#متن_روضه_حضرت_زهرا
#یا_زهــــــرا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🔹ببین فاطمه کارش به کجا رسیده، میخواد خبر از حالش بده، ببین چه حالی شده علی…
فردا غروب میروم آماده شو علی
کم کم برای سخت ترین روزهای سخت
دشواریِ تحملِ روزِ حسین را
آسان نمی کند مگر این روزهای سخت
🔸دیدی بچه میخواد بیاد بغل مادر چه جور هجوم میاره…
دیگر حسین را نتوانم به بر گرفت
بلبل به ناتوانی من گریه میکند
▪️بچه هام رو تو بغل بگیر علی جان…
بعد در و دیوار دیگه زهرا نتونست بچه هاشو بغل بگیره، میدونی کِی آخرین بار بچه هارو بغل گرفت؟
▪️ اون وقتی که علی داشت بدن رو کفن میکرد، صدا زد: بچه ها بیاید با مادرتون وداع کنید.. 😭
یکی میگه: مادر! من حسنم، یکی میگه: مادر! من حسینم، یه وقت دیدن بندهای کفن باز شد دستای زهرا بیرون اومد؛ بچه هاش رو بغل گرفت…😭
یا زهرا...
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#یا_زهــــــرا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
سایۀ سوختنِ خیمه به دیوار افتاد
گذرِ زینب از این کوچه به بازار افتاد
پای آتش به دَرِ خانۀ گُل ها وا شد
غنچه ای سوخت،به پهلوی گُلی،خار افتاد
🔹گریه برا حضرت زهراسلام الله علیها با ناله خوبه
امام صادق علیه السلام فرمود : خدا رحمت کنه شیعه ای که برا مادر ما بلند گریه کنه.
کینه و بغضُ حَسد دست که دادند به هم
دستِ مادر وسطِ معرکه از کار افتاد
تا که یک بار نیفتد پدری روی زمین
مادری پیشِ نگاه همه صد بار افتاد
🔸نمیخوام علی زمین بخوره، من هزار بار زمین بخورم عیبی نداره، علی خیبر شکنِ و یدالله
علی زمین نخوره ...
روضه بگم صدا ناله ت بلند شه،
خانم جان ، ندیدی علی زمین بخوره.. نمیخواستی علی زمین بخوره .. اما چه کنم بزارید بگم فاطمیه ست ..
▪️سه جا سراغ دارم علی خورد زمین .. یکبار وقتی خبر دار شد ، زهراشُ از دست داده ... نوشتن جلو دَرِ مسجد دید بچه ها دارن می لرزن ،حسنم ،حسینم .. چی شده بابا ..؟
تا گفت بابا .. مادر از دنیا رفت .. سلمان میگه دیدم « فسقط علی وجهه » علی جلو چشم همه با صورت افتاد... 😭
هیچکی تا حالا این صحنه رو ندیده بود بدر و اُحُد و خیبر و احزاب .. تو سخت ترین نبردهای تن به تن ، کسی زمین خوردن علی را ندیده بود ..
خورد زمین ... 😭
یه جا دیگه هم خورد زمین..
( خدا هر کی عزیز داره براش نگه داره.. بعضی ها داغ میبینن ، اما یه جور داغِ که میتونه آدم باهاش کنار بیاد ، خانواده های شهدا را ببینید .. ندیدن بدن عزیزشون چه بلایی سرش اومده.
چقدر سخته آدم نباشه مسافرت باشه ، بره مثلا یهو صبح بهت خبر بدن پاشو بیا بری ببینی عزیزت جنازه ش تو سرد خونه اس ، به لحظۀ آخرش نرسی...
چقدر سخته ، داغ داغِ سخته ، اما یه وقتی آدم با اون عزیزش حرف میزنه لحظۀ آخر اینقدر باهاش حرف میزنی خودت چشماشو میبندی خودت پارچه روی صورتش می کشی باهاش کنار می آیی..
اما نباشی ، مریض باشی یه جای دیگه باشی یک دفعه بهت خبر بدن یک دفعه بفهمی ..)
وای از دلِ علی که اومد تو حجره دید پارچه رو صورت فاطمه اس...😭
اسماء میگه دیدم زانوهاش لرزید .. خورد زمین...😭 هی میخواست بلند شه این چند قدم رو تا بدن راه بره نتونست.. میگه دیدم علی با زانو اومد کنارِ بدن ..
