دارند؛ عبدالله خود در جوانی آموزش نظامی دیده بود و ولیعهدش نیز اینک افسر ارتش اردن است. این پدر و پسر علاقه خاصی به نمایشهای هالیوودی دارند و گاه با رزمجامه خودی نشان میدهند!
#اردن
🔰 کانال تخصصی یمن و کشورهای خلیج همیشه فارس
https://eitaa.com/Akhbare_Yaman
هدایت شده از علی تاجریان

شهید حسن طهرانی مقدم از بنیانگذاران توپخانه و موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
حسن طهرانی مقدم
نام پدر: محمود
تاریخ تولد: 6-8-1338 شمسی
محل تولد: تهران
تاریخ شهادت : 7-4-1391 شمسی
محل شهادت :
گلزار شهدا: بهشت زهرا(س)
تهران
هدایت شده از علی تاجریان
سردار سرلشکر شهید حسن تهرانیمقدم
زندگینامه پدر صنعت موشکی جمهوری اسلامی ایران
بچه محله سرچشمه، جوانکی لاغر اندام و سر به زیر با موهای فرفری که مانند بسیاری از جوانان نسل انقلاب، پاسداری از نهضت را تکلیف خود دانست و به صف سپاهیان روحالله پیوست و سرباز فرمانده کل قوا شد.
بعد از شهادت علی (برادرش) در سوسنگرد که از کودکیانس زیادی با هم داشتند، عزمش بیش از پیش جزم شد و با نبوغ بیحدش،کاری را شروع کرد که از ساخت خمپاره ۶۰ آغاز شد و تا موشک شهاب ۳ رسید.
جوانی که در دانشگاه جنگ،فارغ التحصیل شد؛ از صدام تا سران صهیونیستی و آمریکایی برای سرش جایزه گذاشتند و شد کابوس بیپایان لشکریان شیطان و امیر لشکریان خدا.
تولد در محله سرچشمه(۱۳۳۸/۸/۶)
در محله سرچشمه تهران متولد شد. پدرش محمود تهرانی مقدم به پیشه خیاطی مشغول بود.
آغاز تحصیلات(۱۳۴۵)
به علت شغل پدر (خیاطی) به محله شکوفه وسپس به محله بهارستان نقل مکان کرد و مدارس ابتدایی و دبیرستان را در همین مناطق گذراند.
ورود به مسجد زینب کبری(س)(۱۳۴۸)
در مسجد زینب کبرای سرچشمه زیر نظر آیتالله سید علی لواسانی امام جماعت و مدیر مسجد،تعلیمات دینی و مقدمات آشنایی با اسلام را فرا گرفت و به همراه برادرانش در گروه سرود مسجد شروع به فعالیت کرد. این گروه سرود، هستهاصلی گروه سرودی بود که در روز ۱۲ بهمن ۵۷ در فرودگاه مهرآباد به اجرای برنامه پرداخت.
آیتالله لواسانی در این باره میگوید:«محل ما خیابان امیرکبیر،کوچه آمیز محمود وزیر است. آنجا یک مسجد و یک حوزه علمیه داریم و خانه ما هم کنار مسجد است. وقتی میرفتیم برای نماز، کارهای دیگری هم میکردیم. مثلا با نوجوانان کارمیکردیم و برایشان نامه داشتیم. یک گروه سرود هم درست کرده بودیم که در روزهای انقلاب برای خودش بروبیایی داشت. مسجد پررونقی بود و بچههای خوبی در آن رفت و آمد میکردند. برخی که نمیامدند، کسی را می فرستادم ومیگفتم بگویید آقای لواسانی کارتان دارد. به دنبالشان میرفتیم. الحمدالله آن نسل حالا سردار و سرتیپ ومتخصص شدهاند و برای خودشان بروبیایی دارند خدارا شکر.
