eitaa logo
نیروی قدس (جبهه مقاومت)
40هزار دنبال‌کننده
33.4هزار عکس
19.3هزار ویدیو
927 فایل
﷽ 🔰وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ فقط تبلیغات 👇 @tabligh_z
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️پیشنهاد دوم دین: به آغوش خدا پناه ببر تا خطاهایت را جبران کند 🔸اولین پیشنهاد دین، این است که اگر می‌خواهی راحت زندگی کنی بیا «در کنترل و مراقبت، مهارت پیدا کن» 🔸دین پیشنهاد دیگری هم دارد که خیلی قشنگ‌تر است؛ می‌گوید: اگر زندگی‌کردن در این جهانِ به‌شدت منظم، برایت سخت است، خُب مثلِ دوران بچگی‌ات که می‌رفتی در آغوش مادرت و به او پناه می‌بردی و او خطاهایت را جبران می‌کرد (لباست را عوض می‌کرد و...) الان هم برو پیش خدا و در آغوش خدا قرار بگیر، تا نگرانی‌ات را برطرف و خطاهایت را جبران کند. 🔸خدا می‌فرماید: اگر زندگی‌کردن در این جهان منظم و پیچیده برایت سخت است، خُب بیان با من زندگی کن! من خودم دستت را می‌گیرم، من جبران می‌کنم. 🔸مثلاً اگر ما غذای ناسالم بخوریم، خدا می‌تواند آثار سوء آن را جبران کند؟ بله، گاهی اوقات با دعا و ذکر، حتی اشتباهات ما در زمینۀ غذاخوردن هم جبران می‌شود؛ یعنی آدم انرژی‌های روحی و معنوی‌ای پیدا می‌کند که می‌تواند کاستی‌های انرژی‌های مادی‌ای که باید به جسمش می‌رسیده را جبران کند. 🔸طبق روایات، قوّت مؤمن از غذا نیست، بلکه از نیّت اوست. ابوعلی‌سینا وقتی می‌خواهد مسئلۀ علمی حل بکند، اول می‌رود دو رکعت نماز می‌خواند و برمی‌گردد شروع می‌کند به حل کردن مسئله! 34 علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۸
✔️هم جهان و هم وجود انسان، بسیار حساب‌شده است؛ پس نیاز به برنامۀ دقیق داریم 🔸دین ما حتی برای امور جزئی زندگی هم برنامه دارد.شهید بزرگوار، دکتر پاک‌نژاد قبل از انقلاب، کتابی نوشته بود به‌نام «اولین دانشگاه، آخرین پیامبر» ایشان در این کتاب، نتایج تحقیقات و بررسی‌های علمی را دربارۀ آثار و فواید برخی از دستورات دین اسلام، منتشر کرده بود. 🔸شما ببینید در روایات ما چه آدابی برای غذا خوردن بیان شده است! ببینید دربارۀ پیاز خوردن و گوشت خوردن، چه آداب و چه توصیه‌هایی هست! حتی دربارۀ نحوۀ طبخ گوشت که مثلاً آب‌پز باشد یا کباب بشود! چرا ما این دستورات دین را از جنبۀ بهداشتی، پزشکی و علوم تجربی نگاه نمی‌کنیم؟ 🔸مثلاً توصیه شده است که وقتی می‌خواهید خرما بخورید، به تعدادِ فرد بخورید نه زوج (مثلاً یک عدد یا سه عدد بخورید) حالا اگر این را به چندتا آدم نادان بگویید، شاید مسخره کنند؛ چون نمی‌فهمند که عالم چقدر حساب و کتاب دارد. ولی اگر به یک دانشمند و متخصص تغذیه بگویید، به فکر فرو می‌رود و بررسی می‌کند تا دلیل آن را پیدا کند. کمااینکه دلیل بسیاری از توصیه‌های دین را از طریق علوم تجربی پیدا کرده‌اند. 🔸اگر بی‌بند و بار غذا خوردیم، بی‌بند و بار خوابیدیم و بیدار شدیم و بی‌بند و بار رفتار کردیم، کم‌کم عقل ما زائل می‌شود. در روایت هست: هر کسی هر مقداری گناه کند متناسب با گناهش، از عقلش کاسته می‌شود! (مَن قارَفَ ذَنباً فارَقَهُ عَقلٌ لا یَرجِعُ إلَیهِ أبداً ؛ میزان‌الحکمه/روایت ۶۷۵۱) 35 علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۸
