eitaa logo
سیستانی ها
869 دنبال‌کننده
7هزار عکس
2هزار ویدیو
27 فایل
جهت اطلاع از برنامه ها و جلسات وهمچنین مرگ وزند و آشنایی با فرهنگ و آداب ورسوم نیاکانمان؛هم افزایی و وحدت و همدلی
مشاهده در ایتا
دانلود
برگرفته از شاهنامه از زمان تولد زال اینک داستان سام و زال و سیمرغ را از آنچه در شاهنامه فردوسی آمده بخوانیم. کنون پر شگفتی یکی داستان بپیوندم از گفته ی باستان نگه کن که مر سام را روزگار چه بازی نمود ای پسر گوش دار سام پهلوان بزرگ هیچ فرزندی نداشت.و آرزوی فرزند همواره به دل داشت.تا اینکه همسر زیبای او به فرزند باردار شد. همسر او فرزندی نکو روی و زیبا به دنیا آورد اما این فرزند همچون پیران همه ی مویش سپید بود . زادن این فرزند را تا یک هفته از سام نهان داشتند و کسی را یارای این نبود که او را از آن فرزند آگاهی دهد. دایه ای داشت با جرات و دلیر نزد سام آمد و او را مژده داد که صاحب فرزندی شده است و به او گفت:آنچه از ایزد می خواستی به تو داده است فرزندی زیبا روی است و بر اندام او عیبی نیست تنها این که موی او سپید است. تنش همچو سیم و به رخ چون بهشت بر او برنبینی یک اندام زشت زآهو همان کش سپیداست مو چنین بود بخش تو ای نامجوی سام بی درنگ به سراپرده رفت چشمش به فرزند افتاد که چون سالخوردگان سپید موی بود او تا آن زمان چنین کودکی ندیده بود نوزاد مویش چون برف سپید بود و صورتش سرخ سام از اینکه مورد سرزنش دیگران قرار بگیرد برآشفت.سر به آسمان برداشت و به ایزد گفت: اگر گناهی کرده ام که سزاوار چنین فرزندی شده ام مرا ببخش .اگر از من بپرسند این بچه چرا این گونه است چه پاسخ گویم؟ بخندند بر من مهان جهان از این بچه در آشکار و نهان ازاین ننگ بگذارم ایران زمین نخوانم بر این بوم و بر آفرین سام دستور داد بچه را در دامن کوه البرز رها کنند تا طعمه ی جانوران شود. سیمرغ که در کوه می زیست وقتی فرزندش گرسنه شد از کوه پایین آمد تا طعمه ای برای فرزند صید کند چشمش به ای کودک افتاد او را برگرفت تا نزد بچگان ببرد اما خداوند مهر و محبت این بچه را در دل سیمرغ افکند. گویی ندایی آمد که این کودک را نگاه دار باش. به سیمرغ آمد صدایی پدید که این مرغ فرخنده ی پاک دید نگه دار این کودک شیر خوار کزین تخم مردی در آید به بار ز پشتش جهان پهلوان و ردان بیایند مانند شیر ژیان 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
سیمرغ و بچه هایش به کودک خیره نگریستند.و به او دل بستند.سیمرغ به دنبال شکاری دیگر رفت و این کودک را همچون بچگان خود بپرورید و جوانی برو مند شد. چو آن کودک خرد پرمایه گشت بر آن کوه بر روزگاری گذشت یکی مرد شد چون یکی زاد سرو برش کوه سیمین میانش چو غرو نشانش پراکنده شد در جهان بد و نیک هرگز نماند نهان تا آنکه سام در خواب دید که جوانی دلاور از سرزمین مشرق ایران شتابان به سوی او آمد. سام از خواب پرید و آنچه به خواب دیده یود به موبدان باز گفت.آنان او را سرزنش کردند که هر جانداری فرزند خود دوست دارد و می پرورد و تو بچه ی خود را به جرم سپیدی موی در کوه رها کردی و ناسپاس شدی. بدان که فرزندت زنده است و باید به جستجوی او برخیزی واز یزدان پوزش بخواهی تا او را به تو باز گرداند. هر آنکس که بودند پیر و جوان زبان بر گشادند بر پهلوان که بر سنگ و بر خاک شیر و پلنگ چه ماهی به دریا درون با نهنگ همه بچه را پروراننده اند ستایش به یزدان رساننده اند تو پیمان نیکی دهش بشکنی چنان بی گنه بچه را بفگنی به یزدان کنون سوی پوزش گرای که اویست بر نیکویی رهنمای سام برخاست و به سوی کوه البرز روانه شد مگر کودک خود را باز یابد. همانگونه که این سو و آنسو می گشت ناگاه چشمش به جوانی افتاد که بر فراز کوه ایستاده بود .سام به پروردگار دست دعا برداشت که اگر این جوان فرزند من است مرا دستگیری کن تا از کوه بالا بروم و به نزد او برسم. ابر آفریننده کرد آفرین بمالید رخسارگان بر زمین همی گفت کای برتر از جایگاه ز روشن روان و ز خورشید و ماه گرین کودک از پاک پشت منست نه از تخم بد گوهر آهرمن است ازین بر شدن بنده را دست گیر مرین پرگنه را تو اندر پذیر با تشکر از جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
