eitaa logo
تا انتهای افق
10.3هزار دنبال‌کننده
697 عکس
225 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب منزل یکی از دوستان ایرانی دعوت بودیم. وقتی رسیدیم لحظات پنالتی زدن تیم ایران و عربستان بود. شهدای منا جلوی چشمم آمد و دعا کردیم... چه شیرین بود پیروزی ایران... چه شیرین است خبر پیروزی ایران ما؛ هر نقطه‌ی جهان باشیم... 🇮🇷👏🎉🎊 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی در فرانسه @ninfrance
پرورش و آموزش تمام دوران تحصیلم کلاس های پرورشی، فوق برنامه بود. غالب کلاس های اصلی، دروسِ علومی بود که اگر نمی آموختم چیزی در زندگی انسانی ام از دست نمی دادم، اما کلاس های پرورشی، دروسِ علومی بود که هرکدام گرهی از زندگی ام باز می کرد. دوران ابتدایی که خیلی بخاطر نمی آورم. دوران راهنمایی، یک کلاس یک ساعت و نیمه پرورشی داشتیم که چند درس خیلی مهم در زندگی ام را مدیون آن معلم در آن دوران هستم. اما هر زمان معلم ریاضی و ... زمان کم می آوردند ساعت غیرمهم! پرورشی را از مربی ما می گرفتند که چند فرمول بیشتر یاد ما بدهند. دوران دبیرستان هم به همین ترتیب. انقدر که به مدیر مدرسه نامه نوشتم و گلایه کردم که ما که گُلِ وقتمان را در مدرسه می گذرانیم و عملا فرصت تربیتمان از والدین گرفته شده و به گردن مدرسه افتاده، فقط آموزش می بینیم و از پرورش خبری نیست. در حالی که طبق نظر اسلام و هدف ارسال رُسُل و دغدغه انقلاب اسلامی توسط مردم، تربیت بر آموزش مقدم است و باید طبق این نگاه حرکت کرد. امروز با خودم فکر می کردم اصلا از نام گذاری اصلی، ضعف حواس جمعی کسانی که مسئولیت این مهم را به عهده گرفته اند به چشم می آید. باید می گفتند نظام پرورش و آموزش یا نظام تربیت و تعلیم. همین مقدم نکردن دومی در جایگاه اولی، نشانِ درجه دو دادن رتبه به اهمیت و فوریت و ضرورت تمامی اهداف و رویکردها و خط مشی ها و ماموریت های یک خرده نظام بزرگ در دل یک نظام انسانی بنام امروزیِ آموزش و پرورش است. چندسال پیش، مجموعه ای، دغدغه تربیتی، برای نوجوانان تحت پوشش اش داشت. یعنی برنامه ای فرای مدرسه و ساعات درسی می خواست. قبول کردم که برای سه سال برنامه تربیتی آن ها سرفصل طراحی کنم. طبق معمول دچار ضیق وقت بودند و از آنجا که عمیقا دغدغه داشتم یک شب تا صبح بیدار ماندم و برای سه سال 540 سرفصل محتوایی طراحی کردم. ساعت ده شب شروع کردم، ساعت 6 صبح تمام شد. تالیف و تدوین این سرفصل ها هم به عهده خودمان گذاشته شد. (جدولش را ضمیمه می کنم؛ متذکر شوم که عناوین در این جدول کلی است؛ جزئیات هر جلسه در این تصویر تعریف نشده). تصورم این بود که اگر هر نوجوانی در پنج حوزه اخلاق، احکام، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سرفصل های تعیین شده را بیاموزد زندگی متفاوتی را تجربه خواهد کرد... حتی اگر این پرورش کامل هم انجام نشود به هر میزان به او منتقل شود امکان باز شدن گره ای از ذهن و قلبش برای بهتر زندگی کردن با برد آخرتی را تجربه خواهد کرد. امروز در سر می پرورانم که آن طرح سابق را به روز کرده و برای تحققش برای هر خانواده ای که مشتاق است، تمام توانم را خرج کنم. با توجه به مجازی شدن کلاس ها این طرح هم می تواند به شکل مجازی راه اندازی شود و فرزندان هر خانواده ای که تمایل داشته باشند را پذیرش کند ـ در هر نقطه ای از این کره ی خاکی که باشند ـ. 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی در فرانسه @ninfrance