✔️دو راه وجود دارد برای اینکه زندگی در این جهانِ پیچیده و منظم برای ما سخت نشود 🔸کسی که بخواهد دین را بپذیرد و بعد نسبت به موضوع «ترک گناه» متقاعد شود-که چالش اصلی دین هست- اول باید بپذیرد که در یک جهان بسیار منظم و حساب‌شده دارد زندگی می‌کند که عکس‌العمل رفتارهایش به او برمی‌گردد. 🔸اگر بگویید: «با این‌همه پیچیدگی و نظمی که در محیط اطراف ما وجود دارد، زندگی برای ما سخت می‌شود» می‌گوییم: دوتا راه وجود دارد برای اینکه سخت نشود؛یکی اینکه مدام مراقبت کنی و خودت را به رعایت‌کردنِ این قوانین منظم، عادت بدهی. دوم اینکه هر بچه‌ای اگر پیش مادرش باشد، زندگی برایش سخت نمی‌شود؛ تو هم با خدا زندگی کن! خداوند به تو پناه می‌دهد و مدام خرابی‌های تو را برایت جبران می‌کند. 🔸مثلاً اگر بین‌الطلوعین اشتباه کردی و خوابیدی، استغفار کن شاید خدا جبرانش بکند. خدا خیلی بیشتر از یک مادر دلسوز و مهربان، مراقب آدم است.فکر نکن که تو بزرگ شده‌ای و نیازی به خدا نداری! تو خیلی کوچک‌تر از این هستی که بخواهی از خدا مستقل بشوی، یک لحظه هم نمی‌توانی از خدا فاصله بگیری! پس مدام به خدا پناه ببر! 🔸قرآن می‌فرماید: «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» (قمر/۴۹) ما هرچیزی را در عالم با اندازه آفریدیم؛ یعنی بسیار حساب‌شده و دقیق! در آیه دیگری می‌فرماید: «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً» (طلاق/۳) خدا برای هرچیزی یک قدری معین کرده است. شما در جهانی دارید زندگی می‌کنید که هر چیزی یک قدرِ معینی دارد. تمام رفتارهای ما، عکس‌العمل دارد و همه‌اش در این عالم ثبت می‌شود. 🔸اگر ما در این جهان منظم، این مراقبت‌ها را نپذیریم و اگر خدا و پیامبران را معلم راهنمای این مراقبت‌ها ندانیم برای دین‌داری سخت‌مان می‌آید! اگر ما این نظم و حساب‌شدگیِ جهان را درنظر نگیریم، جا انداختن بدیهیات اولیۀ دین هم برای مردم و جوانان سخت خواهد بود. 36 علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۸
✔️ اگر انسان خودش را تحت سلطۀ نظم عالم نبیند، طغیان می‌کند! ✔️ توجه به «گذشت زمان» یک عنصر کلیدی در تربیت نسل جوان است 🔸 ما در مسیر تربیتی‌مان برای بچه‌ها باید به آنها یاد بدهیم که این جهان، جهان عمل و عکس‌العمل است و نتیجۀ بی‌نظمیِ ما در این جهان، به خود ما برمی‌گردد. 🔸 قرآن می‌فرماید: انسان تا خودش را مستغنی(بی نیاز) می‌بیند طغیان می‌کند! (علق/۶) پایۀ اول، برای از بین‌بردن حالتِ استغنای انسان، توجه به نظم حاکم بر طبیعت است! 🔸 انسان باید ضعف خودش را در مواجهه با طبیعت و نظم عالم ببیند. قبل از اینکه انسان را تسلیم خدا کنید، اول او را تسلیم طبیعت و نظم حاکم بر جهان کنید! 🔸 توجه به «حرکت بی‌وقفه و بی‌رحمانۀ زمان» به‌عنوان زیرمجموعۀ نظم حاکم بر جهان-که انسان، مقهور آن است- یک عنصر کلیدی و پایه‌ای در تربیت نسل جوان محسوب می‌شود. 🔸 امیرالمؤمنین(ع) وقتی می‌خواهد به نسل جوان، آموزش دین بدهد-در ابتدای نامۀ ۳۱ نهج‌البلاغه- می‌فرماید: این نامه از جانب یک پدر است که اقرار دارد به زمان؛ به قاهریت زمان! کسی که تسلیم روزگار است... روزگار یعنی چرخش ایام و همین طبیعت تغییر‌ناپذیر! 37 علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۹