سیمرغ که چشمش به سام افتاد دانست که در طلب فرزند آمده است. رو به فرزند او که وی رل پرورده بود کرد و گفت:من تو را دستان نام نهادم. اکنون پدرت سام جویای تو شده استو تو را خواسته است. تو را نزد او می برم. دستان که تا آن زمان با آدمیان نزیسته بود و به زبان سیمرغ سخن می گفت به سیمرغ گفت: مگر از من خسته شده ای که مرا رها می کنی؟ سیمرغ گفت من خیر و صلاح تو را می خواهم.تو به تاج و گاه و کیانی کلاه خواهی رسید.همنشینی تو را دوست دارم اما برای تو آن بهتر است که به جایگاه خود و به رفعت منزلت خویش رسی. سیمرغ یکی از پرهای خود را به دستان داد و به او گفت :هرگاه دچار سختی و مشکل شدی پر من در آتش فکن به یاری تو خواهم آمد. ابا خویشتن بر یکی پر من ببینی هم اندر زمان فر من گرت هیچ سختی به روی آورند ور از نیک و بد به روی آورند بر آتش برافگن یکی پر من ببینی هم اندر زمان فر من همانگه بیایم چو ابر سیاه بی آزارت آرم به این جایگاه دلش کرد پدرام و برداشتش گرازان به ایراندر افراشتش ز پروازش آورد نزد پدر رسیده به زیر پرش موی سر سیمرغ پرواز کرد و به فراز کوه رفت و دستان نزد سام و همراهان او آمد. سام از دیدن فرزند بسیار شادمان شد .جامه ای شاهانه بر او پوشاند و او را زال نام نهاد. لشکریان با طبل و کرنای به استقبال زال آمدند و در شهر جشن و شادی بزرگی بر پا کردند. سپه یکسره پیش سام آمدند گشاده دل و شادکام آمدند خروشیدن کوس با کرنای همان زنگ زرین و هندی در آی سواران همه نعره برداشتند بدان خرمی راه بگذاشتند 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
این قسمت آسوکه زال و رودابه پس از آنکه زال به فرمانروایی زابل مستقر گشت روزی خواست که به کابل برود و ازشاه کابل (مهراب)دیدن کند. مهراب که مردی بخرد و دلاور بود نسبش به ضحاک تازی می رسید که با آنکه نیرو و توان فراوان داشت باجگزار سام پدر زال بود و راه اطاعت می سپرد. چون مهراب شنید که زال به سوی او می آید با بزرگان شهر با استقبال زال آمد. زال از مهراب پذیرایی کرد و بر خوان رنگینی که گسترده بود نشستند. زال که شیفته ی بر و بالای مهراب شده بود آنگاه که از خوان برخاستند زال از مهراب کابلی و قامت و اندام رسا و دلاور او نزد همراهان ستایش کرد. یکی از همراهان زال گفت:این مهراب دختری دارد که در زیبایی او را مانند نیست. پس پرده ی او یکی دخترست که رویش ز خورشید روشنتر است زسر تا به پایش به کردار عاج به رخ چون بهشن و با بالا چون ساج بر آن سفت سیمین دو مشکین کمند سرش گشته چون حلقه ی پای بند رخانش چو گلنار و لب ناردان ز سیمین برش رسته دو نار دان دو چشمش بسان دو نرگس به باغ مژه تیرگی برده از پر زاغ اگر ماه جویی همه روی اوست وگر مشک بویی همه موی اوست تو را زیبد ای نامور پهلوان که مانند ماه است بر آسمان به زال گفت که این دختر شایسته ی همسری توست. زال با شنیدن این اوصاف نادیده شیفته ی دختر مهراب کابلی شد و با خود گفت در حالی که پدرش ای ن چنین برازنده و زیبا است دخترش چگونه خواهد بود؟ بامدادان که خورشیدروی جهان را روشنی بخشید مهراب کابلی نزد زال آمد و از او خواست که به مهمانی به خانه ی او برود. زال در آغاز نپذیرفت چون او را هم دین و هم راز خود نمی دانست اما عشق دختر او که به دلش راه یافته بود موجب آمد که دعوت مهراب کابلی را بپذیرد. از سوی دیگر مهراب اوصاف زال را نزد دختر خود رودابه باز گفت و به او گفت او از هر زیبایی و کمال و جمال برخوردار است تنها عیب او سپیدی موست که می توان گفت آن هم دلفریب است. رودابه را پنج زن ندیم و همدم بودند. از آنان خواست که زال را ببینند و اوصاف او را برای وی بیاورند. آنان زال را نگریستند و از عیب سپیدموییش سخن راندند اما رودابه گفت: گرش پیر خوانند یا نوجوان مرا هست آرام جان و روان جز او هرگز اندر دل من مباد جز از وی بر من میارید یاد. گردآورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