سه برادر بودند. محمد آقا که خدا حفظشان کند الان هستند، حاج حسن آقا که یگانه بودند و شهید علی، برادر اینها. مادر خوب و متدینی دارند. خداحفظشان کند. اینها رو اورد مسجد پیش ما. چقدر این جاج حسن آقا با اخلاص بود. ما با اینها مانوس بودیم و برایشان کلاس گذاشته بودیم وبرایشان احکام می گفتیم. جقدر بچههای خوبی بودند»
قبولی در دانشگاه در مقطع فوق دیپلم(۱۳۵۶)
در رشته صنایع (برش قطعات صنعتی) در مقطع فوق دیپلم مدرسه عالی تکنیکیوم نفیسی پذیرفته شد.
همراهی درمبارزات انقلابی(۱۳۵۷)
همزمان با اوجگیری فعالیت انقلابی تحت تاثیر برادرش محمد به صف انقلابیون پیوست. برادر بزرگترش احمد در این باره می گوید:«در روزهای منجر به پیروزی انقلاب به اتفاق دوستانش در فعالیتهای زیرزمینی، نارنجکهای دستی میساخت که با استفاده از سه راهی لوله آب تولید میشد. شب ۲۲ بهمن در میدان امام حسین (فوزیه سابق) با پرتاب نارنجک دستی یک خودروی نظامی ارتش را مصادره و سرهنگ سوار بر خودرو را به اسارت درآورد».
اخذ مهندسی صنایع(۱۳۵۸)
در مقطع لیسانس رشته مهندسی صنایع ادامه تحصیل داد و موفق به اخذ مدرک مهندسی شد.
عضویت در سپاه پاسدران(۷ تیرماه ۱۳۵۹)
عضویت در سپاه پاسدران در اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال مشغول به فعالیت شد و تا ۳۱/۷/۵۹ در این سمت باقی ماند. در زمان شورشهای قوی در نقاط مرزی که مهمترین آنها حوادث تجزیهطلبانه در کردستان بود و سپاه را در ۱۵ ماه اول عمر خود متوجه ضرورت تقویت صبغه نظامی کرد.
با این رویکرد تا شهریور ۱۳۵۹ که در آستانه هجوم رژیم بعث عراق قرار گرفتیم، حداکثر توان رزمی سپاه تعداد معدودی گردانهای رزمی بود که با روشهای چریکی وغیر کلاسیک، درگیر مبارزه با اشرار وضد انقلابیون مسلح در کردستان شدند.
سنگینترین سلاحی هم که در اختیار سپاه بود، تعدادی خمپارهانداز و آرپیجی و تیربار بود در حالی که همین وضعیت ضد انقلابیون در کردستان، مسلح به توپخانه هم بودند.
شاید آمار کل سلاحهای سپاه در آن مقطع از چند هزار تفنگ ژ۳ و کلت و دهها خمپارهانداز و آرپیجی تجاوز نمیکرد و این، همه موجودی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.
بعد از عملیات ثامنالائمه که منجر به رفع محاصره آبادان شد، ازجمله غنائم به دست آمده از عراق یک آتشبار توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کشش بود که از جانب دشمن در شمال ابادان بین دارخوین و پل مارد مستقر بود. این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی شد و در همان منطقه علیه دشمن به کار گرفته شد.
هدایت شده از علی تاجریان
سه ماه بعد در عملیات فتح بستان مجددا یک گردان توپخانه ۱۳۰ میلیمتری و یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری پرتغالی ارتش عراق از سوی رزمندگان تیپ ۱۴ امام حسین (ع) اصفهان به غنیمت گرفته شد که این گردان به دستور حسین خرازی (فرمانده تیپ) سازماندهی شده و در عملیات فتحالمبین در پشتیبانی از گردانهای مانوری بسیجی مبادرت به اجرای اتش کرد.