✔️تکوین و تغییر شخصیت انسان، به تدریج اتفاق می‌افتد 🔸 آنهایی که شخصیت خرابی پیدا کرده‌اند به تدریج به این وضعیت رسیده‌اند؛ یعنی کم‌کم متقاعد شده‌اند، کم‌کم حقایق مهم را فراموش کرده‌اند و کم‌کم انجام کارهای بد، برایشان سهل شده است؛ در ابتدا چه بسا برایشان دشوار هم بوده است. 🔸 هرکسی بخواهد تغییری در خودش ایجاد کند و به تکاملی برسد و روح بلندی داشته باشد باید مرحله به مرحله خودش را در زمینه‌های مختلف، متقاعد کند و تمرین بدهد تا تکامل پیدا کند و این معمولاً یک‌شبه قابل دست‌یابی نیست. 🔸 در مقام تربیت یک انسان، مراحلی باید طی بشود تا به آن جایگاه و حالت مطلوب برسد، اگر کسی خواست دین‌دار بشود نیز همین‌طور است؛ مخصوصاً آنهایی که می‌خواهند خودسازی کنند و آنهایی که می‌خواهند کسی را تربیت کنند باید این وضعیت مطلوب را در نظر بگیرند. 🔸 البته ممکن است بعضی از اوقات به یک‌باره در یک لحظه، تنبّهی برای انسان حاصل بشود و تغییری ایجاد بشود. اما بدون نگاه‌کردن به استثناها- که آنها هم قابل بحث است- به‌طور کلی باید بگوییم که تکوین شخصیت و تغییر شخصیت یک انسان یا به‌دست آوردن یک شخصیت دینی، تدریج لازم دارد. 38 علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۰
✔️انسان باید محدودیت‌های این جهان را بداند و بپذیرد 🔸انسان باید بداند که این جهان، چقدر محدودکننده است! در این‌باره خیلی باید حرف زد؛ البته ممکن است تلخ هم باشد، اما انسان باید این محدودیت‌ها را بپذیرد. این خیانت است که ما به نوجوان‌های خودمان یاد ندهیم که دنیا پر از محدودیت‌ها، پر از شکست‌ها، پر از سوءتفاهم‌ها و پر از زمین خوردن‌ها است! اگر اینها را به نوجوان‌ها و جوان‌ها آموزش ندهیم، در واقع به آنها خیانت کرده‌ایم. 🔸انسان‌ها باید باور کنند، بپذیرند، آمادگی داشته باشند و انتظار داشته باشند که در این دنیا تلخ‌کامی‌ها بسیار فراوان است. البته این با سوءظن، منفی‌شدن و سیاه‌بینیِ دنیا خیلی فرق می‌کند، اما بالاخره نباید بچه‌ها و نوجوان‌ها را متوهم تربیت کرد و خود ما هم نباید متوهم باشیم! 🔸اینکه این واقعیت را بپذیری و آمادگی این را داشته باشی که با سختی‌ها خوب برخورد کنی، اسیر نشوی، فرار نکنی، انکار نکنی و فراموش نکنی، این جزء شخصیت شما می‌شود و ویژگی‌های شخصیتی خوبی به شما خواهد داد. 🔸خیلی معقول و خیلی با برنامه، باید در مواجهه با محدودیت‌های دنیا عمل کنی. تصور نکنید آن کسی که بابرنامه است، لذت‌بری‌اش کمتر می‌شود، آدم بابرنامه نه‌تنها لذتش کمتر نخواهد شد، بلکه بیشتر هم خواهد شد. 39 علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۰
