مرغ مزرعه (سیاه، سفید و زرد)
اینجا در فرانسه اگر بخواهیم تغذیه سالم داشته باشیم می توانیم بجای مرغهای کارخانهای پرورش یافته در سوله، مرغهایی را خریداری کنیم که در فضای باز رشد کرده اند.
این مرغها بسته به نوع تغذیه و کیفیت طعم و سرعت پخت به مرغ سیاه، سفید و زرد تقسیم می شوند.
ویژگیهای این مرغی که دیروز تهیه کردیم:
۱. پرورش یافته در فضای باز
Élevé en plein air
۲. سفید Blanc یعنی دارای گوشت تردتر با پخت سریع تر و چربی کم.
۳. دارای مهر حلال که یعنی ذبح شرعی انجام شده است.
از مشخصات مرغی که در فضای باز پرورش یافته:
۸۱ روز زمان پرورش در مزرعه
۷۵ درصد غلات برای تغذیه مرغ
قیمت این مرغ تقریبا دوبرابر قیمت مرغ کارخانهای است.
در صورت تمایل به اطلاعات بیشتر درخصوص تفاوت این مرغها با نامگذاری فوق به نشانی زیر رجوع کنید:
http://www.st-sever.fr/blog/poulet-jaune-noir-blanc-volaille-choisir/
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
44.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب نوزدهم
شب شرمندگی
به ما یاد دادند که شب نوزدهم شب مرور یک سالی است که گذشت و شب ترمیم است، شب بیست و یکم شب ترسیم برنامه پیش روست است، شب بیست و سوم شب تثبیت و امضا.
خیلی ایجاد حساسیت میکردند برای این شبها و ما سراپا گوش میشدیم برای فهمیدن و دریافت کردن و تاثیر گرفتن...
حالا امشب در شب محاسبه یکسالی که گذشت باید چه بگوییم؟
صدایشان هنوز در گوشم می پیچید...
خدایا گفتی نکن، کردم. گفتی بکن، نکردم...
شب شرمساری از آنچه گذشت؛ شب توبه و استغفار...
چون تاکید داشتند که اگر این استغفار از کرده ها نباشد با توجه به کیفیت عملکرد گذشته، سال پیش رو ترسیم می شود و ما هم که گذشته پر خطایی داشتیم احتمال محرومیت ها را زیاد می کند.
در واقع امشب شبی است که تلاش کنیم که ناظر به اعمال گذشته مان آینده مان ترسیم نشود.
پس شب سرنوشت سازی است...
و یاد دادند که دست خالی هم نیستیم...
غرق رحمت الهی باشند و امید که ما را یاد کنند.
@mojtabatehrani_ir
خیلی التماس دعا دارم...
✨مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
در هفته اخیر دولت فرانسه اعلام کرد که کشور به دو بخش وضعیتی سبز و قرمز تقسیم میشه.
چه از لحاظ بحران ابتلا چه بحران امکانات بیمارستانی.
به لطف خدا شهری که ما ساکن هستیم در منطقه سبز قرار داره.
امید که مردم مناطق قرمز هم به زودی نجات پیدا کنند.
در شهر ما به ندرت کسی ماسک بزند. البته ماسک هنوز همهجا موجود نیست یا به نسبت گران است. ده عدد 8.5 یورو.
امروز دیدن کودکانی که بیخیال و بیخبر از تلاطم دنیا در حال دوچرخه سواری بودند، نشاط آور بود...
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
کشور جمهوری اسلامی جهان
قسمت اول
داشتم فکر میکردم هر مسئلهای در کشور رخ می دهد، میگوییم ما همه یک ملت هستیم... ما هموطن هم هستیم. باید به یاری هم بشتابیم...
مرز مشترک ما را یکی کرده. یک آب و یک خاک.
بعد حوزه فکر را گسترش میدهم و میگویم اگر کره زمین یک کشور میشد، یک حکومت واحد داشت و بیمرز، دغدغه همراهی و درک ما به همان وسعت می شد...
مثلا میگفتند: مردم یک گوشهی از کشورمان، جهان، در بخش فرانسه، حومه شهر پاریس، دچار بحران اقتصادی شدند و در این ایام کرونا صفهای طولانی میبندند برای تهیه غذای گرم. ما همه مردم یک کشوریم، یک آب و خاک، بشتابید به نجات و دستگیری ایشان.