مرتبط با متن پرورش و آموزش👆 این طرح برای سال ۸۷ است... @ninfrance
از جمله تجارب عجیب و جالبم در اینجا دادن بقیه پول خرید است. به شکل رایج عموما قیمت‌ها را برای جذب مشتری شکسته می‌نویسند. (که البته فکر می‌کنم همه جا رایج باشد اما در این حد واقعا بامزه است.) مثلا بجای 2 یورو می نویسند 1,99 سنت. و خیلی دقیق اون یه سنت رو بر می‌گردونن اگر پول کاغذی داده باشی. مثل این می‌مونه که در ایران یک چیز ۲هزارتومانی را نوشته باشه ۱۹۹۰ تومان و ده تا تک تومنی بهت برگردونن. ده تا ده سنت میشه صدسنت. یعنی یک یورو. حالا از اون ده‌سنت، یک سنت برمی‌گردونن!☺️ خلاصه که در اون مدتی که با پول کاغذی خرید می‌کردم نه کارت بانکی و یا در برخی جاها مثل بازارهای روز که کارتخوان ندارن و فقط پول کاغذی قبول می‌کنن، خروجی‌اش شده یک کیسه سکه‌های یک سنتی و دو سنتی و پنج سنتی و موندم باهاش چی کار کنم. البته تا بحال چندبار که سکه‌ها زیاد شده شمارش شده، به مغازه‌دار تحویل دادم که نتیجه‌اش شده شمارش یک سنت دو سنت من به شکل دقیق. یعنی اینطور نیست که پول را بدهی و بگویی این شصت سنت و او هم بپذیرد. حتما باید شمارش شود. اینجاست که باید از صبر مشتری‌های پشت سر تشکر کنی که البته برای خودشان عادی است.☺️ فرانسه @ninfrance
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من فرانسه تو عراقی چه فراقی چه فراقی... بعد از سال‌ها پارسال موفق شدیم برای ایام اربعین بلیط تهیه کنیم که از طریق ایران برویم پیاده‌ به سوی کربلا... اما ایران که رسیدیم، دلتنگی مادر، دو دلم کرد. مادر دوست داشت این مدت که ایرانم با او باشم. از دل اول عبور کردم و دل دوم را انتخاب... و در نهایت تصمیمم این شد که همسر با برادر برود و من کنار مادر بمانم. قرار بود امسال همگی با هم برویم، مادر هم بیاید... که دنیا زیر و رو شد... شاید امسال اربعین نرفته‌ها حال و روز دل هرساله ما را عمیقا درک کنند... آن‌ها که می‌خواهند و می‌توانند بروند اما باید تکلیف را انتخاب کنند. خوشا به حال کسانی که هرجا هستند هر قدمی که بر می‌دارند نیت می‌کنند. خوشا به حال خدمتگزاران از خودگذشته، در هر پست و هر جایگاهی... از همه خیلی التماس دعااا @ninfrance
پیش از این در کانال گفته بودم که ورودی مترو حفاظ ندارد و به مردم اعتماد شده که برای استفاده از وسایل نقلیه عمومی وجدانا کارت بزنند. و فقط هر چند روز یکبار مامورین سیاه پوش کنترل می‌آمدند و هرکس بلیط ۱.۵ یورویی پرداخت نکرده بود را ۳۵ تا ۷۰ یورو جریمه می‌کردند. در خبر‌ها دیدم ظاهراً در کنترل‌ها مشخص شده افراد زیادی بدون کارت زدن از مترو استفاده می کنند و دیدم تمام ایستگاه‌های مترو در حال مجهز شدن به درهای شیشه‌ای است که با کارت زدن باز شود. کسانی هم شاید از این وضع ناراضی باشند که هنوز فعال نشده دیدم یکی از شیشه‌ها را شکسته‌اند... فرانسه @ninfrance