🔘 همۀ بدبختی‌های انسان از «کوچکیِ جهان او» شروع می‌شود! 🔘 وقتی جهانت بزرگ شد، گناه برایت مهم می‌شود؛ چون گناه علامت حقارت است 🔸 تا اینجا چهار ویژگی یا مرحله برای متقاعدشدن به دین‌داری و ترک گناه بیان کردیم؛ از منفعت‌طلبی و برنامه‌پذیر بودن، تا اهلِ مسابقه بودن و دیدن محدودیت‌های حیات دنیا. اینها مراحلی است که پایه‌های تکوین شخصیت یک دین‌دار را شکل می‌دهد و انسان را آمادۀ پذیرش دین می‌کند. 🔸 پنجمین ویژگی‌ای که انسان برای داشتن یک شخصیت دین‌دار باید پیدا کند، باور معاد و آخرت است؛ این ویژگی نه‌تنها در باور و شناخت انسان بلکه در شخصیت او هم باید حضور پیدا کند، چون باور معاد، یک مقولۀ صرفاً شناختی نیست؛ یک مقولۀ شخصیتی است. 🔸 عمیق‌ترین درخواست انسان، جاودانگی‌طلبی است که فعال‌تر از خداپرستی است. حس جاودانگی‌طلبی یعنی اینکه «من نمی‌خواهم نابود بشوم» پذیرش جاودانگی، فطریِ ما انسان‌هاست و ما نمی‌توانیم بپذیریم که جاودانه نیستیم! 🔸 میل به جاودانگی، انسان را به سمت آخرت‌اندیشی می‌کشاند و کسی که معاد را باور کرد، جهانش بزرگ‌تر خواهد شد. همۀ بدبختی‌های انسان از «کوچکیِ جهان انسان» شروع می‌شود، همۀ خوشبختی‌ها هم از «بزرگیِ جهان انسان» شروع می‌شود. 🔸 انسان وقتی جهان آخرتِ بسیار بزرگ را بپذیرد، خودش هم بزرگ می‌شود؛ این همان اثر شخصیتیِ باور معاد است. بعد وقتی انسان بزرگ شد «بزرگوار» می‌شود و وقتی انسان بزرگوار شد، دیگر بدی ندارد. هرکسی آدم بدی شد، معلوم می‌شود که جهانش کوچک است! 🔸گناه یک‌وقت معنایش «ضرر کردن» است، یک‌وقت معنایش «خلاف برنامه عمل‌کردن» است، یک‌وقت معنایش «نپذیرفتن یک محدودیت و امر معقولی است که در این جهان وجود دارد» حالا در این مرحله از بحثِ ما(که بحث معاد و آخرت است) معنایش کوچک‌شدن است. وقتی جهانِ کسی بزرگ شد، کم‌کم نسبت به پدیدۀ «گناه» حساس می‌شود و زشتیِ گناه برایش مشخص می‌شود؛ چون گناه علامت حقارت و کوچکی است، لذا از گناه، ننگش می‌‌آید. 40 علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۰
✔️در جهان آخرت، محدودیت‌های دنیا وجود ندارد ✔️اگر با چشم قلبت به آخرت نگاه کنی، لذت‌های دنیا از چشمت می‌افتد! 🔸جهان آخرت چگونه جهانی است؟ یک جهان بسیار بزرگ و بسیار جذاب! هرچه انسان در این دنیا محدودیت دارد، آنجا نامحدود است! در حیات آخرت، دیگر کسی پیر نمی‌شود! در جهان آخرت، انسان مکلّف نیست و دیگر محدود نیست (البته آن کسانی که در عذاب هستند، حکم دیگری دارند) 🔸أمیرالمؤمنین(ع) دربارۀ عالم آخرت می‌فرمایند: چشم قلبت را بینداز به آن چیزهایی که برایت از آخرت وصف کرده‌اند. مثلاً نحوۀ در هم فرو رفتن شاخه‌های درختان بهشت، گل‌های آنها، نهرهای زیر پا و... چشم قلبت را بینداز تا بفهمی آنجا چه خبر است! اگر این‌طوری به آخرت نگاه کنی، نَفَست از دنیا می‌بُرد، دیگر شهوت‌هایش و لذت‌هایش تو را نمی‌گیرد. اصلاً از چشمت خواهد افتاد! (نهج‌البلاغه/خطبه ۱۶۵) 🔸واقعاً انسان این استعداد