کنیزکان رودابه گفتند ما می کوشیم تا زال را نزد تو بیاوریم. هر پنج تن لباسهای رنگارنگ پوشیدند و خود را آراستند و به لشکر گاه زال نزدیک شدند و گل می چیدند. زال که آنان را از دور دید پرسید اینان کیستند که به گلستان ما نزدیک شده اند؟ به او گفتند اینان از سوی رودابه ماه کابل آمده اند. زال از شنیدن نام رودابه دلش برتپید کمان برداشت و پرنده ای را در هوا شکار کرد .یکی از کنیزکان رودابه پرسید این جوان که بود که چنین مرغ را از هوا بیفکند؟ گفتند:شاه نیمرو و سیستان زال فرزند سام. کنیزک به خادم زال گفت در سرای مهراب کابلی ماهرویی است که یک سر از شاه تو سرفرازتر است و شایسته ی همسری زال است. خادم زال ماجرا را با او بگفت. وی زر و گوهر برای رودابه فرستاد. کنیزان رودابه نزد وی آمدند و از زیبایی روی و برازندگی زال سخن گفتند. برافروخت رودابه را دل ز مهر به امید آن تا ببیندش چهر رودابه به یکی از کنیزکان خود گفت که نزد زال برود و بگوید که کامت برآمد و رودابه تو را به خانه ی خویش پذیرا شده است. زال به سوی کخ رودابه رهسپار شد. رودابه به استقبال وی آمد و بر او درود فرستاد و آمدن او را شاد باش گفت. زال نگاه کرد و آن دختر خورشید روی را بنگریست که بر بام آمده است و چون گوهری تابناک می درخشد. بر او درود فرستاد و گفت:مدتها بود از خدای جهان می خواستم که دیدن رویت را نصیب من کند .اما اکنون تو بر بام ایستاده ای و من بر کوی و زمینم چاره ای ساز که به نزدیک تو آیم. کمندی گشاد او ز گیسو بلند کس از مشک زان سان نپیچد کمند فروهشت گیسو از آن کنگره که یازید و شد تا به بن یکسره بگیر این سیه گیسو از یک سویم ز بهر تو باید همی گیسویم بدان پرورانیدم این تار را که تا دستگیری کند یار را رودابه گیسوی بلند خود را از کنگره دیوار قصر آویزان کرد تا زال دست بر آن گیسوی بسیار بلند گیرد و از دیوار قصر بالا برود. زال گفت روا نیست که من زلف تو بیازارم کمندی از خدمتکار خود گرفت و حلقه ی کمند را بر کنگره ی کاخ افکند و از دیوار قصر بالا رفت. رودابه دست دستان بگرفت و به کاخ خود آورد و او را در آغوش گر فت. گردآورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
قسمت_هفتم زال به رودابه گفت:منوچهر با وصلت ما موافق نخواهد بود و همچنین پدر من سام نیز اگر بشنود خروش بر خواهد آورد و با من تندی خواهد کرد اما در دوستی تو جان و تن را نزد من ارزشی نیست.من از پیمان تو هرگز نخواهم گذشت. نزد یزدان خواهم رفت و نیایش خواهم کرد که خداوند دل پدرم سام و دل منوچهر شاه را از خشم و کین بشوید. رودابه نیز گفت:از خدا خواسته ام که جز تو کسی سرور من نباشد و جهان آفرین بر این سخن من گواه است.زال رودابه را بدرود کرد و با کمندی از دیوار کاخ به پایین آمد. زال هنگامی که بازگشت موبدان را بخواند تا درباره ی پیوند خود با رودابه با آنان مشورت کند . بدانان گفت که بقای نسل آدمی و نام او به فرزند است و اگر کسی همسر نگیرد خاندانش از بین می رود و نامش در چهان نمی ماند. کنون این همه داستان من است گل و نرگس بوستان من است دل از من رمیده ست و هوش و خرد بگویید کاین را چه درمان برد گزید این دلم دخت مهراب را ببازم ز دیده به مهراب را دلم گشت با دخت سیندخت رام چه گویید باشد بدین رام سام زال گفت:دل من فریفته ی دختر مهراب و سیندخت شده است. آیا پدرم سام با پیوند من و او موافقت خواهد کرد؟ موبدان در اندیشه شدند که چه پاسخ دهند چون می دانستند که مهراب کابلی نواده ی ضحاک تازی است که دل شاه از او پرکین است. موبدان ساکت بماندند و زال پرسش خود دو باره گفت. موبدان گفتند:آنچنان بینیم که نامه ای به پدرت سام بنویسی و از او بخواهی که به منوچهر نامه بنویسد و از او بخواهد که با درخواست تو موافقت کند.پادشاه با درخواست سام مخالفت نخواهد کرد. زال نظر موبدان را پذیرفت و دبیر خود بخواند و دستور داد نامه ای به سام بنویسد. نویسنده آمد و پس از ستایش خداوند وصف حال زال را برای پدر نوشت و از سختی ها که از آغاز تولد بر او رفته بود و در کوه پرورش یافته و از خانه و آشیان دور مانده بود بس سخن راند و آنگه گفت که مرا کاری و مهمی پیش آمده است که جز با پدر نتوانم گفت. من از دخت مهراب گریان شدم چو بر آتش تیز بریان شدم ستاره شب تیره یار من است من آنم که دریا کنار من است از عشق رودابه شب ها اشک می بارم و ستم فراق یار می کشم.