19.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥جشن بزرگ "دختران بهشت" در بزرگترین گلزار شهدای جهان/ همراه با جشن تکلیف "دختران ایران" در جوار شهدا
🔹این کار تمیز فرهنگی امروز با حضور 2400 دانش آموز و مادران، همسران و دختران شهدا توسط سازمان بهشت زهرا(س) در قطعه ۴۰ گلزار شهدای بهشت زهرا و در جوار مزار شهدای گمنام برگزار شد.
🌷🌷قسمت هشتم🌷🌷
#اسمتومصطفاست
از مشهد که آمدیم ایام فاطمیه شروع شده بود.از قم استادی را به خانه مان دعوت کردیم که مُبلغ خارج از کشور بود. در این ایام گاه تا هشتصد نفر را در پایگاه غذا میدادیم. رییس پایگاه بودن در سن و سالی که داشتم کار کوچکی نبود. اما چون عاشق کارم بودم،هم به درس و حوزه میرسیدم هم به پایگاه.
روزی یکی از بچه های پایگاه گفت:((خبر داری چیشده؟؟))
_نه چیشده؟
یه نفر از پایگاه برادران نیمه شب جمعی از پسرارو میبره توی یکی از کوچه های حاشیه منطقه تیر اندازی میکنن،بعدم میبردشون غسالخونه!
خبر را که شنیدم افتادم دنبال جمع کردن اطلاعات.چه کسی، کجا و چرا؟
همه را روی کاغذ اوردن.وقتش بود تا مسئول این کار گوشمالی داده شود.
گزارش را که،رد کردم شنیدم برادران پایگاه در به در دنبال کسی هستند که گزارش کرده.
آن روز ها حوزه برادران طبقه بالای حوزه خواهران بود.
چند نفری آمدند به پرس و جو تا بفهمند چه کسی این کار را کرده.چه کسی بوده که علیه مصطفی صدرزاده گزارش داده .اما ما هم راهش را بلد بودیم! راه مخفی کاری و ندادن اطلاعات را !
بعد ها که ازدواج کردیم در چشمانم نگاه کردی و پرسیدی:((تو میدونی خبر شلیک شبانه رو کی داده بود؟))
نگاهت کردم و گفتم:((ناراحت نمیشی بگم؟))
_نه به جان تو!
_من بودم!
دهانت از تعجب باز ماند :((نه!))
_بله!
به سرفه افتادی:((ببخش من رو،اون روزا کلی به کسی که مارو لو داده بود،فحش دادم!))
_یادت رفته چی کار کرده بودین؟سه شب پشت سر هم سروصدا راه انداخته بودین،اونم چه جور ! ضمن اینکه شنیدم بعد از اونم بچه هارو برده بودی بهشت رضوان روی سنگ مرده شور خونه خوابونده بودی.
خندیدی،از همان خنده های نمکین معصومانه:((چقدر بد و بیراه نثارت کردم عزیز،بی اونکه بدونم کی هستی! یقه مسئول اطلاعات رو چسبیده بودم تا بگه چه کسی گزارش داده. وقتی گفت یه خواهر ،تعجب کردم!))
ادامه دارد ...✅
@niyat135
نیَّت
...🔗 امشبدخیلدختر➧ موسۍابنجعفریم.'🌱 شایدگره،زِکارفروبستہواکُند ...[🔓] #یافاطمهمعصومہۜأدࢪک
✨رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
حَرَامٌ عَلَى كُلِّ قَلْبٍ عُزِّيَ بِالشَّهَوَاتِ أَنْ يَجُولَ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَات
《 بر هر قلب و دلی که به شهوات آرام گرفته است، حرام است که در ملکوت آسمانها گردش کند》
📘تنبیه الخواطر ج ۲ ص ۱۲۲
📌پ.ن:
هر گناهی، شهوت و خواسته نفس است و کسی که با آن آرام و خوش است نمیتواند با ملکوت و لذائذ آن ارتباط بگیرد.
نـِــــیَّــــ۱۳۵ــــت 👈 عضوشوید
@niyat135
🌻خواص سوره مبارکه جمعه🌻
●حضرت رسول اکرم ص فرمودند:
هرکس سوره مبارکه جمعه را با نیت خالص و توجه به معنی آن بخواند، او را به عدد کسانی که در دنیا به نماز جمعه حاضر شدند و به عدد هرکس که حاضر نشده اند در شهرهای مسلمانان، ده حسنه مزد و ثواب دهند.
🔰 الفت میان زن و شوهر
از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است: هرکس سوره مبارکه جمعه را به جهت موافقت زن و شوهر، پنج بار با نیت خالص و توجه به معنی آن بخواند، الفت و مهربانی حاصل شود.
🔰 ایمنی از وسوسه شیطان
آورده اند: هرکس به قرائت سوره مبارکه جمعه با نیت خالص و توجه به معنی آن مداومت نماید، از وسوسه شیطان ایمن شود.