را دارد که با قدرت خیال خودش، آخرت را برای خودش به تصویر بکشد؛ قدرت خیال در انسان، خیلی قدرت عالی‌ای است. اگر قدرت خیال را به‌کار نگیرید، حدود یک‌چهارم آیه‌های قرآن از کار می‌افتد، باید با استفاده از همین قدرت خیال، جهنم و بهشت را تصور کنیم، چون در دنیا شبیه اش وجود ندارد،[قرآن و احادیث]هم عذاب‌ها را یک‌جورهایی توصیف می‌کند، هم ثواب‌ها و نعمات بهشتی را. 41 علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۰
✔️ ما در دنیا واقعاً نقطۀ رهایی از محدودیت‌ها نداریم! 🔸خداوند هیچ‌وقت انسان را با محدودیت‌های فراوان، محاصره نمی‌کند به‌طوری که انسان در یک دایرۀ بسته، گرفتار شود و جایی برای فرار، رهایی و رشد نداشته باشد. خداوند یک جاهایی را محدود می‌کند و بعد، یک مسیری را باز می‌کند. 🔸دنیا خیلی از سختی‌ها را به ما تحمیل می‌کند و این سختی‌ها دائماً در قرآن کریم برای ما توضیح داده می‌شوند؛ اما در کنار همۀ این محدودیت‌ها یک نقطۀ رهایی هست که خیال ما می‌تواند به آن نقطۀ رهایی متوجه بشود، همان‌طور که أمیرالمؤمنین‌(ع) فرمودند: با چشم قلبت نگاه کن به عالم آخرت و زیبایی‌ها و شکوه عالم آخرت 🔸خیلی‌ها دنبال این هستند که یک خیالِ خام و درواقع «توهمِ رهایی» در دنیا برای خودشان یا برای دیگران درست کنند؛ مثلاً در برخی فیلم‌ها نشان می‌دهند که قهرمان داستان به آن نقطۀ مطلوبش می‌رسد و همۀ مشکلاتش حل می‌شود و همه خوشحال از پای فیلم بلند می‌شوند! درحالی‌که ما در دنیا واقعاً نقطۀ رهایی نداریم. 🔸تنها جایی که ما می‌توانیم به رهایی بیندیشیم-در مرحلۀ اول- خود وجود پروردگار عالم و ملاقات خود خدا است، ولی در دنیا، هرچه در اطراف خودمان می‌بینیم، درگیری و سختی است و این سختی‌ها را نباید انکار کنیم، بلکه باید بپذیریم که این سختی‌ها وجود دارد و الا اگر نپذیریم، خسته و افسرده می‌شویم. باید با این سختی‌ها بجنگیم؛ اگر با این سختی‌ها مبارزه کنیم، قوی می‌شویم و اگر نجنگیم، ضعیف‌تر می‌شویم. همچنین باید برای برداشتن این سختی‌ها تلاش کنیم، ولی از همان اول هم باید بدانیم که صرفاً یک بخشی از این سختی‌ها و محدودیت‌ها را می‌توانیم برداریم نه همۀ آنها را. 42 علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۳۱
نقطۀ رهایی انسان از محدودیت‌ها در «آخرت» است نه دنیا! 🔸وقتی می‌گوییم «انسان در زندگی دنیا، نقطه‌ای برای رهایی ندارد، جایی برای خیال‌پردازیِ غیرمتوهمانه ندارد و جایی ندارد برای اینکه به آنچه دلش می‌خواهد برسد» طبیعتاً این خیلی غم‌انگیز است که انسان بخواهد چنین واقعیتی را بپذیرد. از سوی دیگر، اگر یک‌چنین نقطۀ رهایی‌ای واقعاً برای انسان وجود داشته باشد، این نقطۀ رهایی، بی‌تعارف در آخرت است! 🔸عالم آخرت، عالمی است که انسان در آن رها می‌شود و هرچه دلش می‌خواهد تحقق پیدا می‌کند. «فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُس‏» (زخرف/71) چون انسانِ رهایی‌طلب و خیال‌پرداز، دنبال یک زندگی ایده‌آل و بدون رنج با لذت‌های برتر، موفقیت‌های پیاپی و لذت‌بخش (نه لذت‌های کسل‌کننده) است! اما بدبختی دنیا این است که وقتی به یک موفقیت یا لذتی می‌رسی، بعدش سَرخوردگی و رنج هست. حالا عالم آخرت چگونه است؟ آنجا واقعاً آنچه انسان دلش می‌خواهد، محقق می‌شود و بعدش، سَرخورده هم نمی‌شود. 43 علیرضا پناهیان ۹۸.‌۲‌.۳۱