یه جای دیگه ام زمینخورد، اونم کنارِ قبر وقتی بدنِ زهرا رو بغل کرد...😭
گـــــــریز👇
علی جان سه مرتبه زمین خوردی اما هیچکدومش با نیزه نبود
با سنگ نبود
با شمشیر نبود
حُسِینت بالایِ ذوالجناح ... حسین ....
«فَوقفَ یَستریحَ الساعة» ایستاد رویِ اسب یه مقدار استراحت کنه
به نیزه تکیه داده بود، نانجیب گفت هر کی سنگ داره بیاره
حسینتُ سنگ باران کردن
پیشونیش رو شِکوندن
پیراهنش رو بالا زد
حرمله روی کُندۀ زانو نشست
قلبشُ هدف گرفت ...
حسین ...😭
اینجا مرحوم مفید میگه : هر کاری کرد تیرُ از روبرو در بیاره نشد
کمر رو خم کرد .. تیرُ از کمر بیرون کشید .. خون مثل ناودان میریزه .. هر کاری کرد خودشو رویِ اسب نگه داره نشد ...
آخ ... با صورت از بالایِ ذوالجناح ...😭
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد ..
آااای حسین ...😭
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#یا_زهــــــرا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
ای کتابِ ثنای تو قرآن
وی ثنا گسترت خدای جهان
حُسن یزدان به چهرت پیدا
سرّ هستی به سینهات پنهان
دشمنی با تو تلختر از کفر
دوستی با تو خوشتر از ایمان
خانه ی خاکی تو قبلة ی دل
حجرۀ کوچکِ تو کعبۀ جان
دلِ شیرِ خدا زِ تو روشن
جانِ ختم رُسُل تو را قربان
قصّه ی عصمتت نه حدِّ سخن
گفتنِ مِدحتت نه کارِ بیان
بَذلِ یک نانِ تو کُنَد نازل
سورۀ هل اَتی علی الانسان
کیستی تو که مصطفی میگفت
جانِ بابا فدات فاطمه جان
🔹فدای اسم قشنگت بی بی جان،اجازه دادی ما تو فاطمیه بگیم یا فاطمه...سال گذشته کیا بودن ..همین امسال شبهای اول یک دفعه به خودت میایی میبینی نفسی نیست، توفیقی نیست، عمری نیست ..
اگر مطمئنی فاطمیه ی دوم نفس داری !!نمیخواد امشب بگی مادر...نگه ندار،صداتو
اون عالم بزرگوار فرمود اگر حالِ عبادت میخواهید ،یه جوری صدا بزنید انگار شبِ آخرِ عمرِشماست.
🔸دیدی به کسی میگن یه روز زنده ای ،یه هفته زنده ای ،چقدر میخواد همه ی کاراهاش انجام بده جمع کنه..
بی بی جانباید سجده بجا بیارم بهم اجازه میدی بگم یا فاطمه
اصلا بهم اجازه میدی بیام، بشینم؟
مگر هر کی هر کیه
مگه همیجوریه
حساب و کتاب داره..هر جا نشستی ،حساب و کتاب داره
عین روایت فرمود : تا ما نخواهیم، تا ما دستت رو نگیریم
تا ما گریه نکنیم
تا ما صدات نکنيم
تو نمي آيي،تو گريه نميكني
کیستی تو که مصطفی میگفت
جانِ بابا فدات فاطمه جان
کیستی ای فِراق تو همه درد
کیستی ای وصالِ تو درمان
کیستی تو که در هجومِ ستم
آمدی حافظ امام زمان
برتر از درک و دانش همه ای
چه بخوانم تو را که فاطمه ای
در دل انبیاء امید تویی
بر لبِ اولیا نوید تویی
آنکه مانندِ قدرِ مجهولش
قبر او مانده ناپدید تویی
🔹عظمت بی بی رو از همین یه کلام ..آنکه مانند قدر مجهولش ،قبر او مانده ناپدید...سرِّ بی بی دو عالم.. بزرگان باید بگن ...پیغمبر با اون عظمتش که اشرف مخلوقاتِ قبرش معلومه ..ائمه ی ما قبرشون معلومه ..
