#دماذونــــــے
نمازاوݪوقٺ،یعنۍ
معبـوداولویـتداࢪد
برهرچیزے ...!🌱
اݪتماسدعا ...🤲🏻
نیَّت
[••🌿••]↴ 8⃣هشــت: 🔸【بࢪگےازیڪڪتابـــ📖】 ⋮🌻⋮ [قرارعقدراگذاشتهبودیم! ازطرفےخوشحالبودموازطرف
[••🌿••]↴
9⃣نــُـه:
🔸【بࢪگےازیڪڪتابـــ📖】
⋮🌻⋮
[قبلازفرماندهےسپاهقدس،مامــوریتامنیـتشرق
ڪشوررابعهدهداشت.
درمقرماݩڪهنزدیڪمرزبوددرحالاستراحتبودیم
ڪهناگهانچندتاآرپیجۍبهاطرافمــاناصابتڪرد.
سریعبلندشدیم.
بهاسلحهخانهرفتیمواسلحههاراتحویلگرفتیم.چند
دستهشدیم.
درحالشلیڪوسطجنگیادحاجۍافتـادمڪهاوهم
درطبقهبالایۍمشغولاستراحتبود.
سریعازپلههابالارفتم.دیدمازپشتپنجرهءبالادرحال
تیراندازےست.
رفتمڪنارش.چنددقیـقهبعدصداےتـیرهاقطـعشدو
فهمیدیمفرارڪردند.
حاجۍدستوردادنیروهابهخطشوندودستور،تعقیب
آنهاراداد.گفتم:حاجےازمرزخارجشویمشرمیشود.
گفــت:بایدشراینــهاامـروزڪندهشودوگرنهبازتلفات
میدهیم.
درعرضچنددقیقه،تمامآنهارابهخاڪوخون
ڪشیدیدم.
چندوقتبعدرفتمپیشحاجۍ.
دیدمبرایشاحضاریهازدادگاهآمده.
باخندهگفت:یادتهسـتگفتےاگرازمــرزخـارجشویم
شرمیشود،خبشرشد.
بااینڪهمیتوانستبۍمحلۍڪندولےگفت:
میروموبادلائلمخودمراتبرعهمیڪنم.
اومردقانونبود.]
..𓂃🪴
ــــــــــــ ـ ـ °•[🔖↓]⇘
[راوۍ:حسینامیرعبداللهیان]
「•#ژنـــراݪ،ص²⁹،³⁰」
نیَّت
چهارشنبه شب زنگ زد
خیلی حالش بد بود مضطر بود شدیدا
گفتم توسل کن خانم ام البنین سلام الله علیها
الحمدلله خانم عنایت کرد
#یا_ام_البنین
#ام_بی_بنین
نیَّت
باسلام و احترام در این کانال عضویت انجام میگیرد برای کارگاه تربیتی و تشکیلاتی عزیزانی که علاقه مند ب
باسلام و احترام
کلاس
۱۴:۳۰الی ۱۵:۱۵ شروع میشود
https://eitaa.com/joinchat/2374041893C451ad5f9f5
نیَّت
باسلام و احترام کلاس ۱۴:۳۰الی ۱۵:۱۵ شروع میشود https://eitaa.com/joinchat/2374041893C451ad5f9f5
کلاس تموم شد پیام داخل گروه هست✅
VID_20230120_223925_465.mp3
7.18M
#قربون_نفس_پاکت_مادر
#بیقراری_مادر_شهید
صحبت های مادر بزرگوار شهید ابولفضل محمود خانی از شهادت شهید بزرگوار.
ابولفضل شهید شده بود
ولی بهم گفتند بردنش بیمارستان شماره دو
فردا صبحش رفتم تهران بیمارستان
ولی اونجا نبود
دیگه چند تا از بیمارستان های تهران و گشتم ولی پیداش نکردیم..
دیگه به حاج آقایی که اونجا از سپاه اومده بود گفتم ابولفضل من کجاس کدوم بیمارستان هست منو ببر پیشش.
گفتم حتما شهید شده آره من می دونم.
نگو اون موقع پیکر پسرم در بهشت رضوان بود
با خستگی بسیار اومدم خونه تا کمی استراحت کنم و بعد دوباره برم بیمارستان ها رو بگردم.
12 شب بود که زنگ در به صدا در اومد دیدم از بسیج و سپاه و... اومدند تا خبر شهادت پسرم و بیارن........
مادر شهید چند وقتی هست در بستر بیماری هستند مادر می گفت در این وقت پسرش شهید ابولفضل به دیدنش آمده و جویای حالش شده...
واقعا شهدا زنده هستند و ما در خواب غفلت هستیم.
ان شاءالله که عاقبت همه ما هم ختم به شهادت بشود
نیَّت
#قربون_نفس_پاکت_مادر #بیقراری_مادر_شهید صحبت های مادر بزرگوار شهید ابولفضل محمود خانی از شهادت شهید
باغیرت ها چند سال دیگه پدر مادر هاي شهدای دفاع مقدس بینمون نیستند تا هستند بریم دست بوسی... همین که نفسشون بهمون بخوره دلمون جلا ميگیره...
زیارت کنیم آیه های ایثار و شهادت را