✅ #داستان_نجبادی اَمرو صاح تو باغملی تو او شلوغیا ﺩﻭﺑﻠﻪ ﭘﺎﺭﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ .. کو ﯾﻬﻮی ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮑﯽ ﺍِﺯ پشتی ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﺩﺍﺩ ﺯِﺩ ... ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ پراید ... 😱 ﺁبی ﺩَنَمو ﻗﻮﺭﺕ ﺩﺍﺩﻡ ... ﺑﺮﮔﺸدﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻭﺍﻧﺘﯿﻪ ... ﻣﯿﮕِد ﺧﺮﺑوزﻩ ﻣَﺸَﺪی ﺩﺍﺭﻡ نیمخوای ? ! 😐 ﻣِﻠِﺖ چِرو همچینی شدن !؟ 😁😁😂😂 ❤️⃝⃡🇮🇷 رسانه بزرگ نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی سلام علیکم پیشاپیش سال نوتون مُبارِک باشِد میگَم کو ای بخش کنترل بازار شب عید ا کاشکی تعطیل میشُد 🥲 هی میگوییم میوه نَخریم بزاریم دَم دَمی عید بِخِریم.. @njf_online مثَل پرتاغال 🍊🍊🍊🍊او هَفدِ بودِس کیلویی هیژدَ تومن ....قربونشون برم بعدی کنترل بازار میوه ...به دو روز شُدِس بیس دو تومن به بالا🧐🥺 خدا برکتتون بِدد با ای کُنتُرلِدون شالام میهَشتید دَم عیدیه بازار کار خودشو بوکونه هموجوری مِگه چِش بود 🤨 اص یه وَضیِه هر وقت میگَند قرارِ بازار میوه یا گوشدو مرغ کنترل بِشِه به ضرری مردوم میشِه ..خدا کنه ای بخش کلاً کنسِل بشه ....شعر گُفدَم 😁 چوم مَ اِگِه بِفَمم ای شب عید اِز کجو در اومد پا کارِش وایمیسادَم ....👻نزیک شب عید قِشر ضعیف و متوسط خاک به سریایی تجربه میکنن کو اوشین تَجربِش نَکَردِس 🥴🥴🥴خاب جَهَندَم هَمِش میگذِره شالام چاقی باشه سال نوتونَم با سلامتی مبارِک باشه 🥰😘اینا کو تو زندگی پس اِز زندگی میگُفدَن ای دنیا خوابه او دنیا حقیقی پِس خیلی اَم حرص نخوریم داریم خواب میبینیم الهی خوابِدونم شیرین باشه 😊🤲بِخوبی اِز خواب بیدار بشیم🤭😁😁😁 ❤️⃝⃡🇮🇷 بزرگترین کانال نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی دمی دری خونِمون وایساده بودم، ی ماشینی پلاکی ی جای وایساد آدرس عِزِم بپرسِد☺️ داداش پارک کوهستان ميخوام برم 😎 بِش گفتم کاری خوبی میکونی خدا پشت و پناهد دادا برو خوش بگذِرد ✋ رانیمبرم چرو اونايي کو تو ماشین بودن عِز خنده پشتی صندلیا رو گاز ميزِدَن 😂😂😂 ❤️⃝⃡🇮🇷 بزرگترین کانال نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی سلام علیکم او سالی کو به سِن تکلیف رسیدم مِثلی اَمسال مارَمِضون اُفتاد تو عید 🥴🥴 اوروزام کو مِث حالا هَمِش شیرینی و آجیل نبود ......عید به عید چِش میزِدیم شیرینی برنجی و مغز پرکی بُخوریم 🤤 لَب اُیوون وایساده بودم کو آقام با شیرینی برنجی اومِد تو خونه 🤤🤤🤤روحم دنبال جعبه شیرینی را اُفتاده بود تازه اَولی صاح بود ...اُووَه کو تا اِفطار سَر دِلم بِنا کرد به سوختن اِز بَسکی آب دَنَمو قولوت دادم 🥲 @njf_online تو هَمی حال همساده مون اومد در خونه داش به ماد‌‌ِرم میگُف کو شووِرِش زخمی معده گرفدِه عا نمیتونه روزه بیگیره مَنم گفدَم بخدا منم سر دِلم میسوزه همساده مون گُف وای تواَم زخم معده داری بدو تا ظور نشده یه چیز بخور 🤩🤩🤩🤭🤪😳 دیگه به هیچ پزشک و مرجع تقلیدی فِکر نمی کردم فقط به جعبه شیرینی فکر میکردم دوویدَم سر جعبه عا بزرگتِرین شیرینو وَر داشتمو کوفتم کردم 🥲بعدِ خوردن عذاب وژدان گِرفدم 😥 روزا بعد فقط واس خاطِر یه چِکه آب گریه میکردم .... پِدرم میخندید و میگف خاب برو بخور لیوان آبو میزاشتم به لبم عا تا اِفطار گریه میکردم 😄 خاسم بیگَم تمام سال واس دُخِدر چیا دون خوارکی بِخرید عا هواشونو داشدِه