🔰 جهت حفظ از آفات
ذلک فضل الله یوتیه من یشاء و الله ذو الفضل العظیم
هرکس این آیه را بر قطعه ای از صدف با نیت خالص و توجه به معنی آن نفش کند و در روز جمعه در میان اموال نهد یا در انبار غله بگذارد، از آفات محفوظ ماند و برکت پیدا کند.
نـِــــیَّــــ۱۳۵ــــت 👈 عضوشوید
@niyat135
🌷🌷قسمت نهم🌷🌷
#اسمتومصطفاست
ما عاشقان آرمان و هدفمان بودیم آقا مصطفی! ما بچه های دهه شصت .طوری که مادرم میگفت:((سمیه،رختخوابت رو هم ببر همون جا بنداز تا شبا زحمت اومدن به خونه رو نکشی.))
سبحان میگفت:((نمیدونی این آقا مصطفی مربی ما چقدر خوبه!))
سجاد میگفت:((اگه خوب نبود جای تعجب داشت،کسی دوست من باشه و خوب نباشه؟!))
سجاد و سبحان برادر های گلم بودند.آن قدر که با سجاد رفیق بودم با کس دیگری نبودم.اما فقط یکسال با هم تفاوت سنی داشتیم.برای همین حرف او برایم حجت بود.
چند روز قبل از ایام فاطمیه ،دری از چوب برای ماکت سفارش داده بودیم.اماده شده بود،اما بزرگ در آمده بود.نیسانی گرفتیم تا در را ببرند دم مسجد.بلند کردن در برای ما دخترها غیر ممکن بود.دوستم گفت:((سمیه،اون برادر رو میبینی؟اسمش مصطفی صدرزاده س.
میره حوزه بسیج برادران .بگو این رو بگذاره توی ماشین.))
نگاه کردم.کنار پیاده رو زیر درخت بید مجنون ایستاده بودی.
آمدم جلو و گفتم :((آقای صدرزاده،میشه این دررو بگذارین داخل وانت؟))بی هیچ حرفی به کمک دوستانت در را بلند کردید و گذاشتید داخل وانت.
یادم نیست تشکر کردم یا نه.وانت راه افتاد و من هم.
بعد ها بود که فهمیدم عادت مرا تو هم داری:اینکه در کوچه و خیابان یا هنگام صحبت با جنس مخالف به زمین نگاه کنی یا به آسمان !مثل آن روزی که فاطمه ی دوساله بغلم بود.از پارک برمیگشتم.گوشی ام زنگ زد:((کجایی عزیز؟))
_پارک بودم ،دارم میام.
_من جلوی در خونه م ،صبر کن بیام با هم برگردیم.
فاطمه به بغل می آمدم و نگاهم به زیر بود.کفش های آشنایی دیدم که از جلویم گذشتند.کفش ها مردانه بودند با نوک گرد معمولی.
از همان مدلی که تو می پوشیدی. تا به خودم بیایم از من دور شده بودی. به عقب برگشتم و صدایت زدم:((آقا مصطفی کجا؟))
اِ تویی عزیز!
_من نگاه نمیکنم ،شماهم؟
هوا سرد است،اما هنوز دوست دارم بنشینم و به عکست نگاه کنم.
هنوز چهل روز هم نشده که شهید شده ای و مرا ترک کرده ای.به تو نگاه میکنم و خاطراتمان را مرور میکنم.مرور میکنم و از دل آنها چیزهایی را بیرون میکشم و به زبان می آورم که به سرعت نور از مغزم می گذرند.آیا در برابر چشمان تو در حال جان کندنم؟
ادامه دارد...✅
@niyat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افتتاح پروژه پل نفر رو
پ.ن: مسئولین هر روز ببینند...
چند نفر مسابقه میدید برای اینطور خدمت به مردم
#کجایند_مردان_بی_ادعا
@niyat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_به
کجا پیدا کنم دیگر شراب از این طهوراتر⁉️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهمون های خاص امام رضا اومدن
#شهدای_سراوان
📌قدر توبه را بدانیم‼️
🌿از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است:
طُوبى لِمَنْ وَجَدَ فِى صَحيفةِ عَمَلِهِ يَوْمَ القيامَةِ تَحْتَ كُلِّ ذَنْبٍ اَسْتَغْفِرُ اللّه
خوشا به حال آن كس كه روز قيامت، در نامه عملش زير هر گناهى يك «استغفراللّه » بيابد.
📕وسائل الشيعه، ج 11 ص 355
📌پ.ن:
اگر کسی ادعا کند که در ترک گناه موفق نمیباشم از توبه پس از گناه غفلت نکند، یعنی بلافاصله بعد از گناه، اولین کاری که انجام دهد توبهای کند که در دل آن پشیمانی هست.
👈پس قدر توبه را بدانیم.