این دو اتفاق مبدا شکلگیری توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
۹ آذر ۱۳۶۰
مسئول تطبیق آتش خمپارهای سپاه در قرارگاه کربلا در عملیات طریقالقدس
حاج حسن بعد از عملیات ثامنالائمه متوجه ضعف اتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد،مدتها روی این موضوع فکر کرد و سرانجام در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را به صورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد.
نامه را محسن رضایی(فرمانده وقت کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) امضا کرد وتحویل حسن باقری داد و حسن باقری آن را به حسن مقدم داد. حاج حسن نامه تایپ شده را خواند و دید طرح خودش درباره ساماندهی خمپارهاندازها به منظور پشتیبانی از نیروهای پیاده است.
نامه خطاب به فرماندهان قرارگاه قدس، نصر، فجرو فتح سپاه در جبهههای جنوب بود:
«برادر حسن مقدم به عنوان فرمانده پشتبیانی کننده آتشهای خمپارهای سپاه معرفی میشوند، لازم است با او همکاری کنید».
تاسیس توپخانه سپاه(۱۳۶۱)
روایت شهید :«عملیات فتحالمبین» تمام شد.
من در سپاه شوش وقتی گزارش را به آقا رشید میدادم، دیدم آقا رشید با خنده میگوید«مقدم برو توپخانه سپاه را سازماندهی کن. برو سراغ توپخانه». گفتم آقا رشید ما داریم خمپاره را سازماندهی میکنیم.
در عملیات فتحالمبین (اگر اشتباه نکنم)۱۴۸ قبضه انواع توپهای روسی به غنیمت سپاه درآمده بود. آن موقع سپاه ۹ تیپ داشت. قرار شد برویم آن توپها را بیاوریم و سازماندهی کنیم. شهید بزرگوار حسن شفیعزاده اولین نفری بودکه رفتم دنبالش.
بعد از عملیات فتحالمبین از تیپالمهدی شوش آوردمش پیش خودم و آقای محمد آقایی که از مسئولین توپخانه سپاه بودند، به انضمام شهید ناهیدی. این بچههای نخبه باهوش را جمع کردیم و توپخانه سپاه راتشکیل دادیم».
راهاندازی مرکز تحقیقات فنی توپخانه در اهواز(۱۳۶۱)
روایت شهید: «در آن زمان توپهای غنیمیتی ما ۱۵۶ قبضه بود که همه آنها در دشت عباس و چناله به غنیمت گرفته شده بودند.
ما برادران ارتشی را برای آموزش این توپها دعوت کردیم که یک تیم از توپخانهارتش برای ما اعزام شد و وقتی توپها را دیدند گفتند این توپها روسی هستند و آموزشی که ما دیدهایم توپهای آمریکایی بوده و کاربرد این توپها را نمیدانیم. ما میخواستیم از این توپها در عملیات بیتالمقدس استفاده کنیم ولی هیچ آموزشی ندیده بودیم.
توپهای زیادی با مهمات خوبی داشتیم ولی برای ما کارامد نبودند. برادر بهمن چیره دست به دلیل تخصصی که داشتند توپها را راهاندازی کردند و مرکز تعمیر و نگهداری توپخانه راهاندازی شد و توپها راهی عملیات شدند.
دومین نفری که به یاری ما شتافت،شهید ناهیدی بود که آموزشهای لازم را خیلی با حوصله برای استفاده از وسایل غنیمت گرفته شده مثل ترتیلهای فلزی،دوربینهای پاکدو و تجهیزات نشانهروی به ما دادند».
آغاز زندگی مشترک(۱۳۶۱)
پدرش محمود تهرانی مقدم در همین سال از دنیا رفت و حسن با وجود مشغله فراوان در جنگ با اصرار خانواده زندگی مشترک را آغاز کرد.
راه اندازی فرماندهی موشک سپاه(۱۳ آبان ۱۳۶۲)
روایت سردار زهدی:«آبان سال ۱۳۶۲ به برادر حسن تهرانی مقدم که صاحب ایدههای بزرگی در این زمینه بود،ماموریت راهاندازی و سازماندهی «فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه» محول گردید».
شلیک توپ به سمت بصره(۱۴ بهمن ۱۳۶۲)
حضرت امام(ره) با مقابله به مثل حملات موشکی عراق موافقت کردند.
ما در آن زمان فاقد سامانه موشکی بودیم و فقط با توپخانه میتوانستیم مقابله به مثل کنیم.
در جلسهای که سردار مقدم به عنوان فرمانده توپخانه سپاه حضور داشتنتد،قرار شد شهر بصره را با توپهای ۱۳۰ میلیمتری که حداکثر برد آنها ۲۸ تا ۳۰ کیلومتر بود مورد حمله توپخانهای قرار بدهیم.
شلیک اولین موشک به سمت عراق(۱۵ اسفند ۱۳۶۵)
در تاریخ ۲۱/۱۲/۱۳۶۳ اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد. دومین موشک هم در بامداد ۲۳/۱۲/۱۳۶۴ به بانک ۱۸ طبقه رافدین بغداد اصابت کردو موشک بعدی در باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد فرود آمد و حدود ۲۰۰ نفر از فرماندهان عراقی را به هلاکت رساند.
روایت سردار زهدی: «وقتی که بنا شد اولین موشک را خود برادران سپاه به سمت بغداد شلیک کنند، با هم به کرمانشاه رفتیم. مقدمات کار فراهم شد و باشگاه افسران بغداد را هدف گرفتیم.
هدایت شده از علی تاجریان
مرحوم شهید مقدم پیشنهاد کرد اول دعای توسل بخوانیم و بعد از دعا به زبان فارسی با خدا صحبت کرد و گفت: «خدایا ما نمیخواهیم مردم عراق را بکشیم. ما میخواهیم نظامیان را از بین ببریم که هم ما و هم عراقیها را میکشند. خدایا این موشک را باشگاه افسران بزن». موشک شلیک شد و همه پای رادیو نشستیم. پس از چند دقیقه رادیو بیبیسی اعلام کرد یک موشک باشگاه افسران بغداد را منهدم کرده و تعداد زیادی از افراد حاضر در آن کشته شدهاند. من پیشانی شهید مقدم را بوسیدم و گفتم این به هدف خوردن موشک نتیجه اخلاص و پاکی تو بود».
انتصاب به عنوان فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه(۱۶ شهریور ۱۳۶۴)
پس از صدور فرمان تاریخ امام (ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سه گانه سپاه پاسداران،شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
روایت محسن رضایی: «جنگ شهرها که آغاز شد صدام به شدت شهرهای ما را با موشک و بمباران هوایی مورد حمله قرار میداد و فشار خیلی زیادی روی ما میآمد. من یک روز برادر محسن رفیق دوست را که مسئول لجستیک سپاه بود خواستم و گفتم ما چارهای نداریم جز اینکه جواب موشکها را با موشک بدهیم، لذا ایشان را فرستادیم سوریه و لیبی و در آخر جنگ هم کره شمالی.
بعد دیدم باید ساماندهی موشکها را خودمان انجام دهیم. بعد از مشورت با برادران رشید، صفوی و شمخانی به این نتیجه رسیدم که فرد مناسب برای این کار حسن تهرانی است. ایشان را فراخواندیم و گفتیم توپخانه را بسپار به شفیعزاده و خودت با تیمی از دوستانت یگان موشکی را تشکیل دهید. ایشان کمی به من نگاه کرد و چیزی نگفت. بعدها برادر جعفری مسئول زرهی سپاه به من گفت در سوریه که بودیم حسن به من گفت: برادر محسن از من خواسته تیپ موشکی تشکیل بدهم. توپخانه را میشد کاری کرده ولی موشکهای خیلی پیچیدهاند. به هر حال باید با توکل این کار را انجام دهیم».
تلاش برای استقلال در صنعت موشکی(۱۳۶۵)
از ۲۰ مرداد ۱۳۶۵ تا ۱۰ دی ۱۳۶۵ بعد از عملیات والفجر ۸ و قبل از کربلای ۴، لیبیاییها در همکاری موشکی کارشکنی کردند و ما توان جواب دادن نداشتیم. ما در ۲۰ مرداد ۶۵ پالایشگاه نفتی الدوره عراق را زدیم.
در این مقطع پنج موشک زدیم ولی به دلیل کارشکنی لیبیاییها ۳۵ روز توان پاسخ نداشتیم. لیبیاییها ۳۸ ایراد روی سکو قطعات گذاشته بودند. بعضی از قطعات همزمان با مذاکراتی از کره شمالی وارد شد.
روایت محسن رضایی: «قذافی فکر کرده بود با دادن تعدادی موشک میتواند دل مارا به دست بیاورد و امام بعد از گذشت چند سال از انقلاب به او اجازه ملاقات میدهد که به ایران بیاید، بنابراین چندین موشک به همراه لانچر پرتاب و تعدادی کارشناس را به ایران فرستاد.
همین که ما مشغول کار با آنها شدیم، شنیدیم که پادگانی که برایشان در نظر گرفتهایم را ترک کردهاند و به همراه قطعاتی از موشکها به سفارت لیبی رفتهاند، به طوری که نمیتوان از موشکها استفاده کرد. حسن و تیمش ظرف دو ماه این موشکها را عملیاتی کردند و به محض اینکه عراق موشک زد، ما هتل الرشید را که محل تجمع دیپلماتها بود زدیم».
شرکت در عملیات مرصاد(۱۸ مرداد ۱۳۶۷)
به روایت سردار نامی: «در بحبوحه عملیات مرصاد دیدیم سردار مقدم به عنوان یک خدمه پای یک خمپاره ۱۲۰ در حال شلیک به سمت دشمن و منافقین است. سردار مقدم یعنی کسی که به عنوان فرمانده موشکی در حال انجام وظیفه بود وقتی ضرورت را احساس میکند میآید به عنوان یک خدمه ۱۲۰ به مقابله با دشمن».
۱۳۶۶
به روایت سردار نامی: «همزمان با انجام عملیاتهای مقابله به مثل موشکی و با پیگیریهایی که خود سردار مقدم داشتند در اواخر جنگ به یک سامانه موشکی و راکت ساخت داخل دست پیدا کردیم به نام راکت نازعات، که بردش بین ۸۰ تا ۱۲۰ کیلومتر است و با تلاشهایی که انجام دادهبودند به ۱۵۰ کیلومتر رسیدهبود. از دلایل طراحی و ساخت این سامانه، کمک در کنار موشک اسکاد بود که بتواند با یک نواخت تیر بالا قدرت مقابله با جنگ شهرها را داشته باشد.
موشک اسکاد، موشک گران قیمتی است و به لحاظ آمادهسازی و کم و کیف پرتاب برای اهداف خاص استفاده میشود. ما بعضا اهدافی داشتیم با ابعاد گستردهکه حتما نیاز به دقت یا قدرت انفجار زیاد داشت منتها تنها سامانهای که داشتیم همین اسکاد بود و لذا از همان مقطع همزمان با فعالیت تحقیقاتی جهت ساخت موشکهای اسکاد ساخت سامانههای ارزان قیمت و دارای قدرت مانور بالاتر نیز آغاز شد، تا بتوانیم بعضی از اهدافی را که ارزش واهمیت چندانی ندارد با آن سامانه مورد اصابت قرار بدهیم.
همانجا تلاش و پیگیری برای ساخت و تولید موشک نازعات در اولین قدم طرحریزی شد و در دستور کار قرار گرفت که ما در پایان جنگ یعنی اواخر سال ۶۶ موفق شدیم به این سامانه دست پیدا بکنیم».
