✍ولی اگه #برانداز ها و #ضدانقلاب تونستن صبحِ روزی که شبش تا ۴ صبح بیدار بودن و الانم #گرسنه و با زبون #روزه هستن رو توی این #گرما ، ۱۰ نفر را جمع کنن ، من خودم با نظام صحبت میکنم ساقط شه !!
😇😄😄✌
#روز_قدس #قدس #رمضان #انرژی #زنده
╔═☀️☀️═════════╗
❣ eitaa.com/joinchat/639434752C60c801636b
╚═════════⚡️═╝
🆔 @raefipour_com
❌❌ درسی از تاریخ
آمریکا و سازمان ملل عامل کشتار 8000 مسلمان❗️👇
▪️حدود 3 دهه قبل، در چنین روزهایی، در طول 3 روز، بیش از ۸۰۰۰ نفر از اهالی #سربرنیتسا در #بوسنی کشته شدند. یعنی روزانه حدود ۲۶۰۰ نفر یعنی در هر ساعت حدود ۱۱۰ نفر!
✖️ #لطفا_تاریخ_بخوانید
- #اسلحهها را تحویل دهید؛
- شما در امان هستید؛
- سازمان ملل، امنیت شما را تضمین میکند؛
- جامعه جهانی همراه شماست؛
- آنها نمیتوانند به شما نزدیک شوند!
- چرا دنبال #جنگ هستید، #صلح خوب است!
🗣اینها شعارهایی بود که از بیرون به گوش مردم شهر میرسید.
- ما نمیتوانیم؛
- «آنها» قویتر اند؛ - اگر #تسلیم شویم #گرسنه نمیمانیم؛
-اگر وارد شهر شوند هیچ چیز برایمان نمیماند؛
👥 و اینها حرفهای «تعدادی از مردم شهر» بود. حرفهایی که توانست بذر #ناامیدی را در دل دیگر همشهریها بکارد. مردم مسلمانی که هم #سلاح داشتند و هم توان دفاعی...
♨️ با این شعارهایی که از خودیها و ناخودیها شنیدند، اسلحهها را تحویل دادند و وارد کمپ شدند. کمپی که #سازمان_ملل و #جامعه_جهانی حمایت از مردم در آن جا را ضمانت کرده بود.
#زنان و #مردان را جدا کردند.
مردان از ۱۲ تا ۸۰ سال ماندند و بقیه افراد را با اتوبوس به شهرهای دورتر از کمپ فرستادند. «تعدادی از مردم شهر» به «بقیه» گفتند: دیدید کار خوبی کردیم که تسلیم شدیم؟ دیدید حل شد؟
«بقیه» فقط نگاه میکردند. بعد از 3 روز نیروهای سازمان ملل و همان جامعه جهانی از کمپ رفتند. انگار نه انگار باید پای تضمینشان میماندند. «آنها» (صربها) وارد کمپ شدند و مردها را دسته دسته کشتند. «بقیه» طوری به «تعدادی از مردم شهر» نگاه میکردند که انگار با چشمهاشان عمیقترین ناسزاهای تاریخ را نثارشان میکنند.
🔺این ماجرای واقعی کمتر از 30سال پیش در مهد #آزادی و #دموکراسی! همان #اروپای افسانهای! در کشور مسلمان #بوسنی_و_هرزگوین و در شهر #سربرنیتسا اتفاق افتاد.
⭕️ مردم شهری که با اعتماد به قول و تضمین #آمریکا و سازمان های جهانی، تسلیم شدند و در سه روز بیش از ۸۰۰۰ نفر از آنها کشته شدند..!!
❣ eitaa.com/joinchat/639434752C60c801636b
#داستانک
👳🏻امام جماعت مسجدی در ونک (یکی از محلههای تهران) از قبل انقلاب تعریف میکرد :
👱♀روزی خانمی نیمه برهنه و بی حجاب و آرایش کرده با دست و سینه باز نزد من آمد و مسأله ای در مورد ارث پرسید!
🗣گفتم خانم من هم میخواهم از شما مسالهای بپرسم ؛ اگر جواب دادید من هم جوابتان را میدهم!
😳با تعجب پرسید : شما از من؟
🔸گفتم: بله ...
🔹گفت: بفرمایید!
💁🏻♂گفتم: شخصی در محلی مشغول خوردن غذاست ؛ غذا هم بسیار خوشبو و مطبوع است!
😔از قضا گرسنهای از کنار او میگذرد .
از دیدن غذا و شنیدن بوی خوش آن پایش از حرکت میایستد!
جلوی او مینشیند تا شاید تعارفش کند ولی مرد هیچ اعتنایی نمیکند!
👨شخص گرسنه تقاضای یک لقمه میکند اما او میگوید : غذا مال خودم است و نمیدهم!
هر چه او التماس میکند، این به خوردن ادامه میدهد!
خانم ؛ این چگونه آدمی است؟؟
😠گفت : این شخص خیلی بیرحم است!
از شمر بدتر است!
💁🏻♂گفتم: گرسنه دو جور است : یکی گرسنه شکم، یکی گرسنه #شهوت!
🙋🏻♂ یک جوان #گرسنه، وقتی یک خانم نیمه برهنه و زیبا را می بیند که همه نوع عطرها و آرایش های مطبوع و دلکِش را دارد!
هرچه با او راه میرود تا شاید خانم یک توجهی به او کند و مقداری روی خوش نشان بدهد، آن خانم اعتنا نمیکند!
🙋🏻♂جوان اظهار علاقه میکند ولی زن محل نمیگذارد!
بعد از هزاربار خواهش و تمنا، زن میگوید : من #هرزه نیستم و حاضر نخواهم بود با تو صحبت کنم!😔
جوان با تمام وجود التماس میکند ولی زن ذرهای توجه نمی کند!
☝️به نظر شما این زن چگونه آدمی است؟؟
🙆🏻آن خانم کمی که فکر کرد، بلند شد و رفت!
👮فردا درب منزل صدا کرد!
رفتم در را باز کردم ؛ دیدم سرهنگی ایستاده و اجازه ورود میخواهد ؛
وقتی وارد اتاق شد گفت : من شوهر همان خانم دیروزی هستم!
🙎♂وقتی که با او #ازدواج کردم خواهش کردم #باحجاب باشد اما هرچه خواهش و تهدید کردم زیر بار نرفت!
🌸دیروز ناگهان آمد و از من چادر خواست! نمیدانم شما دیروز به او چه گفتید!!
ماجرا را برایش تعریف کردم؛
🌼او هم بسیار تشکر کرد و رفت ...
📚منبع : کتاب حیا و خودآرایی