✔️چون انسان راحتیِ مطلق می‌خواهد، پس باید یک‌جایی غیر از این دنیا باشد که این خواسته‌اش برآورده شود! 🔸حضرت امام خمینی(ره) می‌فرماید: عشق به راحت، جزء فطرت انسان است و انسان این را از کسی یاد نگرفته است و به‌سادگی هم آن را از دست نمی‌دهد. «چون این معشوقِ بنى‌الانسان(یعنی راحتیِ مطلق) در این عالم یافت نشود، پس باید جایی باشد که به این خواستۀ انسان پاسخ بدهد! (شرح‌چهل‌حدیث/۱۸۶) سبک استدلال امام خمینی(ره) این‌گونه است. 🔸انسانی که بگوید پاسخی برای این راحت‌طلبیِ مطلق من نیست، غمگین و افسرده خواهد بود و انسانی که بگوید «پاسخی برایش[در جهان آخرت] هست» انسان امیدوار، مثبت، روشن‌بین، رو به جلو و در حال شکوفاشدن است. 44 علیرضا پناهیان ۹۸.‌۲.‌۳۱
🔘گفتگوی عاشقانۀ عبد و مولا چگونه شکل می‌گیرد؟ 🔘تا آخر عمر می‌توانی سرِ گناه خودت با خدا مناجات کنی و لذت ببری! 🔸رابطۀ خدا با موجودات دیگر مثل حیوانات، در این است که آنها را خلق می‌کند و به آنها رزق می‌دهد. ولی ما «عبد» هستیم و اصل رابطۀ خدا با ما سرِ «طاعت و معصیت» است. پس وقتی درِ خانۀ خدا می‌رویم، فقط دربارۀ رزق صحبت نکنیم بلکه بیشتر دربارۀ اصل رابطۀ خودمان حرف بزنیم. 🔸رابطۀ عبد و مولا سرِ این است که مولا فرمان بدهد و عبد انجام بدهد. ولی معمولاً ما هرچقدر هم مراقبت کنیم، باز چند تا از فرمان‌های خدا از زیر دستمان در می‌رود. اینجاست که چالش اصلی رابطۀ عبد و مولا پدید می‌آید و عبد و مولا موضوعی برای گپ‌زدن و گفتگوی عاشقانه پیدا می‌کنند. 🔸عبد و مولا مدام دارند سرِ موضوع «گناه» با هم حرف می‌زنند. این راز رابطۀ عبد و مولاست! عبد می‌گوید «خدایا مرا ببخش! گفته بودی این کار را انجام ندهم، ولی من دقت نکردم...» و خدا هم می‌بخشد. 🔸اصلاً خدا مولا شده است تا ببخشد! خدا فرمان می‌دهد ولی ما نمی‌توانیم همۀ فرمان‌های خدا را درست اجرا کنیم، لذا باید عذرخواهی کنیم و خدا هم این حالت بنده‌اش را دوست دارد(إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ) 🔸این‌قدر ناامید نباشید از اینکه گاهی گناه می‌کنید! این‌قدر خودتان را در اثر چندتا معصیت دچار یأس نکنید، بلکه وارد رابطۀ عبد و مولا بشوید که با استغفار از گناه، بابش به روی شما باز شده است. این یک فرصت طلایی است و شما می‌توانید تا آخر عمر، سرِ گناه خودتان با خدا صحبت کنید! 🔸حتی وقتی خدا گناهت را بخشید، باز هم می‌توانی هر شب به‌صورت‌های مختلف دربارۀ گناهت با خدا مناجات کنی؛ مثلاً یک‌بار بگو «من که این گناه را کردم، تو را یادم رفته بود» یک‌بار بگو «من که این گناه را کردم، نعمت‌های تو را یادم رفته بود» یک‌بار بگو «اگر مرا ببخشی من از شرمندگی چه‌کار کنم؟» 👤استاد پناهیان