با این حال جز فرمان پدر کاری نخواهم کرد.اماپدر آنگاه که مرا از سیمرغ گرفت به پیمان چنین گفت که هر آرزوی مرا برآورد. سواری تیزرو از کابل نامه ی زال را به سوی سام برد. سام نامه ی فرزند را خواند و پریشان خاطر شد و گفت:نتیجه ی پرورده شدن پیش مرغ ژیان سیمرغ همین است.می خواست مخالفت خود ابراز کند اندیشید که پیمان کرده است خواسته های او را برآورد و در این صورت نزد همگان پیمان شکن به شمار خواهد آمد و از سوی دیگر با خود گفت:از پدری که نزد سیمرغ پرورده شده و مادری که از نژاد ضحاک است چه نژادی پدید خواهد آمد؟ سام با موبدان و ستاره شناسان به رایزنی نشست که فرجام کار چیست؟گفت:پیوند این دو آمیختن آب و آتش است. همانا که باشد به روز شمار فریدون و ضحاک را کارزار از ستاره شناسان خواست که آینده و فرجام کا را بنگرند.ستاره شناسان مدتی به اسمان نگریستند و گردش ستارگان و بخت آندو را کاویدند. بدیدند و با خنده پیش آمدند که دو دشمن از بخت خویش آمدند. ستاره شمر به سام گفت تو را مژده باد که از دخت مهراب و پسر تو زال دلاوری پا به جهان خواهد گذاشت که: جهانی زپای اندر آرد به تیغ نهد تخت شاه از بر پشت میغ بدر باشد ایرانیان را امید وزو پهلوان را خرام و نوید چه روم و چه هند و چه ایران زمین نویسد همه نام او بر نگین گردآورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha __ ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان
سام سخنان ستاره شناس راکه شنید شادمان شد و آنان را پاداش و جایزه فراوان داد و فرستاده ی زال را پیش خواند و با او سخنها گفت و به او گفت:من با این خواهش زال موافق نبودم اما چون قول و پیمان داده ام که خواسته ی او را برآورم موافقت مرا به او بگوی و بگوی که از این موضوع باکس سخن نگوید تا من نزد شاه منوچهر بروم تا ببینم چه فرمان خواهد داد. فرستاده ی زال از نزد پدرش سام بازگشت و او را مژده داد که سام با پیوند او موافق است. زال بر پدر آفرینها گفت و درویشان را بخشش و نوازش کرد. میان زال و رودابه زنی بود که از آن دو پیام برای یکدیگر می برد زال به او گفت نزد رودابه برود و موافقت پدرم سام را با پیوند ما به او بگوی. این زن برای انکه رفت و آمد او نزد رودابه موجب گمان و شک دیگران نشود پارچه ها و گوهرهایی باخود می برد که چنان بنماید که برای فروش کالا نزد رودابه می رود. در این هنگام که به سوی حجره ی رودابه رفته بود سیندخت مادر رودابه و همسر مهراب او را دید و از او پرسید:کیستی و کجا می روی؟ او گفت:من برای معاش خود کالا می فروشم و رودابه از من جامه و گوهر خرید. سیندخت گفت:آن بهایی را که رودابه به تو پرداخته است به من نشان بده زن گفت:رودابه گفته است که بهای کالا را فردا خواهم پرداخت. سیندخت بر او گمان دروغ برد . گیسوی او را گرفت و کشید و به زمینش افکند و دست و پای او بکوفت. پس از آن به کاخ آمد و رودابه را نزد خود خواند و به او گفت:این زن کیست که پیش تو می آید و از که پیغام می آورد؟ رودابه سر به زیر افکند و گریست و راز دلدادگی خود با زال برای مادر باز گفت. نخواهم بدن زنده بی روی او جهانم نیرزد به یک موی او گردآورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