باشین ولی اِگِر توانایی روزه گِرفدَن دارن تشویقشون کنین کو روزه بیگرن فرق نداره آقا پِسرام هَمطور گُفدم دُخدرچیا چون زودتر مُکَلف میشن 😊 خلاصه جلو برکِتی کو تو عمل به حرف خدا تو زندگی هر کسی میاد رو نگیرید🤩 بخصوص بِچا حالا کو هَمش تو نعمت غوطِه میزنن بهتره با روزه یزره سختیو درک کنن و با عمل به حرف خدا با خدای مهربون دوست تر بِشَند 😇 یا علی ❤️⃝⃡🇮🇷 بزرگترین کانال نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی معلممون یه نیگای به احمِد و جعفِر آ مَ کو پا تخته وایساده بودیم کرد آ گُفد: چِرو درس نخوندید؟ مانم سرمونو اِنداخدیم پاین... @njf_online بعد اومِد نِزیکمون آ چوقی کو تو دسِش بود داد به مَ آ گفد: منو بزِن گُفدم: ها؟! گُفد: بزِن... حتمی مَ دُرُس درس ندادم کو شاما خوب یاد نگرفدید... منم دیدم خاب حرفش منطقیس! به همی ماهی عزیز اَنقذِر زِدمش اَنقَذِر زِدمش، کو اِگه ناظم نیمِده بود کشته بودمش!! مَ رو نوعی آموزش خعلی حساسم!!! 😑☝️ ❤️⃝⃡🇮🇷 بزرگترین کانال نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی 🔹 شعر رمضونیه دَمی افطار کو میشد خیابونا شولوغ می‌شِد پُری ماشین آ موتور با چرخ و داد و بوق می‌شِد @njf_online همه هِی حول میزنن کو جلدی سر سفره باشن یا تصادف می‌کونن یا موتوری تو جوق می‌شِد قبلی افطار همه له‌له میزنن اذون بِشِد بعدی افطار شیکما پر اِز خوراک و دوغ می‌شِد اِی بوگم کو روزه‌داری همه چیش نخوردَنِس حضرِت عباسی همه‌ شعرا منم دوروغ می‌شِد رمضون ماهی خداس بیاید کو یخده خوب بِشیم هر کی کو گوش نکوند سنگ می‌شِد یا چوق می‌شِد ح.ر ❤️⃝⃡🇮🇷 رسانه بزرگ نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی خاب دلم واسدون بیگد کو ای بچا دهه شصی خیلی نامیده وآلفته بودن. همچی کو حالا عکساشونو نیگا میکونم دلم واسشون میسوزه. @njf_online اَنقد خجالِتی بودن کو تا مهمون میمِد وَر مهمون کو نیمِدند اِز لا در اتاق هِی دکوچی میکردن.بعضیاشون یه موتور لکاته ایژ داشتن.بعضی وقتا اَنقد اِز آقاشون کتک میخوردن کو مِث مالمالی میچسبیدن به چینه.خاب حالا بوگوید بینم کودومدون دهه شصی بودین؟ ✍️ فرشته طالبی ❤️⃝⃡🇮🇷 بزرگترین کانال نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی جونم واسدون بیگد کوووو،،، یبار رفدم بازار کفش بسونم، از یه جفت خیییلی خوشم اومد😍 به فروشنده گفتم واسم آورد،،، پوشیدم واسم تنگ بود☹️عام خریدمش.. دوسش داشتم @njf_online فروشنده گف جا واز میکونه خوندل نباش. خلاصه ای کو یزه وخ شد پوشیدم عام اندازم نشد کو نشد😞 با خودم گفدم همی نزدیکا میپوشم کو پام اذیت نشه... آخرش لامصب پامو میزد... دیگه چاره ای نبود کفشا رف گوشولی کمد. هیچی امید نداشتم دیگه کو اینا جا واز کونه... دیگه از فکرش اومدم بیرون فقط رامبرید، چیطوره، جا زخماش رو پاوام موندس😕 حالا مص بعضی آدماس باید بوسیدشون عا هشدشون کنااار حال هر چی کو دوسشون داشته باشی آخرش زخمی حرفاشون رو قلب آدم میمونه.... ✍ مریم ❤️⃝⃡🇮🇷 بزرگترین کانال نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی یه روزی یه پیرمرد چی داشت نفسا آخرشو میکشید... اص انگار رو به قبله کرده بودنش😢 یوخ یه بووو خوشمزه ای به داماغش خورد... انگار کو جون گرف.. کارا خدااا 😳 @njf_online خلاصه هر چی جون مونده بود جمع کرد و از جاش بلند شد... همطور کو به دیوار تکیه داده بود یاواش یاواش از اتاق اومد بیرون... با یزه آه و ناله ..... هیچی خودشو رسوند پاین پله ها عا نفس نفس میزدوووو.. 😄 رسید به آشپز خونه توشو نیگا کرد دید کو یزززه شکلات از اونا کو دوس میداشت رو میز بود😋 به خودش گف یا ای کو تو بهشته یا ای کو زنش اینارو درست کرده کو بش ثابت کنه کو خیییییلی دوسش میداره. او دیگه آخرین تلاششو کرد و خودشو انداخت رو میز عا یه تیکه از ای شکلاتارو هشت تو دنش😁 (نوشی جوند حجی) خلاصه اص انگار جون اومد تو بدنش یخده بعدش دساش بنا کرد بلرزه😢 همطو با دَسی لرزون رف طرف ظرف کو همچی ای زنش با قاشقش کوف رو دس ای پیرمرد چی عا گفت: حجی برو برو اینا رو واس مراسم عزادارید درست کردم وخ خوددو جم کون🙃😁 ❤️⃝⃡🇮🇷 بزرگترین کانال نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی یه مسئله مهم بیدون میگم یاددون بمونه😊 💗دل است دیگر💗 یوختا دلی کو باید به دست میاوردیم زدیم نابودش کردیم عا به دستش نیاوردیم 💔 دلی کو باید میبستیم عا نبستیم💔 دلی کو امیدوارش کردیم عا ناامید کردیم💔 دلی کو شیکوندیم و ولش کردیم💔 دلی غمگین کو اص محل بش نزاشتیم و بی تفاوت از کنارش گذشتیم💔 @njf_online ««خدا»» خیییلی از اوچیزی کو فکرشو میکنی بزرگتره عا به ای راحتی از حق الناس نیمگذره😊 بیاید خداوکیلی حواسمون به ای زِبونمون باشه🙂 ✅با همین زِبون هم میشه مسخره کرد... هم میشه روحیه داد....هم میشه ایرادگرف... هم میشه تعریف کرد....هم میشه دل شیکست... هم میشه دلداری داد... هم میشه آبرو ببری... جدایی بندازی بین دونفر... هم میشه آتیش بزنی عا هم میشه آتیش رو خاموش کنی✅... (بله همه کار میشه با ای زبون کرد) فقط باس حواسمون باشه کو آلودش نکنیم عا خدای نکرده دلی نشکونیم👌 ✨بیاید ارزش اینارو بدونیم کو فردا در محضر «خدا» حق الناسی به گردنمون نباشه کو اگرم هس تو همی دنیا تسویه کنیم.✨ «خدا» پشت و پناه همدون 🙏💜 ❤️⃝⃡🇮🇷 بزرگترین کانال نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی دیروز ﻇﻬﺮ ﺳﺎعتی ﺩﻭ ﮔُﺸﻨِﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺯﻧﮓ ﺯِﺩﻡ ﺭﺍﺩﯾﻮ ﻭﺍﺳﻪ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺘﯽ @njf_online ﻣُﺠﺮیه ﺑِﻢ گفت ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﯽ چی ﮔﻮﺵ ﺑﺪﯼ ؟ . . . . . . . منم گفتم ﺍﺫونی ﻣﻐﺮﺏ! چوم چرو ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩ!😳 خاب آخه ای ﭼﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭی ﺑﺪیِس کو با ﺷﻨﻮﻧﺪﻩ ﻫﺎشون دارن😐😅 ❤️⃝⃡🇮🇷 بزرگترین کانال نجف آباد 👇 🔰 @njf_online

✅ #داستان_نجبادی سلامُ علیکُم نامازو روزادون قبول باشِد ... مَ هَنو تو حِکمِتی سینزَه به دَرا موندَم🤨 پَچِرو هواش کَله هَم میشِد ....حالا اَمسال مارَمِضونِس ..او سالام همطور لَج داشت ...بیخود نیس اِسمی سینزَه بَد دَر رَفدِه @njf_online با شوقو ذوق بارو بندیلامون جمع میکنیم به زور چند تو رو میندازیم دنبال خودمون هَم میشینیم به بیابون هوا اَخماش میکشه تو هَم 😠 یِخته بعدِش باد و طیفون 💨💨💨 تا میایی به خودد بیایی رگبار میگیره ...بعضیا خیلی جون سختن به رو خودشون نمیارن و میشینن ولی ما چَپَری بچه و اثاثامون میریزم تو ماشینو در میریم ....خوشم میاد هم میرسیم تو خونه هوا صاف و قشنگ میشِد ..چوم یعنی ای درگیریو فقط ما داریم یا مِث مانم هَس 😁😁 اَمسال بازم خوندِلی نداریم کو هوا خراب باشِد کبابمون پُری گَرتو خاک میشه ...قِرارمون افطاری هر جا کو خوشمون باشه انشاالله😃😇 ❤️⃝⃡🇮🇷 بزرگترین کانال نجف آباد 👇 🔰 @njf_online