فرانسه ۲۷۰۰۰ نفر ابتلا در ۲۴ ساعت رو هم تجربه کرد... حوادث آخرالزمانی... @ninfrance
شأن انسان در ایمان و هجرت و جهاد است و هجرت مقدمه‌ی جهاد فی سبیل‌الله است. هجرت، هجرت از سنگینی‌هاست و جاذبه‌هایی که تو را به خاک می‌چسباند. چکمه‌هایت را بپوش، ره‌توشه‌ات را بردار و هجرت کن، که پیامبران نیز همه آمده‌اند که تو را از سنگینی‌ها رها کنند و زنجیر جاذبه‌های خاک را از دست و پای اراده‌ات بگشایند. شأن انسان در این است که هجرت کند و از زمان و مکان و مقتضیات فراتر رود و غل و زنجیر جاذبه‌های دنیا را از دست و پای خویش بگشاید و در آسمان لایتناهی ولایت پرواز کند. و کسی این مقام را در خواهد یافت که از آنچه خود دوست دارد بگذرد و سر تسلیم به آستان قربان بسپارد و مقرب شود... برگرفته از یادداشت‌های شهید سید مرتضی آوینی @ninfrance
افقی دیگر تصمیم کسب تجربه‌ای دیگر ما را به کشور دیگری کشاند... از امروز مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های نویسنده‌ی «تا انتهای افق» را از «هلند» دنبال می‌کنید... پ.ن: مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های باقی مانده از فرانسه را هم ادامه خواهم داد ان شاء الله @ninfrance
من و کتاب و اثاث‌کشی... وقتی در ایران اثاث کشی کردم، کارگران جابجایی کارتن‌ها گفتند: ببخشید این کارتن‌ها توش چی هست انقدر سنگینه؟؟ من هم گفتم: کتاب. با تعجب عمیق گفت: کتاب؟! ببخشید جهاز شما کتاب بوده؟! آخه چند کارتن کتاب!؟؟ چیزی نگفتم. کارتن‌ها رو که رو دوشش می‌گذاشت با خنده به دوستش می‌گفت: دانشمند شدم امروز با این همه کتاب... جابجایی که تموم شد و همه کارتن‌ها به ماشین منتقل شد، دیدم صورت حساب، بیش از رقم توافق شده است. وقتی پرسیدم چرا؟ گفت: کتاب حکم گاوصندوق رو داره. یه لحظه فکر کردم از نظر ارزش منظورشه! ☺️ که ادامه داد چون سنگینه گرون‌تر حساب میشه هر کارتنش. نمی‌دونستم. حساب کردم و تمام شد. در اولین سفر به فرانسه فقط ۶ کتاب از مهم‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین کتبم را که خیلی بهش مراجعه می کردم آوردم. اما در سفرهای بعدی، هر بار چندین جلد دیگه با خودم همراه می‌کردم. هربار با سختی. چون واقعا وزن کتاب سنگینه و نمی‌شد چمدان را با آن پر کرد. می‌گذاشتمشون تو کوله‌پشتی یا ساک پارچه‌ای و کل سفر دست می‌گرفتم که حقیقتا برای یک مسافرت سه پروازه خیلی سخت بود. حالا که دوباره در فرانسه رسیدیم به تجربه اثاث‌کشی از یک کشور به کشور دیگه! باز کتاب‌ها داستان شده. باورم نمیشه این همه کتاب از ایران با خودم آوردم😅 متاسفانه فقط توانستم یک چمدان کوچک را کتاب کنم و تقریبا سه کارتن کتاب در فرانسه پیش دوستم به امانت ماند... چیزی که الان بهش فکر می‌کنم و غصه اش رو میخورم اینه که، هیچ کدوم از این کتب ارزشمند فایل پی دی افش در نت نیست. حتی