سیندخت ازگفته ی رودابه درماند درحالی که همسری زال را با دخترش می پسندید گفت:زال پهلوانی بزرگ است و جز موی سپید اورا عیبی نیست اما شاه ایران اگر بشنود که زال می خواهد با نواده ی ضحاک پیوند ببندد خشمناک خواهد شد و خاک سرزمین ما را به باد خواهد داد . سیندخت دید که رودابه پند کسی نخواهد شنید نالان و غمگین و گریان بخفت. مهراب به خانه آمد و دید همسرش غمین و پژمرده است سبب را از او جویا شد. سیندخت گفت:دختر ما رودابه از زال دل ربوده است .هرچه پندش دادم سود نکرد ترسم مارا و زندگی مان را به مهلکه اندازد. مهراب برجست و گفت :هم اکنون اورا خواهم کشت.ای کاش همان دم که این دختر به جهان آمده بود مانند نیاکانم که دختران خود در هنگام زادن می کشتند او را کشته بودم. سیندخت اورا از کشتن رودابه بازداشت و گفت: سام پدر زال از این ماجرا آگاه شده است و از زال دامادی بهتر برای ما نیست. مهراب که رضایت سام و شاه منوچهر را باور نمی داشت که وصلت زال را با نواده ی ضحاک بپذیرند سخن سیندخت را کژ و نادرست خواند اما سیندخت گفت: چه بسا منوچهر مانند سام با این پیوند موافق باشد مگر فریدون دختران شاه یمن را که عرب بودند برای فرزندانش به همسری نخواست؟ فریدون به سرو یمن گشت شاد جهان جوی دستان همی کرد یاد که از آتش و آب و ازباد و خاک شود تیره روی زمین تابناک به من چهر آگاهی رسید که زال فرزند سام می خواهد با دختر مهراب کابلی پیوند زندگی ببندد. منوچهر با موبدان به گفتگو نشست.منوچهر بیمناک یود که زال تحت تاثیر همسر که از نسل ضحاک است واقع شود. منوچهر گفت:فریدون چه کوششها کرد تا ضحاک را برانداخت اگر زال با نواده ی او پیوند ببندد و از آنان فرزندی آید چه بسا که به سوی مادر و دودمان او بگراید. همه موبدان افرین خواندند ورا خسرو پاک دین خواندند بگفتند کز ما تو داناتری به بایستنی ها تواناتری گردآورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
منوچهر فرزند خود نوذررا بخواند و به او گفت که نزد سام برود و اورا که از جنگ مازندران پیروز بازگشته است به نزد شاه آورد. سام نزد منوچهر آمد و زمین بوسه داد.منوچهربرخاست واورا در کنار خویش بنشاند و او را مورد نوازش قرار داد .سام ماجرای نبرد با دشمنان را برای منوچهر بیان کرد و از جنگ با کرکوی که نبیره ی سلم و از طرف مادر نیز از نژاد ضحاک بود سخن گفت که چگونه او و لشکرش را شکست داده است. سام می خواست پس از شرح پیروزیش از فرزندش زال و رودابه سخن بگوید که منوچهر پیش دستی کرد و گفت:اکنون وقت آن است که به جنگ مهراب بروی و کابل را ویران کنی و بسوزانی چون که او از نژاد ضحاک است و باید زمین را از وجود او پاک کنی. سر ازتن جدا کن زمین را بشوی ز پیوند ضحاک و خویشان اوی چون منوچهر چنین گفت سام نتوانست بگوید که فرزندم زال می خواهد دختر مهراب را به همسری بگیرد ناگزیر تخت منوچهر را بوسید و گفت چنین که شاه فرماید خواهم کرد. خبر به مهراب و به زال رسید که پادشاه به سام چه دستوری داده است. شهر کابل و ایوان مهراب به خروش آمدند و سیندخت و مهراب و رودابه نیز که امیدوار پذیرش شاه بودند نومید گشتند. زال از شنیدن این خبر که پدرش به فرمان شاه قصد حمله به کابل را دارد در خشم شد و گفت: اگر کسی بخواهد به کابل حمله کند نخست باید مرا از میان بردارد. همی گفت اگر اژدهای دژم بباید که گیتی بسوزد به دم چو کابلستان را بخواهد بسود نخستین سر من بباید درود پس شتابان سوی پدر رفت تا با او به سخن و گفتگو بپردازد. به سام خبر دادند که فرزندت زال به سوی تو می آید سام با بزرگان لشکر زال را پذیرا شدند چون زال برابر پدر رسید از اسب پیاده شد و در برابر او زمین را بوسید. چو روی پدر دید دستان سام پیاده شد از اسب و بگذارد گام بزرگان پیاده شدند از دو روی چه سالارخواه و چه سالار جوی زمین را ببوسید زال دلیر سخن گفت با او پدر نیز دیر سامبا او سخن نگفت بزرگان نزد زال آمدند و گفتند:پدرت از تو آزرده گشته است پوزش بخواه و سرکشی نکن.زال که خشمگین بود گفت:مرا باک نیست.بزرگان نزد سام آمدند و از او خواستند فرزند را به مهربانی و گشاده رویی بپذیرد. سام از اسب فرود آمد و اجازه داد که زال نزد او بار یابد. فرود آمد از باره سام سوار هم اندر زمان زال را دا د بار گردآورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
زال پس از ادای احترام به پدر شکوه کرد و مهربانی تو گویا مرا شامل نیست.از آن زمان که زاده شدم مرا از خود دور ساختی و به دامان کوه انداختی و مرغی مرا پرورد. یکی مرغ پرورده ام خاک خورد ز گیتی مرا نیست باکس نبرد ندانم همی خویشتن را گناه که بر من کسی را به بد هست راه مگر آنکه سام یل استم پدر اگرنیست با این نژادم هنر زمادر بزادم بینداختی به کوه اندرم جایگه ساختی نه گهواره دیدم نه پستان شیر نه از هیچ خوشی مرا بود ویر ببردی به کوهی بیفکندیم دل از ناز و آرام برکندی ام تورابا جهان آفرین بود جنگ که از چه سپیدوسیاه است رنگ من اینک به پیش تو استاده ام تن زنده خشم تورا داده ام به اره میانم به دو نیمه کن ز کابل مپیمای با من سخن چون زال اینچنین آنچه دردل داشت به زبان آورد سام را بر فرزند بخشش و رحم آمد و گفت:هرچه گفتی درست و راست است. همه کار من بر تو بیداد بود دل دشمنان برتو بر شاد بود اکنون حشم مگیر و آرام باش تا اندیشه کنم. هم اکنون نامه ای به شاه می نویسم و به دست تو می دهم که نزد او روی.چون شاه تو را ببیند کاری که آزار تو باشد نخواهد کرد و اگر او با خواسته ی ما یار شود همه ی کارها به کام تو خواهد گشت. سام دستور داد نویسنده بیاید و نامه ای به منوچهر شاه بنویسد. در آن نامه سام نخست ستایش آفریدگار کرد و از آن پس خدماتی که در جنگها کرده بود یک به یک سخن راند و از دلاوری ها یی که برای کشورش در فرمانبرداری از منوچهر نمایان ساخته باز گفت. پس از آن گفت:من دیگر پیر شده ام و پهلوانی و جنگ با دشمنان را به فرزندم زال سپرده ام او نیز با دشمنان ستیز خواهد کرد و دل شما را شاد. اینک او آرزویی دارد آرزویی که نزد یزدان مورد پسند است.زال می خواهد با ماهرویی از کابل پیوند همسری بندد و از من که به او قول داده ام آرزویش را بر آورم خواسته که از حمله به کابل خودداری کنم. از این روی این نامه را به درگاه شاه نوشتم .سزاوار است که کارهای این چاکر را به یاد آورند و با درخواست زال هم داستانی کنند. سام نامه را با زال سپرد و او رهسپار درگاه منوچهر شد. از سوی دیگر مهراب کابلی شنید که داستان عشق زال با رودابه دختر او به گوش منوچهر رسیده است.سخت برآشفت و باهمسر خود سیندخت به تندی سخن گفت که باید تو و دخترت رودابه را بکشم.چون اگر منوچهر در این ماجرا خشم گیرد به کابل خواهد تاخت.و ما را توان پایداری در برابر او نیست و کابل را ویران خواهد کرد. گردآورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
سیندخت که زنی چاره جو و با تدبیر بود گفت:من این دشواری را چاره می سازم.چاره ی کار آن است که هدایای فراوانی نزد سام برم.مهراب پذیرفت که هر چه او می خواهد با خود ببرد. پس از گنج مهراب بهر نثار برون کرد دینار سیصد هزار ده اسپ گرانمایه با ساز زر پرستنده بچه به زرین کمر به سیمین ستام آوریدند سی از اسپان تازی و از پارسی ابا طوق زرین پرستنده شست یکی جام زر هر یکی را به دست پر از مشک و کافور و یاقوت و زر ز پیروزه و چند گونه گهر این هدایا را با ده ها هدیه ی گرانبهای دیگر گرد آوردند و سیندخت بر اسب سوار شد و شتابان نزد سام رهسپار گشت. از سام اجازه ی دیدار خواست و پیش وی رفت هدایای بیشمار را نزد سام آورد و سام را از آن همه گنجینه های ثروت خیره گشت. سام در آغاز مرددشدکه این هدایا را بپذیرد یا نه؟اما اندیشید اگر نپذیرد فرزند او زال دیگر بار خواهد برآشفت. پس از آن سیندخت به ستایش سام پرداخت که: بزرگان ز تو دانش آموختند به تو تیره گیتی برافروختند پس از آن گفت:من همسر مهراب شاه کابل هستم و مادر رودابه اگر ما نزد تو گنهکاریم هم اکنون مرا بکش اما شهر و مردم کابل را مسوزان که آنان را گناهی نیست. سام از شنیدن سخنان سیندخت او را زنی با رای و روشن روان دید که جمال ظاهر و کمال باطن را با هم داشت. سام گفت:من پیمان کرده ام که به کابل آزار نرسانم وبا پیوند زال و رودابه موافقم. اگر چه شما از نژاد دیگری هستید اما آمیختن نژادها خواسته ی پروردگا راست و با خواست او ستیز نمی توان کرد من نامه ای به منوچهر نوشته ام و زال را برای شاه برده است که موافقت او را با همسری با رودابه بخواهد.امید است که این کار با کام تو زود برآید. سیندخت که از دیدار سام و گفتار او بسیار شادمان شده بود به سوی کابل بازگشت. از سوی دیگر زال به سوی منوچهر رفت .به شهریار آگاهی دادند که زال فرزند سام سوار ازراه رسیده است.او را پذیرا شدند و چون نزد تخت شهریار آمد زمین را بوسه داد و منوچهر را ستایش کرد. پس آگاهی آمد سوی شهریار که آمد ز ره زال سام سوار پذیره شدندش همه سرکشان که بودند در پادشاهی نشان چو آمد به نزدیکی بارگاه سبک نزد شاهش گشادند راه چو نزدیک شاه اندر آمد زمین ببوسید و بر شاه کرد آفرین زمانی همی داشت برخاک روی بدو داد دل شاه آزرم جوی گردآورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
منوچهر از حال زال جویا شد زال نامه ی پدر تقدیم کرد منوچهر بخواند و گفت:از خواندن این نامه رنجی تازه به دلم نشست اما چون سام پیر این چنین خواسته است من آرزوی تو را بر آورده می کنم و فرجام و انجام کار تو نیکو خواهد بود .من نامداران را می خوانم و برای کار تو با آنان رایزنی می کنم منوچهر بزرگان و ستاره شناسان را بخواند و در باره ی همسری زال و رودابه با آنان به گفتگو نشست سه روز درباره ی این موضوع سخن گفتند و ستاره شناسان کاویدند و سر انجام زبان گشادند که: ازین دخت مهراب واز پور سام گوی پر منش زاید و نیک نام به دیدار گردد گوی زورمند که نبود چنو زیر چرخ بلند همش زهره باشد همش مغز و یال به رزم و به بزمش نباشد همال ستاره شناسان تولد فرزندی را بشارت دادند که اورا نظیر وهمتایی نیست و در جنگها پشتیبان ایران و ایرانیان است. منوچهر از گفته ی آنان شاد شد و دستور داد دانایان از هوش و دانایی زال آزمونی کنند که در همه ی پرسشها پاسخ نیکو گفت و شایستگی خود را بهتر و بیشتر نمایان ساخت. پس منوچهر دستور داد به نامه ی سام پاسخ دادند و موافقت خود را با پیوند همسری زال و رودابه اعلام داشت. هنگامی که زال نزد سام برگشت و نامه ی شاه را به او داد از موافقت منوچهر با این وصلت جشن و شادی برپا کردند و شهر را آذین بستند. همه سام را آفرین خوان شدند وزان جامه ها گوهرافشان شدند برآن جشن هرکس که آمد فراز شد از خواسته یک به یک بی نیاز بع زیر پی پیل و اسپان گوهر چو اختر همی تافت بر چرخ بر ز دینار و از گوهر پربها نبودی درم را در آنجا بها سام دستور داد که مراسم پیوند و ازدواج زال با رودابه فراهم گردد.بزرگان هر دو قوم گرد آمدند سام به رخسار عروس خویش رودابه نگریست چهره ی او در روز پیوند همسری جلوه ای چشمگیر داشت سام رو به فرزند خود زال کرد و گفت:خداوند تو را یاور بود که چنین همسری نصیب تو کرد. به یک تختشان شاد بنشاندند عقیق و زبر جد برافراشتند سرماه با افسر زر نگار سرشاه با تاج گوهر نگار بیاورد پس دفتر خواسته همان نسخه ی گنج آراسته براو خواند آن گنجها هرچه بود که گوش آن نیارست گفتی شنود وز ایوان سوی کاخ رفتند باز به شادی گرفتند یک هفته ساز پس از آن همگی به سیستان رفتند و سام پادشاهی آن مرز و بوم را به فرزند خود زال واگذاشت و گفت:منوچهر شاهی سیستان را به من سپرد و من اینک به تو می سپارم. منوچهر منشور آن بوم و بر مرا داد و گفتا همی دار و خور بترسم از آشوب بد گوهران بویژه ز دیوان مازندران تورا دادم ای زال این جایگاه همین پادشاهی و تخت و کلاه چو رودابه بنشست با زال زر به سر بر نهادش یکی تاج زر گردآورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
فرزند زال همچون بچه شیری زاییده شد و شگفت آنکه این بچه موی او نه همچون دیگر نوزادان سیاه و نه مانند پدر سپید بلکه سرخرنگ و صورتش چون خون بود و دو دستش خونین. یکی بچه بد چون گوی شیر فش به بالا بلند و به دیدار کش همه موی سر سرخ و رویش چو خون چوخورشید رخشنده آمد برون چشمان مرد و زن بر این کودک شگفت خیره شده بود. مادرش رودابه پس از بیهوشی چشم بگشاد فرزند را نزد او بردند و زر و گوهرها نثار کردند و آفریدگار را سپاس گفتند.مادر فرزند یک روزه ی خود را که تنی گون کودکان یکساله داشت بنگریست و بخندید و دردها را فراموش کرد. در کابل و زابل به مناسبت زادن رستم جشن ها برپا گشت و درویشان را درهم و دینار دادند.رامشگران به هر گوشه ای به رامش پرداختند. فرستاده ای نزد سام رفت و مژده ی تولد نواده را به وی داد او نیز جشنی بزرگ برپا کرد پس از یک هفته سرور و شادی نامه ای به فرزند خود زال نوشت و گفت: خداوند را نیایش می کردم که تو را فرزندی عطا کند که دودمان من استمرار یابد اکنون فرزندی آمده است که مرا و تو را پشتیبان است. رستم راا ده دایه گماردند که بدو شیر می دادند. به رستم همی داد ده دایه شیر کجا می شد آن شیر پر مایه سیر پس از آنکه سن او از هشت سالگی گذشت مانند سروی آزاد بلند بالا شد که همانند نیای خود سام بود . گرد آورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه
آمدن سام به دیدار رستم خبر بزرگ شدن رستم به سام رسید که در کودکی چون جوانی دلیر است و سام تاب دوری نداشت و به دیدن او شتافت. با سپاه خود به سمت زابلستان حرکت کرد. زال همراه با مهراب به پیشواز سام رفتند و رستم را بر روی پیلی نهادند بر سرش تاجی و به دستانش تیر و کمان دادند تا اینکه سپاه سام از دور نمایان شد. یکی ژنده پیلی بیاراستند برو تخت زرین بپیراستند نشست از بر زر پور زال ابا بازوی شیر و با کتف و یال بسر برش تاج و کمر بر میان سپر پیش و در دست گرز گران زال و مهراب از اسب پیاده شدند، سام چون فرزند زال را دید خنده ای از شادی سر داد و رستم در برابر پدربزرگ ادای احترام کرد و به ستایش او پرداخت. همه به سوی سیستان راهی شدند. در کاخ سیستان همه شاد بودند و چون سام رستم را می دید نام یزدان پاک را می خواند و او را ستایش می کرد. آنگاه به زال گفت که تاکنون چنین چیزی نشنیده ام که این گونه کودکی را از پهلو بیرون کشند و بر سیمرغ آفرین خواند. به سیمرغ بادا هزا آفرین که ایزد ورا ره نمود اند ر این در کاخ کنار یکدیگر نشستند و سخن ها راندند و خندیدند مهراب کابلی نیای مادری رستم که از باده سرمست شده بود زبان به شوخی و مزاح گشود و گفت:من دیگر با داشتن چنین نواده ای آیین ضحاک نیای خود را زنده می کنم از این سخن او سام و زال بسیار خندیدند. کنم زنده آیین ضحاک را به پی مشک سارا کنم خاک را پر از خنده گشت لب سام و زال ز گفتار مهراب دل شادکام . سام چند صباحی بماند و راه باختر گزید. سام زال را در آغوش گرفت و او را پند داد که دادگر باشد و از راه خرد خارج نشود و راه ایزدی را برگزیند که این جهان برای هیچ کس باقی نمانده است. آنگاه از آنچه در دل داشت سخن گفت که گمان دارم که زمان من هم رو به پایان است. زال و سام یکدیگر را در آغوش گرفتند و اشک ریختند آنگاه زال و رستم تا سه منزل با سام رفتند و او را بدرود گفتند. چنین گفت مر زال را کای پسر نگر تا نباشی جز از دادگر به فرمان شاهان دل آراسته خرد را گزین کرده برخواسته همه ساله بربسته دست از بدی همه روز جسته ره ایزدی چنان دان که برکس نماند جهان یکی بایدت آشکار و نهان برین پند من باش و مگذر ازین بجز بر ره راست مسپر زمین گردآورنده و نویسنده جناب آقای رضا ارباب رشید 📣🔕🔔راههای ارتباطی با کانالها و گروه ها و کارگروههای تخصصی در فضای مجازی جهت آشنایی بیشتر با اداب ورسوم وفرهنگ وهنر خبرها و اطلاع از برنامه و اهداف بنیاد نیمروز به گروهها زیر 👇👇بپیوندید و این پیام را به دیگر دوستان ارسال کنید 🌺کارگروه فضای مجازی ورسانه راههای ارتباطی با ما ____ ✅ بنیاد نیمروز و خانه فرهنگ هنر سیستانیها http://t.me/sistanihagolestan _ ✅معرفی مشاغل بنیاد نیمروز https://t.me/nimrooz2020 _ ✅بنیاد نیمروز ( معتممدین وتحصیلکردها سیستانیها وبلوچستانیها) @nimroozsistaniha ✅لینک کانال نوحه های سیستانی https://t.me/joinchat/AAAAAFBFvCL4c1RV_vmbng ✅لینک کانال کتابخانه بنیاد نیمروز سیستانیها _ گنبد کاوس T.me/booknimrooz _ ✅لینک کانال بازیهای بومی محلی سیستانیها T.me/nimroozonline_bazie ✅پایگاه خبری نیمروز گلستان T.me/nimroozgolestan1 ✅ادرس وب سایت پایگاه خبری نیمروز گلستان www.nimroozgolestan.ir _ کارگروه حقوقی بنیاد نیمروز T.me/hoogoghNimrooz ارتباط با ادمینها 🆔 @asgararbab 🆔 @Hosein_khaksefidi 🆔 @NIMROOZONLINe ✅یاسرچ کلمه در گوگل _اپارات واینستاو غیره🕒 #بنیاد#گنبد#کلاله#سیستان#تهران#دهل #غیچک#تهران#رستم #همراه