قرارِ تو این عالم یه نفر قبرش معلوم نباشه اونم فاطمه اس
قرارِ تا آخرِ دنیا این علامت سوال ..؟؟؟!!!همه ی نسلها یکی پس از دیگری بیان و برن چرا قبر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی هست مگه میشه پیغمبر مگه چند تا فاطمه داشت مگه برای چند نفر گفت پاره ی تنم مگه برای چند نفر بلند شد ،خم شد ،دست رو بوسید؟
از شب میلادِ تو تا آخر نفس
مصطفی یک دست را بوسید و بس
آن هم ای دست خدا دست تو بود
پس برآن دست و برآن لبها درود
🔸دست بوسیدن پیغمبر فکر نکنی یه کار عاطفی بود فقط بگی حالا یه پدر دستِ بچه اش را میبوسید، نه
پیغمبر با این کارش میخواست به همه ی عالم بفهمانه این فاطمه احترامش واجبِ..😭
در دل انبیاء امید تویی
برلبِ اولیا نوید تویی
آنکه مانند قبر مجهولش
قبر او مانده نا پدید تویی
آنکه چون زینب و حسین و حسن
پاک فرزند پرورید تویی
آنکه جز باب و شوهر و پسرش
هیچ مردی وِرا ندید تویی
غیر از باباش غیر همسرش غیر بچه هاش پسرهاش
هیچ مَردی مادر ما را ندیده، زهرا عصمت اللهِ مادرِ ما ناموس خداست
نه این دنیا، اون دنیا را ببین ، اون دنیا را بشنو اون دنیا منادی صدا میزنه:
یا اهل محشر.. "غُضّوا ابصارکم "همه سرها پائین ،میگن :چه خبره
میگن فاطمه میخواد رد بشه، همه ی قیامت سرها را بندازن پائین
فقط یه عده میتونن سر بالا کنن
کیا هستن؟
اونهایی که تو دنیا براش اشک ریختن، حالا فهمیدی این گریه چقدر می ارزه، این محبت چقدر می ارزه، فردای محشر اونجا معلوم میشه ،هر کسی نمیتونه مادر ما را ببینه
غیر از پیغمبر و امیرالمومنین و پسرهاش هیچ مردی مادر ما را ندیده
▪️ بمیرم برات وسط کوچه ها(..وقتی فکر شو میکنی میخوای داد بزنی... )کی باورش میشد.. یه روزی همین زهرا را دوره کنن..
آنکه اسلام سرفراز از او
و آنکه قدش ز غم خمید تویی
آنکه با تیغ احتجاج و بیان
پردۀ خصم را درید تویی
آنکه در موج دشمنان تنها
به دفاعِ علی دوید تویی
آنکه در راه حفظ جانِ علی
رنجِ هستی به جان خرید تویی
آنکه در ماتمش به ناگه، رنگ
از رُخِ مرتضی پرید تویی
▪️روضه بخونم ..بی بی جانم ،همه کَسِ علی ،پشت و پناه علی،بذار بهتر بگم حقشو ادا میکنی،
زور و بازوهای علی
قوت زانوهای علی
فاطمه ی علی
نور چشم علی
همه ی وجودِ علی
پشت و پناه علی
تکیه گاه علی
همه ی هستیِ امیرالمومنین، یه نگاهِ زهراست
بگو یا زهــــرا...
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#یا_زهــــــرا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة
“اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الصّدیقة الطاهرة فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ سِرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک”
🔹 اصلاً گریۀ مُحرم با گریه فاطمیه فرق داره، علتش اینه که فاطمیه، همه برای هم روضه می خونند
▪️الان تو خونه ی حضرت زهرا باشی، بچه هاش دارن برای هم روضه میخونند، امام حسن برا امام حسین روضه میخونه، دوتاشون برای حضرت زینب روضه میخونند، این تفاوتش با کربلاست
صورت توحید دارد سجده های فاطمه
سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه
خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش
مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه
یا علی گفتیم و یا زهرا در آوردند از آب
در غدیر خم که ثابت شد ولای فاطمه
بارها از رَبیَّ الاَعلٰی خود فهمیده ام
می خَرد ما را خدا با ربنای فاطمه
🔸دیدم تو قنوتش صدا میزنه، خدایا! شیعیانم، دوستانم، گریه کنانم، همه رو مادر یاد کرد…
رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است
چون نمیارزد دو عالم در اِزای فاطمه
میرسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش
▪️بي بی جان به حسین ات قسم ما از همسایه های شما بهتریم، چون ما هیچ وقت نگفتیم از گریه های تو خسته شدیم... 😭
اما اونا آمدن به علی شکایت کردند..