نـِــــیَّــــ۱۳۵ــــت 👈 عضوشوید
@niyat135
🌷🌷قسمت دهم🌷🌷
#اسمتومصطفاست
فروردین ۱۳۸۶بود. ایام عید بود و رفته بودیم شمال،خانه مادربزرگه.باز همان حیاط کوچک باصفا با گل های ناز و اطلسی و یاس و بهِ ژاپنی. باز هوای حریر مانند شمال و بوی گل و طعم دریا .
حس میکردم همه یک جور دیگر نگاهم میکنند.انگار رازی در هوا میچرخید.تعطیلات که تمام شد برگشتیم خانه.
چهارده فروردین که از حوزه آمدم،باز همان رفتار های مشکوک را دیدم. مامان با بابا پچ پچ میکرد ،صحابه با سبحان و سجاد با مامان.
در حال رفتن به پایگاه بودم که صحابه مرا کشید گوشه ای:((آبجی خانم یه خبر!))
_بفرما!
_بگو به کسی نمیگم!
_قول نمیدم.میخوای بگو میخوای نه!
_ولی خیلی مهمه!
_پس بگو.
_قراره فردا برات خواستگار بیاد!
نمیدانم چطور نگاهش کردم که گفت:((به خدا راست میگم آبجی!))
_خب حالا کی هست این آقای خوشبخت؟
_مصطفی صدرزاده.مامانش به مامان زنگ زده و گفته میخوان بیان خواستگاری!
_مصطفی صدرزاده!
_اونم به بابا گفته و موافقتش رو گرفته!
سکوتم را که دید،دست هایش را به هم مالید و گفت:((آخ جون،بالاخره یه عروسی افتادیم!))
دوید از اتاق رفت بیرون.سجاد میخواست برود اراک دانشگاه.
آمد ساکش را بردارد،به هم نگاه هم نکردیم،حتی خداحافظی هم.
گونه هایم سرخ شده بود.صدای مامان را شنیدم که گفت:((علی آقا بریم شیر بخریم؟))هر وقت قرار بود خواستگار بیاید،مامان یادش میفتاد قرار است شیر بخرد و پدر را از خانه بیرون میکشید.
بی آنکه به رویم بیاورم کارهایم را کردم و رفتم پایگاه،اما حال درستی نداشتم.مدام جمله ای در سرم میچرخید:آقای صدرزاده میشه این در رو بگذارین داخل وانت؟
چادر سفید گل صورتی ام را روی پیراهنی که تازه خریده بودم،انداختم و دمپایی رو فرشی هایم را هم پا کردم و در حالی که رو گرفته بودم به اتاق پذیرایی رفتم.مادرت بود و خواهرت و زن داداش بزرگت.
اولین صحبت از سوی مادرت بود:((شنیدم حوزه میرین!))
_بله!
_حوزه قلعه حسن خان؟
_بله!
_سطح علمی اونجا چطوره؟
_بدنیست!
این بار هم فقط به لب و دهان مادرت نگاه میکردم.هنوز یخ من باز نشده بود که صدای ماشین آمد.
_آخ ببخشید .پدرم اومدن!
ادامه دارد...✅
@niyat135
15.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شکسته_بالتر از من میان مرغان #نیست
#دلم_خوش_است که
نامم #کبوتر_حرم است
#چهارشنبه_تون_امام_رضایی 💚
@niyat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کارهای خوب بیموقع قبول نیست
✍بعضی از کارهای خوب رو شیطان بهت پیشنهاد میده انجام بدی!
#حاج_آقا_پناهیان
👌کسی نباشه این کلیپ را نبینه مخصوصا خواهران محترم🌹
نـِــــیَّــــ۱۳۵ــــت 👈 عضوشوید
@niyat135
«خرمشهر،
شهر خون🩸
و قیام آزاد شد»
از کودک و نوجوان
تا پیر و جوان، خوشحال بودند...
#خرمشهرراخداآزادکرد
#نیت
یک زوج جوان بعد از چند سال عقد
شرایط عروسی ندارند و وضعیت مالیشون خوب نیست برای گرفتن عروسی و میخواهند به مشهد بروند و زندگی جدید خود را شروع کنند
باتوجه فقر این زوج ، عزیزی هست
سفر مشهد مقدس این زوج را فراهم کند⁉️ 👇
@jamondeh135
نیَّت
#نیت یک زوج جوان بعد از چند سال عقد شرایط عروسی ندارند و وضعیت مالیشون خوب نیست برای گرفتن عروسی و م
دم شما خوبان گرم
هزینه کامل سفر تکمیل شد✅
نیَّت
#نیت یک زوج جوان بعد از چند سال عقد شرایط عروسی ندارند و وضعیت مالیشون خوب نیست برای گرفتن عروسی و م
قربون معرفتتون بریم
بعضی از دوستان پیام دادن
که کمک کنند
ولی هزینه تکمیل شد
به به به این مردم
#مردم_خوب_ایران
36.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای همه عزیزانی که دوس داشتند الان حرم بودند
#حاجت_ها_روا
#باذن_الله