هدایت شده از علی تاجریان
موفقیت در ساخت شهاب ۳(۱۳۷۷)
روایت سردار «عباس خانی ارانی» جانشین فرمانده توپخانه و موشکی نیروی زمینی سپاه، «درست است که وزارت دفاع به عنوان واحد پشتبیانی کننده نیروهای مسلح در بحث ساخت موشک «شهاب ۳» وارد میشود، اما عمده کارهای تحقیقاتیاش را شهید مقدم انجام داده بود.
این شهید عزیز عقیده داشت، نباید چیزی را دیگران بسازند و بعد آن را به ما بدهند. به عبارت دیگر میگفت اگر نیروهای مسلح ما درک کردند بنابر نوع تهدید به چه ابزاری برای مقابله نیاز دارند، باید برای تولید آن گام بردارند. زیرا متخصصان داخلی کشورمان ازتوانمندی و قدرت عمل بسیار بالایی برخوردار هستند».
ساماندهی صعود بزرگ به قله دماوند(۱۳۸۱)
روایت سردار «یدالله مکاری» مسئول هیات کوهنوردی سپاه: «کاری که سردار حسن مقدم انجام داد، کاری بس دشوار و بزرگ بود ولی از آنجا که قربه الی الله بود و همراه باتوکل و نشات گرفته از نام ائمه و یاری گرفتن از آنها بود،باموفقیت به انجام رسید صعود به قله دماوند بدون شک برای اولین و آخرین بار بود که اجرا شد. در سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) از چهارده یال کوه دماوند با نا م چهارده معسوم با شرکت ۵۰۰۰ کوهنورد از سراسر ردههای سپاه انجام شد که از ۵۰۰۰ نفر، ۴۱۳۷ نفر آنان موفق به صعود بر بام ایران یعنی قله دماوند شدند و حدیث کسا را انجا قرائت کردند».
جانشین نیروی هوایی سپاه(۱۳۸۴)
در تاریخ ۱/۷/۱۳۸۴ به عنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروهای هوایی سپاه پاسداران منصوب شد.
رئیس سازمان جهاد خودکفایی سپاه(۲۳آذر ۱۳۸۵)
در تاریخ ۲۵/۹/۱۳۸۵ به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد.
شهادت(آبان ۱۳۹۰)
در پادگان امیرالمومنین (ع) و در حال آمادهسازی آزمایش موشکی بر اثر انفجار زاغه مهمات، به یارانش شهید احمد کاظمی، حسن شفیع زاده، حسن غازی،غلامرضا یزدانی ، علیرضا ناهیدی، مصطفی تقی جراح و … پیوست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ویژه ساعت شهادت شهید سلیمانی
🌷 سلام بر شهدای مقاومت...
✏️ رهبر انقلاب: سلام بر شهدای مقاومت و خِیل عظیم مجاهدانی که در این راه جان خود را تقدیم کردهاند؛ بویژه
✏️ شهید شیخ احمد یاسین
✏️ شهید سیّدعباس موسوی
✏️ شهید فتحیشقاقی
✏️ شهید عماد مغنیه
✏️ شهید عبدالعزیز رنتیسی
✏️ شهید ابومهدی المهندس
✏️ و سرانجام چهرهی برجستهی شهیدان مقاومت، شهید قاسم سلیمانی؛
🌷 که هر یک پس از حیات پُربار و پُربرکت، با شهادت خود نیز تاثیرات مهمّی در محیط مقاومت بر جا گذاشتند. ۱۴۰۰/۰۲/۱۷
هدایت شده از حقیقت
🌀 وصیت شهید:
✅ به خواهران خودم و مادرم و خواهران دینیام سفارش میکنم خواهر اگر میخواهی به من و شهید ارج نهی، تنها حجابت را نگهدار، که حربه دشمن در حال حاضر همین از بین بردن حجاب است و فاسد کردن جوانها
✅ مسئله خاص دیگر به نظرم نمیآید که عرض کنم؛ فقط عرض میکنم امام را تنها و انقلاب را تنها نگذارید که سخت پشیمان خواهید شد در آن وقت پشیمانی فایدهای نخواهد داشت.