بیشتر فکر می کنم...
ارزش حکومت واحد و مصیبت چند حکومتی بودن جهان امروز چه خوب به چشم می آید.
رقابتهای سیاسی، جنگ بر سر حفظ قدرت، آسیب به دیگران برای نجات خود. مثل داستان راهزنی ماسک کشوری توسط کشوری دیگر...
البته برخی، در آن سوی کرهی ارض، پیش تر، همین به فکرشان زده بود که عنوان دهکده جهانی را به کدخدایی خانی ظالم طرح کردند و برایش تلاش هم کردند و محصولش را امروز جهان به خوبی دریافت میکند.
یک ملت را تحریم میکند چون که گفته دغدغه دارد تن به ظلم و ظالم ندهد. داراییاش به ظلم به غارت نرود، خودش پیش رفت علمی کند و وابسته و محتاج و ضعیف نباشد...
چرا چنین میکند؟ چون میخواهد قلدر محله باقی بماند. با چیزی به نام حق و ناحق کاری ندارد و هدف را فقط و فقط حفظ قدرت برای انباشت ثروت و لذت میداند.
اما در این سوی این سیاره خاکی، گروهی دیگر با قدمتی به بلندای سن حضرت آدم ابوالبشر، آرمان برپایی حکومتی جهانی را در ذهن و قلب پرورش میدهند که زمین را یکپارچه برای برپایی عدل و به مساوات تقسیم شدن دارایی آن به مخلوقات و موجودات و جنبندگان آن میبینند. حکومتی که اصالتش خور و خواب و شهوتش نباشد و دغدغه تعالی تک تک انسانها و فلسفه خلقتش را داشته باشد و برای تحقق این آرمان جان فدا کند...
چون گروه اول یکپارچگی را برای فرعونی بازی می طلبد،
ولی گروه دوم دنبال رساندن دست همه بشریت به عروةالوثقیای است که مردم جهان را امت واحده کند.
امتی خداجویِ خداپرست، که دغدغه و هدفی مشترک را دنبال میکنند.
تمام کتاب مقدس این گروه دوم را بگردید، (قرآن)، هیچ خطی از ملی گرایی به سبک امروزِ دست ساز بشر نمیبینید.
یک جایش نگفته یا ایهاالعرب...
ادبیاتش یا ایهالذین آمنوا، یا ایها الانسان است.
پیغام آورش را رحمه للعالمین خطاب می کند.
از همان ابتدای ظهورش، افقش را با بُرد و مقیاس جهانی مطرح می کند، نه ملی و نژادی.
بلال حبشی را با سلمان فارسی یکی تعریف میکند وقتی میگوید: انما المومنون اخوه. یعنی انسان مومن، بدون مرز است و بدانید در نهایت هم زمین به همینها خواهد رسید...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
برخی عبارات آموزش داده شده به ما در دعا و نجوا با خداوند، انسان را متوقف میکند؛ یا به سکوت میکشد، یا اشک هایش جاری میشود یا صدای گریهاش بلند:
وَ تَجعلنی مِمّن تَنتصر بِه لِدینک، و لا تَستبدِل بیغَیری.
و مرا از کسانی قرار دهی که دینت را به وسیلهی او یاری کنی و کس دیگر را بجای من نگذاری.
✨مفاتیح الجنان؛
دعای شبهای ماه مبارک رمضان
#حاج_قاسم
اللهم ارزقنا...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
اولین شنبه بعد قرنطینه، شهر دیدنی بود:
تصویر ۱: مردمی که با هیجان به مغازههای باز شده نگاه میکردند. برخی با ماسک، برخی بیماسک. البته رستورانها هنوز تعطیل بود.
تصویر۲: مغازههای کوچک که با حساسیت تمام مشتری میپذیرفتند، ضدعفونی کننده دست و دستکش یکبار مصرف برای ورود قرار داده بودند و بیش از ۶ نفر راه نمیدادند و بقیه باید در خیابان منتظر میماندند.
تصویر۳: صف طولانی پُست که نشان از عقب افتادن کار مردم بود. پست هم تعداد محدود میپذیرفت و ورودی دستها را ضدعفونی میکرد و بقیه باید در خیابان منتظر میماندند.
تصویر ۴: فروشگاه لباس و صف طولانی! که حس کالای ضروری به انسان دست میداد😅
تصویر ۵: باز شدن پارکها و نبودن چیزی به نام فاصله اجتماعی! در پارک خبری از ماسک و دستکش هم نبود و دورهمنشینیهای فشرده قابل توجه بود.
تصویر ۶: علامتهای فاصلهگذاری روی زمین در مترو و اجباری بودن ماسک زدن در آن و حتی حضور مامورین برای کنترل.
به طور کلی فضاهای باز آزادی کامل بود، فضای بسته با محدودیتهایی.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
کشور جمهوری اسلامی جهان
قسمت دوم
فرهنگ اسلام فرهنگ «ما» بود. ما ایرانیها رنگ فرهنگ اسلام را به خود گرفتیم. اما فرهنگ غرب فرهنگ «من» بود. و اتفاق غم انگیز جامعه ما این بود که اصلاحاتش را کسانی داعیه دار شدند که تربیت یافته فرهنگ «من» بودند، لذا تعریف «امت» تبدیل شد به «شهروند» و هرکس در جستجوی حقوق شخصی اش مصلحت جمع برایش بی معنی شد. اصالت از ما به من تبدیل شد و از اینجا شد که افراد دو دسته شدند.
برخی که فرهنگ اسلام را در خود حفظ کرده بودند گفتند:
مرز ما عشق است، هر جا «او»ست آنجا خاک ماست
سامرا، غزه، حلب، تهران، چه فرقی میکند؟
اما آنان که فرهنگ غربی را سبک فکر و زندگی خود انتخاب کردند گفتند: چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!
در حالی که برای آن ها که فرهنگ اسلام حقیقی را دارند همه جا مسجد است (محل سجود در مقابل خدا)، برایشان مرز جغرافیاییِ دست ساز بشر بی معنی است، محدودیت کشوری بی معنی است، چراغ هایشان را هر جا لازم باشد ریسه کشی می کنند. این طور شد که خواندند:
مرزها سهم زمیناند و تو سهم آسمان
آسمان شام با ایران چه فرقی می کند؟
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصر الزهرا یا آبادان، چه فرقی می کند؟!
در مکتب غرب، محور، «منِ انسان» است، که غالب بر «ما» ست، پس در بحران «ما» فدای «من» می شود. ثروت مند اولویت درمان پیدا می کند...
در فرهنگ اسلام محور امر خداست و در امر خدا همیشه دیگران بر تو مقدم اند. اینجاست که روزه اند اما افطار خود را به فقیر و اسیر و یتیم می بخشند...
البته در همه جهان هستند کسانی که فطرت و ذاتشان هنوز زنده است و این تفاوت ها را می فهمند. چه برخی از اهل کتاب چه برخی کسانی که دین ندارند ولی آزاده اند...
مومنان به خالق زمین و حیات، یاد گرفتهاند که: وطنت را دوست بدار، از وجودش اجدادت بهره برده اند تا تو به ثمر رسیده ای. از خاکی به خاک بر می گردی. حقی دارد به گردن تو! از او به خوبی مراقبت کن و این یعنی منافات ندارد وطن دوستی با جهان دوستی. و چون پرورش یافتگان مکتب اسلام وطن را دوست دارند اما هیچ چیز برایشان پرستیدنی نیست جز الله. ملاک انتخاب و تصمیمشان وطن نیست، امر خدا، امر پیغام آور خدا و امر تالی تلوهای ایشان است:
یک روز باید از مرزهای کشورشان دفاع کنند. یک روز می رسد که از مرزهای کشوری دیگر باید دفاع کنند و یک روز می رسد که مرزها را باید بردارند...
این خاصیت مومنین به خداوند است. آزادند...نه در قید مرزبندی. نه در قید خط کشی های کدخدایان و ناخدایان... فقط در قید و بند الله هستند.
افکار و اعمالشان از سر عقیده ی بر حقشان است و عقیده مرز و جغرافیا نمیشناسد.