هرچی خوبی این خانواده به اهل این شهر کردن برعکس جواب گرفتند…
می رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش
پس چه می صرفد شدم عمری گدای فاطمه
خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است
خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه
قبر پنهانی او گیریم که پیدا نشد
اصلاً از اول نبود این خاک، جای فاطمه
او اگر می خواست آتش را گلستان کرده بود
معجزه کاری ندارد که برای فاطمه
قامتش آیینه ی صبر علی بود و شکست
شانه ی دیوار شد روزی عصای فاطمه
ضربه ی دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه
در نیامد از پسِ حُجب و حیای فاطمه
صحبت محسن وسط آمد و گرنه هیچ وقت
در نمی آمد در این دنیا صدای فاطمه
... 😭
داد از این درد که اُفتاده به جانم ای داد
من زمین خورده ترین مردِ جهانم ای داد
من جوانم تو جوان، پیر شدی پیر شدم
زود میاُفتد از این غم ضربانم ای داد
نوزده سالگیات قسمت ما حیف نشد
چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد
من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم
می شود تا دو سه خط روضه بخوانم ای داد
همهی شهر به اُفتادنمان خندیدند
همه دیدند که پاشیده تَوانم ای داد
هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست
و نمیشد به تو خود را برسانم ای داد
▪️همه میگن: فقط بازوت شکسته، اما علی میگه: خون از همه ی بدنت جاری شد، نگاه کردم، دیدم دستت شکسته، سرت شکسته، گونه ات شکسته، صورتت ترک خورده، پهلوت شکسته…
خدایا گریه های ما رو برای حضرت زهرا به اوج برسان
به گوش امام زمان برسان
بالاتر از این هم داره روضه، گوش بده…
هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست
و نمیشد به تو خود را برسانم ای داد
بالاترین روضه اینه..
همه گفتند علی بود و زنش را کُشتند
من جگر سوخته از زخمِ زبانم ای داد
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ الرَّشِيدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ الْمَغْصُوبَةِ حَقُّهَا الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُهَا الْمَكْسُورَة ضِلْعُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا
▪️بعد از جریان هجوم غاصبین به خانه حضرت زهرا(س)، حضرت(س) دوباره با آن حالت وخیم خود، نزد ابوبكر آمد و دوباره تقاضای خود را مبنی بر بازگرداندن فدک ابراز داشت.
ابوبکر گفت :
تو جز حق و راستى، چيزى به پدرت نسبت نمى دهى؛ من آن را به تو بخشيدم و بعد تكه هایى از پوست طلبيد و سند فدک را براى حضرت زهرا(س) نوشت و به او داد.
حضرت(س) از نزد او خارج شد و در بين راه به عمر رسيد.
عمر پرسيد:
📜(يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ!
مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعَكَ؟)
♦️اى دختر محمّد! آن نوشته چیست که به همراه داری؟
حضرت زهرا(س) فرمود:
📜《كِتَابٌ كَتَبَ لِي أَبُوبَكْرٍ بِرَدِّ فَدَكَ》
♦️از نزد ابوبكر مى آيم و به او گفتم كه رسول خدا(ص)، فدک را به من بخشيد و وى نيز فدک را به من برگرداند و اين نوشته را به من داد.
عمر به حضرت زهرا(س) گفت :
📜(هَلُمِّيهِ!)
♦️نامه ی رد فدک را به من بده!
حضرت(س) از دادن نامه امتناع کردند.