✅ به نماز زیاد اهمیت دهید که خیلی چیزها در همین عمل نهفته است؛ خصوصا جماعت آن.
✅ و به آنها که حرافی میکنند و بیهوده دلسوزی میکنند، بگویید ساکت شوند و بدانند که من آگاهانه به طرف مرگ رفتم و آن را انتخاب کردم. بر زندگی ننگبار دنیا، چه زیبا سخنی است که شهادت یک انتخاب است و نه یک اتفاق و من آن را انتخاب کردم؛ ای کوردلان به ظاهر بینا.
شهیدمحسن شادکام تربتی🌹
@hagigei
هدایت شده از ساقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از علی تاجریان
سردار شهید محمد قربانی
نام پدر: حسین
تاریخ تولد: 28-3-1343 شمسی
محل تولد: اصفهان
پاسدار
متاهل
فرمانده اتشبار توپخانه 105 میلیمتری
تاریخ شهادت : 4-10-1365 شمسی
محل شهادت : جزیره ام الرصاص
عملیات کربلای ۴
گلزارشهدا:گلستان شهدا
اصفهان
هدایت شده از علی تاجریان
همرزم حسن کاظمی:
سلام ساعتی قبل از شروع عملیات کربلای4 که بسیار خسته بودم به سنگر مراجعه کردم یه چایی خوردم بعد صرف چایی ازخستگی بی اختیار خوابم برده بود .
خیلی کوتاه در عالم خواب دوست شهیدم فضل الله نجاران را دیدم که به درب سنگر فرماندهی ۱۰۵ آمده بود نمی دانم چه خبر بود که همه بچه های آتشبار دور هم جمع بودند من،کرباسی و قربانی در عالم خواب آخر سنگر نشسته بودیم ، شهید نجاران که با یک دست پتوی ورودی سنگر را گرفته بود بطرف ما اشاره کرد که بیایید،من بطرف او رفتم به درب سنگر رسیدم دوست شهیدم نجاران گفت شمارا نگفتم قربانی و کرباسی را گفتم.
من برگشتم و به ان دونفر گفتم با شما کار دارند ان دو نفر به درب سنگر رفتند ناگهان من بیدار شدم به اطراف سنگر نگاه کردم ببینم آنها کجا هستند.
قربانی که نبود جعفر کنار من سرش را گذاشته بود بین زانوها و تو خودش بود صداش زدم جعفر نمی دونی چه خوابی برات دیدم ،ادامه حرف مرا قیچی کرد اشاره کرد اهسته چه خبره خودم می دانم بگذار تو خودم باشم.
عملیات شروع شد و هرکسی رفت دنبال وظیفه خودش نمی دانم چه ساعتی ازشب بود من با نیسان داشتم گلوله توپ از زاغه به سنگرهای توپ می رساندم که در آن اتش پر حجمی که دشمن روی مواضع ما اجرا می کرد یک لحظه متوجه شدم محمدقربانی و جعفرکرباسی بطرف من بدو می ایند و کاظمی کاظمی صدا می زنند .
من هنوز توقف کامل نکرده بودم به نیسان رسیدند قربانی گفت خودت را برسون پای توپ شهید کردآبادی ، عراقی ها دارن میان تو جزیره ام الرصاص .
من از انها جدا شدم و بطرف سنگر شهید کردابادی رفتم که بعد از جدا شدن من از انها دو گلوله خمپاره ۱۲۰ دو طرف نیسان امده بود و عزیزان کرباسی و قربانی بشهادت رسیده بودند .
بعد خبر شهادت را اقا مصطفی به من داد وگفت کسی فعلا چیزی نفهمه .