#قصه_کودکانه_حضرت_رقیه
#شعر_حضرت_رقیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
یکی بود یکی نبود
غیر خدا هیچکس نبود
کنار گنبد کبود
این قصه رو نوشته بود
یه دختر کوچیکی بود
که اسم اون رقیه بود
کنار خانوادهاش
اصلاً به فکر غم نبود
خوبی رو از باباش گرفت
چیزهای تازه یاد گرفت
قصههای خوب میشنید
کارهای خوب یاد میگرفت
یاد میگرفت که شکر کنه
خدای مهربونشو
هیچوقت فراموش نکنه
اولِ وقت نمازشو
رقیه چون سهساله بود
نماز به اون واجب نبود
اما پشت سر باباش
میایستاد و نماز میخوند
اما حالا ای بچهها
بشنوید از شاهِ بدا
هم دشمن بچهها بود
هم دشمن بزرگترا
یه شاه بَداَدا و زشت
میگفت مردم نرن بهشت
مردمو هی کتک میزد
زشتی تو نامهاش مینوشت
یزید کور بیخدا
نامهای داد به سربازا
تا بابای نمازخونو
از دخترش کنن جدا
چونکه تمام شیطونا
می ترسن از نماز ما
دوست ندارن که ما باشیم
برا خدامون باوفا
وقتیکه دختر و بابا
بهزور شدن از هم جدا
رقیه رو کردن اسیر
با مادر و با خواهرا
رقیۀ قصۀ ما
گریه میکرد، میگفت خدا
یزید و آدماش بدن
منو ببر پیش بابا
خدای خوب و مهربون
چون رفیقه با همهمون
حرف رقیه رو شنید
داد یه هدیهای به اون
امام حسین که پَر کشید
یزید ظالم وَر پرید
رقیه رفت پیش بابا
بچهها اون شده شهید
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#شعر_حضرت_رقیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دیدنِ دستای بسته اومدی
پیش کاروان خسته اومدی
حالا که دیگه نمیتونم پاشم
حالا که پاهام شکسته اومدی
دخترت خیلی گرفتار شده
مثل عمه دست به دیوار شده
یه چیزی میگم به هیچکسی نگو
چشام از گرسنگی تار شده
بگو تو خرابه بندم نکنن
بیشتر از این گله مندم نکنن
به خدا خیلی سرم درد می کنه
بگو از موهام بلندم نکنن
ناله هام به آسمون رسیده بود
بسکه زجر موی منو کشیده بود
جلوش و اگه نگرفته بودن
سر دخترات و هم بریده بود
شنیدم موی تو هم کشیده شد
خیلی طول کشید سرت بریده شد
شنیدم یکیش به کوفه برنگشت
نیزه هایی که واست خریده شد
کی روی سینه ت نشسته بابایی
چشمای نازت و بسته بابایی
هنوزم داره خون از لبت میره
دندوناتُ کی شکسته بابایی
شاعر: حامد خاکی
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998