در این لحظه؛
📜《فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ(ع) مِنْ بَطْنِهَا》
♦️عُمر لگدی بر حضرت فاطمه(س) زد در حالی که فاطمه(س) فرزندی به نام محسن(ع) در رحم داشت، که به سبب این لگد سقط شد... 😭
امام صادق(ع) در این باره می فرماید :
📜《ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ》
♦️سپس عمر، سیلی به صورت ایشان زد، که گویا میبینم که بر اثر سیلی او گوشواره از گوشش بر زمین افتاد... 😭
📜《ثُمَّ أَخَذَ الْكِتَابَ فَخَرَقَهُ》
♦️سپس عمر بن خطاب سند فدک را گرفت و آن را پاره کرد.(۱)
🏴طبق نقلی در این هنگام، حضرت زهرا(س) در حالی که به شدت درد می کشید، با چادر خاک آلود به سختی از زمین بلند شد و با خاطری غمناك خطاب به عمر فرمود :
《مَزَّقْتَ كِتَابِي مَزَّقَ اللهُ بَطْنَكَ!》
كتاب مرا پاره كردی، خدا شكم تو را پاره كند.(۲)
حضرت(س) توقف بیش از این را در کوچه صلاح ندید و به سوی خانه حرکت کرد.
بعد از ماجرای جسارت به حضرت زهرا(س) در کوچه، حال حضرت(س) وخیم تر شد و در بستر افتاد... 😭
آنقدر غم و اندوه بر حضرت(س) مستولی بود که ساعت به ساعت از حال می رفت.
📝شعر :
دشمن میان کوچه چو بگرفت بر تو راه،
رویش سیاه باد، کز او شد جهان سیاه،
دستش بلند گشت، نگویم دگر چه شد
ترسم که جان شود به تن انس و جان تباه
دستش بلند گشت، ولی در درون خاک،
از دل کشید ناله پیمبر(ص) که آه! آه!
مظلومتر ندیده جهان از تو و علی،
تاریخ هست بر سخنم بهترین گواه،
تو رنج خویش در دل شب می بری به گور،
او راز خود به وقت سحر می برد به چاه!
شاعر: غلامرضا سازگار
📚منابع :
۱)الإختصاص شیخ مفید، ص۱۷۵
۲)انساب النواصب استرآبادی، ص۱۵۴
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🔹سلمان میگه تو نماز ایستاده بودم، دیدم یکی در میزنه، خودم هم آماده بودم، نماز و شکستم، دویدم دم خانه دیدم حسین سر به دیوار گذاشته... 😭
🔸سلمان اگه میخوای بیای تشییع جنازه ی مادرم بیا، میخوایم بدن مادرمون رو ببریم"رفیق خوبم خوبه، به موقع میاد کمک آدم"سلمان میگه آروم همه ی ما گریه میکردیم، من و مقداد و ابوذر ..
بدنُ آروم بلند کردیم"به عزت و شرف لااله الا الله".. 😭
دیدم این بچه هاش دارن جون میدن، مرو مادر، مرو مادر، مرو مادر...😭
▪️ آروم تابوت رو آوردیم بیرون ، همه آستین به دهان گریه میکردن، بعضی ها میگن اصلاً حرکت ندادن تا تابوت بیارن، همون تو خونه دفنش کردن
بدن رو حرکت دادیم آوردیم، قبرُ کنده بود امیرالمؤمنین علیه السلام، از این شعر هر چی فهمیدی خودت گریه کن...
خوب شد شانه های سلمان بود
یه وقت یکی گریه میکنه، زود زیر بغلش رو بگیر، مادرشه، بچه شه، پدرشه..
خوب شد شانه های سلمان بود
تا نیفتاد امیرمان از پا
▪️سلمان میگه زیر بغل های علی رو گرفته بودم
دست هایش اگر چه میگردد
گوشواری نمیکند پیدا
نغمه ی لا اله الا الله
میرود از غم شما بالا
تو نماز خمیده میخوانی
مرد سجاده التماس دعا
▪️دیدم دو رکعت نماز خوند دستاشو بلند کرد، با خاک صحرا این دست ها آغشته شده بود، دستاشو بلند کرد دیدم میگه خدایا به من صبر بده.. 😭
بعد روش رو کرد به آن دست های قشنگ پیغمبر، سلام کرد، یه جمله خیلی سوزناک بود فرمود:
▪️یا رسول الله، این دخترت حرف هاشو به من نزد، تو سئوال پیچش کن شاید به تو بگه به سرش چی آوردن...😭
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998