مکتبی ها سرمشق از روح خدا رهبر اولشان دارند:
«ما مى گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم لا اله الا اللّه را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم.»
ما تا هستیم پیش می رویم، مرز ما انتهای افق است...
#روز_قدس
🇵🇸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
طول مدت روزه داری در فرانسه
#پاسخ_به_پرسش_دوستان
امروز
اذان صبح: ۳:۵۱
اذان مغرب: ۲۲:۱۳
هر روز این فاصله چند دقیقه بیشتر میشود.
@ninfrance
#خلاصه_نویسی_هایم
«امروز دنیا، یک به یک، تعداد قربانیان کرونا را در سراسر جهان میشمارد...
اما چرا هیچ کس این میلیونها کودک و زن و مردِ مظلوم در جهان اسلام را شمارش نکرد؟
چرا میلیونها فلسطینی باید هفتاد سال از خانه و کاشانهِی خود دور بوده و در تبعید به سر برند؟
و چرا قدس شریف، قبلهی اوّل مسلمانان باید مورد اهانت قرار گیرد؟
سازمان به اصطلاح ملل به وظیفهی خود عمل نمیکند و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری مُردهاند.
شعار «دفاع از حقوق کودک و زن» شامل کودکان و زنان مظلوم یمن و فلسطین نمیشود.»
✨رهبر معظم ایران
۹۹/۳/۲
@ninfrance
عید فطر در خارج
قسمت اول
نوع دغدغه ایرانیان مذهبی ساکن خارج با ایرانی های مذهبی داخل ایران فرق دارد. ایرانی های داخل کشور، باید صرفا ببینند مرجع مسائل دینی شان در خصوص رویت هلال ماه یا میزان فطریه و کفاره، چه فتوایی می دهد. ایرانیان ساکن خارج باید ببینند آیا در محل اقامت آن ها مرکزی اسلامی هست که از طریق آن به پاسخ برسند؟
دوستی از آلمان پیگیر این مسئله بود، دوستی در استرالیا تعریف می کرد که هر روزی که ایران اعلام کند عید است. با ماشین تا خارج از شهر می روند افطار می کنند بعد با خیال راحت این روز را جشن می گیرند. چون امکان و اطمینان رصد هلال ماه را ندارند.
برخی هم خودشان در جستجوی هلال می روند و ...
دغدغه دوم بحث فطریه و کفاره روزه های عمد یا غیرعمد است. الان باید به تومان بدهیم یا یورو و دلار؟ پرس و جو از روحانیون مطلع می گوید: هرکشوری هستید به پول آن جا...
پیگیری می کنیم که به پول کشور ما چگونه است؟ می گویند سه کیلو برنجی که علمای ایران، به ازای هر نفر 10هزار تومان اعلام کرده اند اینجا می شود نفری 7 یورو. کفاره روزه غیرعمد هم می شود: 750 گرم از آن سه کیلو برنج... اما برخی مراکز اسلامی، اعلام نمی کنند خب یعنی چند یورو؟ در حالیکه ایران راحت می گوید کفاره روزه غیرعمد، روزی 3000 تومان.
خلاصه می رویم دنبال محاسبه 750 گرم. اول باید قیمت یک کیلو برنجی که اینجا مصرف می کنیم را به یورو به دست آوریم، بعد سه کیلو، اگر به یورو فطریه اش می شود 7 یورو، 750 گرمش می شود چند؟ می شود رقمی نزدیک دو یورو.
یعنی مثلا اگر کسی از رمضان سال گذشته روزه قضا داشته و تا این رمضان قضایش را بجا نیاورده، باید کفاره روزه غیرعمد بدهد. به طور مثال اگر کسی 12 روز قضا داشته، چیزی نزدیک به رقم 24 یورو می شود و به تومان رقمی نزدیک 500 هزارتومان تبدیل می شود. دوستان می گفتند: خب این رقم را اگر به تومان برگردانیم و به دست دوستان ایرانی برسانیم که به نیازمندان برسانند خیلی خوب می شود.
