eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
515 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 🔹گفت هر سال که تاسوعا می‌شد ، یکی یکی خونه‌های کوچه رو در می‌زد ارمنی بود ، با یه حالت ملتمسانه ای می‌گفت نذری روز تاسوعا تونُ براتون امروز میاریم ، جایی نریدا 🔸 میگه یه سال گفتم بپرسم ارمنیه چه صنمی با عباس داره ؟ آخه تو کجا عباس کجا ؟ چی کار داری ؟ رفتم در خونه رو زدم ظرفُ بردم گفتم میشه بگی تو چه صنمی با عباس داری ؟ چشاش پر اشک شد.. گفت : من خیلی عباس شما رو نمی‌شناسم ! عباس یه جا نذاشت شرمنده زن و بچه و خونوادم بشم ، کجا ؟ ▪️پول داشت همه چی داشت آخرین سیستم ماشین ، گفت از یه جایی برمی‌گشتم بچه‌های برادرم و خواهرم تو ماشین من بودن ، یه جا احساس کردم دیگه ماشین تو دست من نیست ، شروع کرد تاب خوردن ماشین ، زنم می‌گفت یا مریم منم می‌گفتم یا مسیح ! اما یه وقت دیدم دخترم داره صدا می‌زنه یا ابالفضل ، میگه تو اون لحظه نفهمیدم منم فقط گفتم یا ابالفضل ، احساس کردم یکی ما رو آروم نگه داشت ، بعداً ازش پرسیدم دخترم تو از کجا یاد گرفتی این اسمُ؟ ▪️ گفت بابا دخترا تو کلاس هر موقع گیر می‌افتن میگن یا ابالفضل ، میگه چشام پر اشک شد. ▪️ ای کاش ابالفضل خودش خجالت زده نمی‌شد یا «اباالقربه» صدای العطش بچه‌ها داره میاد.. 😭 بر لب آبم و از داغ لبت می‌ میرم هر دم از غصّه‌ ی جان‌ سوز تو ، آتش گیرم مادرم داد به من درس وفا‌داری را عشقِ شیرین تو آمیخته شد با شیرم بوته‌ ی عشق تو کرده است ، مرا چون زر ناب دیگر این آتش غم‌ ها ندهد تغییرم اکبرت کشته شد و نوبتم آخر نرسید سینه‌ ام تنگ شد از بس که بُوَد تأخیرم تا که مأمور شدم ، علقمه را فتح کند آیت قهر بیان شد ز لب شمشیرم سایه‌ ی پرچم تو کرد سرافراز ، مرا عشق تو کرد عطا ، دولت عالم‌‌ گیرم کربلا ، کعبه‌ ی عشق است و من اندر احرام 🔹سه تا وظیفه به عباس دادن ، یکی «اباالقربه» وظیفه تأمین آب اهل خیامه و لشکر با عباس ، افتخارم می‌کنه میگه این مشکا رو پر می‌کنم بچه‌های حسین تشنه نباشند 🔹 یه وظیفه دیگه اش «قائم البین یدی بالحسین» فرمانده لشکر ، عباس دور ارباب می‌چرخه مراقب و محافظ خود اباعبدالله ، ▪️یه وظیفه دیگش «حافظ الخیام» این بچه‌ها وقتی پرده خیمه رو بالا می‌زدن سایه عمو رو که می‌دیدن دلشون آروم می‌شد. شد در این قبله‌ ی عشّاق ، دو تا تقصیرم تو این احرام خودم دو جا خطا کردم چی شد دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان ، تصویرم خنکای آبُ حس کردم ، حسین لباش تشنه است ، رقیه بی‌تابه دنبال آب می‌گرده. 😭 باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود ، حجّ من و تقدیرم زین جهت دست به پای تو فشاندم بر خاک تا کنم دیده فدا ، چشم به راه تیرم وصل شد ، حال قیامم ز عمودی به سجود بی‌ رکوع است ، نماز من و این تکبیرم بدنم را به سوی خیمه‌ ی اصغر نبرید که خجالت‌ زده ز‌آن تشنه‌ لب بی‌ شیرم شاعر: حبیب الله چایچیان هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
مسـت بردنـد مـرا محکمـه قاضـی فـرمـود : احترامش بکنید مستِ حسیـن‌بن‌علی‌سـت.. ❤️ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1384927169.mp3
862.1K
📢 تلاوت صفحه سی و نهم، سوره مبارکه بقره
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ▪️شیخ جعفر شوشتری میگه ، بدن قاسمُ که می‌خواست بیاره ، بدن رو زمین کشیده می‌شد ، در حالی که وقت وداع وقتی قاسمُ به آغوش گرفت ، بلند کرد پاهای قاسم به زمین نمی‌رسید. شیخ جعفر شوشتری میگه : «دو تا دلیل می‌تونه داشته باشه ؟ یا بدن زیر سم مرکبا خرد شده بود حالت خودش را از دست داده بود ، یه نکته یاد کنیم از شهدایی که زیر شنی تانک صدای ناله یا حسین شون بلند می‌شد...😭 عزیزی می‌گفت تو کردستان می‌خواست مثال بزنه چی میشه بدن وقتی خورد میشه حالتش رو از دست میده اینطوری میشه ، تو روایتم داریم فرمود : «ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ» یعنی دیگه بدن برای حضرت زهرا اون قوام خودش رو نداشت ، به هم ریخته بود خرد کرده بودند بدن مادر رو... 😭 رزمنده‌ای می‌گفت تو اون ارتفاعات کردستان بالا می‌رفتیم تک تیرانداز رزمنده‌ها رو می‌زد ، می‌گفت تجربه‌ای نداشتیم چی میشه ، می‌گفت می‌زد از اون ارتفاعات چند هزار متری ۲۰۰ متری ۳۰۰ متری این بدنا می‌غلتید می‌افتاد ، می‌رفتیم می دیدیم این بدن‌ها کش اومده ، به هم ریخته ، بدن قاسم هم اینطور شده بود..😭 ▪️ شیخ جعفر شوشتری می‌گفت بدن به هم ریخته بود ، کش اومده بود ، یا کمر سیدالشهدا شکست؟ این بدنُ کشون کشون آورد تا دم خیمه کنار بدن علی خوابوند. ▪️این دخترا جمع شدن ناله می‌زدن ، نوشتن یکی عابس بود یکی قاسم بود یکی سیدالشهدا ▪️بمیرم واست ارباب یه وقت نانجیب یه سنگ به پیشونی ارباب زد ، روضه قاسم باید با روضه سیدالشهدا خونده بشه ، خون صورت آقا رو گرفته ، پیراهن عربی رو بالا برد ، خون رو از صورتش پاک کرد یه وقت نانجیب حرمله تیر سه شعبه به قلب اباعبدالله زد. دست می‌گرفت زیر خون به صورت می‌مالید : « هكذا ألقي الله مخضبا [بدمي] مغصوبا علي حقي» هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1388394440.mp3
981.5K
📢 تلاوت صفحه چهلم قرآن کریم، سوره مبارکه بقره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا