eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
515 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
دعا کنید که بارون بباره.mp3
2.16M
شماره 1367 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دعا کنید که،بارون بباره یه مادری تو خیمه ها،دل بیقراره دل بیقراره،آروم نداره همه امیدش به اینه،بارون بباره حال دلش پریشونه لالایی لالا میخونه چشم انتظار بارونه دلش گرفته دل نگرون و مضطره که حق بدید یه مادره تشنه تر از تشنه تره دلش گرفته گهواره رو آروم آروم آروم آروم تکون میده سخته ببینه بچشو که با تلظّی جون میده ▪️لای لای علی،لای لای علی میون خطبه،حرمله اومد گفت بزنم امیر پدر،رو یا پسر رو هدف گرفتو،تیرو رها کرد تیر سه شعبه ای که کرد،کار خنجر رو من الورید إلی الورید گلورو گوش تا گوش برید سر از تن علی پرید آه و واویلا دل حسین و غم گرفت حیرون راهه حرم گرفت بغضش شکست و دم گرفت لالایی لالا رباب تو خیمه چشم براه حسین به پشت خیمه ها میریزه خاک روی علی میخونه زیر لب لالا ▪️لای لای علی،لای لای علی شاعر: امیرحسین سلطانی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
ای صفا بخش این روزگارم.mp3
1.84M
شماره 1368 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای صفابخش این روزگارم کن حلالم که آبی ندارم با تلظّی کردنت دل را مسوزان بین آغوشم بخواب آرام علی جان لالا... ای عزیز جانم ای نیلوفر من لالا... غنچه ی پژمرده ام ای دلبر من لالا... ای علیِ اصغر من ▪️یا علی اصغر لالایی مثل ابری ببین بی قرارم بر کویر لبانت ببارم قلب مادر بر غم و غصه دچار است حرمله با تیر خود فکر شکار است ای وای... قلبت از مظلومیِ بابا کباب است ای وای... تیر کینه بر لب خشکت جواب است ای وای... رفتنت مرگ رباب است ▪️یا علی اصغر لالایی شاعر: بهمن عظیمی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
ای علی اصغر شش ماهه.mp3
1.32M
شماره 1369 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای علی اصغر، شش ماهه دلبر بروی دستم، زدی تو پرپر سیراب از خون گلو گشتی علی جان بر پدر خود آبرو گشتی علی جان ▪️جانم علی جانم علی جانم علی جان تیر سه شعبه، آمد بسویت بریده آن تیر، کل گلویت دیدار ما افتاد بابا در قیامت لعن خدا بر حرمله آن بی مروت ▪️جانم علی... جانم بسوزد، بهر تو بابا تو تشنه بودی، رفتی زدنیا لبخند تو بابا شرر برجان من شد حسن ختام لحظه ی پایان من شد ▪️جانم علی... مادر به خیمه، چشم انتظار است بهر تو بابا، او بی قرار است بابا بیفتاده گره حالا به کارم ماندم چگونه رو بسوی خیمه آرم ▪️جانم علی... در پشت خیمه، غلاف شمشیر یک قبر کوچک، این طفل بی شیر ناگه صدا آمد زمادر گوش مولا صبری نما بینم گل خود یابن زهرا ▪️جانم علی... شعر :اسماعیل تقوایی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 ✅شیخ مفید می نویسد : بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد، میثم تمّار را دستگیر کرد؛ 📋«أَمَرَ بِمِيثَمَ أَن يَصلُبَ.. فَلَمَّا رُفِعَ عَلَی الْخَشَبَهِ اجْتَمَعَ النَّاسُ حَوْلَهُ عَلَی بَابِ عَمْرِو بْنِ حُرَیْثِِ..فَجَعَلَ ميثَم يُحَدِّثُ بِفَضائِلِ بَني هَاشِمِِ» ♦️عبیدالله ابن‌ زیاد دستور داد که میثم را به صلیب بکشند. هنگامی که میثم بر روی چوب ها رفت، مردم در اطراف میثم، کنار در خانه ابن حریث تجمع کردند و میثم شروع کرد به گفتن فضائل بنی هاشم. به عبیدالله خبر رسید که؛ 📋«قَد فَضَحَكُم هَذَا العَبدُ» ♦️این مرد در حال مفتضح کردن شماست. ابن زیاد دستور داد : 📋«أَلجِمُوهُ» ♦️بر او لِجام بزنید. 📋«فَكانَ أَوَّلَ خَلقِ اللّه أُلجِمَ فِي الإِِسلَامِ.. فَلَمَّا َكانَ يَومُ الثَّالِثِ مِن صُلبِهِ طُعِنَ ميثَمُ بِالحَربَةِ، فَكَبَّرَ ثُمَّ أَنبَعَثَ في آخِرِ النَّهَارِ فَمُهُ وَ أَنفُهُ دَمَاً》 ♦️میثم اولین کسی بود که در اسلام لجام بر دهان او زدند و هنگامی که سه روز به این حالت گذشت، با نيزه ای، بر او ضربتی فرود آوردند، که در این هنگام میثم تکبیر گفت، سپس در آخر روز، پس از خونريزي شديد از دهان و بينی اش، به شهادت رسيد.(۱) شیخ طوسی می نویسد : 📋«فَقُطِعَ لِسَانُهُ وَ تَشَحَطَّ سَاعَةً فِی دَمِهِ ثُمَّ مَاتَ» ♦️زبان میثم قطع شد و میثم مدتی را در خون خود غلطید و سپس به شهادت رسید.(۲) 📚منابع: ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۲ ۲)إختيار معرفة الرجال شیخ طوسی، ص۸۷ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای لَبَت خشک‌تر از ساحل دریا پسرم خجلم از تو نشد آب محیا پسرم دیدی آخر همه زانو زدنم را دیدن کمکم کن منِ افتاده ز پا را پسرم مثل تسبیح تنت یکصدویک دانه شده با تنت ذکر گرفتم که خدایا پسرم چه داغی نشوندی ، تو دل من نمون روی خاکا ، با این بدن پاشو بار دیگه ، قدم بزن برای بابا .. دل از دیدن تو ، نمیشه سیر بابات اومده ، ناتوان و پیر ببین خم شدم ، دستمو بگیر عصای بابا .. از خیمه رفتی و ، بردی دل منو دریای من گرفت ، غم ساحل منو میگردم از غمت ، دشت ستاره رو پیدا نمیکنم ، اون جسم پاره رو پر از سوت و کف شد ، دور و برت زمین میخورم ، پیش پیکرت سرم خم شد از غم ، روی سرت نفرین به دنیا .. گل من چه پرپر ، آوردنت گلابم چقد بد ، فشردنت عبا کم اومد واسه ، بردنت ای اِرباً اِربا .. نامرد مردما ، بدجور کشتنت هی جمع میکنم ، منها میشه تنت پاشو نگات کنم ، حتی یه بار علی بابای پیرتو ، تنها نذار علی بهاری که دیده ، خزونشُ نفس‌هاش بریده ، اَمونشُ نشسته کنار ، جوونشُ روضه میخونه .. حسین مونده با ، سوز گریه‌هاش علی و ، پریشونی باباش کسی دل ، نمی‌سوزونه براش دلش چه خونه .. ای میوۀ دلم ، وقت رسیدنت این لشکر حسود ، از شاخه چیدنت از داغ دیدنت ، موهام سفید شده تو زخم خوردیُ ، بابات شهید شده ▪️میخوام أِربأ اربا رو برات معنا کنم .. میدونی یعنی چی؟! همچین که افتاد رو گردن اسب تا شمشیر به فرقش زدن این خون ها داره جاری میشه خودشو انداخت رو گردن اسب که نیفته؛..😭 ▪️این خونا اومد جلو چشم اسبُ گرفت اسب تربیت شده‌ست باید برگرده سمت خیمه‌ها .. اما راهُ اسب گم کرد .. عوض این که بره سمت خیمه‌ها رفت توو دشمن گفتن برین کنار تا بیاد..😭 کوچه رو باز کردن،این طرف و اون طرفه کوچه… ▪️کوچه باز کردن ، شمشیرا رو آوردن هر کی هرچی داشت رفت آورد؛ یهو ابی‌عبدالله دید این نیزه‌ها داره بالا میره؛ شمشیرا داره بالا میره…😭 یا اللّه حرفم تمام؛ اینجا یه جا بود تو کوچه یه جوون گیر افتاد، اما یه جوون دیگرم من سراغ دارم توو یه کوچۀ دیگه گیر افتاد …😭 ▪️ اینجا فرقش اینه، این جوون مَرده میتونه تحمل کنه اما اون جوون… همچین که این دست رفت بالا مادر ما نقش زمین شد…😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 یا به جایی خبر مرگِ پسر را نبرید یا که بردید به تشییع پدر را نبرید 🔸آخه امام صادق فرمود به زبون خودتون روضه بخونید.. پدری داغ جوان دید ملامت نکنید رویِ زانو اگر افتاد شکایت نکنید رمقی نیست تکانی بدهید پایش را پس بگیرید همه زیر بغل هایش را نکند ناله که زد تن برایش بزنید جلوی چشم همه زشت صدایش بزنید آی مردم جگرِ سینه زنان غم دارد غم سنگین شبِ هشت محرم دارد غم آن لحظه که ارباب به شهزاده رسید ولدی گفت نشستُ ز جگر ناله کشید ▪️تو مقتل ابن مقرم نقل کرده اونجا میگه ابی‌عبدالله وقتی رسید بالا سرِ علی اکبر فزع کرد .. یعنی هی داد میزد ولدی ..😭 ای جوان مرگ که مشغولِ عبادات خودی پیش پای پدر خویش چرا پا نشدی؟! ▪️دید یه تقلایی داره میکنه داره تقلا میکنه که انگار نفسش بالا نمیاد حضرت بغلش کرد با انگشت انداخت تو دهنش لخته‌ی خونُ که در آوورد روایت میگه یه ناله ای کشید .. راحت شد ..😭 ▪️سرشُ گذاشت رو سینه ش یه وقت دید یکی میگه پاشو ، پاشو همه‌ی لشکر دارن هلهله میکنن .. دارن همه میخندن ..😭 دید اصلاً ابی‌عبدالله انگار توی این عالم نیست.. نمیدونم چی شد یهو ابی‌عبدالله پاشد حرف ورقش برگشت ، صدا زد جوانان بنی هاشم بیایید ... 😭 خنده ها بیشتر و جسم تو کمتر شده است نیستی و همه دشت پیمبر شده است زرهت حرز علی داشت دریدند چرا گرگ ها چنگ به رویِ تو کشیدند چرا داغ سنگین تو را شانه به تاب نداشت تشنه بودی پدرِ تشنه‌ی تو آب نداشت سنگ پرتاب شده سمت تو خورده به سرم پهلویت را که دریدند در آمد پدرم نیزه نگذاشت که آه تو پایان برسد جان به لب های تو ای محتضر آسان برسد مانده ام با تو و اینگونه گرفتار شدن رشته رشته شده ای مثل عبای تن من @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نوبتِ رزم شیرمردان شد از سرِ خیمه ها پناهی رفت روبه میدان جنگ با هیبت پسر شاه ، مثلِ شاهی رفت باد تابی به زلفِ او انداخت دست در گردنِ عمو انداخت بغضِ غم پنجه در گلو انداخت پیش چشمانِ ماه ماهی رفت 🔸اباالفضل داره بدرقش میکنه .. برو عموجانم .. تا علی اکبر تو خیمه بود حرف از غربت نبود .. چون تمام و کمال مثل پیغمبر بود ؛ ▪️حضورِ پیغمبر رو حس میکردن .. هیچ کسی حرف از غربت نمیزد. همچین که گفت من برم میدان ابی عبدالله یه لحظه معطلش نکرد ، فرمود برو.. ـ تا اومد بره یهو عمه ها و خواهراش دورشُ گرفتن.. إرحم غُربَتنا .. رحم کن به غریبیِ ما ، کجا داری میری .. ▪️ ابی عبدالله دید به دادش نرسه نمیتونه علی اکبر بره .. از کنارِ زینب جدا میشه ، ام کلثوم می گیرش ، ام کلثوم رهاش میکنه حضرت سکینه میاد ، حضرت جلو اومد فرمود رهاش کنید .. فإنه ممسوس في ذات الله .. این غرق در ذات خداست بزارید بره..😭 ای به قربانِ رویِ زیبایت اندکی صبر کن که بابایت خیره مانده به قد و بالایت پدرش تا کشید آهی رفت ▪️هیچ شهیدی رو نداریم ابی عبدالله این کارُ کرده باشه .. دیدن دنبالِ علی اکبر ‌.. (خودش گفت برو یه لحظه ام معطلش نکرد..) اما دیدن دنبال مرکبش حسین داره میدوه ..😭 محاسن سفیدُ تویِ دست گرفته.. تمام صورت غرقِ اشکِ .. خدا شاهد باش کسی رو دارم به میدان میفرستم أشبهُ النّاس خَلقاً وخُلقاً ومَنطِقاً برسولك .. ابی عبدالله اولین گریه کنه علی اکبرِ .. أشبهُ النّاس به پیغمبر گفت رو به دها هزار لشکر گفت نعره ای زد انابن حیدر گفت رنگ از صورتِ سپاهی رفت دست پروردۀ یلی هستم خسته ‌و تشنه ام ولی هستم من علی وارث علی هستم هر که از ترس سمت راهی رفت ▪️تا علی اومد تو میدان پیرمردا که پیغمبرُ درک کرده بودن گفتن این پیغمبرِ وارد میدان شده .. ما با پیغمبر جنگ نداریم.. اما تا گفت أنَا عَليّ بن الحسين بن علي نحن و بيت الله أولَى بِالنّبي.. اونایی که کینه از امیرالمومنین تو دلشون بود گفتن اسمش علیِ اَمونش ندین.. رقص شمشیرِ او تماشایست ساخت از خون کشته دریایی میرود مثل باد هر جایی گه یمینُ یسار گاهی رفت با هر آنچه که میرسید زدند چون علی بود پس ندید زدن بر سرش ضربه ای شدید زدن چشم هایِ علی سیاهی رفت آه از آنچه ضربه با وی کرد اسب را سمتِ خیمه ها هی کرد قسمتی از مسیر را طی کرد اسب در راه اشتباهی رفت دست گردن اسب انداخته .. خون فرق علی اومد رو چشمایِ اسبُ گرفت .. جایی رو ندید ..😭 گلۀ گرگ ها به دنبالش گفتنی نیست حال و احوالش غرق خون است یال و کوپالش یوسف این بار در چه چاهی رفت قلم افتاد و طاقت از کف داد صحنه ای پیش او مُجسم شد زیر بار نوشتنِ این غم قامت استوارِ او خم شد نیزه داران چه زود می آیند عده ای با عمود می آیند تیغ ها هی فرود می آیند نوبتِ سنگ و چوب ها هم شد @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
شهيد علمدار.mp3
726.5K
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا... شهید علمدار🎤 چه زیبا و دلنشین ❤️😭 پیشنهاد دانلود و نشر ✅ با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
راه نجات.mp3
4.25M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 پرچمت عوض شد و زندگی مو عوض کرد...❤️ اومدم یار تو باشم... به سفیدی موی دخترت... 😭 کربلایی حسین ستوده🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وای من وِلوِله ست دور و برش جنگ یا هروله است دور و ورش چقدر حرمله است دور و ورش غرق در تیر سبط خاتم شد چهره ای چون رخش ملیح نبود یک نفر مثل او ذبیح نبود به عمویش حسن شبیه نبود بس که تیرش زدن کم کم شد کربلا دشت هایِ غم سر بود پر گل برگ هایِ پرپر بود آسمان و زمین معطل بود ارباً ارباً ذبیح اعظم شد ▪️مرحوم شیخ رضا سراج بالای منبر شب هشتم ، گفت میخوای معنی ارباً ارباً رو بفهمی تسبیحشُ پاره کرد ریخت وسط جمعیت .. گفت حالا برید جمع کنید میتونید پیدا کنی همه رو ..😭 ابی عبدالله هی تو دشت نگاه میکنه هر گوشه یه عضوی از بدنِ علی افتاده .. ▪️مرحوم شیخ حر عاملی نوشته ابی عبدالله صدایِ علی رو شنید با عجله خودشو رسوند .. تا شنید يا اَبَتاه عَلَيْكَ مِنّيِ السًّلامُ .. روایت میگه رنگ از صورت حسین(ع) پرید تا رسید به بدن از اسب پیاده شد حالا همه دورش حلقه زدن دارن میبینن ..😭 حسین چطور میخواد بره به سمت جوونش .. همچین یه قدم اومد برداره خورد زمین .. دیدن دو زانو دو زانو داره میاد.. هی صدامیزنه .. ولدی .. پسرم ..😭 🔸مرحوم آیت الله مرعشی نجفی رحمت الله علیه ایشون می فرمود ابی عبدالله صورتشو نزدیکِ صورت علی کرد .. وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ .. صورتشو چسبوند به صورت علی می خواست ببینه نفس می کشه یا نه .. دید نه نفس نمی‌کشه .. دهان پر از خونه.. دست کرد خون هارو از دهان بیرون می کشید .. عمۀ سادات داره این منظره رو می بینه تا دید حسین خورد رو زمین.. 😭 تک و تنها دوید صحرا را پُر کند تا که جایِ لیلا را با پسر کشته دید بابا را حفظ جانِ ولی مقدم شد ازدحام و صف است واویلا صوت و جیغ و کف است واویلا هلهله با دف است واویلا دشمنت شادمان از این غم شد حسین … 🔸حالا ببین ابی عبدالله میون این همه قاتل ایستاده .. حضرت زینب (س) از کربلا تا شام ، دیگه محملی ام نیست سوار ناقه هایِ عریان اینورُ نگاه می کرد می دید شمر و خولی و ساربان .. اونورو نگاه می کرد یه عده قاتلِ دیگه .. ▪️دیدنِ قاتل سخته نگو چرا امام حسن (ع) وقتی اون نانجیبُ تو کوچه می دید می رفت یه گوشه کز میکرد می گفت خودم دیدم این نانجیب چطور مادرم رو زد …😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 واویلا .. کجایی جونم کجایی که دیره الهی که بابایِ پیرت بمیره نشونیتُ از تیر و از نیزه نگیره واویلا .. اینا که رو خاکِ تن یه جوانه که ریخته مثه تسبیح دونه به دونه میترسم یه تیکه ت علی جا بمونه ▪️عبا رو پهن کرد روی زمین : جوانان بنی هاشم بیایید .. آقا این روضه عبا ، یه دنیا روضه ست این عبا خیلی جاها به کار اومد، پیغمبر رو بدنِ حمزه کشید خواهرش صفیه نبینه .. 😭 امیرالمومنین از همه بدتر اینجاست پشت در تا اومد بره دید زهرا با اون وضع افتاده عباشُ انداخت رو خانمش ..😭 تنت قطعه قطعه تنت ارباً ارباً پس از تو عزیزم دیگه اُف بدنیا تا محشر آتیشه غمت کم نمیشه چیکار کرده نیزه ، تنت جمع نمیشه علی جان …علی جان … واویلا .. صدا ناله هات قلبمُ از جا کنده میبینی صدا خنده هاشون بلنده چجور چشم بازت رو بابا ببنده ؟.. واویلا .. چه جوری باید پیکرت رو تکون داد؟ باید صد دفعه تویِ این روضه جون داد آخه به من عمه راه حرم رو نشون داد جونا رسیدن به تشیع جنازه داره میریزه از عبا خونِ تازه ببین عمه با مشت میکوبه به سینه میگه کاش رقیه تنت رو نبینه .. @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 کلنا عباسک یا زینب ولی الله کلامی🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