فروشی. وگرنه با جون و دل پرداخت می کردم و رنج و سختی این نقل و انتقال و نگرانی از دست دادنش رو نمی‌کشیدم. به طور مثال یکی از سری کتبی که خیلی بهش رجوع می کردم و هربار در هر سفر بخشیش رو با سختی می‌آوردم، داستانش از این قراره که هرچه با صاحب امتیازش مکاتبه کردم که فایل پی‌دی‌افش رو در اختیارم بگذارند و حتی متعهد شدم که منتشر نکنم، راضی نشدند با این توضیح که درآمد ما از فروش این کتب است و اگر پی دی افش پخش شود ممکن است فروشمان را از از دست بدهیم... 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از هلند و فرانسه @ninfrance
اولین مشاهدات و تجربه‌ها در هلند ۱. غالب افراد با دوچرخه تردد دارند چون وسایل نقلیه گران است. ۲. بر خلاف فرانسه که بلیط، مبلغ ثابت ۱.۵ یورو بود، اینجا ۴ یورو است اما بسته به میزان مسافت، مبلغی از کارت شما کم می‌شود. به همین خاطر هم هنگام ورود هم هنگام خروج باید کارت بزنید. ۳. ماسک جز وسایل نقلیه حتی در محیط سربسته اجباری نیست. فقط توصیه میشود. به همین خاطر افراد کمی ماسک استفاده می‌کنند. ۴. به میزان فرانسه سگ و همچنین خرابکاری سگ روی زمین ندیدم. (تا امروز) ۵. به طرز ناباورانه‌ای دیشب صدای پخش اذان را در خیابان شنیدم که خیلی آرامبخش بود. باید مسجدش را پیدا کنم. ۶. محجبه بیش از حد انتظارم دیدم و خیلی خوشحال شدم. ۷. فروشنده‌های محجبه هم زیاد دیدم چون مثل فرانسه منع حجاب در محیط کار وجود ندارد ظاهراً. ۸. حتی در تبلیغات پاساژهای بزرگ پوشاک، تصویر محجبه با شعار همه کس، همه جا را هم دیدم. ۹. قصابی‌ها و رستوران‌های حلال خیلی بیشتر از فرانسه و به وفور وجود دارد. ۱۰. زبان هلندی‌ها داچ است که ترکیبی از زبان انگلیسی و آلمانی است و دوباره باید از صفر یک زبان جدید را یاد بگیرم. @ninfrance
حکومت نظامی کرونایی دقیقا از روزی که وارد هلند شدیم متوجه شدیم دو روزه در موج دوم کرونا مجدد تمام رستوران‌ها و کافی‌شاپ‌ها تعطیل شده و فقط میشه ازشون غذا خرید. و هم زمان خواندم که در رسانه‌های فرانسوی اعلام شده که در فرانسه حکومت نظامی و قانون منع رفت و آمد اعلام شده. از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح. فرانسه آمار ۳۰۰۰۰ ابتلا در یک روز رو در پرونده داره که الان ۲۶۰۰۰ نفر است و رئیس دولت، مکرون، اظهار امیدواری کرده که بتوانند با این قانون، آمار را به روزی پنج تا شش هزار برسانند. شاید یکی از دلایل بی‌توجهی مردم به رعایت نکات بهداشتی و فاصله اجتماعی کم شدن آمار مرگ بر اثر این ویروس باشه. دلایلش را نمی‌دانم اما فرانسه ای که در ابتدای این ابتلا در یک روز ۱۵۰۰ مرگ هم تجربه کرده، الان بیشترین آمار مرگ، ۱۶۳ نفر در یک روز بوده است. مساحت ایران سه برابر بزرگتر از فرانسه است و جمعیت فرانسه ۱۶ میلیون کمتر از ایران. مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از هلند و فرانسه @ninfrance https://www.ouest-france.fr/bretagne/rennes-35000/covid-19-rennes-et-l-ille-et-vilaine-pourraient-basculer-sous-couvre-feu-7025363