نه تنها ارز از کشور خارج نشده، وارد هم شده، به دست نیازمندش هم رسیده. چی از این بهتر؟
باز این بحث ها مرا به فکر فرو می برد و از این سیستم اقتصادی دینی لذت می برم که همه چیز را به اقتصاد، اول نیاز مادی انسانی گره می زند. حتی عبادتی مثل روزه را. نمی گوید برو صرفا شب و روز نماز بخوان و روزه بگیر و احساس ادای تکلیف کن و از این طریق محبوب خدایت شو. نه. انسانی که در چهارچوب این جهان مادی مراحل رشد را باید بگذراند، حتی در معنوی ترین روزها و شب هایش باید به فکر مادی ترین مسائل اطرافش باشد. در فرهنگ اسلام، تحت هیچ شرایطی نباید هم نوع خود را فراموش کنی.
و باز فکر می کنم اگر تمام مردم، اهل روزه و به دنبالش اهل خمس و فطریه و کفاره بودند، فقیری در کشور و در ادامه فقیری در جهان وجود نداشت... دین همان بسته فرهنگی است که همه نیازهای انسان را با هم پاسخگوست اگر اهل پیوستن به آن بشوند همه...
ادامه دارد...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
عید فطر در خارج
قسمت دوم
در حکومت داری اقتصادیِ منهای خدا، به مدیریت صرفا عقل بشر، مالیات تعریف شد. این پرداخت اختیاری هم نیست؛ ندهی جریمه داری، یعنی باید مبلغ بیشتری از مالت را بدهی. اما در حکومت داری اقتصادیِ خدا، خمس و زکات و فطریه و کفاره تعریف شده. ندهی. ندادی! پیگرد اجباریِ قانونیِ دنیایی ندارد خودت باید به این حد از شعور و تکامل وجدان و انسانیت بررسی که بدهی.
یاد تعریف «شهروند» مقابل «امت» افتادم...
فرهنگ دست نویس بشری، «شهروند» را جایگزین «امت» کرد، از آثار خواسته یا ناخواسته این فرهنگ خودخواهی است. در حالی که از آثار فرهنگ هدفمند «امت»، دیگر خواهی. در دل مفهوم «شهروند» صرفا نظم را می شود پیدا کرد. در دل مفهوم «امت»، عدالت و ایثار را. عدالت یعنی هرچیز در جای خود قرار بگیرد. یعنی به همه به اندازه حقشان برسد، اما اگر هم به هر دلیل ضعفی، حادثه ای، بحرانی باعث پیدایش فقر و نداری گروهی شد، ایثار و بخشش به حکم عقل و وجدان و شان انسانیت زمین نماند.
قانون خدا می توانست همه را نجات دهد... حیف انسان به خودش بیش از خالقش اعتماد کرد...
سیستم مالیات سیستمی نبود که مردم را از درون مودب کند. خیلی ها همین الان فرار از مالیات دارند. حتی با وجود قوانین سخت گیرانه. چه کسانی؟ قوی تر ها. پولدارترها. آن ها که بیشتر دارند!
اما در احکام اسلام داستان فرق دارد.
او که دین دار است به معنای واقعی کلمه و بیشتر دارد، با جان و دل بیشتر می دهد. با این اعتقاد پررنگ در وجودش که خالق و روزی رسانِ من، بیشتر به من بخشیده، وظیفه ام را سنگین تر کرده که بیشتر شکر عملی اش را به جا بیارم و بیشتر دست فقرا را بگیرم. تازه! من هر سال در حال خمس دادن هستم. اما می بینم که سال بعد دارم خمس بیشتری می دهم. این یعنی خمس از مال من کم نکرد که بیشتر کرد... اینها اعتقاد است! چیزی که به باورقلبی گره می خورد و حد فاصل مومن به خدا و کافر به خدا و دم و دستگاهش را می سازد.
مومن آموخته پولی که در راه خدا می دهد، برایش خواهد ماند.... پولی که این دنیا خرج خودش می کند، از بین می رود و اثری از آثارش در زندگی بعدی نمی ماند.
اینکه بحث شد که وقتی انسان برای انسان برنامه بنویسد راه به جایی نمی برد یعنی همین. خالق گفت هرچه داری بخشی از آن را بی آنکه به خودت آسیب بزنی به دیگران ببخش؛ به تو استعداد بیشتری دادم که توانستی بیشتر کسب درآمد کنی، شکر عملی اش را بجا آور. انسان باش! حواست به همنوع هایت باشد. اینگونه جامعه بهتری ساخته می شود...
" وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکمُ اللَّهُ قالَ الَّذِینَ کفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ یشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛ یس.47
وقتی به آنها گفته شد از آنچه خداوند به شما روزی کرده، انفاق کنید، کافران به مؤمنان گفتند: آیا اطعام کنیم به کسی که اگر خداوند می خواست خودش به او اطعام می کرد. به راستی که اینان (کافران) جز در گمراهی آشکار نیستند."
کتاب آسمانی شان به آنچه ممکن است به ذهن ها خطور کند هم پاسخ می دهد. به همین خاطر مومنین حقیقی هرگز در تشخیص اشتباه قرار نمی گیرند.
خیلی ها از احکام و قوانین برگرفته از وحی و عقل متصل به وحی چیزی نمی دانند. نیاز است به زبان ساده، خیلی ساده، با جملات خبری، صرفا خبری، داشته هایمان را به گوش جهان برسانیم.
دیده ام خیلی ها صرفا با مطلع شدن از احکام اقتصادی اسلام به مطالعه بیشتر اسلام گرایش پیدا کرده اند. چون مکاتب اقتصادی جهان هم خودشان به بن بست رسیده اند، هم مردم را به بن بست رسانده اند.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
حلالمسائل
اگر دستورات دین را میشناخت و به آن پایبند بود، حتی اگر خطایی از فرزندش میدید، با عقل مطهر بر غضب و عصبیت غلبه میکرد، دستش را میگرفت میبرد پیش مشاوری، راهنمایی، تا برایش روشنگری کند نباید تسلیم کامل احساسات شد و باید عاقبت اندیشی یا آینده نگری کرد، بعد تصمیم گرفت.
اگر دستورات دین را میشناخت و به آن پایبند بود، درگیر شهوات، دختر کم سن را، بیخبر و رضایت والدین، به سمت خود نمیکشید...
اگر دستورات دین را میشناخت و به آن پایبند بود، جهل و جنایت یک نفر را تیتر مجلهاش نمیکرد با جمله عامِ «پدر» با داس آمد... که ترسی فراگیر بسازد برای هر دختری نسبت به هر پدری. «پدر»، کلمهای که برای ما مقدس است و پناهگاه و تکیهگاه دختر است.
اگر دستورات دین را میشناخت و به آن پایبند بود، بجای بازی سیاسی، دغدغه عکس سلفی، یا برداشتن سهمش از سفره کشور، در فرصتی که داشت، تمام تمرکزش را بر تصویب قوانین لازم میگذاشت.
اگر دستورات دین را میشناخت و به آن پایبند بود، بخاطر دفاع از یک حق ( اگر حقیقتا دفاع از حق بوده باشد و بهانهای برای تضعیف و تخریب کشور نبوده باشد)، حقی دیگر را پایمال نمیکرد و دین و کشورش را با داشتن آن همه پدر مومنِ مهربانِ نسبت به رحمت الهی (دختر) در داخل و خارج کشورش، با سبک نشر خبرش، زیر سوال نمیبرد.
اگر دستورات دین را میشناخت و به آن پایبند بود، دین را عامل تعصب و جنایت معرفی نمیکرد، بلکه علت همه تندرویها و کندرویها را دخالت نظر شخصی یا نفس بیمهار و کنترل نشده شخص انسان بیان میکرد که دقیقا دین نسخه مبارزه با آن است.
روزی خواهد رسید که همه بفهمند اگر به دین عمل می کردند دنیایی بسیار بهتر از آنچه امروز با نظر شخصی خود میسازند، میداشتند.
هرکه از این بحرانها، در شکلها و قالبهای مختلف، به دور است، دیدیم که دین دارد ( دین به معنای اسلام نابش، نه عقاید شخصی افراد) و طبق دستورات و توصیههای آن، با طهارت و سلامت روان روزگار را سپری میکند.
پاسخ رفع همه رنجها، آسیبها، تعصب ها و حمیتها. همه هیاهوها و رذالتها، در حل المسائل دین موجود است...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance